ضرری كه به فوتبال ملی وارد می شود

در یك موج تازه از رویكرد فوتبالیست های ایرانی به لیگ كشورهای عربی حوزه خلیج فارس, علی كریمی, مهدی رجب زاده و میثم بائو به آن سوی آبها رفته اند و بهتر بگوییم به زودی با شروع دور جدید تمرینات تیم های جدید باشگاهی خود چنین خواهند كرد

● پیرامون موج جدید رویكرد به لیگ های امارات و قطر

در یك موج تازه از رویكرد فوتبالیست های ایرانی به لیگ كشورهای عربی حوزه خلیج فارس، علی كریمی، مهدی رجب زاده و میثم بائو به آن سوی آبها رفته اند و بهتر بگوییم به زودی با شروع دور جدید تمرینات تیم های جدید باشگاهی خود چنین خواهند كرد و كریمی و رجب زاده كه فعلا در جام ملت های آسیا حاضرند، صبر می كنند تا این پیكارها پایان گیرد و سپس دست به انتقال خواهند زد.

درست است كه ظرف ماه های اخیر چند بازیكن بازگشتی از امارات داشته ایم و آرش برهانی كه مدتی پیش به پاس بازگشت و اینك در راه انتقال به استقلال قرار دارد، از آن قبیل است اما با ورود سه بازیكن جدید به لیگ های مورد بحث یك بار دیگر تعداد نمایندگان ما در فوتبال كشورهای عربی حوزه خلیج فارس فزونی می گیرند و آن هم در شرایطی كه ما از موارد قبلی بهره ای فنی نگرفته ایم و حضور بازیكنان ما در آن لیگ ها هرچند برای خودشان سود مالی زیادی داشته است، اما باعث پیشرفت فوتبال ملی نشده است و اگر بخواهیم صحیح تر بگوییم باعث ركود و پسرفت آن نیز شده است.

● ادعای پیشرفت؟

كریمی همان طور كه لابد مطلع شده اید پس از جدایی از بایرن مونیخ سر از القطر درآورده و با این كه از این بابت حدود ۵ میلیون یورو سود برده است، اما فوتبالیستی كه از اروپا و یكی از مطرح ترین لیگ های دنیا ( بوندس لیگا) به لیگ قطر منتقل می شود، طبعا نمی تواند مدعی پیشرفت مكان و حیطه ای شود كه در آن به بازی اشتغال دارد. درست است كه كریمی قبل از رفتن به باواریا در همان لیگ های عربی ( امارات و در باشگاه الاهلی) بازی می كرد اما وقتی از آنجا دل كند و به اروپا رفت، هرگونه بازگشتی به نقطه اولیه یك شكست فنی خواهد بود، حتی اگر سود مالی هنگفتی را در برداشته باشد.

در مورد رجب زاده و بائو چنین نیست زیرا آنها پیش تر در لیگ های امارات و نظایر آن نبوده اند و برای اولین بار است كه به آنجا پر می كشند و با این وجود برای آنها نیز چنین انتقالی نمی تواند یك حسن و پیشرفت باشد، زیرا لیگ امارات به گونه ای آشكار و بارز زیردست لیگ ایران قرار دارد و این كه تصور كنیم چون تعدادی ستاره های جهانی در آن بازی می كنند، از ما بالاتر است، برداشت ناپخته ای است.

● تصوری سخت

در تضاد با این طرز تلقی حقایق به ما می گویند هر بازیكن ایرانی كه به لیگ های امارات و قطر رفته به خاطر سطح متوسط لیگ های آنان قدری راحت طلب شده و از شرایط ایده آل فاصله گرفته و اگر هم نسبت به گذشته نزول نكرده باشد، قدر مسلم این كه صعود و پیشرفتی هم نداشته است. این كه چگونه می توانیم انتقال رجب زاده و بائو به لیگ امارات را برای آنان موجب پیشرفت بدانیم، براساس مساله فوق تصور سختی است كه هیچ جور بر دل و عقل نمی نشیند، بائو به الشعب رفته است كه دو ایرانی دیگر را هم در بردارد.

حضور علی سامره و جواد كاظمیان در الشعب با این كه یك راهنما و قوت قلب برای بائو است و او آنجا احساس تنهایی نخواهد كرد و برعكس از كمك های فكری هموطنانش بهره خواهد گرفت اما جز بهره های مالی هیچ چیز در انتظار بائو نخواهد بود. سامره با گلزنی های پرشمار و تبدیل شدنش به یكی از بهترین گلزنان لیگ امارات هم یك عامل تبلیغی مناسب برای خودش و هم دلیلی برای تبلیغ سزاواری فوتبالیست های ایرانی جلوه كرده است اما این بیم وجود دارد كه ۵/۲ سال بعد از انتقال به لیگ امارات وی نه فقط بازیكن بهتری نشده باشد بلكه پسرفت هم كرده باشد، زیرا سختگیری ها و دشواری های رایج در لیگ ایران كجا و برخی آسان نگری های متداول در لیگ امارات كجا؟

● تردید اساسی

همه آن چه گفتیم برای رجب زاده هم صدق می كند. هافبك - مهاجم فنی سابق ذوب آهن كه در پیروزی اخیر تیم ملی «ب» ایران در پیكارهای قهرمانی غرب آسیا در خاك اردن سهم عمده ای داشت، در ،۴ ۵ سال گذشته پیوسته به بازیكنان بهتری در لیگ ایران بدل شده بود و ریتم اكثر حركات تهاجمی ذوب آهن با كارهای رجب زاده تنظیم و اجرا می شد. این كه او در امارات به جز مسایل مالی كدام امكانات را برای پیشرفت فرارویش خواهد بود، مساله ای است كه درمظان تردید اساسی قرار دارد.

متاسفانه این آخرین مورد در موج انتقال بازیكنان ایرانی به لیگ امارات نیست و انتقال های دیگری هم در پیش است و اگر در نظر بگیریم كه به جز نامبردگان عنایتی و اولادی هم در آنجا ساكن اند و فرهاد مجیدی قریب به ۷ سال است در امارات زندگی می كند

( ظاهرا او در راه بازگشت به ایران قرار دارد) متوجه می شویم كه ملی پوشان ما در امارات فزون تر از اندازه شده اند و این مساله به كیفیت كار آنها قطعا لطماتی را وارد كرده است و فراموش نكنیم كه كعبی هم پیش از بازگشت اش به پرسپولیس و قرارداد اخیرش با لسترسیتی، مدتی در لیگ های حوزه خلیج فارس بازی كرده بود.

● بی حساب

متاسفانه تا موقعی كه پرداخت پول ها قدری بی حساب و فزون تر از اندازه در لیگ های فوق رواج دارد، انتقال های مذكور نیز استمرار خواهد یافت و فوتبال ما پیوسته متضرر خواهد شد، زیرا تعدادی بازیكن جدی و سختكوش را تحویل طرف مقابل می دهد و چیزی كه پس می گیرد، بازیكنانی است كه چون بدون تلاش مفرط پول زیادی گرفته اند از این پس چنان توقعی را در همه جا خواهند داشت و شاید دیگر به همان سختكوشان گذشته بدل نشوند.

وصال روحانی