چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
حضور خلوت انس
اکثریت ادیان دارای قواعد و قوانینی هستند که پیروی از آنها در چارچوب آن دین واجب دانسته میشود. دین اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست.
هرچند هستند کسانی که وقتی از باور دینی آنها پرسش میشود، خود را پیرو دین خاصی معرفی میکنند ولی به دستورات شرعی آن دین مقید نیستند، ولی به طور متعارف مقید بودن به انجام دستورات نشانه پایبندی به آن دین محسوب میشود. بارزترین این نشانهها در دین اسلام، نماز است.
نماز نمود آشکاری در زندگی فرد مسلمان دارد، چرا که عملی است که هر روز برای او واجب است و تقریبا میتوان گفت در هیچ موقعیتی، وجوب نماز مستثنی نیست، هرچند ممکن است شکل و صورت آن در موقعیتهای خاص، مثلا به علت بیماری یا موارد دیگر تغییر کند.
پس نماز به علت کثرت حضوری که در زندگی فرد مسلمان دارد، از مظاهر اصلی اسلام محسوب میشود، اما اهمیت نماز در اسلام، بنیادیتر از این است.
● نماز، نشانه ایمان
در آیات فراوانی به اهمیت نماز اشاره شده و از نشانههای ایمان راستین معرفی شده است، مثلا« آنان که به غیب ایمان میآورند و نماز را بر پا میدارند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم انفاق می کنند.» (بقره، ۳) بنابراین نماز، بخشی از هویت اسلام است و در احادیث نیز به عنوان ستون دین فرد مسلمان معرفی شده است.
نماز همواره در متون اصلی اسلامی (قرآن و حدیث) از علائم اصلی ایمان دانسته شده است. شان نماز از سویی بعد از ایمان و یقین و توکل به خدای یکتا محسوب میشود و از سوی دیگر پیش از انفاق و زکات در راه خدا: «مومنان همان کسانیاند که چون خدا یاد شود دلهایشان بترسد و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکل میکنند. همانان که نماز را به پا میدارند و از آنچه به ایشان روزی دادهایم انفاق میکنند.» (انفال، ۳ـ۲)
علامه طباطبایی درباره صفات مومنان در این آیه در تفسیر المیزان مینویسد: [خداوند] از میان همه صفات ایشان (مومنان)، پنج صفت را انتخاب نموده و در این آیه ذکر کرده است و این پنج صفت، صفاتی هستند که داشتن آن مستلزم داشتن تمام صفات نیک و ملازم با دارا بودن حقیقت ایمان است، صفاتی است که اگر خود انسان در آنها تامل و دقت کند خواهد دید داشتن آن، نفس را برای تقوا و اطاعت خدا و رسول آماده میسازد و آن صفات عبارت است از:
۱ـ ترسیدن و تکان خوردن دل هنگام ذکر خدا، ۲ـ زیاد شدن ایمان بر اثر استماع آیات خدا، ۳ـ توکل، ۴ـ بهپا داشتن نماز و ۵ ـ انفاق از آنچه خدا روزی فرموده و معلوم است سه صفت اول از اعمال قلب و دو صفت اخیر از اعمال جوارح است. (المیزان، ج: ۹ص:۱۱)
بنابراین پیش از نماز صفات اصلی مومنان، صفات قلبی آنهاست. در آیه سوم سوره بقره این صفت «ایمان به غیب» دانسته شده و در انفال تحت عنوان سه صفت ترس از خدا هنگام ذکر او، زیاد شدن ایمان در اثر شنیدن آیات او و توکل به او ذکر شده است. نماز در مرتبه بعدی این صفات اصلی قرار میگیرد و در کنار انفاق در راه خدا از اعمال جوارح مومنان است.
نماز و انفاق در راه خدا (که مکررا در قرآن در کنار یکدیگر ذکر شدهاند، از جمله در این آیات: انفال ۳، توبه ۵، مائده ۱۲، توبه ۱۸ و...) تبلور بیرونی و جسمانی ایمان به غیب است. ایمان به غیب، ژرفبینی جهان، بسندهنکردن به آنچه چشم ظاهر میبیند و توجه به فقر ذاتی و نیازمندی فطری موجودات این جهان از جمله انسانها، فرد مومن را به سوی باور به قدرتی عظیم و موجودی متفاوت با موجودات عالم ماده هدایت میکند و پس از باور به خالقیت و نیازمندی انسانها به وجود لایزال او، توکل در همه امور و بویژه در تنگناهای زندگی، برای فرد مومن موجه خواهد بود. نماز نمود ایمان و باور قلبی است و حضور کثیر و مکرر آن در زندگی فرد مومن نمایانگر فقر ذاتی و نیاز همیشگی او به منبع لایزال هستی است.
● وجه سلبی نماز
آنچه بیان شد، وجه ایجابی نماز است. اما نماز دارای یک وجه سلبی نیز است. نماز همانگونه که تبلور توکل به منشا عالم هستی است، نمایانگر بینیازی فرد مومن از سایر انسانهاست. نماز صحیح در چارچوب باورهای اسلامی، نمازی است که به قصد قربت و نزدیکی و خشنودی به خداوند یکتا به جا آورده شود: «و کسانی که برای نیل به خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه کردهاند و نماز را برپا داشتهاند.» (رعد، ۲۲) ریا و تظاهر نباید در انجام نماز مدخلیت داشته باشد، چرا که نماز به همراه ریا، نماز مومنان نیست: «منافقان با خدا نیرنگ میکنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ خواهد کرد و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند با مردم ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمیکنند.» (نساء، ۱۴۲)
فرد مومن حداقل در روز پنج مرتبه تمرین میکند تا عملی را صرفا برای معبود و نه برای رضایت هیچ انسانی انجام دهد. او تمرین میکند که عملی را به خاطر اینکه خودش به آن باور دارد، نه اینکه دیگران آن را بپسندند، انجام دهد. بنابراین، به خودی خود، زمینه یک زندگی مبتنی بر باورهای صحیح خود فرد و نه ریاکارانه و به دلخواه و پسند دیگران در زندگی او فراهم میشود. باید توجه داشت که ادعا این نیست که همه کسانی که نماز به جا میآورند، براساس معیارهای صحیح زندگی میکنند، چرا که تاریخ خود گواه بسیاری از نمازگزاران است که زندگیشان ذرهای ارزش الگو شدن و تحسین کردن ندارد. قرآن کریم نیز در جایی به این مهم اشاره میکند: «وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلند، آنان که ریا میکنند و زکات را باز میدارند.» (ماعون، ۷ـ۴) نمازی که مورد تائید قرآن است، دارای بعد سلبی است و نباید در آن ریا و تظاهر مدخلیت داشته باشد و فقط برای رضایت خداوند به جا آورده شود.
به این ترتیب افراد دو دسته هستند؛ افرادی که ایمانی به خداوند ندارند و دسته دوم، افرادی که ایمان حقیقی به او دارند. فردی که جزو دسته اول است، ممکن است برای جلب توجه دیگران و استفاده از موقعیتهای مناسب و منافع دنیوی، ظاهر نماز را بین افرادی که آن را میپسندند، به جا آورد و در جمعی دیگر و باز هم به فراخور منافع شخصی خود، نه تنها نماز به جا نیاورد، بلکه اظهار به کفر کند. (باید توجه داشت که همه افراد دسته اول چنین نیستند و چنین رفتار منافقانهای از خود نشان نمیدهند و قرآن نیز این مطلب را تائید میکند)۱ اما فردی که به دسته دوم تعلق دارد، به هیچ وجه برای رضایت دیگران، نه نماز میخواند و نه هیچ عمل عبادی دیگری را انجام میدهد. نماز حقیقی که در درجه اول پس از خداوند، خود فرد به صحت آن علم دارد، تبلور ایمان راستین به غیب و بینیازی و غنای انسان از سایر انسانهاست که به شرط پایبندی به دیگر آموزههای اصیل اسلامی، مانع سقوط انسان در پرتگاه حقارت و ذلت است.
نماز راستین مبتنی بر ایمان به خدای واحدی است که هرآنچه هست و امکان بودن دارد، به خواست اوست و نیز مبتنی بر ایمان به روز رستاخیز است، روزی که ایمان به آن، مصداقی از ایمان به غیب است. بنابراین نماز تجسم بیرونی اصیلترین و مهمترین آموزههای دینی و آسمانی است: «منم من خدایی که جز من خدایی نیست، پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار. در حقیقت قیامت فرارسنده است. میخواهم آن را پوشیده دارم تا هر کسی به [موجب] آنچه میکوشد جزا یابد.» (طه، ۱۵-۱۴)
پانوشت:
۱ـ در ادبیات قرآنی، منافقان معنایی متفاوت با کافران دارد. منافقان علاوه بر اینکه قلبا کافرند، در میان مومنان خود را از مسلمین نشان میدهند و در میان کافران، خود را از کافران میدانند. اما گناه آنها بیش از این است، چرا که وقتی خود را مومن جا میزنند، این کار را به قصد حفظ جان یا مال خود انجام نمیدهند، چرا که بر مبنای قوانین اسلامی، کافران میتوانند با حفظ احترام به قوانین اسلامی، بر اعتقاد خود باقی بمانند، بلکه منافقین با این کار، قصد مضحکه مومنان را دارند: و چون با کسانی که ایمان آوردهاند برخورد کنند میگویند ایمان آوردیم و چون با شیطانهای خود خلوت کنند میگویند در حقیقت ما با شماییم. ما فقط [آنان را] ریشخند می کنیم. (بقره، ۱۴)
ساعد فیضآبادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست