جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تاریخ عسلویه گذشته چشم به راه آینده


تاریخ عسلویه گذشته چشم به راه آینده

نام منطقه ای است که تا کنون ناشنا خته مانده بود , و حتی نیازی به شناخت آن وجود نداشت منطقه ای بکر و طبیعی و دست نخورده به گونه ایکه یکی از نادرترین شرایط طبیعی در طول سواحل خلیج فارس به شمار می رود و مردمی با پیشه صیادی و کشاورزی روزگار خود را در آرامش و بی دردسر می گذراندند

●تاریخ منطقه عسلویه

بسیاری ناآگاهانه و بدون مطالعه و تحقیق و بررسی اینگونه می پندارند که منطقه ما نوپا و تازه مسکون است و تاریخ کوتاه و مرده ای دارد. حتی پا را از این فراتر می نهند و می گویند: «این منطقه غیر مسکون بوده و عده‌ای مهاجر از آنسوی خلیج در پی جا و مکانی می گشتند و بر حسب تصادف به این منطقه آمده و ساکن آن شده‌اند.» این افراد همانگونه که بیان شد بدون بررسی و تحقیق، این امور را بیان می نمایند.

تاریخ منطقه همانگونه که آثار فرهنگی و میراث باقی مانده از گذشتگان نشان می دهد به چند هزار سال قبل از میلاد حضرت مسیح (ع) برمی گردد. آثار موجود در شهر باستانی و بسیار معروف سیراف، نابند، کوههای منطقه و شهر معروف دور (بین روستاهای صفیه و زبار) حکایت از پیشینه باستانی و درخشان این منطقه می نمایند. البته مطالعات اندکی بر روی آثار موجود صورت گرفته ولی همین مطالعات ناقص و مدارک و منافع تاریخی موجود گفته‌های بسیاری درباره تاریخ این منطقه بازگو می کنند.

در فهرست کتب شرقی (بریتانیا) آمده است که سیراف را کیکاووس بنا کرده است. ولی آنچه که از خود خرابه‌های موجود در جاجای منطقه می توان این حدس زد که مدتهای مدد قبل از ساسانیان و پیش از احداث بندر اسلامی سیراف این منطقه مسکون و آبادی بوده است. برای توصیف شکوه و پیشرفت سیراف، تنها به روایتی از اصطخری صاحب کتاب «المسالک و الممالک» در نیمه اول قرن چهارم هجری اکتفا می کنیم. وی می‌گوید: «بعد از شیراز، سیراف مهم‌ترین شهر فارس و از حیث و سعت به همان اندازه شهر شیراز می باشد. خانه‌های آنجا از چوبهای ساج ساخته شده و دارای چندین طبقه است. شهر مزبور در ساحل دریا واقع شده و دارای ابنیه قشنگ و جمعیت زیادی است. ساکنان سیراف به قدری به خانه‌های ظریف و خوش ساخت علاقه دارند که گاهی تا ۳۰ هزار دینار زر (برابر ۱۵ هزار پاوند) برای ساختمانها، عمارت ها خرج می کنند و اصراف نمی پندارند».

مقدسی یکی دیگر از نویسندگان شهیر نیز می افزاید: «در میان بلاد اسلام از جهت منظره شگفت و زیبایی بناها، هیچ جا خانه‌هایی مثل خانه‌های سیراف ندیده ام. این خانه ها از چوب ساج و آجر بر روی بلندی ساخته شده و قیمت خانه در آنجا گاهی از صد هزار درهم تجاوز می کند».

پس از زمین لرزه‌ای شدید در سال ۳۶۶ هجری که هفت روز و هفت شب به طول انجامید منطقه روبه ویرانی کشید. خانه‌ها ویران و مردم به دریا گریختند. پس از آن نابند تا مدتهاست مرکز تجاری گشت و کشتیهای فراوان در آن جا لنگر می انداختند. از آن جهت به نابند مشهور گشته که، ایستگاه و توقفگاه و محل بستن کشتیهای بزرگ تجاری بوده است.

▪ منطقه عسلویه:

نام منطقه ای است که تا کنون ناشنا خته مانده بود ، و حتی نیازی به شناخت آن وجود نداشت . منطقه ای بکر و طبیعی و دست نخورده به گونه ایکه یکی از نادرترین شرایط طبیعی در طول سواحل خلیج فارس به شمار می رود و مردمی با پیشه صیادی و کشاورزی روزگار خود را در آرامش و بی دردسر می گذراندند.

اصولا روحیه افراد دریانورد و ماهیگیر روحیه پاک و بی ریا و سختی کشیده ای می باشد که جز فکر نان و خانواده درد و دلمشولی دیگری ندارد ،و تعامل او با جوامع مرکزی در حداقل است و تنها با ساحل نشینان رفت و آمد دارد و با آنها در تعامل است.

نویسنده فارسنامه ناصری که به گونه ای تاریخ معاصر عسلویه را بر زبان رانده :و آنرا تمیمی نیز گویند و تمیمی و مالکی. و این در جانب جنوب شیراز است درازای آن از قصر کنار تا بندر عسلویه۷ فرسخ نگذرد.

محدود است از جانب مشرق نواحی فومستان لارستان وبلوک گله دار و از طرف شمال ، باز به بلوک گله دار و از سمت مغرب و نوب به رای فارس و قصبه این بلوک عسلویه است . نزدیک به ۶۷ فرسخ از شیراز دور است . در قدیم قصبه این بلوک بندر نابند بود ، پس طایفه ال حرم ........، بندر عسلویه را تصاحب نموده اند و آبادی را از بندر نابند ، نقل به عسلویه کردند و در قدیم نابند تجارتخانه و جای معامله مروارید بوده است که صدفهای درست از دریا آورده دشکسته ، مروارید ها را به تجار می فروختند و صدف ها را در کنار گمرک خانه نابند می ریختند و در سال ۱۳۷۵ نگارنده این فارسنامه ناصری به مصاحبت نواب والا عبدالباقی میزرا ، والی اردستان به بندر نابند رفتم و چندین تل بزرگ و کوچک را از صدف دیدم و در این چند سال اهالی این سامان تل های صدف را به انگلیسیها می فروختند و تمامی آنها را حمل به جهازات کرده بردند و حاکم این بلوک در خانواده مشایخ آل حرم است . در سال ۱۲۰۰ و اند شیخ خلفان آل حرم حاکم این بلوک گردید . و بعد از وفات او ، پسرش شیخ عبدالله خان به جای پدر نشست و بعد از وفات او ، حکومت این بلوک به شیخ احمد خان پسر دیگر شیخ خلفان رسید و بعد از وفات اوپسرش ، شیخ ابرهیم خان عسلویه آل حرم به جای پدر نشست و در ۱۲۸۴ چنانچه در بلوک کنگان گفته شد شیخ مذکور کنگانی لشکری آورد و به قهر و غلبه بندر عسلویه را بگرفت و شیخ ابراهیم خان و بنی اعمام و قبیله او را ، به جز چند نفر به سزای اعمال خود رسید. شیخ احمد خان عسلویه آل حرم پسر شیخ سیف از بنی اعمام شیخ ابراهیم خان متفر قه ای آل حرم را جمع نمود و در بندر عسلو بنای آبادی را گذاشت و ضابط بلوک گردید.

کشت و زرع ونخلستان این بلوک همه دیمی است و از گاو چاه جالیز به عمل می آورند و در تمام سواحل دریای فارس آب شیرین گوارا یافت نمی شود مگر چشمه آب بیدخون که از کوهستان گله دار و از بلندی کوه در دره ریختهُ وبه مسافت نیم فرسخی از دره درمی آید و باغستان لیمو و انار و نخلستان بیدخون را آب داده ، چنانچه بماند بعد از باغستان ،زراعت گندم و جو و پنبه کنند.

این بلوک مشتمل بر ۲۵ قریه آباد است(همه روستا ها بجز روستاهایی که زیر آنها خط کشیده شده اکنون جزء بخش عسلویه می باشند)

ـ اخند: ۲فرسخ مشرقی عسلویه است.

ـ اکابر: ۶فرسخ کمتر میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ برکه دکان : ۷فرسخ کمتر میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ بزباز: ۱فرسخ و نیم مشرق عسلویه است.

ـ بساتین: ۳فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ بستانو: ۴ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ بندر بیدخون:نیم فرسخ مشرق عسلویه است.

ـ بندر عسلویه:همان قصبه بلوک مالکی است.

ـ بندر عسلویه:بندر و دهی است از دهستان ثلاث بخش کنگان شهرستان بوشهر . و سکنه آن ۹۰۰تن . آب آن از چاه . محصول آن غلات ، تنباکو و پیاز است . لنگرگاه این آبادی در داخل خلیج نای بند و پنج کیلومتر و نیمی ساحل به عمق پنج متر است و برای کشتی های کوچک مناسب است.

لغت نامه دهخدا

ـ بندر نابند: ۲فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ نای بند:از دهات دهستان تمیمی بخش کنگان شهرستان بوشهر است ،در ۸۵ گزی جنوب شرقی کنگان و ۵ هزار گزی جاده شوسه سابق کنگان به لنگه . در جلگه گرمسیری در ساحل دریا واقع است و ۲۱۶ تن سکنه دارد. آبش از چاه ومحصولاتش غلات ، خرما و تنباکو و شغل مردمش زراعت است.

لغت نامه دهخدا

ـ تنبو: ۶فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ چاه مبارک: ۴ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ چاه مبارک:دهی است از دهستان تمیمی بخش کنگان شهرستان بوشهر که در ۹۳ هزار گزی جنوب و خاور کنگان ، کنار راه شوسه سابق کنگان به لنگه واقع شده است.جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و ۴۲۸ تن سکنه دارد.آبش از چاه محصولش غلات خرما و تنباکو و شغل اهالی زراعت است.

لغت نامه دهخدا

ـ خره : ۵/۵فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ خیارو:۵/۲ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ ده نو سفلا :۲ فرسخ مشرقی عسلویه است.

ـ ده نو علیا:۲ فرسخ بیشتر مشرقی عسلویه است.

ـ زبار: ۴ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ سهمو سفلا :۵ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ سهمو علیا:۵.۵ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ صفیه: ۳ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ــ صوروباش: ۵/۶فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ عسکری :۳ فرسخ مشرقی عسلویه است.

ـ فوارس: ۶فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ قصر کنار:۷ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ کنارخیمه : ۴ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.

ـ نخل هاشل:۵/۲ فرسخ میانه جنوب و مشرقی عسلویه است.(در حال حاضر وجود ندارد)

ویرانی‌های ناشی از زلزله هولناک سالهای ۳۶۶ و ۳۸۶ هـ.ق و فرار مردمان و خالی شدن شهر به مثابه پایان کار بندر سیراف، و شروع حیات تازه نابند پس از آن کیش و انتقال کند فعالیتهای اقتصادی از یک مکان به مکان دیگر، از جمله تغییر و تحولات مهم تاریخ اجتماعی خلیج فارس به شمار می رود.

حال و پس از چندین قرن دوباره آبادانی و شکوفایی به منطقه سیراف و نابند باز گشته، البته نه در بازرگانی و تجارت بلکه در زیر لوله‌های عظیم گازی و پروژه های پتروشیمی.

● مخالفت و تضاد مردم و فرهنگ منطقه با توسعه و پیشرفت:

بسیاری اینگونه می پندارند که مردم این منطقه با پیشرفت و توسعه مخالفند و تحول موجود را علی رغم خواسته های خود می دانند. این تصور بسیار اشتباهی است. با توجه به تاریخ منطقه و به سبب موقعیت مرزی، تعامل مردم منطقه با مردمان آنسوی خلیج فارس، این تغییر و تحولات به هیچ وجه برای مردم غریب و عجیب نیست. مردمی که خود دوران بی رونقی و ویرانی و کپرنشینی در حدود ۲۰سال گذشته کشور های خلیج فارس نظیر امارات و قطر را زندگی کرده‌اند و هم اکنون نیز پیشرفت و توسعه جهشی در این کشور شاهدند. نه تنها با پیشرفت و توسعه بیگانه نیستند بلکه خود خواهان آن می باشند، و این نکته بسیار مهمی است. چرا که اگر روحیه پیشرفت در میان جامعه‌ای وجود داشته باشد. کار توسعه آن جامعه به سرعت پیش خواهد رفت.

● نا آگاهی و عدم علاقه مردم نسبت به امور جاری:

علی رغم تصورات برخی مردم این منطقه نسبت به وقایع و امور جاری در منطقه آگاهی کافی و خوبی دارند. چرا که این مردم با لحظه لحظهٔ این پیشرفت آشنا و زندگی کرده اند، و بحث شرکت و پیشرفت منطقه، بحث روز مردم در این دهه اخیر بوده و هست.

لیکن مردم منطقه از عملکرد شرکت و مسئولان در این رابطه در تعجبند. چرا که در این راه متحمل مظالم اهانت‌های بسیاری گشته‌اند. ولی همانگونه که قرنها و سالیان دراز حافظ و نگهبان این منطقه از تصرف بیگانگان و استعمارگران بوده اند. اکنون نیز آگاهانه امور جاری را تحت نظر دارند و هر گاه احساس خطری از جانب بیگانگان بنمایند، در صحنه خواهند بود. مردم به این دلیل سکوت اختیار کرده‌اند که اهمیت بالا و استرانژیک این پروژه را می دانند. می دانند که این پروژه با کشور قطر مشترک است و این کشور نه در مبنای آمار موجود بلکه به مشاهدات خود اهالی که به آنجا رفت و آمد دارند. از ۱۵ سال پیش شروع به بهره برداری از این میدان مشترک نموده و در این امر نوعی تضیع حق خود و ملت ایران را می بینند. خطا و اشتباه است اگر تصور کنیم که مردم به دلیل ناآگاهی از امور ماوقع سکوت اختیار کرده اند. مردم از آن جهت امور جاری و بحران های موجود را تحمل می کنند چرا که نمی خواهند این پروژه عظیم و مهم حتی یک روز به تأخیر بیافتد. ولی متأسفانه مسئولان اینگونه به مردم می نگرند.

همیشه این نکته را در ذهن داشته باشیم که این منطقه‌ تنها منطقه‌ای در سواحل خلیج فارس است که مستعره هیچ کشور و هیچ دولتی نشده و این امر محقق نگشته مگر با وجود مردمی آگاه و شجاع و فهیم منطقه.

نویسنده: ناصر بوهندی کارشناس مدیریت صنعتی