چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بی طرفی یا مسئولیت


بی طرفی یا مسئولیت

تمایز میان دولت اسلامی و دولت سكولار در چیست آیا دولت تنها وظیفه تامین نیازهای معیشتی, رفاهی و امنیتی شهروندان را برعهده دارد مسئولیت دولت در برابر توسعه فرهنگی و پیشرفت معنوی جامعه چیست آیا اصولا چنین وظیفه ای برعهده دولت است

تمایز میان دولت اسلامی و دولت سكولار در چیست؟ آیا دولت تنها وظیفه تامین نیازهای معیشتی، رفاهی و امنیتی شهروندان را برعهده دارد؟ مسئولیت دولت در برابر توسعه فرهنگی و پیشرفت معنوی جامعه چیست؟ آیا اصولا چنین وظیفه‌ای برعهده دولت است؟ دولت‌های سكولار، تنها خود راعهده‌دار تامین امور مادی و رفاهی مردم می‌‌دانند؛ اما حكومت و دولت اسلامی بین امور مادی و معنوی شهروندان قائل به تفكیك نیست. این مهم از روایات اسلامی قابل استنباط است، به ویژه در كلام امام علی(ع). مطلبی كه از پی می‌‌آید، بخشی از سخنرانی رحیم‌ پورازغدی درباره «دولت، فرهنگ و اخلاق» است كه به این موضوع می‌‌پردازد. بخش دیگر این سخنرانی را در آینده نزدیك در همین صفحه چاپ خواهیم كرد.

سئوال مهمی كه هم‌اكنون در مباحث حقوق اساسی مطرح است، این است كه آیا دولت، مسئولیت اخلاقی و فرهنگی در برابر جامعه دارد یا نه؟ پاسخ این سئوال را از منظر امیرالمومنین(ع) تعقیب می‌‌كنیم. ابتدا كمی راجع به صورت مسئله بحث كنیم و بعد وارد پاسخ می‌‌شویم. مسئله دامنه وسیعی دارد و هر پاسخی كه به یك پرسش بدهیم عواقبی دارد. برخی بر این نظرند كه دولت فقط مسئولیت امنیت اجتماعی و جمع‌آوری زباله تامین آب و برق و آزادی و رفاه و شادی و... را در جامعه عهده‌دار است؛ یعنی مسئولیت در مورد امور جسمانی مردم اما امر روحانی از امر جسمانی كاملا جدا است و هیچ دولتی مسئولیتی یا اختیاراتی در باب امر روحانی و امور معنوی مردم و شهروندان ندارد. بدین معنا كه لازم نیست حكومت‌ها پاسخگوی وضعیت فرهنگی و اخلاقی جامعه باشند.

از مبادی تفكر سكولار و از شالوده‌های سیاسی فلسفه لیبرال این است كه به طور مكانیكی امور روحانی را از امور جسمانی تفكیك می‌‌كنند و دولت‌ها صرفا حقوق و اختیارات و مسئولیت‌هایی در باب امور جسمانی شهروندان پیدا می‌‌كنند و مسائل مربوط به عقیده، اخلاق و فرهنگ وارد قلمرو شخصی و خصوصی افراد می‌‌شوند. آنها اعلام می‌‌كنند كه چون در عرصه عقیده و اخلاق هیچ حقیقت مسلمی وجود ندارد؛ پس امكان داوری و تشخیص این كه اصلا چه چیزی حق یا باطل است و كدام عقیده درست و كدام عقیده غلط است و یا اخلاق چیست و چه اخلاقیاتی خوب و چه اخلاقیاتی بد تلقی می‌‌شود، وجود ندارد.

بنابراین چون از نظر معرفتی امكان تشخیص و داوری میان حق و باطل را قبول ندارند و معتقدند كه مسائل روحانی و اخلاقی، مباحث مربوط به عقیده و اخلاق است و در این موارد نوعی نسبی‌گرایی و شكایت حاكم است؛ بنابراین آنها را امر خصوصی تلقی می‌‌كنند و خارج از قلمرو مسئولیت‌های حكومت می‌‌شمارند. البته این كار صرفا روی كاغذ و هنگام سخنرانی و بحث‌های آكادمیك و رسمی صورت می‌‌گیرد. در واقع خیلی به آن پایبند نیستند بلكه چون در حقیقت هیچ دولت یا حكومتی نمی‌تواند در مباحث فرهنگی و اخلاقی بی‌طرف باشد و عملا هم امكان ندارد كه بی‌طرف باشد. شما هر موضعی بگیرید به هرحال موضعی اتخاذ كرده‌اید، حتی اگر بگویید من موضعی ندارم، خلاصه موضعی گرفته‌اید؛ زیرا هر اتفاق اخلاقی- فرهنگی در جامعه می‌افتد، سرانجام اخلاق خاص و فرهنگ خاصی دارد. اگر شما بگویید ما اخلاق «الف» را نمی‌پذیریم، مثلا بگویید من اصلا به این عقیده ندارم كه اخلاق اسلامی باید از طرف نظام سیاسی حمایت و تقویت بشود، بلكه باید بی‌طرف باشد؛‌ ولی در عمل اتفاقی كه می افتد، این است كه یك نظام اخلاقی مغایر یا متضاد با نظام اخلاقی اسلامی ترویج می‌‌شود.

پس بی‌طرفی امكان ندارد. اگر شما بعضی اعمال را حمایت كنید و برخی را حمایت نكنید، این اسمش جانبداری است؛ اما اگر بگویید كه من جانبدار نیستم و بی‌طرفم، بی‌طرفی یعنی چه؟ یعنی عملا یك اعمال و رفتار دیگری در جامعه اتفاق می‌‌افتد و امنیت آنها را تضمین می‌‌كنید. بنابراین اصلا بی‌طرفی حكومت در مسئله اخلاقی و فرهنگی معنا ندارد. حكومت‌هایی كه اعلام می‌‌كنند ما در مسائل فرهنگی، اخلاقی و عقیدتی بی‌طرفیم دروغ می‌‌گویند؛ یعنی در عمل از یك دسته اخلاقیات و فرهنگ خاص حمایت می‌‌‌كنند. البته به این سئوال هر پاسخی بدهید، آفاتی دارد. اگر كسی بگوید كه دولت و حكومت باید در مسئله تعلیم و تربیت و مسائل اخلاق عمومی و اخلاق عملی دخالت بكند، آفاتی دارد.

مثلا ممكن است این سئوال پیش آید كه برخورد حكومتی با مسائل معنوی چگونه باید باشد تا منجر به ریاكاری و استفاده ابزاری از دین به نفع فرد یا گروه خاص نشود و به بستن فضای گفت وگو، فكر و نقد نینجامد. از طرف دیگر اگر كسی گفت دولت نسبت به مسئله اخلاقی و فرهنگ عمومی بی‌طرف است و فقط مسئول مالیات گرفتن و تامین امنیت و توزیع سوخت و اقتصاد جامعه است و نه بیشتر، این هم آفات مهمی دارد اول این‌كه، همان‌گونه كه گفته شد ، دولت بی‌طرفی وجود ندارد. مثلا اگر گفتی من نسبت به نظام اخلاقی- فرهنگی«الف» بی‌طرفم، معنی‌اش این است كه تو داری یك نظام اخلاقی فرهنگی دیگری را در جامعه اجرا می‌‌كنی.

چون هیچ دولت و نظامی بدون هیچ نظام اخلاقی و فرهنگی وجود ندارد. آفات دیگر این‌كه انسان فقط شكم نیست كه حقوق مربوط به شكم و شهوت او رعایت بشود اما حقوق عقل و روح وی ادا نشود. این چه جامعه انسانی است؟ امیرالمومنین(ع) در توضیحاتی كه دارند روایات متعددی در باب مسئولیت‌های حكومت ‌بیان می‌‌كنند. من فقط به دو سه نمونه اشاره می‌‌كنم. از جمله در فرمانی كه به مالك در مصر می‌‌دهند سه، چهار وظیفه برای حكومت می‌‌شمارند:

۱) جهاد عدوها؛ یعنی تامین امنیت جامعه

۲) عمران بلادها؛ آبادی، رفاه، توسعه و فراوانی یعنی؛ به دنیای مردم برسیم. عمران بلادها یعنی جامعه دینی و اسلامی باید آباد باشد. جامعه فقیر، مفلوك، بی‌سواد و عقب‌افتاده نباید باشد. باید سطح بهداشت، مسكن، بیمه، امكانات زندگی در آن فراهم باشد.

۳ ) اصلاح اهل‌ها، یعنی ترویج صلاح در جامعه. صلاح در برابر فساد است. ترویج صلاح اخلاقی و فرهنگی و معنوی یعنی امر روحانی در فرهنگ اسلامی از امر جسمانی جدا نیست. در فرهنگ اسلامی دنیا مزرعه آخرت است. هر امر جسمانی در عین حال امر روحانی است. ما در تمام ۲۴ ساعت یك موجود دو بعدی هستیم. بنابراین تفكیك امر جسمانی از امر روحانی غلط است. البته بعضی امور جسمانی و روحانی جزو امور خصوصی هستند. این درست است و ‌دولت‌ها و حكومت‌ها نباید درآنها دخالت كنند. هیچ دولتی با بخشنامه نمی‌تواند ایمان قلبی ایجاد كند و یا كسی را مومن كند.

به هر صورت، بخش مهمی از امور انسانی اعم از جسمانی و روحانی به دولت مربوط می‌‌شود؛ یعنی دولت در این حوزه مسئولیت‌هایی دارد. حكومت مسئول اصلاح امر فرهنگی- اخلاقی جامعه است. دولت در باب رستگاری مردم و شهروندان مسئولیت دارد. نه این‌كه كسی را به زور رستگار كند، رستگاری زوركی نیست؛ ولی باید برای آن زمینه‌سازی كند. خوب این مسئله مهمی است. سئوال اصلی این است كه آیا حكومت و دولت تنها مسئول نظم، امنیت و رفاه مادی است؟ - كه همه ما قبول داریم كه هست- یا در كنار همه اینها، مسئولیت اخلاقی و فرهنگی هم دارد، یعنی آیا حقوق معنوی و فرهنگی مردم برای حكومت ایجاد وظیفه می‌‌كند یا نه؟ به بیان دیگر؛ آیا دولت می‌‌تواند بگوید كه من كاری به گرایش فرهنگی ندارم و فقط باید مسئول تامین برق و آب به شهروندان باشم؟ آیا دولت می‌‌تواند این حرف را بزند؟ در فرهنگ امیرالمومنین نمی‌تواند.

در فلسفه سیاسی و فقه‌الدوله علی(ع) این كار را نمی‌تواند بكند. چند تا روایت در این خصوص یادداشت كرده‌ام؛ منتها قبل از آن باید به این سئوال كمی فكر كنیم: آیا حكومت باید جانب فرهنگ‌ها یا ارزش‌های خاصی را بگیرد؟ اگر بگیرد با چه روشی باید بگیرد كه به نتیجه عكس منجر نشود؟ اینها سئوالاتی است كه باید به آن فكر كرد. اگر هدف تشكیل حكومتی این باشد كه فقط مسئول نظم و امنیت مادی جامعه و تامین آزادی و رفاه آن باشد تا شهروندان هرچه بیشتر احساس شادی، لذت و رضایت بكنند و آزاد باشند تا به هر روشی كه خود می‌‌پسندند، زندگی بكنند، چنین جامعه‌ای چقدر جامعه‌ای انسانی و متكامل خواهد بود؟ یعنی جامعه‌ای كه فقط رفاه و آزادی و امنیت و تامین دارد ولی هیچ برنامه‌ریزی راجع به مسائل فرهنگی و معنوی ندارد. اصلا این جامعه، جامعه است یا نیست؟ چقدر این جامعه ، از نظر انسانی پیشرفت خواهد كرد؟ امام علی(ع) می‌‌فرماید: جامعه انسانی، جامعه‌ای است كه مطالبه رفاه و‌آزادی، امنیت و شادی كف مطالباتش باشد نه سقفش؛ یعنی حكومت نمی‌تواند بگوید چون من دینی هستم و با مسائل دینی و معنویات كار دارم، پس مسئول نظم، امنیت و رفاه و بیمه، عدالت اقتصادی و اصلاح مدیریت‌ها نیستم.

این غلط است چون امر روحانی را از امر جسمانی تفكیك می‌‌كند. خود این تفكر، تفكر سكولار است. جامعه‌ای كه سقف مطالباتش این‌گونه باشد پیشرفت افقی می‌‌كند‌ اما از تعالی و تكامل انسانی محروم می‌‌ماند. اهداف محترم‌تر انسانی در كنار رفاه و آزادی و امنیت وجود دارد كه اصل ضرورت تكامل و تعالی انسانی آن را اقتضا می‌‌كند‌ و اهمیتشان كمتر از جمع زباله نیست. ‌ من این را در باره كسانی می‌‌گویم كه مثلا سرمایه‌گذاری، تفكر و برنامه‌ریزی در مسئله لوله‌كشی فاضلاب را كاری منطقی می‌‌دانند، اما تا به برنامه‌ریزی برای اصلاح امور معنوی اخلاقی جامعه می‌‌رسند می‌‌گویند وقتی صرف آن نكنیم و سرمایه‌ای برای آن تلف نكنیم. البته ممكن است سرمایه هم برای این كار بگذارید ولی فكری پشت آن نباشد. یكی از آفات كارهای فرهنگی و دینی جامعه ما همین است.

حسن رحیم پور ازغدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.