دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

رورتی و نقد چپ آمریكایی


رورتی و نقد چپ آمریكایی

«یك چیز را ما می دانیم كه یك روزی انسان سفید كشف خواهد كرد پروردگار همان پروردگار است, اكنون شما ممكن است فكر كنید كه مالك او هستید, همان گونه كه آرزومند تصاحب زمین و سرزمین ما هستید اما كورخوانده اید سلطه سفیدها هم به سر خواهد آمد, شاید زودتر از همه قبایل دیگر »

«یك چیز را ما می دانیم كه یك روزی انسان سفید كشف خواهد كرد: پروردگار همان پروردگار است، اكنون شما ممكن است فكر كنید كه مالك او هستید، همان گونه كه آرزومند تصاحب زمین و سرزمین ما هستید؛ اما كورخوانده اید... سلطه سفیدها هم به سر خواهد آمد، شاید زودتر از همه قبایل دیگر.» ۱۸۵۴م. راه بر قبیله سیاتل

زمانی كه مهاجرنشین های آمریكایی، در سال ،۱۷۷۶ استقلال خود را اعلام كردند، تا نیمه قرن نوزدهم در پی تثبیت پایه ها و شالوده اصلی كشوری منسجم و متحد شدند. شعار آنها «آزادی و برابری» برای همه بود. هر چند كه بنیاد این اندیشه توسط اندیشمندانی چون هابز و لاك، در مقابل سنت و اشرافیت اروپایی طرح ریزی شده بود، ولی آمریكا بستر مناسب تری برای تثبیت این آرمان سیاسی شد. آمریكاییان برخلاف اروپایی ها، دارای تاریخی طولانی، سنت و فرهنگ منسجم نبودند، در نتیجه با امید بیشتری برای احیای این اندیشه گام برداشتند، چرا كه سدی در مقابل خویش نمی دیدند. اما آنچه این آرمان را زیر سئوال می برد، حضور بردگان سیاه در سیطره زمین داران و صاحبان سرمایه است و سرخپوستانی كه قربانی این مهاجرت عظیم شدند.

آمریكا در طول تاریخ سیاسی خود، از قرن هفدهم تا ماقبل دهه ۱۹۶۰ میلادی سعی داشت كه خود را متعهد به ارزش های دموكراتیك بداند، به طوری كه توانست برده داری را لغو، به سرخپوستان تابعیت آمریكایی و به زنان حق رای اعطا كند. اما به یك باره در این دهه برای جلوگیری از نفوذ كمونیسم در ویتنام و آسیای جنوب شرقی، وارد مرحله جدیدی از تاریخ سیاسی- اجتماعی خود شد، فرایندی كه رورتی سعی می كند در سه فصل كتاب خود (۱- غرور ملی آمریكایی: ویتمن و دیویی ۲- محاق چپ اصلاحگرا ۳- چپ فرهنگی) آن را تبیین و تحلیل كرده و به نقد آن بپردازد.

رورتی از برجسته ترین فیلسوفان عرصه دموكراسی است. اندیشه سیاسی وی مبتنی بر عدالت پی ریزی شده است، وی معتقد است كه شناخت از سایر فرهنگ ها و انتقاد به فرهنگ خودی، موجب بالندگی و رشد یك جامعه می شود. «غرور ملی از آن كشورها است، چنان كه احترام به خود، ویژه افراد است» (ص ۱۱) وی معتقد است رشد یافتن غرور، چه در سطح ملی و چه در سطح فردی می تواند هم مخرب و شرم آور باشد، هم عامل افتخار و بالندگی. اگر احترام یك فرد به خود بیش از حد رشد یابد، نتیجه حاصل از آن شكل گیری غرور در فرد است و از سوی دیگر اگر غرور ملی یك ملت بیش از حد رشد یابد، نتیجه آن ستیز و امپریالیسم می شود. به عقیده ریچارد رورتی شناختن تاریخ بالندگی، سرافرازی و شرمساری، عامل اصلی رشد یك ملت است. اما سئوال اینجا است كه یك ملت چگونه می تواند به شناخت دقیق این فرایند دست یابد؟ به عقیده وی حكومت ها به واسطه روشنفكران و هنرمندان سعی دارند تا این مفهوم را در اذهان مردم نهادینه و رهبری سیاسی جامعه را در آرامش به دست گیرند. هر چند كه به نظر می رسد حس شرم تا زمانی كه از درون نقد نگردد غرور و افتخار ملی در اذهان یك ملت شكل نمی گیرد.

در ادامه رورتی به تحلیل و نقد چپ اوایل قرن بیستم با اندیشه چپ امروزی پرداخته و معتقد است، اندیشه چپ در ابتدا به مسائل روز و به سیاست نزدیك ولی در مقابل، چپ امروزی نقشی نظارتی به مسائل روز و به سیاست جامعه آمریكا دارد. «تفاوت میان تصمیم به نظاره گر بودن و سپردن سرنوشت ایالات متحده به دست عمل نیروهای انسانی است و تصمیم به عامل بودن [است]» (ص ۲۱) اما اینكه چرا اندیشه چپ امروزه از بیرون به نظاره مشغول است، شالوده كتاب رورتی را تشكیل می دهد.

• مذهب عشق- مكتب عمل

وی در ادامه بحث خود به تحلیل اندیشه ویتمن و دیویی پرداخته و آنان را پیام آوران مذهب مدنی آمریكا می شناسد. «مذهب مدنی عبارت است از مجموعه كاملی از آموزه های سیاسی، روایت تاریخی چهره های شایسته پیروی، مناسبت های ویژه و آئین های یادمانی كه دولت از طریق آنها نقش خود را در اذهان اعضای خویش جا می اندازد.» [والزر، ۱۳۸۳ ، ۱۰۶] وی معتقد است هر دوی آنها تاكید دارند كه آمریكاییان باید خود را استثنا فرض كنند و هرگونه اندیشه لطف الاهی و قهر را از خود جدا و بر توانایی های خود ببالند، مذهب عشق را جایگزین مذهب ترس و مبارزه برای عدالت اجتماعی را روح ملت خود سازند. وی تفاوت اندیشه ویتمن و دیویی را در این می داند كه ویتمن بیشتر بر عشق تكیه دارد و دیویی بر شهروندی، چپ دیویی مبتنی بر مشاركت و پراگماتیسم است. «پراگماتیسم جنبشی فلسفی است كه اعتقاد دارد معنا و حقیقت امور و اندیشه ها را باید در فوائد و نتایج آنها یافت.» [بشیریه، ۱۳۸۱ ، ۲۶]

• شكاف

تاریخ سیاسی چپ از نظر رورتی تلفیق انگیزه های طبقه مرفه و طبقه فرودست جامعه است. اعتراض گروه ها و افرادی كه از نظر اقتصادی و امنیت زندگی در رفاه هستند اما برای گروه ها و سایر اقشار اجتماع كه فاقد امكانات هستند دست به اعتراض می زنند و شكل دوم آن اعتراض از پائین به بالا است یعنی گروه ها و افرادی كه مورد ستم قرار گرفته و از نظر اقتصادی و امنیت در رفاه قرار ندارند. در واقع رورتی معتقد است، موفقیت اندیشه چپ تا قبل از دهه ۱۹۶۰ را مرهون مبارزات پائین دستی ها به همكاری بالادستی ها می داند. طبقه محروم جامعه خود را به مخاطره انداخته، در مبارزات كتك خورده و تهدید شده و گروه های مرفه جامعه این صحنه ها و جریانات اجتماعی را در رسانه ها به تصویر كشانده و سهم خود را در موفقیت چپ ایفا كرده اند. اما این موفقیت ها به یك باره در دهه ۱۹۶۰ با حمله آمریكا به ویتنام فروپاشید استدلالی كه چپ گرایان از این جنگ دارند این است كه «جنگ ویتنام شقاوتی است كه آمریكاییان از بابت آن باید عمیقاً شرمگین باشند.» (ص ۶۵) چپ ها معتقد بودند كه آمریكا برای شكست كمونیسم مجبور به پرداخت بهای گزافی شد و آن روح خود بود. چرا كه بعدها شواهدی به دست آمد كه هیچ گاه قایق های اژدرافكن ویتنام به ناوهای آمریكایی حمله نكرده بوده اند. اندیشه چپ امروزه در آمریكا از عمل كردن فاصله گرفته و بیشتر به شناخت و نظریه پردازی تمایل دارد.

در ادامه وی به تحلیل بحران های اقتصادی جامعه آمریكا می پردازد و معتقد است كه آینده «كشور شدن آمریكا» در عرصه جهانی با تهدید جدی مواجه خواهد شد كه در جای خود قابل توجه است.

• راهكار

رورتی معتقد است كه اندیشه چپ باید خشم خود و گرایش های ضدآمریكایی را تعدیل دهد تا بتواند به مردم بیرون از دانشگاه تصاویری الهام بخش از كشوری مستقل ارائه كند و آنها احساس كنند كه می توانند در سرنوشت خود دخالت داشته باشند. وی در پایان مبحث خود مطرح می سازد تا زمانی كه از دیدگاه ناظر بودن به مسائل آمریكا توجه كنیم متوجه خواهیم شد كه چیزی برای بالیدن به آن نداریم، اما ما باید با مشكلات روبه رو شویم، باید خصلت ملی شدن خود را با عامل بودن بپرورانیم و معتقد باشیم كه هنوز فرصت در اختیار داریم.

منابع:

۱- دایره المعارف ناسیونالیسم. زیرنظر الكساندر ماتیل/ سرپرستان ترجمه كامران فانی- مجبوبه مهاجر/ انتشارات وزارت امور خارجه/ چاپ اول زمستان ۱۳۸۳/ جلد ۲

۲- در باب مدار/ میل والزر/ ترجمه صالح نجفی/ انتشارات شیرازه/ چاپ اول ۱۳۸۳

۳- درس های دموكراسی برای همه/ حسین بشیریه/ انتشارات نگاه معاصر/ چاپ اول ۱۳۸۱

۴- دموكراسی یا حقیقت/ علی میرسپاسی/ انتشارات طرح نو/ چاپ ۱۳۸۱

محمد نجاری