سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

بیواقتصاد نقشه نوین ملی


بیواقتصاد نقشه نوین ملی

وزارتخانه اوباما پرده از «نقشه بیواقتصادی ملی»اش برداشته است این نقشه شگفت انگیز و تکان دهنده به ابتکار عملی اشاره دارد که آینده ای نامعلوم را پیش بینی می کند و به آن امید می بندد

وزارتخانه اوباما پرده از «نقشه بیواقتصادی ملی»اش برداشته است. این نقشه شگفت‌انگیز و تکان‌دهنده به ابتکار عملی اشاره دارد که آینده‌ای نامعلوم را پیش‌بینی می‌کند و به آن امید می‌بندد. بی‌تردید تغییرات کلان در اقتصاد آمریکا بر اقتصاد جهان نیز تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین، بهتر است در ابتدای این مقاله، اندکی از ایده‌های علمی و نظریه‌های این نقشه سردرآوریم تا بتوانیم با فهم بهتری به پروژه‌های آینده اقتصاد آمریکا نزدیک شویم.

آینده این نقشه به دو دلیل نامعلوم است: اولا انسان‌ها در ابتدا از ارگانیسم‌های کوچک شکل می‌گیرند و ثانیا وقتی انسان‌ها با دورنماهای بوم‌شناختی و دینامیک ارگانیسم‌های میکروبی مواجه می‌شوند، چیز زیادی سردرنمی‌آورند. اهمیت تمدن‌ها و همزیستی‌های ارگانیسم‌های میکروبی برای زندگی‌های ما و هر موجود زنده دیگری هنوز ناشناخته است.

کارل زیمر دانشجوی با استعدادی به حساب می‌آید که مقالات زیادی درباره محیط‌های میکروبی نوشته است. به قول او «سرتاسر همین اکوسیستم و فعل و انفعالاتش به بدن‌های ما رسوخ می‌کنند. اما ما تقریبا هیچ چیز از این اتفاق‌ها نمی‌فهمیم.» او ادامه می‌دهد که «دانشمندان سعی کرده‌اند تا این موضوع را با پروژه‌های بسیار عظیم حل و فصل کنند. آنها قصد دارند تا ترتیب همه ژن‌های مختص این میکروب‌ها را مشخص کنند. اما به‌راستی که دانشمندان ما تازه در ابتدای راه فهم این مسائل هستند».

اگر ذره‌ای نسبت به اهمیت بیواقتصاد شک دارید، کافی است به سلول‌های زنده، به باکتری‌ها و ویروس‌ها نگاه کنید. آنها درست همچون علامت دلار هستند. قبول دارم که این مفهوم به لحاظ اخلاقی قدری امپریالیستی است، اما هیچ ربطی به ورشکستگی مالی حاضر در فعالیت‌های بنگاه‌های بیوتکنولوژیک ندارد. این بنگاه‌ها چیز زیادی از زندگی‌های واقعی نمی‌دانند. آنها صرفا تعداد افرادی را با بی‌ملاحظگی و بدون دقت به شمارش می‌گذارند.

در واقع، دریای بی‌کرانی از شکل‌های مختلف زندگی وجود دارد که چیز زیادی از آنها نمی‌دانیم.

دانشمندان تنها برخی از جوانب مربوط به زندگی باکتری‌ها و ویروس‌ها را بررسی کرده‌اند. بشریت هنوز نتوانسته ذرات بنیادین حیات را بشناسد و بهره مناسبی از آنها ببرد. اما واقعیت دارد که انسان‌ها عملا از همین ذرات بنیادین شکل گرفته‌اند. ما هنوز نمی‌دانیم که ۱۸۰ میلیارد موجود زنده بسیار کوچک در بدن تک‌تک ما انسان‌ها زندگی می‌کنند برای مثال، نزدیک به ۴۴ گونه باکتری متفاوت در آرنج هر فرد و ۶۰۰ گونه باکتری در دهان هر فرد وجود دارد. به اعتقاد برخی از پژوهشگران، نزدیک به ۱۰ میلیارد سلول (و چه بسا تا ۱۰۰ میلیارد سلول) در بدن هر شخص وجود داشته باشد.

بدن سیاسی جامعه نیز از سلول‌ها تشکیل می‌شود، چه این سلول‌ها دموکرات باشند، چه جمهوری‌خواه. سلول‌های بدن ما نیز می‌توانند دموکرات یا جمهوری‌خواه باشند. قریب به ۷ میلیون غده ترشح‌کننده در مژه‌های ما وجود دارند، و هزاران هزار غده و عصب و لوله و سلول و ذره دیگر در بدن تک‌تک و بدن هر یک از موجودات زنده وجود دارد. به نظر می‌رسد، جهان ما چیزی جز جهان سلول‌ها و ذرات نباشد.

در سال ۱۹۹۸، گروهی از دانشمندان در دانشگاه جورجیا زیر نظر ویلیام‌ویتمن، میکروزیست‌شناس بزرگ، گرد هم آمدند. پژوهش‌های آنها نشان‌داده است که تعداد کل باکتری‌های حاضر در جهان «۵ میلیون میلیارد میلیارد» (یک ۵ که در مقابل‌اش ۳۰ عدد صفر قرار گرفته است!) تخمین زده می‌شود. این اولین تخمین موجود از تعداد کل باکتری‌های موجود در جهان است. البته این عدد صرفا یک تخمین است و هنوز کسی قاطعانه عدد دقیقش را نمی‌داند!

باکتری‌ها همچون موجودات همزی و خارق‌العاده‌ای هستند که در بخش‌های زیرین جهان و بدن‌ها حضور دارند. آنها تاکنون بیش از همه برای مقاصد پژوهشی به کار رفته‌اند، اما بیش از همه جهان ما را شکل داده‌اند. آیا نباید به این موجودات ریز فکر کنیم و آنها را برای پروژه‌های آینده‌مان مدنظر قرار دهیم؟ بی‌شماری باکترهای موجود در جهان عامل اصلی زنده‌بودن جهان هستند. آنها باعث می‌شوند که حیات در جهان به جریان بیفتد و زندگی به حضورش در بدن‌های ما ادامه دهد.

اما جالب است که تعداد ویروس‌ها بیشتر از تعداد باکتری‌هاست. برای مثال، در هر قطره از آب دریا نزدیک به ۱۰ میلیون ذره ویروسی وجود دارد و در هر ذره‌ای از خاک نزدیک به ۱۰۰ میلیون از همین ویروس‌ها حاضر هستند.

پس می‌بینید که انقلاب غیرقابل پیش‌بینی اقتصاد جهان در راه است. تمامی وزارتخانه‌های دولت اوباما ماموریت یافته‌اند که درباره «نقشه بیواقتصادی ملی» دست به پژوهش‌های تازه‌ای بزنند. آیا این نقشه عملا مسیر آینده اقتصاد جهان را ترسیم نمی‌کند؟ چه در سر اقتصاددان‌های نوین آمریکا می‌گذرد؟ چقدر باید برای تغییر مناسبات اقتصادی کنونی صبر کرد و شاهد به بار نشستن این نقشه جدید ملی بود؟ به نظر می‌رسد که آینده‌ای نامعلوم در انتظار ما است. تا حالا تنها می‌دانیم که دولت اوباما آغازگر این ایده تکان‌دهنده و شگرف است. همچنان باید به انتظار نشست و آینده نامعلوم را از همین امروز رصد کرد.

اما مساله بحرانی در قبال این شکل از اقتصاد چیست؟ مساله دیگر بر سرعت‌بخشیدن به تولید محصولات مناسب برای بازار نیست. می‌دانیم که این محصولات می‌توانند سلامتی و شادکامی انسان را بهبود بخشند و آینده زندگی روی کره زمین را ممکن سازند.

در هر صورت، همه ما نگران کره زمین هستیم و نمی‌خواهیم از بین برویم. بی‌تردید باید اذعان کرد که بقا مهم‌ترین رکن طبیعت و جهان است. پس صورت مساله اقتصاد عوض می‌شود. این‌بار باید به دنبال ناشناخته‌ها، نادیده‌ها و نادانسته‌های طبیعت برویم و دست به اکتشافات عظیم علمی بزنیم. دیگر کافی نیست که از تولید کالا، تنظیم اقتصاد بازار، نرخ بهره، وضعیت بورس، نحوه توزیع و تکثیر کالاها یا شیوه مدیریت اقتصادی سخن بگوییم. عدالت اقتصادی و بقای بشر حکم می‌کند که راه‌های نوین علمی را به اقتصاد وارد کنیم. بی‌شک، پروژه حاضر همین ایده‌ها را در سر دارد و می‌خواهد آینده تیره و تار ما را بازسازی کند.

البته نیازی نیست که همه رمز و رازهای طبیعت را کشف کنیم. هزاران هزار موجود زنده، بی‌شمار ارگانیسم طبیعی و صدها میلیون باکتری و ویروس از دل طبیعت بیرون کشیده و به آزمایشگاه‌ها برده شده‌اند. اما با این حال بیواقتصاد در حال حاضر صرفا یک نظریه است و نه یک واقعیت. البته به خوبی می‌دانیم که همین نظریه، همچون همه رویاهای انسان، روزی رنگ واقعیت را به خود خواهد دید. پس بیواقتصاد همان آینده اقتصاد است و نقشه دولت اوباما آینده اقتصاد کلان جهانی را نشان می‌دهد. شک نکنیم و اقتصاد آیندگان را جدی بگیریم.

نقشه بیواقتصادی به آینده امیدوار است و نسبت به طرح‌های خودش اطمینان دارد. این نقشه تاکنون در عرصه پزشکی و کشاورزی حساب خود را با موفقیت پس داده و دستاوردهای بزرگی را به بشریت اعطا کرده است. این نقشه حتی می‌تواند به عنوان نقطه عطفی برای جوامعی به حساب آید که به لحاظ بومی سرشار از منابع طبیعی همچون نفت، گاز، جنگل‌ها، کوه‌ها، صحراها، رودخانه‌ها، دریاها، معادن و غیره هستند.

بوم‌شناس‌ها اکنون به سوی اقتصاد نزدیک شده‌اند و طرح‌های نوینی برای اقتصاد ما دارند. آنها بارها تاکید کرده‌اند که هزاره‌های آینده ما و زندگی‌های ما در دستان آنان است. چراکه به باور آنها انسان‌ها بیش از آنکه مستحق مرگ باشند، حق بیشتر زیستن و بقای زندگی را دارند.

مترجم: سیمین راد

منبع: اینک