جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

فرهنگ ایرانی در آیینه ماه های زرتشتی


فرهنگ ایرانی در آیینه ماه های زرتشتی

در گاهشمار ایرانی سال دوازده ماه سی روزه دارد كه هر روز را به نامی می خوانده اند هر روز كه نام آن با نام ماه یكی می شده, آن روز را جشن می گرفته اند آیین برگزاری این جشن ها نیز با نام آن هماهنگ بوده است

ایرانیان برای هر پدیده سودمندی جشن (یعنی نیایش همگانی) برگزار می‌كرده‌اند. از این پدیده‌ها می‌توان رویدادهای طبیعی را نام برد.

● فرهنگ ایرانی در آیینه ماه های زرتشتی

ایرانیان برای هر پدیده سودمندی جشن (یعنی نیایش همگانی) برگزار می‌كرده‌اند. از این پدیده‌ها می‌توان رویدادهای طبیعی را نام برد. زمین در گذر خود به گرد خورشید از مداری بیضی شكل می‌گذرد. هرگاه خورشید در هر یك از دو مركز این بیضی باشد (زمین در دو سر قطر بزرگ جای داشته باشد)، درازای روز و شب برابر می‌شوند كه نقطه‌های اعتدال بهاره و پاییزه نامیده شده‌اند. با گذر از نقطه اعتدال و رسیدن زمین به دو سر قطر كوچك بیضی طول روز یا شب كم‌كم به بلندترین اندازه خود می‌رسد كه به ترتیب نقطه‌های انقلاب تابستانه و زمستانه نام دارند. از سوی دیگر هم زمان با گردش زمین زاویه تابش خورشید به بخش‌های گوناگون زمین نیز دگرگون شده، گرمای آنجا را كم یا زیاد می‌كند. بدین گونه سال خورشیدی، فصل‌، ماه و دیگر پدیده‌های مربوط به گاهشماری پدید می‌آید. در دو نقطه اعتدال بهاره و پاییزه همچنین در نقطه‌های انقلاب تابستانه و زمستانه به ترتیب جشن‌های نوروز، مهرگان، تیرگان و دیگان (یلدا) برگزار می‌شده است.

در گاهشمار ایرانی سال دوازده ماه سی‌ روزه دارد كه هر روز را به نامی می‌خوانده‌اند. هر روز كه نام آن با نام ماه یكی می‌شده، آن روز را جشن‌ می‌گرفته‌اند. آیین برگزاری این جشن‌ها نیز با نام آن هماهنگ بوده است. در همه این جشن‌ها نخست با نیایش همگانی از خداوند سپاسگزاری ‌كرده، پیمان می‌بسته‌اند كه به خشنودی اهورامزدا برای نوكردن جهان همه كردارشان را بنابر هنجار هستی انجام دهند و خرد خود را با منش نیك همگام سازند. سپس به شادی برخاسته، داد و دهش (هدیه دادن و پذیرایی) می‌كرده‌اند.

یكی از بزرگترین جشن‌های ایرانی نوروز است. در باور ایرانیان جهان در شش مرحله آفریده شده است: آسمان، زمین، آب، گیاه، جانور، و انسان. بنابر این باور انسان در پنج روز آخر سال آفریده شده، در نوروز از فروردین (= فْرَوَهْر = راهنمای اهورایی) برخوردار در نتیجه نو و تازه می‌ شود. بنابر این ایرانیان در پایان اسفند پیرامون خود را پاكسازی می‌كرده‌اند.

آنگاه در پنج روز مانده‌ی آخر سال كه به نام «پنجو، پنجه» شناخته می‌شده با سرودن یكی از پنج بخش گاتها می‌كوشیده‌اند كه درونشان را پاكسازی كنند، تا آماده دگرگونی نوروزی شوند. خانه تكانی پیش از نوروز یادگار این آیین است. سپس به جشن (= نیایش همگانی) می‌پرداخته‌اند تا از خداوند برای چنین آفرینش و هدایتی سپاسگزاری كنند. آتش، نیایش سوی (قبله) زرتشتیان و نمادی از هدایت الهی است، بنابراین در پنج روز آخر سال در پاك‌ترین جای خانه آتش افروخته می‌شده است تا هم رو به سوی آن به نیایش خداوند بپردازند، هم تاریكی و پلیدی دور شود. شب‌ها نیز به مهمانی و دیدار بزرگتر‌ها می‌گذشته است. عرب‌ها كه شب چهارشنبه آخر سال را نحس می‌دانستند، آن را با شب زنده‌ داری سپری می‌كردند. برای سرگرمی در كوچه و خیابان آتش می‌افروخته، از روی آن می‌پریدند كه از دیدگاه زرتشتیان توهین به آتش به شمار می‌آمده است.

اشو زرتشت خداوند را با نام اهورامزدا یاد می‌كند. اهورا مزدا (به معنی تنها هستی بخش بزرگ و دانای همه چیز) با دانش افزاینده خویش و از هستی خود جهان را آفریده و بر آن راهی (هنجار، نظم، قانون) به نام اشا (ارد، اردیبهشت) استوار كرده است. جهان هماهنگ با این هنجار حركت می‌كند تا به او باز گردد. به انسان این آزادی بخشیده شده است كه یكی از دو راه را برگزیند. او می‌تواند از توانایی‌ها و راهنمایی‌هایی كه خداوند به او بخشیده، بهره ببرد و به سوی اهورامزدا باز گردد و از بهترین زندگی (وهیشتم اهوم = بهشت ) با همه آسایش‌های آن برخوردار شود. یا آنكه از راه‌های بیشمار دیگر رفته، به دلیل بدكرداری‌هایش دچار زندگی بد (دوژ انگهو = دوزخ) و رنج دیرپای شود. واژه دین (از ریشه دیدن به معنی بینش) گویای همین آزادی و توانایی‌ها برای برگزیدن بهترین راه به سوی خداوند است.

انسان در خانواده ساخته و در اجتماع پرورده می‌شود. سپس می‌تواند با پرورش شش جلوه‌ی خداوند در خودش به او نزدیك شود. از دیدگاه دستور زبان، بهمن، اردیبهشت و شهریور به صورت خنثی یا مذكر و اسفند، خرداد و امرداد نیز سه جلوه‌ای هستند كه به صورت مونث بكار برده شده‌اند. این شش صفت در فرهنگ التقاطی ساسانیان با نام اَمْشاسپندان (به معنی بی‌مرگان افزاینده، پاكان و مقدسان جاودان) دچار شخصیت فرشته‌ای شدند. در اسطوره‌های ساسانی تخم‌مرغ، شیر و شیر برنج نماد بهمن؛ آتش نماد اردیبهشت؛ فلز نماد شهریور؛ زمین نماد اسفند؛ آب نماد خرداد؛ گیاه سبز و خوراكیهای گیاهی نماد امرداد هستند. انسانی كه این شش پرتو را در خود پرورده باشد، روحش چون آیینه روشنایی خداوند را باز می‌تاباند، بنابراین كتاب آسمانی گاتها و آیینه نیز بایستی نماد اهورایی شدن انسان باشد. در همه جشن‌ها از جمله پنج روز پنجه، سفره‌ای گسترده و نیایش‌ها در كنار آن انجام می‌شود. این هفت عنصر در همه سفره‌هایی كه برای آیین‌های دینی (جشن‌ها) گسترده می‌شوند، وجود دارد و سفره هفت‌سین یادگار آن است. معنی نام‌ها این نكته را بهتر نشان می‌دهد:

۱- فروردین (ماه فروهر‌ها)

در گاهشمار ایرانی سال با لحظه گذر زمین از نقطه اعتدال بهاره كه درازای روز با شب برابر است، آغاز می‌شود در اسطوره‌های ایرانی پنج روز پیش و پنج روز پس از نوروز فروهر‌ها به زمین می‌آیند تا روان انسان را تازه كنند. همانگونه كه جهان خموده از زمستان به حركتی تا بلندای رسیدن در می‌آید. واژه فروهر (فرورد، فرورتی و فروشی به معنی راهنما) نام ذره‌ای از ذات خداوندی است كه برای راهنمایی باشندگان به سوی خداوند درون آنها نهاده شده است. روان راستكاران با فروهرشان یكی می‌شود. به سخنی دیگر انسان قطره‌ای كوچك از دریای خداوند است كه پس از پالایش دریایی می‌شود به كوچكی یك قطره.

در جشن فروردینگان (نوزدهم فروردین) ایرانیان به آرامگاه‌ها رفته از خداوند برای چنین بخششی سپاسگزاری، برای درگذشتگان درخواست شادی روان و برای خود آرزوی راستكاری می‌كرده‌اند.

۲- اردیبهشت (اشا وهیشتا = بهترین هنجار، راه و قانون)

طبیعت ایران در این هنگام بهترین و زیبا‌ترین حالت خود را داشته، از بهترین هنجار برخوردار است همانگونه كه به هنجارترین چیزها زیباترین چیزهاست.گاتها آموزش می‌دهد كه خداوند هنجاری به نام اشا بر جهان استواركرده‌ است. پیامد شناخت این هنجار « دانش» نام دارد. دانشی كه انسان را توانا و پیروز می‌كند، ولی خرسندی زمانی به دست می‌آید كه انسان همراه با اشا از بهمن نیز برخوردار باشد. هنجار، قانون یا دانش همچون آتش یك زبان دارد. حقیقت پنهان در هر چیز را از دود و خاكستر جدا و نمایان می‌سازد. به همه روشنایی و گرما می‌بخشد، ولی اگر درست از آن بهره برداری نشود، ویرانی به بار می‌آورد.

۳- خرداد: (رسایی و كمال)

بنابر چرخه‌های بلند مدت آب و هواشناختی ایران در این ماه از سال سیلاب‌های بهاری فرو نشسته‌ و كم آبی‌های تابستانی هنوز فرا نرسیده است. بنابراین منابع طبیعی آب در بهترین حالت خود هستند. بچه‌های جانوران دوره حساس نوزادی را پشت سر گذاشته و شكوفه‌ها میوه شده‌اند. در اسطوره‌های ایرانی نگهداری از آبها و زندگان در برابر دیو تشنگی به این امشاسپند سپرده شده است.

۴- تیر (ایزد باران، ستاره تیشتر، شعرای یمانی)

در چرخه‌های بلند مدت هواشناسی ایران بیشترین تبخیر و كمترین بارش در این ماه روی می‌دهد، ولی به هر روی نم بارانی می‌بارد. از سوی دیگر ستاره تیر در این هنگام طلوع می‌كند كه ستاره‌شناسان ایران باستان آن را قرین باران می‌دانستند . در این اسطوره ایرانی دیو اَپَ ‌ئوشه آب‌ها را بخار و در آسمان زندانی می‌كند. ایزد تیر پس از كشمكش‌های بسیار این دیو را شكست می‌دهد. بدین گونه آبها آزاد شده، باران می‌بارد. در تاریخ اسطوره‌ای ایران چندین جنگ بزرگ به دلیل بارش باران در این ماه به آشتی انجامید. از رویدادهای اسطوره‌ای این ماه پرتاب تیر بوسیله آرش است كه برای مشخص كردن مرز ایران و توران و پایان جنگی درازمدت انجام شد. از آنجا كه آرش راستكار و ایرانیان خداپرستانی بر حق بودند، ایزد باد تیر آرش را تا كرانه جیحون برده، همراه با آن سختی و غم را از دل و جان ایرانیان دور می‌سازد. در جشن تیرگان (دهم تیر ماه) كه برابر با انقلاب تابستانه است، مردم پس از سپاسگزاری از خداوند و آرزوی افزایش بارش با شادی به یكدیگر آب می‌پاشیده‌اند كه نمادی از باران است. همچنین در این روز هفت رشته رنگین را به هم تابیده نخ هفت رنگی (نماد هفت رنگ (نو‎ع) درد و رنج) به نام تیر و (به یاد تیر آرش) درست كرده، دور مچ دست چپ خود گره می‌زده‌اند. سپس در روز باد بر سر یك بلندی این تیرو را به باد می‌سپرده‌اند تا همچون تیر آرش سختی و رنج را ا ز ایشان دور كند.

فهرست منابع: ۱. آذرگشسب، فیروز- موبد (مترجم و مفسر)، ۱۳۵۱، گات‌ها - سرودهای زرتشت، انتشارات فروهر، چاپ نخست، ۵۲۵ص.

۲. پورداود، ابراهیم، به كوشش بهرام فره‌وشی، ۱۳۵۶، یادداشت‌های گاثاها، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۵۲۷ص.

۳. جعفری، علی اكبر، ۱۳۶۱، پیام زرتشت، انتشارات فروهر، چاپ سوم، ۱۸۸ص.

۴. جعفری، علی اكبر، ستوت یسن، ۱۳۵۹، انتشارات فروهر، چاپ نخست، ۴۱۴ص.

۵. دوستخواه، جلال (از گزارش استاد پورداود)، ۱۳۶۱، اوستا - نامه مینوی آیین زرتشت، انتشارات مروارید، چاپ سوم، ۱۸۹ص.

۶. رضی، هاشم، ۱۳۶۰، زرتشت و تعالیم او، انتشارات فروهر، چاپ هشتم، ۱۷۱ص.

۷. رضی، هاشم، ۱۳۶۳، اوستا، انتشارات فروهر، چاپ نخست، ۴۶۹ص.

۸. رضی، هاشم، ۱۳۸۰، زرتشت - پیامبر ایران باستان، انتشارات بهجت، چاپ دوم، ۲۷۹ص.

۹. شاهرخ، كیخسرو، به كوشش و ویراستاری فرزان كیانی، ۱۳۸۰، زرتشت پیامبری كه از نو باید شناخت «فروغ مزدیسنی»، انتشارات جامی،چاپ نخست، ۲۷۸ص.

۱۰. فره‌وشی، بهرام، ۱۳۵۵، جهان فروری، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نخست، ۱۳۹ص.

۱۱. مهر، فرهنگ، ۱۳۷۴، دیدی نو از دینی كهن «فلسفه زرتشت»، انتشارات جامی، چاب نخست، ۲۵۸ص.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.