چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مقابله با بحران اقتصادی رجزخوانی یا برنامه ریزی
در سالهای اخیر، بر کارگزاران حکومتی و فعالان سیاسی این انتقاد وارد بوده است که همه امور را سیاسی دیدهاند و برخورد آنها با تمامی مسائل، رنگ و بوی سیاسی داشته است. با همین نگاه، برخی از مسئولان به خود اجازه دادهاند که به جای پاسخگویی منطقی به انتقادات، همه منتقدان خویش را سیاسیکار بنامند و با مظلومنمایی سیاسی، از اقناع مردم طفره بروند. در نقطه مقابل نیز بعضی از منتقدان، ابتدا براساس گرایش سیاسی خود تصمیم به مخالفت با یک فرد یا جریان گرفتهاند و آنگاه برای مستندسازی مخالفت خود، سوژهای برای انتقاد یافتهاند. البته بعضی از سوژههای مورد انتقاد، بحق بوده است اما همان منتقدان، در برابر رفتار مشابه و قابل انتقاد توسط سیاستمداران همجناح خویش سکوت پیشه کردهاند. افراط در سیاسیکاری هماکنون تا جایی پیش رفته است که در بسیاری از موارد »رجزخوانی سیاسی« بر عرصههای مهم سایه میافکند و در این میان، مردم بایستی گاه با نگرانی و زمانی با حیرت به رجزخوانیهای سیاسی متقابل نگاه کنند؛ بدون آنکه بدانند سرنوشت سوژه اصلی انتقاد و رجزخوانی چه خواهد شد!
امروز به نظر میرسد مهمترین دغدغه مردم دنیا که ایرانیان نیز از آن بینصیب نیستند شامل همین پروژه شده و هر روز نیز بر غلظت رفتار غیرعلمی گروهی از سیاستمداران در این عرصه، افزوده میشود. نخستین نشانههای مربوط به بحران اقتصادی جهان، زمانی برای ایرانیان آشکار شد که تنها چند هفته قبل از آن، مسئولان دولتی با اعتماد به نفس بی نظیر خویش، از اجرای طرح تحول اقتصادی سخن گفته بودند. آنها به منظور ملموس ساختن این طرح برای اکثریت مردم، بحث پرداخت نقدی یارانهها را مطرح نمودند و حتی رقم آن را اعلام کردند.
این اظهارات نشان میداد مسئولان دولتی از طوفان اقتصادی که به سرعت درحال پیشروی در شرق و غرب عالم بود خبری نداشتند و لذا با اطمینان به درآمد حاصل از فروش نفت بالاتر از یکصددلار، به دنبال افتتاح حساب برای آحاد مردم بودند تا قبل از آغاز طرح تحول، یارانه سه ماهه را به حساب مشمولان طرح - حداقل ۵۴ میلیون نفر- بریزند! البته قبل از آشکار شدن پیامدهای بحران جهانی، بسیاری از کارشناسان در داخل کشور از جمله سرشناسترین چهرههای سیاسی و اقتصادی مجلس اصولگرا، نسبت به قابلیت اجرای طرح ابراز تردید کردند و نگرانی خود از پیامدهای آن را بیان داشتند. اما با فراگیر شدن دامنه بحران اقتصادی جهانی، هشدارها در داخل کشور جدیتر و مخالفتها با برخی اجزای طرح تحول آشکارتر شد. درعینحال مسئولان دولتی به هیچوجه حاضر نبودند از ادعاهای اولیه خود- در مورد طرح- کوتاه بیایند و حتی برای آنکه جدیت در عملی ساختن ایدههای خود را آشکار کنند پاسخگویی به منتقدان را با طنازی و اتهام افکنی همراه ساختند. از سوی دیگر درحالی که در کشورهای مختلف اعم از کاپیتالیستی و سوسیالیستی یا اسلامی و غیراسلامی، همه بر سر خود میزدند تا پیامد بحران جهانی بر کشورشان رابه حداقل برسانند در ایران، تریبونها مشغول »روکمکنی« از یکدیگر بودند. یکی، بحران اقتصادی غرب را معجزه الهی مینامید و به سیاستمداران محبوب خود کمک میکرد تا این بحران را یک فرصت بینظیر برای ایران بنامند. درمقابل عدهای دیگر، به این افراد هشدار میدادند که »ابعاد اقتصاد ایران را بشناسید و ایران را از تبعات این بحران، مصون ندانید.«
اما این سخن چون از جانب رقیبان جدی بیان شده بود باعث تحریک طرف مقابل شد تا یک گام بالاتر رود! بر همین اساس، مقام عالیرتبه دولتی به طعن کسانی پرداخت که میگویند»از بحران اقتصادی جهان نباید اظهار خوشحالی کرد«. همین مقام در گام بعدی با قاطعیت اعلام کرد که »بحران جهانی، هیچگونه تاثیری بر ایران ندارد«. درحالی که خود او چندی قبل از صاحبنظران حوزوی و دانشگاهی خواسته بود برای مقابله با این بحران، راهحلهایی ارائه دهند. نکته جالب در این میان، آن بود که دقیقا ً همزمان با تاکید مقام عالیرتبه ایرانی بر مصون بودن اقتصاد ایران از پیامد بحران جهانی، یک مقام نزدیک به او هشدار میداد که »ایران هم بخشی از جهان است و باید در برابر تحولات اقتصادی جهان، هشیار باشیم«.
چند روز پس از اظهارنظر متناقض و همزمان دو مقام عالیرتبه دولتی در خصوص تاثیر بحران اقتصادی جهان بر ایران، معاون وزیر اقتصاد اعلام کرد: »در بودجه سال آینده، طرح تحول اقتصادی- در صورت اجرایی شدن- بحران مالی جهانی و ضرورت جهش اقتصادی کشور، مورد توجه خواهد بود.« این سخن، نشان میداد که لایههای کارشناسی دولت برخلاف سطوح تریبونی و سیاسی آن، اولا بحران مالی را دارای تأثیر بر مهمترین سند اقتصادی کشور یعنی لایحه بودجه میدانند و ثانیاً با علمبه همین تاثیر، برای نخستینبار قبول کردهاند که ممکن است طرح تحول اقتصادی در سال آینده اجرا نشود.
ناگفته نماند که اگر این تناقض گفتاری - و فکری - نیز وجود نداشت هر کس میتوانست درک کند که سقوط ۱۰۰ دلاری قیمت نفت - که نخستین پیامد بحران اقتصادی جهانبر کشورمان میباشد - را نمیتوان نادیده گرفت. البته تنها به یک شرط میتوان این کاهش را بی تأثیر دانست که این شرط، پذیرش بی برنامگی دولت برای استفاده از درآمدهای نفت ۱۴۰ دلاری است!
آنـچه در بالابه آن اشاره شد کافی است تا نگرانیها درخصوص سایه افکندن »سیاست پیشگی« بر کارشناسیترین عرصههای کشور را آشکار سازد. اما مهمتر از آن، نگاه به برخی اصرار و انکارهاست که شائبه عدم برنامهریزی در برابر این بحران بزرگ، در سطوحعالی تصمیمگیری را تقویت میکند. این وضعیت نشان میدهد بیش از آنکه برنامهریزی برای عبور از یک بـحران بزرگ مدنظر باشد بعضی قدرتمندان به فکر تنظیم سخنرانیهایی هستند که هدف اصلی آن، اثبات موفقیتهای خود و القای حسادت یا ناآگاهی رقبا و منتقدان میباشد! آیا با این وضعیت، میتوان به کاهش پیامدهای منفی بحران اقتصاد جهانی بر اقتصاد ملی ایران امیدی داشت؟
مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری 1403 انتخابات پزشکیان ایران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم جلیلی مناظره مناظره انتخاباتی مجلس شورای اسلامی
قتل تهران عربستان وزارت بهداشت هواشناسی سیل خانواده قوه قضاییه آموزش و پرورش شهرداری تهران سازمان هواشناسی حوادث
دولت سیزدهم خودرو اقتصاد ایران قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو قیمت خودرو بازار سرمایه دلار قیمت سکه حقوق بازنشستگان بورس
سارا بهرامی تخت جمشید تئاتر سینمای ایران علیرضا قربانی سینما تلویزیون رسانه ملی کنسرت دفاع مقدس کتاب فیلم
مغز دانش بنیان وزیر علوم ماهواره
رژیم صهیونیستی ترکیه جنگ غزه غزه آمریکا اسرائیل فلسطین روسیه فرانسه جو بایدن دونالد ترامپ چین
فوتبال یورو 2024 پرسپولیس استقلال کریستیانو رونالدو باشگاه استقلال جام ملت های اروپا باشگاه پرسپولیس لیگ برتر نقل و انتقالات سپاهان لیگ برتر ایران
هوش مصنوعی نمایشگاه الکامپ اینستاگرام سامسونگ اپل فیبرنوری موبایل ربات ایرانسل
تغذیه میوه کاهش وزن سرطان بیماری هندوانه سیب زمینی ویتامین تب دانگ فشار خون