دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

توپ شیرین


یك شب كه بابا
آمد به خانه
دیدم خریده
یك هندوانه
آن را گرفتم
از دست بابا
مانند یك توپ
قل دادم آن را
قل خورد و افتاد
از پله پایین
شد تكه تكه
آن توپ شیرین
یك تكه اش را
دادم به بابا
خنداندم …

یك شب كه بابا

آمد به خانه

دیدم خریده

یك هندوانه

آن را گرفتم

از دست بابا

مانند یك توپ

قل دادم آن را

قل خورد و افتاد

از پله پایین

شد تكه تكه

آن توپ شیرین

یك تكه اش را

دادم به بابا

خنداندم او را

با یك بفرما

از مجموعه شعر گنجشك و پروانه

ناصر كشاورز