چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

منطق اسلام انسان ها را مجذوب می کند


منطق اسلام انسان ها را مجذوب می کند

«شان استون» پسر «الیور استون» فیلمساز معروف آمریکایی ۲۵ بهمن با حضور در دفتر آیت الله ناصری واقع در اصفهان به دین اسلام مشرف شد

«شان استون» پسر «الیور استون» فیلمساز معروف آمریکایی ۲۵ بهمن‌ با حضور در دفتر آیت‌الله ناصری واقع در اصفهان به دین اسلام مشرف شد. شان استون که خود نیز در زمینه فیلمسازی فعالیت می‌کند، مدتی پیش برای حضور در همایشی با موضوع بررسی فیلم‌های هالیوودی به ایران آمد. استون به منظور تشرف به دین اسلام چند روزی در اصفهان به سر ‌برد و با قرائت شهادتین به دین اسلام و مذهب شیعه روی آورد. در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی، دانشیار موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و دکترای فلسفه دین از دانشگاه مک‌گیل کانادا به بررسی انگیزه و علل افزایش گرایش به اسلام در میان غربیان پرداختیم که از نظر شما می‌گذرد.

«دین‌گریزی چرا؟ دین‌‏گرایی چه سان؟ قرآن و نظام تربیتی نسل نو»، «دین و دنیای مدرن: عصر نیاز»، «زبان دین و قرآن»... از جمله مهم‌ترین آثار ساجدی است.

عوامل مختلفی در گرایش به دین اسلام از سوی برخی از غربی‌ها وجود دارد، مهم‌ترین این دلایل چیست؟

بله! امروزه عوامل متعددی سبب این جاذبه برای غرب شده است؛ به طور کلی یکی از عوامل اصلی، نقایصی است که کتاب مقدس به آن مبتلاست و تحریف‌هایی که در آن وجود دارد. این تحریف‌ها به حدی است که مطالب آن اقناع‌‌کننده مردم نیست. تاکنون مسیحیت به گستره جغرافیایی بزرگ‌ترین دین جهان تلقی می‌شد، اما کتابی که بتواند مسیحیان را اقناع کند وجود ندارد تا آنجا که خودشان مجبور شدند راه‌های تازه‌ای را برای جذب مخاطب پیش گیرند ازجمله این که دین را به امور قلبی و نفسانی محدود کردند و گفتند که به کتاب کاری نداشته باشیم. مثلا شلایرماخر، بنیانگذار مکتب تجربه دینی است و وحی را به تجربه دینی و دین را به یک امر کاملا قلبی محدود می‌کند. یکی از محققان در بحثی که ارائه و دیدگاه شلایرماخر را تبیین می‌کند از شلایرماخر نقل می‌کند که خودش می‌گوید من به این دلیل این نظریه را دادم که اندیشمندان، نویسندگان، روشنفکران و هنرمندان دیگر نتوانند اینقدر اشکال نسبت به کتاب مقدس بگیرند و از این کار دست بکشند. آنها می‌گویند اگر دین را می‌خواهید این کتاب را کنار بگذارید، دین و وحی همان چیزی است که در قلب من و شماست.

حقیقتا گستره اشکالاتی که بر کتاب مقدس آنها هست خیلی فراوان است و این باعث شده که جاذبه خودش را از دست بدهد و خود به خود مردم غرب به دنبال جستجوی دین دیگر بروند. به همین خاطر یکی از نکاتی که معمولا کسانی که به اسلام گرایش پیدا کردند ذکر می‌کنند این است که می‌گویند ما اسلام را دین منطقی یافتیم در برابر مسیحیت که غیرمنطقی تلقی شده است.

همان‌طور که گفته شد به خاطر همین غیرمنطقی‌بودن، مسیحیان بحثی را رواج دادند که در دین چه کار به عقل دارید، وقتی که می‌خواهید دین را بپذیرید عقل را ​ کنار بگذارید. به همین خاطر می‌گویند اول ایمان بیاورید بعد بفهمید. در حالی‌که از نظر اسلام این نظریه اشتباه است. اسلام می‌گوید اول بفهمید و بعد ایمان بیاورید و اگر قرار باشد ما نفهمیده ایمان بیاوریم، باید به هر خرافه‌ای تن در دهیم. ابتدا باید بفهمیم و به گونه‌ای استدلالی پایه‌های دین را درک کنیم و بعد ایمان بیاوریم و البته بعدا با عمل به آموزه‌های دینی این آموزه‌ها به قلب ما هم رسوخ پیدا خواهد کرد و علم ما از علم ذهنی و حصولی به حضوری و قلبی تبدیل خواهد شد و عمق آن همچنان افزایش پیدا خواهد کرد، ولی اندیشمندان دین غربی این حرف را نمی‌زنند و در کتاب‌هایشان هم خیلی تکرار می‌کنند که اول ایمان بیاورید بعد بفهمید. به همین خاطر در جاهای مختلفی با مسیحیان برخورد کردم که این مسأله را مطرح می‌کنند و سعی کردند این را رواج دهند، در حالی که نسل جدید زیر بار این حرف نمی‌رود. بخصوص جریان عقل‌گرایی که در دو قرن اخیر در غرب حاکم شده، (اگرچه در نیمه دوم قرن بیستم رو به کاهش است) اما این عقل‌گرایی به آنها اجازه نداد که این حرف‌ها را بزنند و اشکالات زیادی را مطرح کردند؛ این یعنی چه که اول باید ایمان آورد و بعد آن را بفهمیم؟!

اندیشمندان در مورد تثلیث و تجسد و دیگر مسائل غیرمنطقی در دین مسیح چه توجیه و دلایلی ارائه می‌کنند؟

در موارد متعدد با اندیشمندان غربی بحث کردم که وقتی شما این آموزه‌ها مانند تثلیث و تجسد و... را مطرح و از آن دفاع می‌کنید، اینها چگونه قابل تحلیل عقلی است؟! نهایت حرفشان این است که اینها قابل فهم عقلی نیست و چون پایه‌های دین است زیر بار اینها نمی‌روند. یکی از اساتید دانشگاه غربی که مسلمان و شیعه شده بود، نقل می‌کرد از جمله عللی که باعث شد به اسلام گرایش پیدا کنم این بود که دیدم منطقی پشت این حاکم نیست، وقتی از علت این امر می‌پرسیم که مبنای مسیحیت و آموزه‌های دین به چه دلیل عقلی قابل اثبات است، می‌گویند که اینها دلیل عقلی ندارد. وقتی که پایه دین بی‌دلیل باشد معنایش این است که باید کورکورانه وارد دین شد. اگر قرار باشد که کورکورانه وارد دین شد، پس در نتیجه می‌توان وارد ادیان دیگر شد و ترجیح یکی بر دیگری وجهی ندارد. افراد زیادی که مسلمان شدند در الفاظ خودشان به این موارد هم اشاره کردند که ما دین اسلام را دین منطقی یافتیم.

بنابراین گرایش به سمت عقلانیت، به گرایش به سمت اسلام انجامیده است. غیر از این مورد، چه علل دیگری را در روی‌آوردن به اسلام موثر می‌دانید؟

یکی دیگر از ادله افرادی که به اسلام گرایش پیدا می‌کنند، این است که احساس کردند اسلام دین زندگی و پاسخگوی ابعاد مختلف زندگی بشر است. این هم نکته‌ای است که تازه‌مسلمانان در مطالب خودشان به آن اشاره می‌کنند. از جمله یکی از تازه مسلمان‌های اسپانیایی که از مسیحیت رویگردان و مسلمان شد، به نام خانم «یاسمینه»، در مورد تحول فکری خودش می‌گوید که من در اسلام پاسخ پرسش‌های خود را پیدا کردم و لذا این پاسخ‌ها سبب شد که به سراغ اسلام بیایم.

اسلام دارای جامعیت است، اسلام برایشان خیلی جاذبه دارد، اسلام هم دین معنویت است و هم به امور دنیوی و مادی توجه می‌کند. نمی‌گوید مثلا اگر بخواهید که معنویت شما رشد کند باید ازدواج را ترک کنید و حق ازدواج ندارید و باید نیازهای مادی خود را نادیده بگیرید. اسلام این چیزها که بعضی از ادیان بر آن تأکید دارند را نمی‌پذیرد، در اسلام حتی پیامبر(ص) هم به رغم مدارج معنوی خود ازدواج می‌کند و ازدواج را هم توصیه می‌کند. اسلام ازدواج را برای کسی که ممکن است در گناه بیفتد واجب می‌کند و برای بقیه هم مستحب موکد است. لذا این هم برای غربی‌ها خیلی جالب است که اسلام دینی است که در عین حال که به ابعاد و نیازهای مادی توجه می‌کند، در عین حال ابعاد معنوی را هم مورد توجه قرار می‌دهد.

به نظر شما الگوهای دینی چه تاثیری بر این گرایش دارند؟

مسلما بسیار تاثیرگذار است، ازجمله ادله دیگری که افراد تازه مسلمان شده بر آن تاکید دارند، الگوهای شایسته‌ای است که اسلام معرفی کرده، الگوهایی که توجه به مسائل اجتماعی و گسترش صلح و عدالت دارد.

البته ناگفته نماند که متأسفانه تبلیغات بسیار گسترده‌ای در غرب علیه اسلام وجود دارد، به گونه‌ای که به این سادگی اجازه نمی‌دهد که افراد در فضای سالم دینی تنفس کنند، هرچند در۱۰ تا ۱۵ سال اخیر از زمانی که رسانه‌های دیجیتال رشد پیدا کرد و اینترنت و... راه افتاد، مقداری زمینه اطلا‌ع‌رسانی گسترده‌تر و بعضی از سدها شکسته شد، اما در عین حال هم‌اکنون در پایگاه‌های اینترنتی هجمه‌هایی نسبت به اسلام انجام می‌شود و دروغ‌هایی که به اسلام بخصوص شیعه نسبت می‌دهند، فراوان است تا به گونه‌ای مردم را از توجه به این دین دور کنند.

ساجدی: آشنایی با الگوهای اسلامی​ یکی از ​ جاذبه‌هاست، یکی از افرادی که مسلمان شده بود علتش را عباراتی از امام علی(ع) می‌دانست که در نهج‌البلاغه آمده است. امام فرموده است: اگر همه دنیا را به من بدهند دانه‌ای را از دهان موریانه‌ای نمی‌گیرم

آشنایی با الگوهای اسلامی هم از دیگر جاذبه‌هاست، یکی از افرادی که مسلمان شده بود علتش را عباراتی از امام علی(ع) می‌دانست که در نهج‌البلاغه آمده است. امام فرموده است: اگر همه دنیا را به من بدهند دانه‌ای را از دهان موریانه‌ای نمی‌گیرم. شناسایی این شخصیت‌ها و شنیدن سخنان آنها تحول زیادی بین مردم ایجاد می‌کند. شناسایی این شخصیت‌ها و ایثار و فداکاری فوق‌العاده آنها در جامعه، مبارزه با ظلم برای گسترش صلح و حمایت از مظلوم توسط آنها از عللی است که در گرایش به اسلام خیلی تأثیرگذار بوده است. کسانی که با این شخصیت‌ها آشنا می‌شوند، به طور شگفت‌آوری به اسلام علاقه‌مند می‌شوند، برای اینکه دنیای فعلی، دنیایی است که این گونه شخصیت‌ها در آن کم است و کسانی که قدرت پیدا می‌کنند بیشتر در مقام سوء‌استفاده از قدرت برمی‌آیند. دیدن چنین شخصیت‌هایی در صدر اسلام سبب می‌شود که کسانی به اسلام علاقه‌مند شوند.

در گرایش مردم به دین اسلام چقدر زمینه‌های فطری و وجودی‌ خودشان موثر است؟

حدود ۱۵ سال قبل دانشجوی دوره کارشناسی ارشد دانشگاهی در کانادا (که من هم در آنجا مشغول به تحصیل بودم)‌، گفت که سوالاتی از دین اسلام دارم و با هم صحبت کردیم. ایشان گفت من برای این‌که ادیان را بشناسم، تصمیم گرفتم به مطالعه کتاب اصلی ادیان بپردازم، لذا کتاب‌های مختلف را مطالعه کردم تا این‌که اخیرا به قرآن رسیدم، از زمانی که این کتاب را شروع کردم دو تا سوال مهم برایم مطرح شده است؛ یکی این‌که وقتی این کتاب را خواندم فاصله زیادی با تلقی‌ای که از اسلام داشتم دیدم، تلقی من از دین اسلام دین خشونت و ترور و رعب و وحشت و... بود، ولی وقتی قرآن را مطالعه کردم دیدم فضای این کتاب چنین نیست و مشاهده کردم فضای فکری و معنوی ای که ترسیم می‌کند، کاملا با آنچه که در ذهنم هست متفاوت است. شخصی که دانشگاهی، تحصیلکرده و محقق بود چنین حرفی زد و چنین برداشت منفی ای در ذهنش وجود داشت و تعجب کرد که قرآن با تلقی خودش اینقدر فاصله دارد. نکته دومی که برایش تعجب‌برانگیز بود این بود که از زمانی که خواندن ​ قرآن را شروع کرده، دلش می‌خواست آن را ادامه دهد و کششی وجود داشت که سبب شده بود او مطالعه قرآن را ادامه دهد؛ به رغم فضایی که دشمنان ایجاد کردند.

تبلیغات علیه دین اسلام در گرایش مردم به دین اسلام چقدر تأثیر منفی دارد؟

فضایی که غرب علیه مسلمان​ ایجاد و سعی کرده به آن دامن بزند، گذشته از این که در چند سال اخیر از این فضا کمی کاسته‌شده، فضایی کاملا منفی است و نگاهشان به غیر غربی‌ها نگاه درجه دوم است. برای غربی‌ها، غیر غربی‌ها شهروندان درجه ۲ جهان هستند، این تلقی ای است که بشدت رواج داده می‌شود در عین حال که این تبلیغات وجود دارد می‌بینیم که گرایش به اسلام روبه رشد است و به نظر می‌رسد که حتی یکی از علت‌های گرایش به اسلام تبلیغات وسیع اینها علیه‌ اسلام است، یعنی یکی از علت‌هایی که سبب شده مردم وادار شوند که ببینند اسلام چیست، تبلیغات منفی آنهاست. به همین خاطر می‌بینیم که بعد از حادثه ۱۱سپتامبر میزان جمع کسانی که به اسلام پیوستند، افزایش پیدا کرد. تبلیغات علیه ‌اسلام گسترده‌تر شد، اما در عین حال همین امر نتیجه معکوس داده است.

یادم هست که ۱۸ سال قبل در کانادا در روز قدس مردم راهپیمایی می‌کردند، دیدم جوانی که مسلمان نبود و همکلاسی ما بود در این تظاهرات شرکت کرد. از او پرسیدم که چرا در راهپیمایی شرکت کردید، گفت: تبلیغات زیادی علیه حزب‌الله لبنان و مسلمانان‌ شنیده بودم، این تبلیغات سبب شد که این موضوع را دنبال کنم که این گروه و مسلمانان چه طرز فکری دارند. وقتی بررسی کردم نتیجه گرفتم قضیه برعکس است و این موضوع سبب شد که خودم علاقه‌مند حمایت از آنها شدم. او می‌گفت که فکر نکنید دانشگاهیان می‌دانند واقعیت از چه قرار است، اینجا جریان رسانه‌ها​ بشدت مسموم است و واقعیات را تحریف می‌کند و اجازه نمی‌دهد که تنفس صحیحی در این فضاها صورت گیرد. در مجموع به نظر می‌رسد یکی از علل گرایش به اسلام که سبب‌شده در غرب رشد پیدا کند، بحث حملات رسانه‌ای گسترده‌ای است که علیه ‌اسلام ایجاد شده است. می‌بینید که در زمان حیات امام(ره) نیز تبلیغات علیه ایشان خیلی وسیع بود و همین امر باعث شناخته شدن وی شد.

توجه و تأکید اسلام به صلح و عدالت جهانی چه تأثیری در اقبال غربی‌ها به اسلام دارد؟

مسلما یکی از جاذبه‌های اسلام، نگرش‌های صلح‌جویانه و عدالت‌خواهی است. در چند سال پیش که ۴۵ جهانگرد ژاپنی برای سفر سیاحتی - فرهنگی به کشور ما سفر کردند، در دیدار با رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با ذکر شهادتین مسلمان شدند. اینها گروهی بودند که صلح و عدالت جهانی را آرمان خودشان قرار داده بودند، بر همین اساس وقتی دیدند که اسلام چنین توجهی به صلح‌جویی و عدالت‌خواهی دارد، اسلام را پذیرفتند.

جاناتان برت، پسر یحیی برت رئیس سابق شبکه بی‌بی‌سی می‌گوید: آن چیزی که مرا به اسلام مجذوب کرد، ژرف‌نگری، تعادل و منطقی بود که در این دین و شیوه زندگی مسلمان‌ها دیده می‌شود. گسترش مفاسد اخلاقی، همجنس‌بازی و مشکلات گسترده خانوادگی در غرب باعث شد که فضای اجتماعی و فرهنگی این کشور بشدت دچار مشکل شود و نتوانند با دین مسیحیت آنها را حل کنند. آنها معتقدند که اسلام با آموزه‌های عملی می‌تواند جلوی اینها را بگیرد، چون مسیحیت چنین آموزه‌هایی ندارد و فرد الزامی نمی‌بیند که به آنها عمل کند و در نتیجه خود به خود نتیجه‌اش هم حاصل نمی‌شود.

یکی از تازه مسلمان‌ها در مورد علت گرایش‌اش به اسلام می‌گوید که من دیدم زندگی بی‌بند و بار و همجنس‌بازی و مشکلات خانوادگی که در آمریکا وجود دارد سبب شد که من نسبت به آنچه که در غرب می‌گذرد مشکوک شوم و بتدریج به دنبال نظام اعتقادی دیگر باشم و نهایتا هم اسلام را بپذیرم.

در یکی از شماره‌های هفته‌نامه «میلان ساندی» کسی سوالی را مطرح کرد که آیا روزی فرا می‌رسد که اسلام، دین رسمی بریتانیا شود؟ کارشناس می‌گوید بله! در صورت ادامه وضعیت نابسامان فرهنگی، اجتماعی و مذهبی کنونی که در انگلیس وجود دارد، باید منتظر چنین‌روزی باشیم. بعد اشاره می‌کند که چرا جمعیت مسلمان‌ها در انگلیس افزایش پیدا کرده و چرا فراگیری قرآن و حضور در مساجد رو به رشد است، ایشان می‌گوید که روند گرایش به اسلام هم‌اکنون با توجه به غرق شدن جامعه بریتانیا در معضلات جنسی، الکلیسم و گسست‌های خانوادگی و مصرف حیرت‌انگیز مواد مخدر بشدت شتاب گرفته است، یعنی آن چیزی که باعث شتاب اقبال به اسلام شده اینهاست.

«میلان ساندی» هشدار می‌دهد که با توجه به عادی شدن مصرف الکل در میان جوانان و همه‌گیر شدن مصرف قرص‌های مواد مخدر و رشد مصرف کوکائین و فراگیرشدن فرهنگ اوباشگری و عادی شدن بارداری دختران ۱۲ ساله در بریتانیا، این اسلام است که در زمان حاضر و آینده از این نابسامانی‌ها به نفع گسترش خود بهره‌برداری خواهد کرد. در تحقیقی که در روزنامه ساندی‌تایمز، در مورد گرویدن شخصیت‌های انگلیسی به اسلام انجام شده، تاکید شده است علت این که تعدادی از مشهورترین مالکان انگلیسی و شخصیت‌های مهم به اسلام گرویدند، زده‌شدن آنها از ارزش‌های غربی بوده است. در مجموع مشکلات خانوادگی، مفاسد اخلاقی، همجنس‌بازی وگسترش فساد در رسانه‌ها، سبب شده که افراد بدبین شوند.

انقلاب اسلامی ایران چه تأثیری در جذب مردم به اسلام داشته است؟

ازجمله علل جاذبه اسلام خود شخص امام خمینی(ره) بوده است؛ برخی از افرادی که مسلمان شدند فقط به خاطر شخصیت امام خمینی(ره) به این دین گرایش پیدا کرده‌اند. مطالعه شخصیت و تأثیرگذاری ایشان باعث مسلمان شدن برخی از افراد شد. با برخی از این افراد برخورد داشتم. جامعه‌شناسان غربی اعتراف دارند که یکی از علل رشد اسلام، خود انقلاب اسلامی ایران بوده است. به خاطر این‌که درگذشته به خصوص در قرن ۱۹ و ۲۰ روان‌شناسان و جامعه‌شناسان نگاه بدبینانه‌ای به دین داشتند، اما وقتی دیدند انقلاب اسلامی با ریشه و مبنای دین صورت گرفت، سبب شد که عده‌ای اسلام و انقلاب اسلامی را دوباره مورد مطالعه قرار دهند. درنتیجه انقلاب اسلامی سبب جذب بسیاری به اسلام شد. جالب است که این دستاوردها به رغم تبلیغات رسانه‌های جهان بر ضد انقلاب اسلامی بوده است.

سید‌حسین امامی