شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
نگاهی به اهمیت مخاطب در سینمای این روزها
پشت هر واقعهای، درسی است که آدمی را به تفکر وا میدارد. درگذشت شاپور قریب، که یکی از کارگردانان مهم سینمای بدنه قبل از انقلاب بود، یادمان میآورد که روزگاری این فیلمساز پیشکسوت فیلمهایی ساخته بود که ماهها روی پرده سینماها باقی میماندند چون مخاطبان از آنها استقبال میکردند. هدف این یادداشت تحلیل روند کارنامه شاپور قریب نیست که چطور از فیلمسازی که رگ خواب تماشاگرانش را در دست داشت، تبدیل به کارگردانی شد که فیلمهایش حتی نتوانستند سرمایه اولیه را هم بازگردانند. میخواهیم دررابطه با این موضوع حرف بزنیم که روزگاری تماشاگر و مخاطب برای سینمای ایران چقدر ارزشمند بوده است. جدول اکران فیلمها را درواقع مخاطبان بودند که تعیین میکردند. زمانی که خبری از برنامهریزی و شورای صنفی نمایش نبود، میزان پولی که مخاطب به گیشه یک فیلم واریز میکرد، میتوانست تعیینکننده مدت زمانی باشد که آن فیلم روی پرده سینما باقی میماند.
مهم نبود که منتقدان فیلم را دوست دارند یا نه، مهم عامه مردم بودند که نظرشان درباره فیلم تعیینکننده بود. البته که به صورت مطلق اتفاق چندان خوشایندی نبود. یکی از عوامل افت کیفیت فیلمها همین بود که همه چیز به گیشه وابسته شد. نقش نویسندگان و منتقدان و کارشناسان سینمایی کمرنگ شده بود و هر فیلمسازی به هر دری میزد تا در فیلمش از المانهایی استفاده کند که مخاطب را به سینما بکشاند. این شد که سینما تهی از هرگونه مفهوم هنری شد و فقط به چشم یک رسانه تجارتی و پولساز به آن نگاه میشد. اما از آنجا که انگار برای هنرمندان ما، کلمه «تعادل» چندان مفهومی ندارد، امروز دیگر از این سر بام افتادهایم. از مثلث فیلمساز، تماشاگر، منتقد، تماشاگران به کلی یا حذف شدهاند و یا کمترین بها به آنها داده میشود. فیلمسازان معتقدند که فقط باید فیلم دل خودشان را بسازند، فیلمی که دغدغههای خودشان را مطرح کند. غافل از اینکه سینما یک هنر گروهی است و بیان دغدغههای شخصی فقط در صورتی معنا پیدا میکند که از فیلترهای هنری به گونهای عبور کند که برای مخاطبان هم مهم و جذاب شود. جذب مخاطب و فیلمسازی شخصی هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند.
اما در سینمای ایران به جای تقویت جایگاه مخاطب، دائم به راههای گریزی فکر میکنند که شکست فیلمها را در گیشه توجیه کند. جدیدا که منتقدان هم به کمک فیلمسازان آمدهاند و مثلا در توجیه شکست اقتصادی فیلمها دلایلی مانند فیلم مخاطب خاص و تجربه جدید را بیان میکنند. همین بحث اکران مخاطب خاص زیرمجموعهای از این مشکل است. قطعا وجود چنین گروه اکرانی لازم است اما نه برای هر فیلمی که میدانند در گیشه فروش نمیکند. سینماتکها در سرتاسر دنیا به همین منظور ساخته میشوند که فیلمهای مخاطب خاص، فیلمهای هنری و نه عامهپسند را اکران کنند.
به جای پیدا کردن راههای گریز خوب است بیشتر به فکر مخاطب باشیم.
صوفیا نصرالهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست