یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

تروریسم


تروریسم

ترور به معنای امروزین آن از اواخر قرن نوزدهم دیده می شود اما استفاده از نام و واژه تروریسم تنها به دوره خشونت بار مبارزه آنارشیستهای اروپا باز می گردد كه در طی آن انقلابیون هوادار باكونین برای آنچه در هم كوبیدن نظم اجتماعی می دانستند وارد عمل شده و با ترور افراد و بمب گذاری به خیال خودشان می خواستند نظمی به نام دولت را در هم بشكنند

ترور به معنای امروزین آن از اواخر قرن نوزدهم دیده می شود ! اما استفاده از نام و واژه " تروریسم " تنها به دوره خشونت بار مبارزه آنارشیستهای اروپا باز می گردد كه در طی آن انقلابیون هوادار " باكونین " برای آنچه : در هم كوبیدن نظم اجتماعی می دانستند وارد عمل شده و با ترور افراد و بمب گذاری به خیال خودشان می خواستند نظمی به نام " دولت " را در هم بشكنند.هدف یك آنارشیست از كشتن و بمب گذاری در هم كوبیدن " نظم اجتماعی " و به چالش كشیدن حكومت است زیرا به باور یك آنارشیست " دولت " (از هر نوع كه باشد ) یك ابزار چپاول و ستم است و تا زمانی كه وجود داشته باشد انسان نمی تواند به آزادی مطلق دست یابد ! و چون " نظم اجتماعی " شرایطی است كه به دولت امكان ادامه حكومت را می دهد .می بایست آن را در هم كوبید تا طبقه های تحت ستم توانایی انقلاب را داشته باشند ! و چون این هدف مقدس یك آنارشیست بود از حمله به بانكها گرفته تا بمب گذاری در این جا و آنجا و یا ترور افراد كوتاهی نمی كردند ! در چنان شرایطی و در گرما گرم شكل گیری جریانای چپ اروپایی و در روزهای پر هیاهوی انقلابی گری این اندیشه های آنارشیستی شكل گرفت و به مرحله اجرا در آمد ! و چنین بود كه واژه تروریسم به زبانها افتاد و دهشت آفرین شد ! گذشته از درست و یا نادرست بودن باورهای انقلابیون آنارشیست آن رفتارها و بمب گذاریها به حكومت های اروپا این امكان را داد تا با استفاده از نام ترور و تروریست جنبشهای دانشجویی و حركتهی انقلابی را با مشتی آهنین سركوب كنند ! و چنین بود كه نیرو و جاذبه آنارشی كاهش یافت و به جمع كوچكی از مجنونان و رانده شدگان اجتماع محدود شد ! اما واژه " تروریسم " اختراع شده بود و ابزار مناسبی بود تا حكومتهای وقت و آینده ! با استفاده از آن به جنگ آزادی خواهان بروند ! از آن زمان مدت زیادی گذشت و دنیا خود را درگیر جنگ جهانی دوم دید . در آن تاریخ واژه تروریسم دوباره به جریان افتاد و این بار اشغال گران كشورهای دیگر افرادی را كه در برابرشان مقاومت می كردند " تروریست " می خواندند و آنها را خرابكار و شورشی می دانستند ! در فرانسه تحت اشغال از این نام برای در هم كوبیدن گروهای مقاومت به فراوانی توسط نیروهای رایش مورد استفاده قرار گرفت ! در اسپانیا و در ایتالیا و زمانی در یونان ! و جاهای دیگر . اصولا خود واژه " ترور " چندان پیچیده نیست ! اما وقتی به معانی و برداشتها می رسد تضادهای عجیب و غریبی آشكار می شود ! و هر كس می تواند آن را در راستای منافع گروهی و سیاسی خود مورد استفاده قرار دهد.امروزه دولتهایی دم از خطر تروریسم می زنند كه خود كارنامه سیاهی از انواع جنایتهای دولتی و سازمان یافته دارند .امروزه كشورهایی خود را قربانی تروریسم می دانند كه خود سالها دیگران را قربانی می كردند . و ید طولانی در استعمار و چپاول و آدمكشی دارند . و چون حالا خشونت كور و لجام گسیخته " تروریسم " به جانب خودشان تغییر جهت داده فریاد می زنند و ادعای مبارزه با آن را دارند در حالی كه تنها یك اتفاق ساده افتاده ابزارها به سازندگان خودشان هجوم برده اند . وقتی فرانسه درگیر مبارزه با آزادی خواهان " الجزایر " بود از واژه تروریسم و شورشی بسیار استفاده می كرد .اما كدام تاریخ نگار منصفی است كه رفتار سیاه فرانسویها و شكنجه مبارزان الجزایری و از آن مهمتر استعمار خشك و خشن فرانسه را نادیده بگیرد و كجا بودند مردم اروپا و كجا بود حس انسان دوستانه كاخ سفید نشینان و غربیهای آزادی خواه آن روز اروپا " تروریسم " مبارزان الجزیره را نكوهش می كرد اما در برابر استعمار فرانسه ؛ پرتغال ؛و انگلستان خاموش بود چگونه است كه كسی رفتارهای دولتی را تروریسم نمی خواند . چگونه است كه سیاست استعماری آمریكا ترورسیم نیست ! آیا حتما باید بمبی منفجر شود تا بگوئیم ترور ی رخ داده ! آیا نمی بایست زمانی قربانیان سیاستهای كشورهای غربی را بشماریم ! آیا نمی بایست بدون پیش داوری نتیجه كارهای آنها را مورد برسی قرار دهیم ! شرایطی كه دنیای امروز در آن قرار گرفته نتیجه رفتار و سیاستهای دول غربی است دولتهای كثیفی كه تنها در اندیشه و نگاه سود جویانه خود به شرقیها و به مردم منطقه شناخته می شوند ! برای آنها كشورهای شرقی جایی است كه با اندكی پول می توان از انواع خوشیها ( شامل زن و غذا و ..) بهره مند شد ! برای آنها شرق سواحلی است كه می توان در آن دراز كشید و آفتاب گرفت ! برای آنها " خاورمیانه " فقط منطقه ایی است كه در آنجا نفت وجود دارد ! و برایشان مردم ؛ آداب و رسوم ؛ باورها و مذهب این مردم اهمیت ندارد ! مهم نبوده و نیست كه چه كسی حكومت می كند ! فقط نمی بایست جریان نفت متوقف شود و یا به دست رقیب بیفتد ! آنها سالیان سال بر سر آن با خرسها (روسها) رقابت می كردند .برای مبارزه با رقیب نیاز به وسایل و ابزارهایی داشتند ! در بعد سخت افزاری كارخانه های اسلحه سازی چیزهایی را كه لازم داشتند برایشان می ساخت . اما مشكل آنجا بود كه همیشه برای استفاده از آنها باید حتما جنگی رخ می داد و خوب چون نه خودشان مایل به این كار بودند و نه رقیب خواستار چنین هنگامه ایی بود برای از میدان به در كردن هم به استفاده از نرم افزار روی آوردند ! خرسها برای مقاصدشان از جریانهای چپ منطقه سود می جستند ( مانند كمونیستها و توده ایها ) و یانكیهای هرزه هم از جریانهای راست رادیكال كه شامل مذهبیها و سلطنی ها میشد .در چنین شرایطی نه ابزار برایشان مهم بود و نه چگونگی استفاده از آن ؛ تنها می بایست حریف را از میدان به در كرد ! و این چنین بود كه ابزارها ساخته و مورد استفاده قرار گرفت ! و تروریسم روسی و آمریكایی كه می توان آنها را " تروریسم سفید " نامید به نابود كردن كشورهای منطقه پرداختند : كودكان زیادی قربانی شدند ( بدون شك شمارشان از كشته های برجهای تجارت جهانی بیشتر بود ) زنان بیشماری همسرانشان را از دست دادند و در بستر تروریسم سفید قربانی شدند !( اندیشه های سربازان تروریسم سفید ) منابع و ثروتهای مردم منطقه به باد فنا رفت و آنها را فقیرو وابسته كرد . زندان حكومتهای حامی آنها پر شد از افراد بیگناه و زنان معصومی كه مورد تجاوز و تعدی قرار می گرفتند !


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.