چهارشنبه, ۱۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 5 March, 2025
مجله ویستا

ما بـه هـم نزدیـکیم


ما بـه هـم نزدیـکیم

چیزهایی که مشاوران به شما نمی گویند

می گویند آمارهای جهانی؛ ۲۵ درصد از بزرگسالان به اتاق‌های مشاوره مراجعه می‌کنند و مشاور روان‌شناسی دارند. براساس همین آمار، تجربه‌هایی مشترک بین بزرگسالان وجود دارد که به دلیل رفتار مشاوران، با آن روبرو می‌شوند؛ تجربه‌هایی که به هیچ‌عنوان به آنها ربطی ندارد و بیشتر از اینکه درباره آنها باشد، درباره فردی است که روبروی آنها می‌نشیند و نام مشاور می‌گیرد...

مشاوران هیچ‌وقت درباره خودشان با مراجعان‌ حرف نمی‌زنند و به همین دلیل گاهی رفتارهای آنها عجیب و غریب می‌شود و باید درباره آن بدانیم تا تعجب و شگفت‌زدگی از نگاه?مان بیرون بیاید و باور کنیم، روبروی ما کسی نشسته شبیه ما با شغلی که ایجاب می‌کند، گاهی متفاوت باشد.

سکوت ناگهانی مشاور یکی از لحظه‌های خاص اتاق مشاوره است. وقتی مشاور شما ناگهان ساکت می‌شود یا سرفه ریز مصنوعی می‌کند یا جمله‌ای‌ مثل چه جالب و... به زبان می‌آورد که هیچ ربطی به بحث ندارد، تعجب نکنید؛ مشاور در حال تفکر است و اینکه حالا چه استراتژی‌ای برای درمان شما استفاده کند.

***

اگر مشاور خود را خارج از محیط مشاوره، در خیابان، رستوران، سینما و... دیدید و او شبیه غریبه با شما رفتار کرد یا برخورد گرم همیشگی در اتاق مشاوره را نداشت، ناراحت نشوید. فاصله‌گذاری با بیمار یکی از اصول اولیه مشاوره است و مشاوران معمولا دوست ندارند به همراه خود توضیح دهند که آشنایی از اتاق مشاوره می‌آید. حالت بدتر در مهمانی است. شما هم باید به اندازه مشاورتان در جریان باشید که او ساعات خارج از کار را می‌گذراند و برای تفریح و معاشرت به مهمانی آمده، پس اگر اتفاقی مشاورتان را در یک مهمانی یا جمع دیدید به اندازه او ، فاصله را حفظ کنید و حرفی از اتاق مشاوره نزنید و معاشرت معمولی و عادی را شروع کنید.

***

اگر از افرادی هستید که تن به قرص‌های درمانی نمی‌دهید، از این عادت و تفکر اشتباه دست بردارید و در اتاق مشاوره، پیشنهاد مشاور را بپذیرید. بیماری‌های روانی، شبیه هر بیماری دیگر است و انتظار برای خوب شدن خود به خودش با حرف و درددل، انتظار اشتباهی است.

***

در اتاق مشاوره خودتان برای خودتان نسخه نپیچید. فردی که روبروی شما نشسته، برای رسیدن به آن نقطه درس‌خوانده و مهارتی با آگاهی را به دست آورده. به مشاورتان اعتماد کنید و با بی‌اعتمادی دست او را برای کمک به خود نبندید.

***

آدمی که روبروی شما نشسته به خوبی در جریان خرج و مخارج زندگی هست و بیشتر از شما به نیازتان برای گذران دوره مشاوره واقف است. پس اگر توانایی پرداخت تمام هزینه مشاوره را ندارید، از او کمک بخواهید و مطمئن باشید کمکتان می‌کند. رها کردن مشاوره به دلیل مشکلات مالی، یکی از بدترین انتخاب‌هاست.

***

این اتفاق در مشاوره‌های طولانی رخ می‌دهد؛ اینکه فرد بعد از مدتی خودمحور می‌شود و تمام تفکرات، رویاها و خیال‌هایش را مهم و با اهمیت می‌داند. اگر جلسات مشاوره‌تان طولانی شده، حواستان به این نکته باشد و با حرف‌های پرت، مسیر درمان به اشتباه تغییر ندهید چون مشاور با شما درباره همان چیزی صحبت می‌کند که به زبان می‌آورید.

***

به همان اندازه‌ای‌ که ممکن است در طول روزهای عادی به مشاورتان فکر کنید و رفتارش را خارج از اتاق مشاوره حدس بزنید و خیالبافی ‌کنید، ممکن است مشاورتان هم به شما فکر کند. زیاد سخت نگیرید؛ او هم انسان است و البته یادگرفته این خیال‌پردازی‌ها را کنترل کند و در اتاق مشاوره آنها را دور بریزد.

***

مشاورها می‌توانند شما را گول بزنند و این گول زدن دقیقا یکی از ترفندهای درمان آنهاست. مثلا در جلساتی که به ظاهر سرحال می‌آیید، از شما می‌خواهند به ناخوشی‌ها فکر کنید و آنها را تا جلسه بعد بنویسید. این درخواست دقیقا برای این است که انجامش ندهید و به شکل ناخودآگاهی، عامل‌های ناراحتی را یک بار در ذهنتان مرور کنید و مانع آنها شوید.

***

یکی از سوال‌هایی که مشاوران دوست‌ ندارند، این است؛ شما موافق نیستید؟ هیچ وقت سوالات تاییدی از مشاورتان نپرسید چون اساس درمان، این است که مراجعه کننده به اعتماد به نفس و منطق درست برای زندگی‌اش برسد و پرسیدن این سوال‌ها یعنی اینکه تمام تلاش‌های مشاور را نادیده گرفته‌اید.

***

اگر فکر می‌کنید با گفتن جمله‌هایی مثل من این را بارها شنیده‌ام یا این کار را بارها امتحان کردم یا جواب نمی‌دهد و... مشاورتان را در مخمصه انداخته‌اید، کاملا در اشتباهید. مشاوران، به اندازه تمام مراجعان قبل از شما، این جملات را شنیده‌اند و گفتن این جمله اصلا احساسات آنها را تحت‌تاثیر قرار نمی‌دهد.

***

بیمارانی که در اتاق‌های مشاوره می‌نشینند، به دلیل بیماری‌شان احساس عذاب وجدان دارند و خودشان را مقصر می‌بینند. به همین دلیل وقتی بعد از چند جلسه مشاوره، حالشان بهتر می‌شود، اعتمادبه‌نفس کاذبی به دست می‌آورند و ممکن است تاثیرات و روش درمان مشاور را نادیده بگیرند. مشاورتان را ناامید نکنید و قبل از ورود به اتاق مشاوره بدانید مقصر بیماری‌تان نیستید و بپذیرید به کمک نیازدارید.

***

تفاوت بین روانشناس و روان‌پزشک را بدانید؛ روانشناسان (بجز روانشناسان بالینی) نمی‌توانند نسخه‌ای‌ برای شما بنویسند، اما روان‌پزشک‌ها می‌توانند به درمان دارویی‌تان نظارت داشته باشند. با دانستن این تفاوت، نه از روانکاوتان انتظار دارید که دوز داروهایتان را تحت‌نظر داشته باشد و نه از روانشناس?تان می‌خواهید که در حالی که بیماران زیادی پشت در اتاق نشسته‌اند، پای درددل‌ طولانی‌تان بنشیند.

***

اگر فکر می‌کنید تنهاترین آدم روی زمین هستید، مشاوره و روانکاوی در جلسات طولانی به شما کمک می‌کند بفهمید تنها نیستید اما اگر در همان جلسات اول به توصیه مشاور گوش کنید و فعالیت جمعی انجام دهید، زودتر به نتیجه می‌رسید و نه وقت خودتان را می‌گیرید و نه بیمارانی که منتظر خالی شدن جایی برای مشاوره هستند.

***

مشاور انسان معمولی‌ای است و نباید و نمی‌توانید از او انتظار داشته باشید همیشه پشت میز بنشیند و به شما زل بزند. او هم می‌تواند گاهی جابجا شود و اصلا پشت به شما و رو به پنجره به حرف‌های شما گوش دهد. اگر این رفتار را از مشاورتان دیدید، ناراحت نشوید و با عصبانیت به این نتیجه نرسید به شما توجه نمی‌کند.

***

بله، مشاورها هم گاهی فکر می‌کنند شما دیوانه هستید، اما اگر از آنها بپرسید، این‌ را تایید نمی‌کنند. این یک راز بین همه روان‌شناس‌ها و روان‌پزشک‌هاست.

***

تماس تلفنی خارج از زمان مشاوره، یکی از ناراحت‌کننده‌ترین تماس‌هاست پس کمی دست روی دست بگذارید و تا جلسه آینده برای پرسیدن سوال‌هایتان صبر کنید.