یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

فال حافظ - فاتحه‌ای چو آمدی بر سر خسته‌ای بخوان


فاتحه‌ای چو آمدی بر سر خسته‌ای بخوان
لب بگشا که می‌دهد لعل لبت به مرده جان

آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و می‌رود
گو نفسی که روح را می‌کنم از پی اش روان

ای که طبیب خسته‌ای روی زبان من ببین
کاین دم و دود سینه‌ام بار دل است بر زبان

گر چه تب استخوان من کرد ز مهر گرم و رفت
همچو تبم نمی‌رود آتش مهر از استخوان

حال دلم ز خال تو هست در آتشش وطن
چشمم از آن دو چشم تو خسته شده‌ست و ناتوان

بازنشان حرارتم ز آب دو دیده و ببین
نبض مرا که می‌دهد هیچ ز زندگی نشان

آن که مدام شیشه‌ام از پی عیش داده است
شیشه‌ام از چه می‌برد پیش طبیب هر زمان

حافظ از آب زندگی شعر تو داد شربتم
ترک طبیب کن بیا نسخه شربتم بخوان

تعبیر فال حافظ شما:


در اطراف تو کسانی هستند که به کمک و یاری تو احتیاج دارند، تا می‌توانی دست آن‌ها را بگیر و از خودت دور نکن. خود تو هم از کسی دور افتاده‌ای و تنها امیدت رسیدن به مقصود است. امیدی که همه زندگی تو را ساخته است. دست به دعا بردار که انشالله به وصال خواهی رسی.


شاهد فال:

غزل شماره 383 - چندان که گفتم غم با طبیبان

برای گرفتن مجدد فال حافظ ابتدا نیت کرده و سپس بر روی تصویر زیر کلیک کنید


	فال حافظ - فاتحه‌ای چو آمدی بر سر خسته‌ای بخوان | وب