دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

بچه ترس دارد


بچه ترس دارد

خیلی ها بچه که می آید همسرشان را فراموش می کنند, بیشتر افراد هم بچه را مترادف محدودیت می دانند, اما اگر آمادگی داشته باشید و برنامه ریزی کنید بچه زندگی تان را شیرین تر می کند

خیلی ها بچه که می آید همسرشان را فراموش می کنند، بیشتر افراد هم بچه را مترادف محدودیت می دانند، اما اگر آمادگی داشته باشید و برنامه ریزی کنید بچه زندگی تان را شیرین تر می کند...

«نگاه من به زندگی با تولد فرزندم، عوض شد و حس کردم که قدرت آفرینندگی موجودی را دارم که تمام مسئولیت‌های تربیتی او برعهده من است. تولد فرزندم، مرا به معنای واقعی بزرگ کرد و حس مسئولیت‌پذیری خیلی زیادی به من داد. در یک کلام اینکه تولد فرزندم، بزرگ‌ترین نقطه مثبت رشد در زندگی‌ام بود و توانست کمکم کند تا وظایفم را در سایر عرصه‌های زندگی، بهتر انجام دهم». اینها، بخشی از نظرات دکتر پروین ناظمی،‌ روان‌شناس و مشاور خانواده و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی درباره نقش فرزند جدید در زندگی شخصی‌شان بود، اما چند نفر از ما به فرزندآوری به دیده محدودیت نگاه نمی‌کنیم و بچه‌ها را دست و پا گیر خودمان نمی‌دانیم؟ چند نفر از ما نسبت به شرایط زندگی پس از تولد فرزندمان آگاهی داریم و چند نفرمان می‌توانیم برای این شرایط جدید برنامه‌ریزی کنیم؟ دکتر پروین ناظمی در پرونده این شماره، به ما می‌گوید یک زندگی متاهلی دو نفره با یک زندگی متاهلی ۳ نفره یا حتی بیشتر، چه تفاوتی می‌کند.

خانم دکتر! به‌عنوان اولین سوال اینکه آیا تمام زوج‌ها می‌توانند به‌راحتی با ورود یک عضو جدید به کانون خانواده خود کنار بیایند؟

ببینید! یکی از آمادگی‌هایی که زوج‌ها باید بعد از ازدواج داشته باشند، آمادگی ورود فرزند جدید است. البته، پذیرش موقعیت جدید ورود فرزند به جمع دونفره زوج‌ها، بسیار به خواسته یا ناخواسته بودن بارداری بستگی دارد.

چطور؟

وقتی که بارداری به‌صورت خودخواسته از سوی هر دو والد اتفاق بیفتد، یعنی اینکه هم پدر و هم مادر، شرایط مادی و معنوی پذیرش فرزند را در این برهه از زمان دارند. چنین زوج‌هایی می‌توانند خیلی راحت‌تر با عضو جدید خانواده خود ارتباط برقرار کنند. این در حالی است که اگر یکی از والدین یا هردوی آنها تمایل به بچه‌دار شدن نداشته باشند و بارداری ناخواسته برای خانم اتفاق بیفتد، به‌طور حتم نه‌تنها پذیرش فرزند و شرایط جدید برای آنها راحت نخواهد بود، بلکه ممکن است تنش‌های ناخوشایندی هم در روابط بین زن و شوهر پیش بیاید.

حالا فرض ما بر این است که خانواده‌ای می‌خواهند با برنامه‌ریزی و به‌صورت خودخواسته، بچه‌دار شوند. چنین زوجی که برای اولین بار پدر و مادر شدن را تجربه می‌کنند، باید انتظار چه تغییراتی را در روند عادی زندگی‌شان داشته باشند؟

چنین زوج‌هایی باید بدانند در مرحله اول و با وسیع‌تر شدن جمع خانواده‌شان، سیستم خواب و خوراک آنها به هم می‌ریزد. این زوج‌ها دیگر نمی‌توانند به‌راحتی گذشته، مهمانی بروند، مهمانی بدهند، برنامه سفر بچینند یا حتی مثل گذشته، وقت زیادی برای کارهای داخل و خارج از خانه داشته باشند. به‌عبارت ساده‌تر، برنامه‌ریزی برای زندگی زوجی که بچه‌دار می‌شوند، دیگر در اختیار و خواست خودشان نیست. چنین زوج‌هایی در قبال فرزندی که به این دنیا آورده‌اند، مسئول هستند و باید به‌خاطر این موجود جدید و دوست‌داشتنی، کمی تغییر در برنامه‌های زندگی‌شان ایجاد کنند.

اینطوری که شاید خیلی‌ها از بچه‌دار شدن بترسند!

اشتباه نکنید. قصد ما از این صحبت‌ها،‌ ترساندن زوج‌های جوان از بچه‌دار شدن نیست بلکه آگاه کردن آنها نسبت به شرایط و موقعیت جدیدی است که قرار است در آن زندگی کنند. اگر زوج‌های ما نسبت به شرایط زندگی بعد از بچه‌دارشدن آگاهی کافی داشته باشند، می‌توانند پیش از به دنیا آمدن بچه، برنامه‌ریزی جدید و درستی برای زندگی‌شان بکنند و با تقسیم وظایف،‌ به همه کارهای خود باتوجه به این شرایط جدید برسند. به‌طور کلی، آمادگی مواجهه با تغییرات زندگی می‌تواند باعث آرامش والدین بعد از تولد فرزندشان شود و آنها را در موقعیتی عجیب و غیر قابل تحمل قرار ندهد. گاهی تنش‌هایی که برای والدین ناآگاه نسبت به شرایط جدید زندگی پس از تولد فرزند رخ می‌دهد، می‌تواند در روابط زن و شوهر نسبت به هم و روابط آنها با فرزندشان هم تاثیر منفی بگذارد.

گاهی پدر و مادرهایی را می‌بینیم که با ورود فرزند جدید به کانون خانواده، همسر خود را فراموش و تمام زندگی‌شان را وقف فرزند نورسیده می‌کنند. به‌نظر شما این مساله تا چه اندازه می‌تواند باعث ناراحتی و دوری زوج‌ها از یکدیگر شود؟

به نکته خوبی اشاره کردید. متاسفانه، برخی از پدر و مادرها نمی‌دانند فرزند جدید آنها، عضو تازه‌ای از خانواده است و به‌هیچ عنوان نباید و نمی‌تواند جایگزین فرد دیگری مانند همسرشان شود. معمولا، این اتفاق ناخوشایند جایگزین کردن فرزند با همسر، بیشتر از سوی خانم‌ها می‌افتد. یعنی آنها بیشتر توجه و محبت خود را معطوف به فرزندشان می‌کنند و عملا، نقش مفید و اساسی همسر خود را در چرخاندن امور خانواده و زندگی نادیده می‌گیرند یا آن را با رفتارهای خود، بسیار کمرنگ و حاشیه‌ای می‌کنند.

یعنی جایگزین کردن همسر با فرزند جدید، از سوی مردها اتفاق نمی‌افتد؟

چرا. برخی از مردها هم به‌حدی فرزند خود را عاشقانه دوست دارند که دیگر هر کاری انجام می‌دهند، بیشتر برای او و جلب رضایتش است. در هر دو صورت، این کار می‌تواند صدمه‌های زیادی به روابط و صمیمیت زوج‌ها بزند.

چاره چیست؟

زوج‌های جوان باید حواسشان باشد فرزند جدید، موجودی است که به جمع خانواده آنها اضافه شده است. تاکید می‌کنم که اضافه و نه جایگزین! عواقب عشق بیش از اندازه به فرزند، ممکن است سال‌ها بعد از فرزندآوری خودش را نشان دهد و آسیب‌های جدی به روابط زوج‌ها وارد کند. به‌همین دلیل زن و شوهر باید بعد از تولد فرزند خود، هم توجه و محبت سابق را نسبت به یکدیگر داشته باشند و هم سعی کنند با حس مشترک عشق به فرزند، فضایی آرام و صمیمی در خانه‌شان به وجود بیاورند.

گاهی ورود فرزند جدید باعث تعطیل شدن تمام روابط اجتماعی زوج‌ها می‌شود. نظر شما در این‌باره چیست؟

گاهی برخی از زوج‌های جوان با افراط بیش از اندازه، فرزند خود را به بهانه بیمار یا اذیت نشدن، وارد محیط‌های اجتماعی، جمع‌های خانوادگی و دوستانه یا حتی مهمانی‌های بزرگ و کوچک نمی‌کنند و با این کار، هم به خود و هم به فرزندشان ظلم می‌کنند. هر چقدر بچه‌ها شناخت و آگاهی بیشتری از محیط داشته باشند،‌ ایمن‌تر هم می‌شوند. مثلا برخلاف تصور والدین، بچه‌هایی که بیشتر در اجتماع هستند، کمتر از آنهایی که به اصطلاح عامه لای پنبه بزرگ می‌شوند، در معرض بیماری‌های مختلف قرار می‌گیرند. البته، آنها نباید رها هم بشوند و باید به‌صورت ایمن، همراه والدین به مهمانی و مسافرت بروند. در این صورت، خود والدین هم احساس آرامش بیشتری خواهند کرد و از محدودیت‌های بی‌جهت با ورود فرزند جدید هم دچار نگرانی و ناراحتی نخواهند شد.

و توصیه آخرتان به خواننده‌ها

وقتی زوجی صاحب فرزند می‌شوند، خیلی مهم است که کنار یکدیگر باشند و تقسیم وظایف کنند. مثلا پدرها نباید به بهانه رفتن سر کار، تمام شب مادر را با فرزند تنها بگذارند و باید به این هم فکر کنند که به‌هر حال، همسر آنها هم برای حفظ سلامت جسمانی و روانی‌اش، به خواب و حمایت او نیاز دارد. وقتی که یک زوج کنار هم برای فرزندآوری و بزرگ کردن او برنامه‌ریزی کنند و تمام مشکلات احتمالی را هم بشناسند، به‌طور حتم با ورود فرزندشان، گیج و سردرگم نخواهند شد.

دکتر پروین ناظمی

روانشناس

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی