جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

چالش های اقتصادی ایران و جهانی شدن


چالش های اقتصادی ایران و جهانی شدن

جهانی شدن و آزادسازی در کشورهای در حال توسعه و صنعتی فرآیندی پیچیده و سخت بوده که سال های درازی به طول انجامیده است به طوری که می توان به وجود یک تجارت کم و بیش آزاد با در نظر گرفتن و توجه به تولیدکنندگان و جریان های آزاد سرمایه بین کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه اشاره کرد

جهانی‌ شدن و آزادسازی در کشورهای در حال توسعه و صنعتی فرآیندی پیچیده و سخت بوده که سال‌های درازی به طول انجامیده است به طوری که می‌توان به وجود یک تجارت کم و بیش آزاد با در نظر گرفتن و توجه به تولیدکنندگان و جریان‌های آزاد سرمایه بین کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه اشاره کرد.

آزادسازی و جهانی‌ شدن به تنهایی نمی‌توانند رشد سریعتر اقتصادی را موجب شوند بلکه باید نرخ بالاتر رشد اقتصادی و اشتغال فراهم‌ آید تا چنین کشورهایی ثبات و استحکام یابند.

رکود اقتصادی کشورهای گروه OECD در سال‌های پس از دهه ۱۹۸۰ را نمی‌توان به عوامل برون‌زا نظیر تکنولوژی نسبت داد. سؤال این است که چرا نتایج واقعی یک رژیم با اقتصاد آزاد و لیبرال با انتظارات تئوریک اقتصاددانان تا این حد متفاوت است. نتیجه این است که بازارهای مالی از دو طریق به ظاهر مستقل ولی در اصل مرتبط به هم، به رشد و انتظارات اقتصادی در کشورهای در حال توسعه آسیب رسانده‌اند به طوری که اولاً: تغییرپذیری بازارها هزینه سرمایه را بالا می‌برد و سرمایه‌گذاری را تضعیف می‌کند و ثانیاً: بازارهای مالی در حالت کلی دولت‌ها را مجبور می‌کنند که از سیاست‌های انقباضی و یا رشد کم تبعیت کنند.

بنابراین انعطاف‌پذیری بازار کار، تنها استراتژی بدیهی نخواهد بود که برای کشورهای صنعتی قابل اجراست بلکه باید به استراتژی جایگزین دیگری هم فکر کرد که بر پایه اصول متفاوتی وضع شده است و برای مردم، هم در کشورهای توسعه‌یافته و هم در کشورهای در حال توسعه ارجحیت دارد.

اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۴ به دلیل سیاست‌های اقتصاد کلان، بهبود توازن‌ها و شرایط بازار حمایتی مالی، بسیار قوی بود.

برخی اندیشمندان بر این باورند که با افزایش همگرایی اقتصادی در عرصه جهانی، ظهور نظام اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه‌داری، از سرعت و شتاب فزاینده‌ای برخوردار شده، پیشرفت‌های عظیم در حوزه فناوری و ارتباطات به تدریج همگرایی اقتصادهای ملی و محلی را با اقتصاد جهانی تسهیل ساخته و بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی را به شبکه اقتصاد جهانی اتصال داده است. ولی بعضی دیگر از نظریه‌پردازان معتقدند جهانی شدن، روندی نابرابر و نامتوازن است و بیشترین منفعت آن به کشورهای توسعه یافته جهان تعلق می‌گیرد؛ با این حال کشورهای در حال توسعه جهانی توانسته‌اند با تطبیق شرایط اقتصادی و اجتماعی خود از مزایای جهانی شدن برخوردار شوند.

حرکت کشورهای در حال توسعه به سمت ایجاد فضای باز اقتصادی و ادغام در اقتصاد جهانی نتایج مختلفی را به بار آورده است. تعدادی از این کشورها با بهره‌گیری مناسب از امکانات فراهم شده، موفق شدند به نرخ‌های رشد اقتصادی بالاتری دسترسی پیدا کنند و در حال حاضر در زمرة کشورهای تازه صنعتی شده قرار گرفته‌اند.

اگرچه فرآیند جهانی شدن فراگیر بوده اما بارزترین مصداق‌ها و نمودهای این فرآیند به حوزه اقتصاد اختصاص دارد. جهانی شدن در بُعد اقتصادی از گستردگی، سرعت و عمق بیشتری برخوردار است و به دلیل اثرات بی‌واسطه و مستقیمی که در زندگی جوامع مختلف دارد در بررسی مقوله جهانی شدن از جایگاه محوری برخوردار است. وجه غالب و مسلط اقتصاد در فرآیند جهانی شدن به گونه‌ای است که ابعاد سیاسی و فرهنگی این فرآیند تحت تأثیر بُعد اقتصادی قرار دارند.

جوهره جهانی شدن برای کشورهایی چون ایران را فرآیند تولید کالا، یا همترازی و همسانی فناوری و همزمانی تولید صنعتی تشکیل می‌دهد. بدیهی است در ایران، علی‌رغم باب شدن عبارت «جهانی شدن»، هنوز نیازمند گام‌های مؤثری در جهت درک معنا و توجه به آن در راهبردهای توسعه هستیم. به همین دلیل یکی از آفات نظری درک نادرست از جهانی شدن است.

اما معمولاً به جای بهره‌گیری از این فرصت تاریخی و آماده ساختن زیربنای اقتصادی و روبنای نهادی (حقوقی و سیاسی) برای حضور و مشارکت در فرآیند جهانی تولید صنعتی، در ایران از یک‌سو گشودن هر چه سریعتر بازارها برای واردات کالا (چون تولیدی برای صادرات وجود ندارد) و از سوی دیگر، انزوای کشور برای برکنار ماندن از آسیب‌های جهانی شدن مطرح می‌شود.

از لحاظ زیربنایی، ایجاد شبکه‌های نوین ارتباطی به منزله زیربنای عصر اطلاعات و حضور سرمایه‌ و فناوری خارجی باید در دستور کار باشد تا با فشردگی زمان و مکان امکان همسانی فناوری و همزمانی تولید کالا در ایران با جهان فراهم آید؛ چنانکه از لحاظ حقوقی و سیاسی نیز باید زمینه حضور سرمایه خارجی (برای فناوری پیشرفته و بازاریابی) مهیا شود.

همانطور که اشاره شد پروسه جهانی شدن خواسته یا ناخواسته اقتصاد کشورها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای جلوگیری از مضار جهانی شدن و بهره‌مندی از منافع آن باید با یک برنامه استراتژیک ضمن بررسی و شناخت وضع موجود اقتصاد کشور و جایگاه و رتبه جهانی آن نسبت به تأمین منافع ملی و رفاه اقتصادی برنامه‌ریزی کرد.

رویا طباطبایی یزدی

دکترای اقتصاد و پژوهشگر