شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تبارشناسی پلنگ ایرانی


تبارشناسی پلنگ ایرانی

پلنگ از وسیع ترین پراکنش جهانی در میان گربه سانان بزرگ برخوردار است و همین موضوع باعث شده تغییرات زیادی در رنگ و اندازه آنها در سرتاسر حوزه پراکنش آسیا و آفریقا مشاهده شود

پلنگ از وسیع‌ترین پراکنش جهانی در میان گربه‌سانان بزرگ برخوردار است و همین موضوع باعث شده تغییرات زیادی در رنگ و اندازه آنها در سرتاسر حوزه پراکنش (آسیا و آفریقا) مشاهده شود.

چنانچه شاهد حضور پلنگ های ۳۰ کیلوگرمی در شبه جزیره عربستان و پلنگ های ۹۰کیلوگرمی در ایران و آفریقای جنوبی هستیم. چنین تغییرات گسترده ای در گذشته باعث شده بود محققان بالغ بر ۳۰ زیرگونه را برای این جانور معرفی کنند. با این حال پژوهش های ژنتیک طی سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی نشان داد تمام پلنگ های دنیا تنها متعلق به ۹ زیرگونه هستند. غرب آسیا به استثنای شبه جزیره عربستان، میزبان یکی از زیرگونه های این حیوان است که براساس معیارهای اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی در رده در خطر جای دارد: پلنگ ایرانی.

امروزه بیش از دو سوم جمعیت این زیرگونه در طبیعت کشور ایران زیست می کند و در کنار آن در کشورهای حوزه قفقاز، عراق، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و قزاقستان نیز یافت می شود. در حال حاضر روسیه نیز برنامه ای برای معرفی مجدد این جانور از اسارت به طبیعت در دست اجرا دارد. به این منظور تعدادی پلنگ ایرانی از ایران، ترکمنستان و همچنین از تعدادی باغ وحش های اروپایی برای زادآوری به این کشور برده شده است.

اما بررسی جایگاه تبارشناختی و تنوع ژنتیک جمعیت ها از اهمیت بسزایی برای برنامه ریزی کارآمد طرح های حفاظت از حیات وحش برخوردار است. در این میان گونه های در معرض خطر انقراض ـ که از آنها بر اثر عوامل مختلف تنها جمعیت های لکه ای باقی مانده ـ از اولویت خاصی برخوردار است و تبیین جایگاه و وضعیت ژنتیک آنها در برنامه ریزی بلندمدت می تواند نقش موثری در حفاظت از آنها داشته باشد.

از این رو از سال ۸۶ تا ۸۸ مطالعه ای به منظور ارزیابی تنوع ژنتیک و تبارشناسی پلنگ های ایران ـ که نماینده محدوده اصلی پراکنش زیرگونه پلنگ ایرانی در غرب آسیا هستند ـ از سوی دانشگاه تهران با همکاری سازمان حفاظت محیط زیست و انجمن یوزپلنگ ایرانی انجام شد. در این مطالعه پلنگ ایرانی با حوزه انتشار وسیع خود در سرتاسر کشور مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی تبارشناختی و تنوع ژنتیک این گونه، از نظر تخصصی جایگاه ژن NADH۵ به طول ۶۱۱ جفت باز رویDNA میتوکندریایی با استفاده از دو جفت پرایمر مورد آنالیز قرار گرفت. در مجموع ۲۳ نمونه بافت از پلنگ از بیوم های مختلف کشور بخصوص سرتاسر حوزه زاگرس بررسی شد.

نتیجه این پژوهش حاکی است، تمامی پلنگ های ایران متعلق به زیرگونه شناخته شده پلنگ ایرانی هستند. در این پژوهش سه هاپلوتایپ (ترکیبی از ژن های هم ردیف در مکان های مختلف روی کروموزوم) در سرتاسر کشور مشخص شد. یکی از آنها در سرتاسر کشور پراکنش داشته و با مقایسه آن با توالی های موجود معلوم شد، دامنه انتشار آن حتی به کشورهای حوزه قفقاز و ترکمنستان می رسد. نتایج این مطالعه همچنین حاکی از حضور دو هاپلوتایپ منحصربه فرد در دو حوزه شرق البرز (استان گلستان) و جنوب زاگرس (استان های فارس و کهگیلویه و بویراحمر) است. این تحقیق مشخصا گویای اهمیت و ضرورت ارتقای حفاظت در حوزه پراکنش هاپلوتایپ اختصاصی بخصوص در جنوب زاگرس و به منظور پیشگیری از انقراض آن است، چرا که وضعیت پلنگ در جنوب زاگرس بسیار شکننده است. با وجود این که پژوهش براساس نشانگرهای میتوکندریایی ـ که از وراثت مادری برخوردارند ـ حاصل شده اما برای نتایج قطعی تر کماکان نیازمند به کارگیری نشانگرهای هسته ای نیز است.

محمدصادق فرهادی نیا