پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تدوین استراتژی و مدیریت


تدوین استراتژی و مدیریت

استراتژی یعنی شناخت آینده و برنامه ریزی برای آن, استراتژی عبارت است از مجموعه تصمیم هایی که با توجه به شرایط به رویدادهایی که ممکن است در آینده پیش آیند گرفته می شوند در اکثر قریب به اتفاق موارد, استراتژی به مفهوم مقابله با اوضاع و شرایط جدید یا عکس العمل نسبت به موقعیت های جدید است

استراتژی یعنی شناخت آینده و برنامه ریزی برای آن، استراتژی عبارت است از مجموعه تصمیم هایی که با توجه به شرایط به رویدادهایی که ممکن است در آینده پیش آیند گرفته می شوند در اکثر قریب به اتفاق موارد، استراتژی به مفهوم مقابله با اوضاع و شرایط جدید یا عکس العمل نسبت به موقعیت های جدید است.

مدیریت استراتژیک نیز عبارت است از مجموعه تصمیم ها و اقدامات مدیریتی که عملکرد بلند مدت یک سازمان را تعیین می کند و به عبارت دیگر مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی و تدوین استراتژی و اجرای استراتژی و ارزیابی و کنترل.

رقابت در بازار آزاد شاید مهمترین دلیل وجودی استراتژی در موسسات اقتصادی بخش خصوصی باشد. رقابت یا خصومت بین دو دولت می تواند اساس استراتژی آنها را تشکیل دهد.

تفاوت استراتژی بین موسسات اقتصادی و سازمان های دولتی در این است که موسسه اقتصادی اصولا نفع گرا است و استراتژی های مبتنی بر رقابت با موسسات رقیب اتخاذ می کند. حال آنکه یک سازمان دولتی بنا بر خصلت خدمتگزار بودنش، نیازمند استراتژی هایی غالبا راه حل گرا است. اصولا مهمترین قسمت از مباحث استراتژیک «تشریح و تبیین ضعف ها و نارسایی ها، نقاط قوت، موقعیت ها و تهدیدها» است که مدیران و برنامه ریزان ضمن آن به مفروضات سیاسی، یعنی اوضاع و شرایطی که در آینده بر این اوضاع و شرایط اضافه می شوند، یا جانشین می گردند، نیز می پردازند.

تفکر استراتژیک به معنی تفکر صحیح برای تصمیم گیری و جست وجوی راه حل است. تفکر و اقدام استراتژیک از هر لحاظ اولی تر و مهم تر از برنامه ریزی استراتژیک می باشند و می تواند بدون وجود به همراه برنامه های غیراستراتژیکی نیز موثر و مفید واقع گردند.

مراحل مدیریت استراتژیک:

فرآیند مدیریت استراتژیک شامل سه مرحله می شود:

۱) تدوین استراتژی ها

۲) اجرای استراتژی ها

۳) ارزیابی استراتژی ها

● مزایای مدیریت استراتژیک :

مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را می دهد که به شیوه ای خلا ق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند.

این شیوه مدیریت باعث می شود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیت هایش به گونه ای در آید که اعمال نفوذ نماید و بدین گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل در آورد.

مدیریت استراتژیک ویژگی هایی را که مدیریت کلی داراست در بر می گیرد اما متفاوت از این ویژگی ها از یک سری خصوصیات که مختص مدیریت استراتژیک است می توان بحث کرد.

۱- قبل از هر چیز مدیریت استراتژیک یک وظیفه مدیریتی عالی وبلند پایه است. مدیریت استراتژیک چون به طور کامل مربوط به آینده سازمان بوده و سعی در مشخص کردن راستا و جهت برای آن دارد بدان جهت وظیفه اصلی مدیران بلندپایه است.

۲- معطوف به آینده بوده و به هدف های بلند مدت سازمان مربوط است و به این می اندیشد که در افق زمانی مشخص شده سازمان چه خواهد شد و برای گرفتن این نتایج چه کارهایی راباید انجام داد.

۳- مدیریت استراتژیک سازمان را به صورت یک سیستم باز می نگرد سازمان ها با محیطی که در آن قرار دارند در داخل هم بستگی و تعامل می باشند. در محیط هر تغییری صورت می گیرد سازمان نیز از آن تاثیر خواهد پذیرفت. بدین سبب مدیریت استراتژیک محیط را از نزدیک تعقیب می کند.

۴- مدیریت استراتژیک مدیران رده پایین راهنمایی می کند به عبارت دیگر مدیریت استراتژیک اهداف، تصمیم وفعالیت هایی را مشخص می کند در داخل سازمان تا پایین ترین سطوح برای هر کس نقطه شروع حرکت را تعیین می کند.

خط مشی عبارت است از یک راهنمای عمومی و جامع و مشروح که شامل یک سلسله ضوابط و مقررات و قواعد کلی است که در تصمیم گیری ها و انجام وظایف و فعالیت های هر یک از افراد سازمان به ویژه مسئولین و مدیران پایه برای رسیدن به اهداف سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد.

● انواع خط مشی:

خط مشی بر مبنای سطوح:

۱) خط مشی اساسی: که این خط مشی مربوط است به کل سازمان و کلیه مدیران سازمان که از آن استفاده می کنند.

۲) خط مشی کلی: که این نوع خط مشی توسط مدیران میانی به کار گرفته می شود و معمولا از طرف مدیران عالی تدوین و ابلا غ می گردد.

۳- خط مشی واحدی: که این نوع خط مشی مورد استفاده مدیران پایه و یا اجرایی قرار می گیرد و اغلب جنبه کاربردی دارد.

● خط مشی بر حسب مبنا:

۱) خط مشی اصلی: که منطبق است با ماموریت و اهداف سازمان و براساس خصیصه سازمانی این خط مشی تغییر می کند.

۲) خط مشی پیشنهادی: که از پیشنهاد یک مدیر به مدیران تنظیم و مورد استفاده قرار می گیرد.

۳) خط مشی اجباری: که بنا به ضرورت ها و موقعیت های پیش آمده برای سازمان مورد استفاده قرار می گیرد. مثل فشارهای محیط خارجی- جنگ تحمیلی و یا تظاهرات کارگری و اعتصابات و نظایر آنها که در این مورد سازمان ها خط مشی هایی براساس فرصت های موجود در محیط تدوین می شود.

نویسنده : یحیی نوری شبلو