یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
کن یادگار غمگین اعصار
تهران بزرگ،متروپل، ابرشهر، شهر پر از دود، ترافیک، سروصدا، ماشین و... به جرات میتوان گفت هیچ تهرانی با این واژهها ناآشنا نیست. چه آنهایی که در وسط شهر زندگی میکنند و چه آنها که حاشیه شهر را برای زندگی برگزیدهاند. اما باور کنید که در این شهر غولپیکر و شلوغ،روستا هم پیدا میشود. بله! روستا؛جاهایی که در گذر زمان،همچنان شکل و شمایل سنتی و کوچه باغی خود را حفظ کرده است. در این مجال میخواهیم با یکی از این روستاها آشنا شویم. «کن» در غرب تهران.
امپراتوری بر باد رفته!
میگویند اهمیت کن بسیار پررنگتر از آن چیزی است که امروزه میبینیم و آنچه را که ما امروز به نام کن میشناسیم، خلاصه شده شکوهی است که روزی روزگاری وجود خارجی داشته است. میگویند کن بخشی بوده حتی قدیمیتر از تهران و...
میگویند کن... بگذارید از زبان تاریخ، احوالات کن را با هم مرور کنیم.
در لغتنامه دهخدا...
مرحوم علیاکبر دهخدا در لغتنامهاش ذیل واژه کن میآورد:
«مرکز بخشی است در شمال باختری تهران که در ابتدای دره سولقان واقع است و در حدود ۵۲۰۰ تن سکنه دارد، بخش کن از پنج محله به نامهای سرآسیاب، اسماعیلیان، درقاضی، میانده و بالون تشکیل میشود. این محلهها و باغهای کن در قسمت خاور رودخانه کن که از ارتفاعات شمالی سولقان سرچشمه میگیرد واقع است و آب مزروعی این قصبه از زهاب همین رودخانه تامین میشود. کن دارای بخشداری، ژاندارمری، بهداری، آمار، پست، محضر رسمی و دبستان و چندین مغازه و دکان است. بخش کن در سابق مهم بوده و از چهار دهستان کن، شمیران، ارنگه و لورا و شهرستانک تشکیل میشود که در اواخر سال ۱۳۲۶ ه.ش دهستان شمیران تبدیل به بخش و دهستانهای ارنگه و لورا و شهرستانک ضمیمه بخش کرج شده است.»
از مختصر سرگذشت نامهیی که در دهخدا آمده، میتوان به این نکته پی برد که قدمت کن و اهمیتش بسیار بیشتر ازآن چیزی است که تا به حال میپنداشتیم. پیشتر از این از زبان اهالی شنیده بودم که در گذشته نه چندان دور از میانه جاده چالوس تا جنوب تهران امروزی، جزو بخش کن میشده است. بنده به چشم شناسنامههایی از جاده چالوس دیدهام که مهر بخشداری کن روی پیشانیشان خورده است. این مدعا را میتوان شاهدی آورد از دهخدا که میگوید ارنگه نیز جزو بخشداری کن بوده است. برای اطلاع باید عرض شود که ارنگه رشته روستایی است درمیانه جاده چالوس و نرسیده به سد کرج که در دره کوههای اطراف کرج واقع شدهاند.
روستاهایی چون «ارنگهبزرگ»، «ابهرک»، «گورو»، «سرزیارت»، «چاران»، «گر»، «سیجان» و «خور!»
کوهستانی در حاشیه تهران...
بد نیست، کن را در آینه دیگر منابع نیز به تماشا بنشینیم. درکتاب هفت اقلیم نوشته امین احمد رازی آمده است: «کوهستان دیگری تقریبا در دو فرسنگی تهران است به نام کن و سولقان که آنجا نیز از بسیاری آب روان و کثرت درختان و میوههای الوان مانند بستان جنان تواند بود!»
امروز نیز با تمام تغییرات و گذشت روز و روزگار باغهای کن در کار تولید میوههای شادابند. از میوههای امروز کن میتوان به آلبالو، گیلاس، توت، سیب، گردو، خرمالو، انگور، انار، شاتوت، انجیر و... اشاره کرد!
● کن روی نقشه...
امروز کن محلهیی است در ضلع غربی منطقه ۵ تهران و هم مرز با منطقه ۲۲! مکانی با بافت مخصوص معماری که نشانههایی دارد از زندگی روستایی ماقبل شهری، در تهران و اطراف و اکناف. اما در کتب تاریخی چیزی فراتر از این را میتوان سراغ گرفت. درکتاب قصران «نام قدیم تهران» تالیف دکترحسین کریمان آمده است: «وضعیت جغرافیایی و اقلیمی کن باستان آنچه در قصران خارج واقع است، عبارتند از: دهستان سولقان با شانزده آبادی یعنی: امامزاده داود، امامزاده عقیل، باغ دره، باغ میر، جنگلک، رندان، سنگان، سولقان، طالون، قلعه ارمنه، قلهک دره، کشار سفلی، کشار علیا، کن، کیگاه و هریاس!
و همچنین دهستان طرشت درشت با شش آبادی: باغ ونک، پونک، حصارک کن، خاک احمدی، خوروین و مرادآباد!
کن در آن زمان جزو دهستان سولقان و مرکز بخش کن شهرستانک طهران بوده و درشمال غربی تهران و در ابتدای دره سولقان واقع است. همچنین در ۵۲۰۶ درجه طول و ۴۲۰۶ درجه عرض جغرافیایی برطبق فرهنگ جغرافیا و فرهنگ آبادیهای کشور است. دو دبستان و درمانگاه و شرکت تعاونی دارد. از رودخانه کن هفت قنات مشروب میشود و ۱۰۰۰۰ راس گوسفند نگهداری میشود و ۱۵۰۰ هکتار گندمکاری آبی داشته و ۱۲۵۰ هکتار باغ و قلمستان دارد. باغهای کن در قسمت خاور رودخانه کن که از مرتفعات شمالی سولقان سرچشمه میگیرد واقع است. از آنجا گندم، جو، نخود، انجیر، انار، خرمالو، زردآلو و گیلاس به دست میآید.» در قسمتی دیگر از این کتاب آمده است: «تاریخ کن نیز با قدمت بیش از یک هزار سال نشانگر تمدنی کهن است. البته لازم به ذکر است مناطق کن و ری از تهران قدیمیتر هستند و نقل است در کتابهای تاریخی که: در زمان تیمور حاکم شهرری افرادی را برای تهیه میوه از باغات کن به سوی این محل گسیل میدارد. ولی آنها جز ویرانی مخروبه چیزی نمییابند. هنگامی که از چوپانهای گله که در اطراف آن محل با احشامشان بودند از کن سراغ میگیرند آنها در جواب به زلزلهیی که بتازگی اتفاق افتاده اشاره میکنند که در آن زلزله، کن به کلی ویران شده و آنهایی که با توجه به کارشان در دشت و بیابان بودند از زلزله درامان میمانند و تعداد خیلی کمی زنده میمانند.»
از این دست مدارک تاریخی فراوان است. حتی از نظر سیاسی و حکومتی؛که میتوان کن را صاحب اعتبار دانست. مثلا در کتاب رجال ایران صفحه ۴۰ آمده است: «پس از فوت محمدشاه۱۲۶۴ ه.ق هنگامی که ناصرالدین شاه از تبریز به سوی تهران حرکت کرد و به نزدیک پایتخت رسید، للهباشی عباس میرزا را تا یک منزلی «قریه کن» به پیشواز شاه تازه میبرد و چون شاهزاده زیاد مورد توجه شاه واقع نمیشود از این جهت للهباشی به شهر بازگشته از کار خود به کلی کنارهگیری میکند و...»
حامد یعقوبی عباس محبعلی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست