شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

آنجلا مركل و كاهش جمعیت اروپا


آنجلا مركل و كاهش جمعیت اروپا

آنجلا مركل صدر اعظم جدید آلمان برای تحقق اصلاحات اقتصادی در كشور, با شمار زیادی از مشكلات روبرو خواهد بود اما او در مورد یكی از این مشكلات كه بیشتر كشورهای اروپایی نیز با آن درگیر هستند, نمی تواند كار زیادی انجام دهد

آنجلا مركل صدر اعظم جدید آلمان برای تحقق اصلاحات اقتصادی در كشور، با شمار زیادی از مشكلات روبرو خواهد بود. اما او در مورد یكی از این مشكلات كه بیشتر كشورهای اروپایی نیز با آن درگیر هستند، نمی تواند كار زیادی انجام دهد.اروپا پس از قرن ها رشد جمعیت، اكنون كاهش جمعیت را تجربه می كند.اواخر قرن بیستم جمعیت اروپا به ۷۲۹ میلیون نفر رسید. امروزه اما، این ارقام با كاهش روبروست. انتظار می رود در طول چند دهه آهنگ كاهش جمعیت به حدود ۲ میلیون نفر در سال برسد. در نتیجه تا سال ،۲۰۵۰ جمعیت اروپا ۷۵ میلیون نفر كمتر از امروز خواهد بود.این كاهش نه در نتیجه قحطی و نه شیوع طاعون، نه در اثر بروز جنگ یا عواملی از این دست نیست. بلكه كاهش جمعیت در اروپا امری داوطلبانه و به دلیل آن است كه صدها میلیون زن و مرد خواهان تعداد فرزندان كمتری نسبت به آنچه كه برای جایگزینی جمعیت كنونی مورد نیاز است، می باشند.

تأخیر در پدر و مادر شدن

همه ملل اروپایی غیر از آلبانیایی ها، در حال حاضر كاهش نرخ تولد را تجربه می كنند. در جمهوری چك، آلمان، یونان، ایتالیا، لهستان، روسیه فدرال، اسپانیا و اوكراین، نرخ تولد نزدیك به یك كودك برای هر یك زن است.با به وجود آمدن امكان تحصیلات بیشتر و استقلال شغلی و اقتصادی برای زنان، به علاوه امكان جلوگیری از بارداری، زنان اروپایی به همراه زوج های خود، بچه دار شدن را به تعویق می اندازند یا از آن خودداری می كنند. به طور مثال، در بسیاری از بخش های اروپا بیش از ۱۰ درصد زنان تا اوایل ۴۰ سالگی بدون فرزند هستند. در فنلاند، آلمان، ایتالیا و هلند، این نسبت حتی به ۲۰ درصدهم می رسد.

تغییر روند

بسیاری از اروپایی ها ترجیح می دهند در سنین بالا صاحب اولین فرزند خود بشوند. معدل سنی برای داشتن اولین فرزند، درطول چندین دهه رشد، اكنون به اواخر دهه بیست سالگی رسیده است.تأخیر دربدنیا آوردن اولین فرزند سبب می شود تا میزان تولد فرزندان دوم و سوم نیز كمتر و كمتر شود. نتیجه نهایی نیز كاملاً روشن است و امروزه خانواده های اروپایی به طور متوسط كمتر از دو فرزند دارند.بدون درنظر گرفتن مهاجرین، اگر نرخ تولد، پایین تر از دو فرزند در خانوار باشد، شمار جمعیت كاهش یافته و سن جمعیت افزایش می یابد. به عنوان مثال جمعیت اروپا پس از دو نسل، مطابق آمار سازمان ملل متحد ، ۱۰ درصد كاهش خواهد یافت اما سهم جمعیت ۶۵ ساله به بالا از ۱۵ درصد به ۲۸ درصد افزایش می یابد.

آیا باید مهاجرت را تشویق كرد

آیا مهاجرت می تواند راهی برای جلوگیری ازكاهش جمعیت اروپا باشد ؟ با این كه اروپا مهاجرپذیر است اما شمار خالص مهاجرین - حدود یك میلیون نفر در سال - در حال حاضر برای تعدیل پیامدهای جمعیت شناسی حاصل از نرخ پایین تولد، كافی به نظر نمی رسد.اروپا باید تعداد مهاجرین را برای توقف كاهش جمعیت به دوبرابر، برای حفظ میزان كنونی نیروی كار از نظر سن، به سه برابر، و برای حفظ نسبت تعداد كارگران به بازنشستگان به پنج برابر تعداد كنونی برساند. با توجه به شرایط كنونی سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی در سراسر قاره اروپا، چنین افزایشی در تعداد مهاجرین، دست كم در آینده نزدیك بعید بنظر می رسد.

موافقان و مخالفان

برخی، به ویژه طرفداران حفاظت محیط زیست، بر این نظر هستند كه كاهش شمار و افزایش سن جمعیت، به نفع توسعه است. بسیاری از دولت های اروپایی اما، به طور فزاینده ای نسبت به پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ژئوپولتیكی كاهش تعداد و افزایش سن جمعیت هشدار می دهند.به عنوان مثال،دولت فدراتیو روسیه را در نظر بگیریم. انتظار می رود تا اواسط قرن، جمعیت این كشور به یك پنجم كاهش یابد و به ۳۰ میلیون نفر برسد. در چنین شرایطی، برخی از كشورها نرخ پایین تولد را كه به كاهش جمعیت منجر می شود، بحرانی جدی می دانند كه مسائل زیربنایی این ملل را به مخاطره می اندازد. رشد اقتصادی، امنیتی، بازنشستگی و بهداشت حوزه هایی هستند كه بیشترین ارتباط را در این مورد دارند.نرخ پایین تولد در اروپا، به همراه نرخ بالای آن در كشورهای در حال توسعه، به شكل بارزی موقعیت كشورهای اروپایی را تغییر داده است. اروپا تا نیمه دوم قرن بیستم یك چهارم كل جمعیت جهان را تشكیل می داد. امروزه سهم اروپا به نصف این تعداد كاهش یافته و به حدود ۱۱ درصد رسیده است. پیش بینی می شود تا سال ،۲۰۵۰ یكبار دیگر هم به نصف تقلیل پیدا كند یعنی آن زمان حدود ۷ درصد جمعیت جهان در اروپا زندگی كنند.

آیا راه حل ساده ای وجود دارد؟

دولت های اروپایی در تلاش برای افزایش نرخ تولد در جستجوی راههایی برای ازبین بردن دلایل سطح پایین باروری هستند و در این راه سعی در تشویق زوج ها برای داشتن فرزندان بیشتر دارند.بسیاری از دولت ها مواردی مانند امنیت شغلی، مرخصی تولد بچه برای پدر و مادر، نگهداری از كودكان، برنامه های بعد از ساعات مدرسه، كمك های نقدی، كمك هزینه مسكن و دیگر موارد را به دقت بررسی كرده اند.

آیا سیاست های جدید كفایت می كنند؟

برخی دولت ها برنامه ریزی شغلی قابل انعطاف تر را در نظر می گیرند. ازجمله امكان كار نیمه وقت برای مادران. دیگر دولت ها معتقدند كه كلید رشد نرخ باروری آن است كه مسؤولیت های برابر در مورد پرورش كودك و وظایف خانه داری به پدرها و مادرها محول شود. به همین دلیل كشورهایی نظیر نروژ و سوئد اكنون برای پدران مرخصی تولد در نظر گرفته اند. اما آیا چنین سیاست ها و برنامه ها انگیزه كافی برای رشد نرخ تولد را به وجود می آورد؟ بنظر می رسد با راهكارهایی كه در پیش گرفته شده نرخ باروری در اروپا تا حدودی نسبت به نرخ امروزی افزایش یابد. اما احتمال این كه دولت های اروپایی بتوانند آن را به میزانی افزایش دهند كه جایگزینی برای كاهش كنونی جمعیت باشد، بعید بنظر می رسد. جمعیت آینده اروپا نسبت به امروز كمتر و پیرتر خواهد بود.

جوزف چیمی ـ Joseph Chamie ـ مترجم: فاطمه موثق نژاد