پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
کنجکاو
او مردی بسیار کنجکاو بود. او از همه ماجراها می خواست سر در بیاورد، عاقبت الا مر هم جانش را به خاطر این خصلت گذاشت.
سحرگاه یک زمستان که باجناق هایش آمدند دنبال او تا او را برای حلیم خوردن ببرند آن سوی بزرگراه یک فقره تصادف روی داده بود، یک خودرو از پشت به خود روی دیگر زده بود. انگار راننده هایشان منتظر داوری او بودند تا از بلا تکلیفی در آیند.
او از یکی از باجناق ها که رانندگی می کرد خواست خودرو را نگه دارد. بعد از آن از آن سمت بزرگراه به این سمت بزرگراه آمد.
ابتدا نگاهی به سپر خودروی عقب کرد که رعایت حفظ فاصله را نکرده بود. بعد آمد سمت گلگیر عقب خودروی جلویی خم شد. دستی به گلگیر کشید. سر ر اکه بلند کرد سرش به شدت به چوب اسکی یک خودرو که بر باربند بسته بود و با شتاب مافوق تصوری در آن صبح زمستان به سمت دیزین می رفت خورد. چوب اسکی سرش را داغان کرد. باجناق ها آمدند پیکر نیمه جان او را که روی زمین نقش بسته بود بلند کردند تا به بیمارستان ببرند. او که چوب کنجکاویش را خورده بود در نیمه راه بیمارستان در اثر خونریزی مغزی جان سپرد.
نویسنده : عبدالحمید حسین نیا
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی معلمان رهبر انقلاب دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی قوه قضاییه تهران روز معلم پلیس اصفهان سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ایران خودرو سایپا کارگران تورم
نمایشگاه کتاب سریال جواد عزتی تلویزیون عفاف و حجاب فیلم سینمایی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین انگلیس اوکراین نتانیاهو ترکیه یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تماس تصویری هواپیما تبلیغات اپل تلفن همراه گوگل همراه اول آیفون ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه کاهش وزن دیابت بیماری قلبی مسمومیت داروخانه