دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

كیش زرتشت


كیش زرتشت

این نوشتار بخشی است از مقاله كیش زرتشت نوشته مری بویس كه در بخش آغازین آن به زرتشت, پیشینه نگارش در میان زرتشتیان, متون مقدس به ویژه اوستا, و ترجمه و تدوینِ تقریبیِ تمام آثار پهلوی اشاره كرده, سپس گذرا به تاریخ دیانت زرتشتی پرداخته و از پیشینه ایران و ایرانیان, زرتشت, آغاز تبلیغات او و گسترش و رسمیّت یافتن دین او یاد كرده است

این نوشتار بخشی است از مقاله كیش زرتشت(۱) نوشته پروفسور مری بویس كه در بخش آغازین آن به زرتشت، پیشینه نگارش در میان زرتشتیان، متون مقدس به‏ویژه اوستا، و ترجمه و تدوینِ تقریبیِ تمام آثار پهلوی اشاره كرده، سپس گذرا به تاریخ دیانت زرتشتی پرداخته و از پیشینه ایران و ایرانیان، زرتشت، آغاز تبلیغات او و گسترش و رسمیّت یافتن دین او یاد كرده است؛ مغان و تأثیرگذاریِ آنها بر آموزه‏های زرتشتی و آسیب دیدن این كیش در چیرگی اسكندر نیز از نظرِ وی دور نمانده است. در ادامه در ذیل‏عنوان تعالیم اصلی، باورهای مؤبدان‏ایرانی،اسطوره‏هایی درباره آفرینش و پرستش خدایان طبیعت در مرتبه فرازین و فرودین مطرح، و زمینه‏های پیدایش اندیشه‏های زرتشت و دین زرتشتی و خدایان و اصول اعتقادیِ آن معرفی گشته است. درهمین‏بخش به‏امشاسپندان وآفریده‏هایشان ونیز فلسفه تعالیم زرتشت وانتظار او از پیروانش، هچنین شرایط خاص آخرالزمان و نجات‏بخشِ ویژه و پیروزی او ونیز چگونگی پیدایش زُروانی‏گری وباورهای آنان نیزمطرح‏گردیده است. مری‏بویس دربخش پایانی در ذیل عنوان تحولات جدید ازجمله به این مسائل پرداخته است: طرح مباحث اعتقادی از سوی برخی مبلغان مسیحی و دفاعیات زرتشتیان از دین زرتشت و تلاش آنها در همگون‏سازی آن با نیازهای زمان؛ تأسیس انجمن اصلاحی زرتشتیان؛ تأثیرپذیری زرتشتیان از آیین هندو و رویكرد باطنیِ آن؛ تلاش‏های فرهنگی و آموزشیِ خاص، به منظور آشناسازی كودكان با آیین زرتشتی؛ تأثیرگذار بودن الاهیات اخلاقیِ سنّتی در شكل‏گیری زندگی زرتشتیان و خدمات عام‏المنفعه آنها و ورود ایشان به امور سیاسی. كیش زرتشت(۲) دارای یك سنت شفاهی دیرینه است. زرتشت،(۳) پیامبر آن دین (كه در غرب به زُرُاَسْتِر(۴) معروف است) پیش از آن‏كه ایرانیان نوشتن بدانند می‏زیست و قرن‏های متمادی پیروان او از به‏كارگیری این فن بیگانه برای اهداف مقدس، اباداشتند. اوستا،(۵) مجموعه متون مقدس آنان، سرانجام در قرن چهارم یا پنجم میلادی، در قالب الفبایی كه خود برای این كار ابداع كردند تدوین شد. زبان آن، كه به «اوستایی» شهرت دارد، در مورد دیگری گزارش نشده است. مجموعه كوچكی از اوستای قدیم را به خود این پیامبر نسبت می‏دهند. این مجموعه مشتمل بر هفده گات(۶) (سرود). هپتنگ هائیتی(۷) (عبادت هفت فصل؛ نیایش كوتاهی همراه با عبادات روزانه موبدان) و دو منثره(۸) بسیار مقدس است، اما تمام متون «اوستای جدید» آمیزه‏ای از آثار دانشوران و شاعران گمنام از نسل موبدان می‏باشد. اوستای كامل در دوران حكومت سلسله ساسانیان در ایران نوشته شده و در آن زمان مجموعه حجیمی در بیست و یك كتاب بوده است. نسخه‏های معدودی كه از این مجموعه فراهم شده بود در ویرانی‏هایی كه بعدها در چیرگیِ عرب‏ها، ترك‏ها ومغول‏ها به‏بارآمد، از میان رفت. ازاین‏رو اوستای برجای‏مانده عبارت‏ازمناجات‏نامه، سرودها و ادعیه است. نسخه خطیِ آن به دوران ساسانی برمی‏گردد، اما قدیمی‏ترین نسخه موجود، در ۱۳۲۳ م نوشته شده است. اوستای چاپ‏شده [۱] و ترجمه‏هایی از آن را به زبان آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، گَجَراتی و فارسی می‏توان یافت. با توجه به روشنگری‏هایی كه همچنان پیوسته از راه پژوهش‏ها صورت می‏گیرد، هیچ كدام از آن ترجمه‏ها را نمی‏توان معتبر دانست. بعضی از دست‏نوشته‏های اوستایی، ترجمه روانی به‏زبان پهلوی(۹) دارند كه به «زَنْد»(۱۰) یا تفسیرمشهورند؛ زبانی كه به خط دشواری نوشته می‏شده است. ترجمه‏ها و خلاصه‏هایی به زبان پهلوی از كتاب‏های مفقودشده اوستای دوره ساسانی، و همچنین آثاری مذهبی كه در درجه دوم اهمیت است وجود دارد.[۵ ]اكثر این متون بی‏نام و نشانند. تقریباً تمام آثار پهلوی تدوین و ترجمه شده است، اما برخی از ترجمه‏ها به‏شدت به‏بازنگری نیازمند است. آثار مذهبیِ متأخر به‏زبان فارسی، گَجَراتی و انگلیسی است.

مقدمه‏ای كوتاه بر تاریخ دیانت زرتشتی‏

شواهد درونیِ متون «اوستای قدیم» گواهی می‏دهد كه زرتشت قبل از آن كه ایرانیان، سرزمینی را كه اكنون به نام ایران می‏نامند فتح كنند می‏زیسته است. به احتمال، این كشورگشایی به حدود ۱۲۰۰ ق.م باز می‏گردد [۵۱-۲۷:۸]. در آن هنگام، ایرانیان به عنوان شبان‏های روستانشین در جلگه آسیای مركزی در شرق ولگا(۱۱) سكنا گزیدند. زرتشتِ پیامبر، توانست ویشتاسپ(۱۲) یكی از شاهزادگان قبایل را به دین خود درآورد و شاهد ریشه دوانیدن كیش خویش باشد. این دین در میان ایرانیان شرقی، گسترش یافت و سرانجام به غرب ایران كه ساكنان آن را مادها و پارس‏ها تشكیل می‏دادند رسید.این دین در دوران اولین امپراطوری پارسی [۵۵۱-۳۳۱ق.م‏] كه كورش كبیر مؤسس آن بود، به عنوان دین رسمی شناخته شد. روحانیان غربیِ این دین به مغ(۱۳) معروف بودند[۳]. آموزه‏های زرتشتی در آن زمان تأثیر زیادی بر برخی رعایای پارس به ویژه یهودیان برجای گذاشت. عمده شواهد صریح درباره عقاید و مناسك زرتشتی در این دوران از آثار و كتیبه‏های ایرانی و نوشته‏های یونانی فراهم آمده است. به نظر می‏رسد كه چیرگیِ اسكندر بر امپراطوری ایران و از دست رفتن متون مقدس با مرگ موبدان، سهمگین‏ترین ضربه را بر پیكره سنت شفاهی زده باشد. در همین زمان پارت‏ها، مردم شمال شرقی ایران، امپراتوری دیگری را تأسیس كردند (در حدود ۱۲۹ ق.م تا ۲۲۴ م) و بار دیگر زرتشتی‏گری را دین رسمی خود قرار دادند [۱۰۰-۷۸:۹]. دومین امپراتوری ایرانی یعنی ساسانیان نیز همین رویه را پی گرفت. آنان برای امور دینی، سازمان مذهبی نیرومندی را همراه با سلسله مراتب متنوعِ موبدان و معابد و مدارس فراوان به وجود آوردند [۱۰-۴۴:۴]. در قرن هفتم با غلبه اعراب، اسلام به مثابه دین رسمی ایرانیان جایگزین زرتشتی‏گری شد، هرچند گسترش این دین بر سرتاسر این سرزمین، ۳۰۰ سال بعد تحقق یافت. بنابه باورهای زرتشتی، در اواخر قرن هفتم میلادی گروهی از زرتشتیان برای دست‏یابی به آزادی دینی سفری دریایی را به شرق آغاز كردند و سرانجام در ۷۱۶ در سنجان در گُجرات اقامت گزیدند. در آنجا عده‏ای به آنان پیوستند و هسته مركزی جامعه «پارسیان» هند را تشكیل دادند. پارسیان تا نسل‏ها به عنوان كشاورز و خرده بازرگانِ پراكنده در شمال و در طول سواحلِ میان براج(۱۴) و كمبای(۱۵) از رونق اندكی برخوردار بودند. اما از قرن نوزدهم با آمدن روحانیان اروپایی به سرعت پیشرفت كردند و مالك ثروت عظیم و برهم انباشته‏ای شدند. جامعه اصلیِ زرتشتیان در ایران كه بعدها در اطراف شهرهای كویری یزد و كرمان متمركز شدند برخلاف پارسیان، پیوسته متحمل فقر و مشقت بودند. پارسیان نقش قابل توجهی در توسعه بمبئی ایفا كردند و تا قرن بیستم جامعه‏ای عمدتاً شهری را با طبقه متوسط و تحصیلاتی مناسب پدید آوردند. ایرانیان زرتشتی تقریباً از طریق كمك آنان تا حدودی توانستند خود را از پارسیان، اضمحلال نجات دهند و در تهران با یك جامعه رو به گسترش توانستند به آنان تأسی كنند. و در سال ۱۹۴۷ با پایان یافتن حكومت بریتانیا در هند، گروهی از پارسیان در خارج از كشور به‏ویژه در كشورهای انگلستان، كانادا، استرالیا و آمریكا سكنا گزیدند و به طور فزاینده‏ای در سال ۱۹۷۹ پس از برپایی جمهوری اسلامی ایران گروهی از زرتشتیان ایرانی نیز به آنها پیوستند. زرتشتیان اگرچه متنعمند، از جمعیت بسیار كمی برخوردارند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.