چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
آواز گذشتگان را بشنویم
نزدیک به ۱۴ سال پیش، یک بار روی صحنه رفت و تا هفته گذشته این کار را تکرار نکرد اما در طول این سالها آموخت و آموزاند.
در این فاصله ۳ آلبوم منتشر کرد. «گوشههای نهان صبح» به آهنگسازی سیروس جمالی، «عشق و شب و شیدایی» مجموعهای از رنگهای کلامگذاری شده قدیمی و «خانهام ابریست» اثر سیامک جهانگیری که فقط در خارج از ایران منتشر شد.
پنجشنبه و جمعه گذشته مهیار شادروان به همراه گروه فاخته به سرپرستی و نوازندگی رضا موسویزاده، طلسم ۱۴ ساله خود را شکست و به گمان خیلیها سربلند اجرا کرد. او از صدایی گرم و گیرا برخوردار است و تکنیکهای آواز را بهخوبی پیاده میکند. گفتوگوی ما را با این خواننده خوشآتیه بخوانید:
۱۴ سال فاصله بین ۲ کنسرت نیاز به یک یادآوری دارد. لطفا خودتان را بیشتر معرفی کنید.
موسیقی را بهطور جدی از سال ۱۳۷۱ با درک محضر استاد محسن کرامتی آغاز کردم. البته از سال ۱۳۶۹ نوازندگی سهتار را در مرکز حفظ و اشاعه زیر نظر عبدالرضا اقبال شروع کرده بودم که امتداد این علاقهمندی به آواز رسید. از همان سالها بهدلیل عشق به ادبیات خدمت استاد زندهیاد فریدون مشیری میرسیدم و پیگیر بحث تلفیق شعر و موسیقی بودم.
مدت ۴ سال نزد استاد کرامتی ردیف طاهرزاده و دوره عالی را طی کردم و بعد، بنا به توصیه ایشان مشغول به تدریس شدم. بهطور همزمان از مکتب استاد فقید حسین عمومی از استادان مکتب آواز اصفهان و استاد مرحوم منوچهر همایونپور نیز بهرههای فراوانی بردم. در سالهای اخیر بیشتر فعالیتهایم در حوزه تدریس در دانشکده و موسسههای مختلف بوده که حاصل این کار تدوین و تالیف کتاب «مشق عشق» است. این کتاب برخاسته از علاقهمندی من است و به مبحث تلفیق شعر و موسیقی در موسیقی ایرانی میپردازد.
▪ شما نزدیک به ۱۴ سال روی صحنه نرفتهاید. آیا این فاصله و پرهیز دلیل خاصی داشت؟
ـ دلیل خاصی نداشت. بیشتر مربوط میشد به آثار و خالقان آثاری که به من پیشنهاد میشد، یعنی آهنگها و قطعاتی که برای خواندن به من پیشنهاد میشد. اغلب از قالبی تکراری برخوردار بود که من از این مساله بهشدت پرهیز میکنم یا اینکه با خود موزیسینها بهنحو موثر و خوبی نمیتوانستم ارتباط برقرار کنم.
اگر تکرارینبودن آثار از مولفههای انتخاب قطعات توسط شماست، چطور در آلبوم «عشق و شب و شیدایی» سراغ تعدادی موسیقی قدیمی رفتید که کلامش هم از ساختاری کاملا سنتی، تکراری و بدون نوآوری برخوردار بود؟ اینکه اتفاق تازهای برای موسیقی ما نیست.
منظورم از تکراریبودن، انتشار آثار در فرمت CD است، از طرف دیگر کلامگذاشتن روی رنگهای قدیمی، موضوعی بود که سابقه چندانی نداشت. فکر میکنم قبل از آلبوم «عشق و شب و شیدایی» تنها آقای صدیق تعریف در آلبوم «ماه بانو» این مساله را تجربه کرده بود. پس تلقیام این بود که این امر کمتر اتفاق افتاده و تاحدودی جای کار دارد. من این رنگها را شنیدهبودم و بهدلیل استخوانبندی محکم و ملودیهای سرشار آنها، احساس کردم این کار بیفایده نیست. ما تصمیم گرفتیم این رنگها را با کلامگذاری به درون جامعه ببریم و آنها را جاودانهتر کنیم.
▪ فکر میکنید این اتفاق افتاد؟
ـ تاحدود زیادی اتفاق افتاد چون کسانی که با موسیقی ایرانی ارتباط دارند، این مساله را تایید کردند. اگرچه آمار فروش همیشه نمیتواند میزان و معیار مناسبی برای قضاوت درباره یک اثر باشد اما آلبوم «عشق و شب و شیدایی» هفتهها جزو آثار پرفروش بازار موسیقی ـ بهخصوص موسیقی ایرانی ـ بود. البته در این بازار آلبوم «با ستارهها» به خوانندگی همایون شجریان و «ماه خراسان» علیرضا افتخاری هم بود. همانطور که خدمتتان عرض کردم، اجرای چنین آثاری در قالب باکلام کاری نو محسوب میشد.
▪ انتخاب «عشق و شب و شیدایی» از سوی شما یک انتخاب عجیب است، بهدلیل اینکه شما یکی از افراد پیگیر بحث تلفیق شعر و موسیقی هستید و کسانی که در این حوزه تخصصیتر عمل میکنند، در انتخاب اشعار دقیقترند. این در حالی است که متن اشعار منتخب برای رنگهای قدیمی چیزی جز تعدادی ردیف و قافیه نبود و معانی و تصاویر تازهای در خود نداشت؟
ـ بحث کلام در این آلبوم بیشتر به کسی مربوط میشود که این کار را انجام داده است. من ابتدا رنگها را شنیدم و دیدم ساختمان ملودیک آنها بسیار شنیدنی و مستحکم است. ریتم هم جایگاه خوبی در آن آثار داشت. نوبت به کلام رسید که آقای امینی برای من فرستاد و من هم با دقتنظر و مشورت با آقای امینی آنها را به مرحله اجرا نزدیک کردیم.
▪ البته در کارنامه شما آلبوم شایستهای به نام «گوشههای نهان صبح» وجود دارد که گویای انتخاب درست و آشنایی شما با ادبیات و پیوندش با موسیقی ایرانی است؟
ـ با سیروس جمالی به واسطه سیامک جهانگیری آشنا شدم. کارهای جمالی را شنیدم و احساس کردم اگر صدا روی آن آثار بیاید نتیجه خوبی در پی خواهد داشت. این اثر از بافت موسیقایی خاصی برخوردار بود و نشانههای یک اثر متفاوت را در خود داشت. به همین دلیل کار را جدی گرفتم و در نهایت بازتاب خوبی هم داشت.
▪ در گوشههای نهان صبح شما یکی دو قطعه را با شعر نو اجرا کردید. منتها شعر نو اصطلاحا خراسانی که بزرگانی چون اخوان ثالث آن را نمایندگی میکنند. نظرتان درباره تلفیق شعر نو با موسیقی ایرانی چیست؟
ـ تلفیق شعر نو با موسیقی ایرانی برای ساخت تصنیف فینفسه هیچ ایرادی ندارد و اگر در کنار هم به شکل خوبی قرار بگیرند، نتیجه خوبی هم داشت اما برای اجرای آواز ترجیح میدهم از شعری استفاده کنم که منطبق بر اصول کلاسیک است. بهترین تجربه به تجربه استاد شجریان است که با وجود تمام تواناییها و زیباییهای صدای ایشان موفق نبود.
▪ چطور شد که پس از این همه سال و برای اجرای کنسرت گروه فاخته را برگزیدید؟
ـ آشنایی من با آقای موسویزاده بر میگردد به سالهای ۷۵ و ۷۶ که با هم در محضر استاد حسینی عمومی بودیم و ایشان جواب آواز را از مرحوم عمومی فرا میگرفتند. بعد از انتشار آلبومهای گوشههای نهان صبح و عشق و شب و شیدایی، یک روز به طور اتفاقی ایشان را در خیابان انقلاب دیدم و صحبتهایی بینمان رد و بدل شد که در نهایت به همکاری در کنسرت اخیر رسید.
▪ شما در کنسرت اخیرتان با دو نوع چیدمان سازی به روی صحنه آمدید. یکی گروه کوچک سهنفره و دیگری یک گروه بزرگ متشکل از سازهای ایرانی که از ساختاری ارکسترال برخوردار بود. آیا برای حضور در این دو نوع اجراهای متفاوتی دارید؟
ـ من همیشه از ویژگیها و موقعیتهای مختلف استقبال میکنم. من در سال ۸۴ و ۸۵ برای صدا و سیما چند اثر ارکسترال خواندم که رتبه اول را کسب کرد. با این جمله میخواهم بگویم خودم را محدود به نوع خاصی نمیکنم و به سمت بافتهای موسیقایی متفاوت میروم.
▪ وضعیت آواز را در شرایط فعلی چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ مهمترین موضوعی که در آواز ایرانی امروزه محل بحث و بررسی است و گاهی به آسیب علاقهمندان عرصه آواز بدل میشود، پدیده تقلید است. تقلید فینفسه چیز بدی نیست. ای بسا که برای هنرجوی تازهوارد به عرصه موسیقی لازم و ضروری است. باید آثار گذشتگان را شنید. کما اینکه استادی چون استاد شجریان بارها گفته است که از روی استادان گذشته تقلید صرف کرده است تا در نهایت توانسته به یک شیوه شخصی برسد.
همانطور که گفتم تقلید بد نیست، ماندن در تقلید آسیبرسان است. ما باید ببینیم بزرگی چون استاد شجریان چند درصد از آواز قدما را در خود حفظ کرده است و امروز با استفاده از آنها به یک مکتب تبدیل شده است. با یک آنالیز ساده میتوان متوجه شد بیش از نیمی از خصوصیات و جملات آوازی استاد شجریان بر گرفته از شیوه استادانی چون دماوندی، طاهرزاده، ظلی، تاج، ادیب و ... است منتها جوانان ما کمتر به آثار قدما التفات دارند. بنابراین کملطفی است از کسانی که خوب پیروی میکنند از گذشتگان، بگوییم فقط از شجریان تقلید میکنند. تقلید از شجریان تقلید از استادان قدیمی بسیاری است. البته نباید فراموش کرد که بعد از تقلید هنرجو باید احساس خودش را در امر اجرا وارد کند تا رنگ و بوی خاص خودش را بگیرد.
▪ البته این تقلید در حوزه صدا و لحن قابل گسترش و تعریف است. فکر میکنید کدام یک آسیبرسانتر است تقلید از صدای یک خواننده یا تقلید از لحن او؟
ـ تقلید از صدا، چونه صدای هر شخص مختص به خود اوست و اگر بخواهد تقلید کند، حنجره تخریب میشود، اما لحن و شیوه تقلید کردن کمتر آسیبرسان است. فقط فراموش نکنید که این دو حوزه به هم مربوط است.
محمود امین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست