شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

کاهش فقر با رشد اقتصادی


کاهش فقر با رشد اقتصادی

فقر و عوارض آن در اقتصاد از پدیده هایی است که از دیدگاه صاحب نظران از بنیادی ترین مشکلا ت و معضلا ت جوامع انسانی در ادوار مختلف بوده است

فقر و عوارض آن در اقتصاد از پدیده هایی است که از دیدگاه صاحب نظران از بنیادی ترین مشکلا ت و معضلا ت جوامع انسانی در ادوار مختلف بوده است.

نیازی به تاکید ندارد که مقوله فقر و نابرابری های اقتصادی و پیامدهای منفی آن نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشر امروزی(طبق آمارهای مراکز رسمی و سازمان های ذی ربط) در حال افزایش است.

رویکرد کلی به فقر و پیامدهای آن «سیستمی» است یعنی هدف اصلی، شناخت موانع، ساختارها و کارکردهای کل نظام اقتصادی است و توجه به سازوکارهایی که فرآیند رشد و توسعه را بی ثبات کرده و در نهایت منجر به بکارگیری سیاست هایی می شود که نتیجه آن تورم و بیکاری است که این دو خود بر فقر می افزایند.

برای مقابله با پویش و گسترش فقر نیاز به اصلا ح و تحول در ساختارهای نظام سیاسی و اقتصادی فقرزا است.

در فرهنگ معین فقیر به معنی تهیدست، تنگدست و محتاج آمده است. در فرهنگ لا روس فرانسه واژه فقیر به مفهوم کسی است که منابع، اموال و پول کمی در اختیار دارد آمده است یا فردی که تولید کم و ناکافی داشته باشد.

در بسیاری از فرهنگهای لغت فقر را به معنی عدم تکاپو برای کسب ضروریات زندگی تعریف کرده اند.

جامعه شناسان معمولا دو مفهوم فقر و نابرابری را در کنار یکدیگر بکار می برند و فقر را معیاری برای سنجش عدالت اجتماعی دریک جامعه مفروض می دانند. همچنین فقر را معمولا برآورده نشدن نیازهای اساسی بشر به حد کفایت تعریف کرده اند: «تغذیه ، سرپناه، سلا متی». در نهایت اقتصاددانان شاخص میزان درآمد افراد یا خانواده ها را برای تعریف فقر عنوان کرده اند.البته باید ذکر کرد مفهوم فقر به طور سنتی به ناکافی بودن درآمد اطلا ق می شود و با معیار خط فقر می توان به یک تعریف کلی از فقر اقتصادی دست یافت. به طوری که افراد و خانواده هایی که بالا ی خط فقر باشند غیر فقیر و افراد زیر خط فقر فقیر خوانده می شوند.

البته علمای علم اقتصاد علا وه بر توضیح فقر اقتصادی به تعاریف گسترده فقر و انواع آن نیز پرداخته اند، مانند فقر آزادی، فقر در دست یابی به حقوق انسانی، فقر در توسعه ابعاد انسانی و فقر قابلیتی و صرفا به پایین بودن درآمد که یکی از ضوابط متعارف شناسایی فقر است توجه نکرده اند.

از آنجا که پدید آسیب زای فقر در متون دینی بسیار مورد تامل قرار گرفته قرآن کریم نیز تاکید فراوانی به مبارزه بین فقیر و غنی دارد و با شیوه هایی چون خمس و زکات، انفاق و صدقه، احسان اطعام فقیر و ... سعی در براندازی فقر و پیامدهای آن دارد.

● انواع فقر

الف) از نظر زمانی: فقر دائمی، فقر موقتی

ب) از نظر وسعت و ابعاد: فقر موردی، فقر فراگیر

ج) از نظر کمیت: فقر مادی، فقر معنوی

د) از نظر اقتصادی: فقر مطلق، فقر نسبی، فقر قابلیتی

توضیح موارد الف، ب و ج در این مقاله نمی گنجد. لذا به بعد اقتصادی می پردازیم.

▪ فقر مطلق

فقر مطلق به معنای حداقل امکان دستیابی فرد به امکانات متعارف زندگی یعنی غذای مناسب، مسکن و پوشاک است. در فقر مطلق، ملا ک را بر اساس نیازهای اصلی زندگی و میزان درآمدی که از رقمی معین پایین تر است و قادر به تامین نیازها نیست. فقر مطلق عمدتا در جوامعی دیده می شود که دچار محرومیت های شدید مادی و فقر هستند و دسترسی به نیازهای اساسی نایاب و کمیاب است.

به عبارت دیگر ناتوانی انسان در کسب حداقل میزان کافی امکانات معیشتی یا سطح زندگی قابل قبول در هر جامعه که افراد فقیر در آن زندگی می کنند.

البته بعضی از کارشناسان معتقدند پایین بودن درآمد نمی تواند تنها ضابطه متعارف شناسایی فقر باشد. زیرا شرایط و توانایی های فردی در کسب در آمد برای تامین نیازهای خانواده به خصوص با شروع دوران کهولت یا معلولیت کاهش می یابد. بدین ترتیب نمی توان با این معیار فقر را صرفا به عدم کیفیت درآمد اطلاق کرد.

▪ فقر نسبی

در فقر نسبی معیارهای زندگی اکثریت جمعیت (جامعه موردنظر) ملاک اندازه گیری است به طوری که پایین ترین بخش توزیع درآمد و درآمد سرانه ملاک تشخیص است و فقیر کسی است که درآمدش پایین و کم باشد. به طور مثال اگر در جامعه ای سطح متوسط زندگی افراد بالا رود می توان گفت در این جامعه فقر نسبی وجود دارد.

در این راستا خط فقر براساس سطح زندگی و معاش است یا به عبارتی برخورداری از حداقل امکانات معیشتی قابل قبول در آن جامعه است. اکثریت افراد فقیر و جوامع تحت شمول محرومیت فقر نسبی هستند.

▪ فقر قابلیتی

اگر فقر را به صورت محرومیت از قابلیت های اساسی در نظر بگیریم فقر به صورت ناتوانی یا فقدان قدرت در دستیابی به غذا، خدمات بهداشتی و درمانی و عدم پیشگیری از ابتلا به بیماری ها و مرگ و میر و ناتوانی در حفظ حریم و حرمت های انسانی وهمچنین ناتوانی در پاسداری از عزت نفس و عدم برخورداری از کسب حداقل آموزش و نداشتن آزادی های اساسی است. در این دیدگاه ایجاد توانمندی در افراد فقیر در موارد ذکر شده اولویت پیدا می کند و ضرورت آموزش، کارآموزی، بازآموزی و ایجاد اشتغال برای کسب توان و قدرت مطرح است.

بهناز ارجمند

منابع در روزنامه موجود است


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.