پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

مفاهیم انسانی به زبان کودکانه


مفاهیم انسانی به زبان کودکانه

نمایش سلطان و گاگول که با همکاری هنرمندان ایرانی و آلمانی تولید شده و پیش از این در آن کشور به روی صحنه رفته, این روزها در تالار هنر تهران در حال اجراست

نمایش سلطان و گاگول که با همکاری هنرمندان ایرانی و آلمانی تولید شده و پیش از این در آن کشور به روی صحنه رفته، این روزها در تالار هنر تهران در حال اجراست.

این نمایش با کارگردانی پیر دمینگر‌ و نویسندگی بربل مایا براساس یک قصه قدیمی آلمانی نوشته کلودیا شرایبر شکل گرفته و در آن بازیگرانی چون حامد زحمتکش، مهدی فرشیدی سپهر، آنالی شکوری، اووه هینه و خود کارگردان به ایفای نقش می‌پردازند. نمایش سلطان و گاگول را باید تجربه‌ای تازه‌ در تئاتر کودک و نوجوان ایران به شمار آورد که بررسی و ارزیابی آن می‌تواند برای ادامه این مسیر راهگشا باشد. نمایش سلطان و گاگول، داستان یک حاکم تنبل است که ۱۰۰ زن دارد و همه کارهایش را دیگران انجام می‌دهند و او حتی به سختی از تخت شاهی خود بالا و پایین می‌رود. اما این زندگی تن‌پرورانه با حضور شخصیتی به نام گاگول بهم می‌ریزد و تقابل آن دو باعث می‌شود تا سلطان به درک جدیدی از زندگی برسد.

نمایش با قصه‌گویی زن راوی که نقش همسران مختلف گاگول را بازی می‌کند، شروع می‌شود. سلطان پس از آن که رفتارش مورد اعتراض زن راوی قرار می‌گیرد، اعلام می‌کند اولین کسی که در خیابان دیده شود را به حضور می‌پذیرد. شخصیتی به نام گاگول که به ظاهر مردی دوره‌گرد است، ناگهان به صحنه پرت می‌شود و از آن به بعد است که رودررویی او با سلطان، نمایش را به پیش می‌برد.

● زبان ساده و کودکانه

مهم‌ترین مزیت و امتیاز نمایش سلطان و گاگول، تناسب داستان‌گویی آن با سن مخاطب کودک و نوجوان است. این نمایش، اثری بدون پیچیدگی است که با ساختار و زبانی ساده می‌خواهد مفاهیم انسانی را که مختص همه فرهنگ‌هاست به مخاطب انتقال دهد. دیدگاه اصلی اثر توجه به ارزش‌های انسانی چون دوستی و مهربانی و کمک به دیگران است؛ موضوعاتی ساده که برای مخاطب کودک و نوجوان جنبه انسانی و قابل درک دارد.

تقابل ۲ شخصیت سلطان و گاگول که ۲ دنیای متفاوت دارند، مانع دوستی آنان نمی‌شود و در نهایت آن دو را به درک تازه‌ای از زندگی می‌رساند. در ساختاری که برای نمایش شکل گرفته، رفتار شخصیت‌ها متغیر است و به واسطه آن نوعی اندیشه سیال را می‌توان درک کرد. از سوی دیگر، وجود شخصیت‌های اندک باعث می‌شود تا درک موقعیت و قصه برای مخاطب کودک و نوجوان ساده شود و راحت‌تر با کار ارتباط برقرار کند.

● از بازی‌ها تا موسیقی و طراحی صحنه

یکی از ویژگی‌های مثبت نمایش سلطان و گاگول، بازی‌های روان نقش‌آفرینان آن است که ناشی از اتکای آنان به خلاقیت‌های فردی و کار بر مبنای تئاتر تجربی است. از آنجا که در چنین کار مشترکی، بازیگران نمایش امکان ارتباط با یکدیگر از طریق زبان مشترک را ندارند، تجربه بازیگر در درک و ارتباط بین نقش، مخاطب و شخصیت مقابل اهمیت زیادی دارد.

در این میان پیر دمینگر آلمانی در هیبت سلطان، تسلط خوبی بر نقش دارد. او که به خوبی از حرکت‌های بدنی و گفتار خود در جذب مخاطب کودک سود می‌برد، نشان می‌دهد که در این عرصه از دانش و تجربه کافی برخوردار است. در این میان بازیگران جوان ایرانی نیز در مقابل گروه با تجربه آلمانی به خوبی از عهده نقش‌های خود برآمده‌اند. برای مثال باید به مهدی فرشیدی سپهر در نقش گاگول تاکید کرد که با بازی راحت و قابل باور خود سهم زیادی در شکل‌دهی موقعیت‌های جذاب نمایش دارد.

۲ امتیاز مثبت اجرایی دیگر نمایش سلطان و گاگول به استفاده کمینه آن از موسیقی و طراحی صحنه کارآمد بازمی‌گردد. در حالی که نمایش‌های کودک و نوجوان ایران در سال‌های اخیر در بهره‌گیری از موسیقی راه افراط را می‌پیمایند، این اثر تنها از موسیقی برای کمک به حس و حال دراماتیک کار سود جسته است. صحنه نمایش هم به دلیل سادگی و انعطاف ابزار و وسایل آن، بسیار خلوت و تخیل‌برانگیز از کار درآمده است. اگرچه نمایش سلطان و گاگول را می‌توان اثری موفق خواند، اما از چند نقطه ضعف آن به راحتی نمی‌توان گذشت. برای مثال طرح تعدد زوجات حاکم و برخی از رفتارهای او برای مخاطب کودک و نوجوان مناسب نیست و بدآموزی‌هایی را در پی دارد که می‌توان با اصلاحاتی اندک از اثرات منفی آن کاست.

از سوی دیگر انتخاب نام گاگول برای آدم مثبت نمایش به هیچ عنوان مناسب نیست، چراکه معنای آن در زبان فارسی در تضاد با حقیقت این شخصیت قرار می‌گیرد. چنین بی‌دقتی‌ای شاید به دلیل ناآشنایی نویسنده آلمانی با بار معنایی این واژه پیش آمده باشد که به راحتی می‌توانست با تذکر هنرمندان ایرانی اصلاح شود.

● گپی کوتاه با کارگردان آلمانی نمایش

در پایان دومین شب اجرای نمایش سلطان و گاگول، فرصتی دست داد تا پای صحبت‌های کارگردان آن بنشینیم. پیر دمینگر‌ در واکنش به این پرسش که با توجه به داستان آلمانی این نمایش چه میزان از فرهنگ ایرانی در آن گنجانده شده است، پاسخ داد: این داستان به فرهنگ خاصی مربوط نیست که بخواهیم در آن دخل و تصرف کنیم.

من فکر می‌کنم پرداختن به مفاهیم و مسائل عمیق انسانی در همه جای دنیا، زبانی مشترک را پدید می‌آورد که از سطح منطقه‌ای و اقلیمی فراتر می‌رود. وی که از استقبال تماشاگران ایرانی از نمایش گروهش خوشحال بود، در این‌باره گفت: من تجربه اجرای چندین نمایش را در ایران داشته‌ام و مردم هم همیشه خیلی شاد و سپاسگزار با کارهایم برخورد کرده‌اند. این برخورد اگرچه احساس قدردانی مرا برمی‌انگیزد، اما از سوی دگر مرا نگران می‌سازد که مبادا تماشاگران به دلیل دوست داشتن هنر تئاتر و هنرمندان آن، چشم‌هایشان را بر خطاها و نقص‌های کار بپوشانند.

این کارگردان آلمانی در پاسخ به آینده تولید کارهای مشترک نیز گفت: می‌توانم اطمینان دهم که از همین حالا به مراحل بعدی همکاری‌های مشترک فکر می‌کنم، اما با توجه به دشواری‌های سیاسی و اقتصادی، می‌دانم که راهی سخت را پیش‌رو داریم. پیر دمینگر در پایان با اشاره به این که نمایش سلطان و گاگول در چندین کشور جهان به روی صحنه خواهد رفت، توضیح داد: برنامه‌های ما تا نیمه ماه نوامبر امسال (اواخر آبان) بسته شده است و طبق آن در چند شهر آلمان و هلند به روی صحنه می‌رویم و اجراهایی در شیراز، اصفهان، همدان و البته دوباره در تهران نیز خواهیم داشت.

مهدی یاورمنش