جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

گزینه های پیش روی کره شمالی


گزینه های پیش روی کره شمالی

مرگ کیم جونگ ایل برای خیلی ها بسیار غیر منتظره بود اگرچه او در سال های اخیر بسیار سالخورده و بیمار به نظر می رسید, اما خبر مرگ او باعث تعجب فراوان شد

مرگ کیم جونگ ایل برای خیلی‌ها بسیار غیر‌منتظره بود. اگرچه او در سال‌های اخیر بسیار سالخورده و بیمار به نظر می‌رسید، اما خبر مرگ او باعث تعجب فراوان شد. با این حال او در ماه‌های اخیر خود را سرحال‌تر از گذشته نشان می‌داد؛ به صورت مداوم سفر می‌کرد و به آرامی سعی می‌کرد که جایش را به پسرش بسپارد. البته او فکر می‌کرد که بیش از اینها برای تربیت جانشینش، کیم جونگ اون، برای رهبری بر کره شمالی فرصت دارد.

حال با انتقال قدرتی که صورت گرفته است، کیم جونگ اون خود را در برابر مسوولیت سنگینی می‌بیند که هنوز تجربه کافی را برای عهده‌دار شدن آن ندارد. موفقیت، بیش از هر چیز، به معنای زنده ماندن است؛ در عرصه سیاست و حتی شاید ادامه حیات. در بسیاری از حکومت‌های دیکتاتوری، قسمت بزرگی از بوروکرات‌ها و افراد رده بالای حکومت، از اینکه یک مرد ۲۹ ساله رهبر آنها باشد احساس خوبی ندارند؛ اما سردمداران کره شمالی می‌دانند که بی‌ثباتی در این کشور بحران به وجود می‌آورد و در نتیجه ممکن است باعث یک انقلاب مردمی و یکی شدن آنها با کره جنوبی شود. در این صورت، دولتمردان و سردمداران کنونی کره شمالی، هیچ آینده‌ روشنی نخواهند داشت.

ترسی که این موضوع برای دولتمردان کره شمالی به وجود می‌آورد، باعث می‌شود که تمایلی برای به پایین کشیدن کیم جونگ اون از سریر قدرت نداشته باشند. البته ممکن است تعدادی از آنها این کار را بکنند و در روزها و هفته‌های آینده خبرهایی مبنی بر جنبش‌هایی از طرف ارتش یا ناپدید شدن ژنرال‌ها و دولتمردان به گوش جهانیان برسد، اما بسیاری از آنها بیشتر تمایل دارند که کیم جونگ اون قدرت بگیرد و ثبات کشور، به عنوان عنصر اصلی موقعیت آنها حفظ شود.

رفاه و آزادی موجود در کره جنوبی تهدید بزرگی برای همسایه شمالی به حساب می‌آید.

بسیاری از سیاستمداران و اندیشمندان سیاسی امیدوار هستند که کیم جونگ اون در چند ماه آینده با محکم کردن جایگاهش به عنوان رهبر، دوره‌ اصلاحات را در این کشور آغاز نماید. اما او تا زمانی که بخواهد زنده بماند و کنترل کشور را در دست داشته باشد، انتخاب زیادی به جز ادامه دادن راه پدرش ندارد. کره شمالی برای ادامه حیات انتخاب دیگری غیر از آنچه هم اکنون هست ندارد – یک حکومت دیکتاتوری متحجر و مسلح به سلاح هسته‌ای که مردمش در یک فقر عظیم به سر می‌برند.

بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که کره‌شمالی می‌تواند با پیروی از روش اصلاحات چین و آزاد کردن بازار، اقتصاد بیمار خودش را بهبود بخشد. اگرچه این تغییرات در کشورهای به ظاهر کمونیست چین و ویتنام باعث پیشرفت این کشورها شده است؛ اما شرایط موجود در کره شمالی مانند هیچ کشور دیگری نیست؛ این کشور در دنیایی جدا از دیگر کشورها به سر می‌برد. وجود کشور مرفه و آزادی همچون کره جنوبی در همسایگی کره شمالی، وضعیت این کشور را نسبت به چین و ویتنام تمایز می‌بخشد. رفاه و آزادی موجود در کره جنوبی تهدید بزرگی برای همسایه شمالی به حساب می‌آید. دولتمردان کره شمالی دریافته‌اند که گسترش علم و آگاهی در کشورشان در مورد جهان بیرون از خاک این کشور، خصوصا همسایه جنوبی، ممکن است بحران عمیقی برای مشروعیت آنها ایجاد کند. برخلاف کره شمالی، رهبران چین مجبور نیستند با یک کشور همسایه سرمایه‌دار، رقابت کنند(تایوان آنقدر کوچک است که نمی‌تواند مشکلی ایجاد نماید). تا زمانی که نیروهای ملی کنترل اوضاع را در جنوب رودخانه یانگ تسه کیانگ در دست دارند و شرایط زندگی را برای مردم در تایوان کنونی بهبود می‌بخشند، رهبران کمونیست چین نیازی به شروع اصلاحات در کشور احساس نمی‌کنند.

البته چینی‌ها از موفقیت‌های ایالات متحده و ژاپن آگاه هستند. اما به نظر می‌رسد این موفقیت‌ها، آن‌چنان که در ژاپن و ایالات متحده این گونه است، در چین آن چنان به سیاست ربطی ندارد. با در نظر گرفتن موقعیت کره شمالی، مدل رقابتی این کشور همتای جنوبی‌اش است. درآمد سرانه برای هر نفر در کره جنوبی حداقل ۱۵ برابر کره شمالی است(گزارش‌هایی وجود دارد که این عدد را ۴۰ برابر اعلام می‌کنند). در مقایسه با این امر، نسبت درآمد بین آلمان غربی و شرقی در دوران جنگ سرد تنها ۳ به ۱ بود.

با توجه به این تفاوت‌ها، رهبران کره شمالی تصمیم گرفته‌اند که مردم کشور را از دنیای بیرون بی‌خبر بگذارند (کره شمالی آخرین کشوری است که داشتن رادیو در آن همچنان ممنوع است). اما اصلاحات این انزوا را در هم خواهد شکست. هرگونه آزادی با وجود جلوگیری از جریان یافتن اطلاعات به داخل مرزها و نظارت همیشگی بر مردم در سرتاسر کشور، امکان‌پذیر نخواهد بود. در این صورت بسیاری از مردم کره شمالی در معرض اطلاعات خطرناکی که از خارج از مرزها و مهم‌تر از همه کره جنوبی می‌رسد، قرار خواهند گرفت. اگر کره شمالی به پیروی از مدل چینی به اصلاحات دست بزند، ممکن است همانند چین پیشرفت نکند و این اصلاحات تنها منجر به فروپاشی قدرت دولتمردان کنونی شود.

به نظر می‌رسد کیم جونگ ایل به خوبی خطر اصلاحات را دریافته بود. اما پسر او ممکن است دنبال‌روی چین بشود، اما با توجه به نتایج دهشتناکی که تغییرات این‌چنینی ممکن است برای او و رژیمش به وجود بیاورد، به نظر می‌رسد که کیم جونگ اون به توصیه‌های پدرش عمل می‌کند و کشور را در شرایط کنونی حفظ می‌کند.

اگر این اتفاق بیفتد، کیم جونگ اون توصیه‌های مشاوران پدرش در مورد برنامه سلاح هسته‌ای را نیز دنبال خواهد کرد. آنها قطعا رهبر جدید را به سمت نگه داشتن تکنولوژی هسته‌ای کشور، به عنوان یک اهرم بازدارنده و دیپلماتیک موثر راهنمایی می‌کنند. رهبران نظامی کره شمالی داشتن سلاح هسته‌ای را به عنوان آخرین سلاح خود در نظر می‌گیرند و باور دارند که تا زمانی که آنها مجهز به سلاح هسته‌ای باشند، قدرت‌های خارجی – مانند ایالات متحده – به پیونگ یانگ حمله نخواهند کرد. این ترس مانع قدرت‌های خارجی – مانند ایالات متحده – برای حمله به پیونگ یانگ می‌شود. ترس از هسته‌ای شدن کشورها باعث دخالت ایالات متحده در اروپا و خاورمیانه در دو دهه گذشته نیز شده است. بعد از جنگ عراق، دیپلمات‌ها و سیاستمداران کره شمالی به دفعات اظهار کرده‌اند که اگر صدام حسین واقعا به سلاح هسته‌ای مجهز بود، در قدرت باقی می‌ماند. دخالت‌های غرب در لیبی شک و شبهه آنها را تقویت کرد؛ به خصوص به این دلیل که تمایل معمر قذافی برای تسلیم و متوقف کردن برنامه هسته‌ای‌اش، او را نجات نداد.

طبقه حاکم در کره شمالی همچنین بر این اعتقادند که برای اهداف دیپلماتیک نیز به سلاح هسته‌ای نیاز است. پیونگ یانگ دوست ندارد که مردم کشور از گرسنگی بمیرند؛ احتمالا کیم جونگ ایل دوست داشت که کره شمالی را سرزنده و خوب ببیند؛ اما او مردم کشور خود را فدای حفظ ثبات کرد و از این رو که مدرن شدن خطری برای ثبات به نظر می‌رسید، رژیم کیم جونگ ایل آن را دنبال نکرد. تنها راهی که به دولتمردان کره شمالی اجازه می‌دهد به حیات خود ادامه دهند این است که هرگونه کمک خارجی را رد نمایند و برنامه هسته‌ای این امکان را برای آنها مهیا می‌نماید. کره شمالی با داشتن سلاح هسته‌ای به عنوان یک تهدید بزرگ برای دیگران، توجه بین‌المللی بیشتری را به خود جلب کرده و کمک‌هایی را نیز از کشورهایی همانند خود و با درآمد سرانه مشابه دریافت می‌کند.

تحت این شرایط، به نظر می‌رسد که کیم جونگ اون راه پدرش را دنبال کند. اما این به آن معنا نیست که نظام کنونی بدون هیچ تغییری ادامه پیدا خواهد کرد. هیچ کشوری با اقتصاد مرکزی و استالینیستی بیش از دو یا سه دهه دوام نیاورده است. مشکل است که ببینیم کره شمالی چگونه و چرا این قانون را بر هم می‌زند. ممکن است رژیم، اقتصاد متمرکز کنونی و سرکوب سیاسی حال حاضر را حفظ نماید؛ اما این امر مقدمه‌ای برای رکود و فروپاشی این کشور است. هر چه دولتمردان کنونی کره شمالی مدت زمان بیشتری در قدرت بمانند، فاصله بین این کشور و همسایگانش بیشتر می‌شود – و احتمال آشفتگی و بی‌ثباتی نیز در آینده بیشتر خواهد شد.

مترجم: پیمان شمسیان

منبع: فارن افرز