چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

نت یعنی داروریتم طلب ها


نت یعنی داروریتم طلب ها

در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت این همبستگی به یکی از خدایان یونان آپولو شخصیت و شکل داده است آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود می تواند در برگرداندن هارمونی و نظم , در سلامتی فرد مورد استفاده قرار گیرد

بشر از ابتدای‌ تاریخ‌ از موسیقی‌ برای‌ شفا و درمان‌ استفاده‌ کرده‌ است‌. در فرهنگ‌ ابتدایی‌ آفریقا و قبایل‌ قدیمی‌ آن‌، «شامان‌» طبیب‌ جادوگر رهبر موسیقی‌، طبیب‌ و روحانی‌ قبیله‌ بود. «شامان‌» از موسیقی‌ در ارتباط‌ با معجزه‌ و مراسم‌ مذهبی‌ برای‌ خروج‌ امراض‌ از کالبد بیماران‌ استفاده‌ می‌کرد. قبایل‌ سرخپوست‌ امریکا نیز آوازهای‌ مخصوص‌ داشتند که‌ مردان‌ طبیب‌ از آنها برای‌ شفای‌ مریضان‌ استفاده‌ می‌کردند. در همه‌ نقاط‌ دنیا امریکای‌ شمالی‌، امریکای‌ جنوبی‌، آفریقا و آسیا ریتم‌ طلب‌ها، مهمترین‌ نقش‌ را برای‌ مراسم‌ شفابخش‌ جادوگران‌ و درمانگران‌ بازی‌ می‌کردند. شامانها به‌ وسیله‌ علایم‌ مخصوص‌ طبل‌ها با خدایان‌ تماس‌ می‌گرفتند و بین‌ زمینیان‌ و آنها که‌ در آسمان‌ها بودند و موجوداتی‌ که‌ در قسمت‌ زیرین‌ زمین‌ قرار داشتند رابطه‌ برقرار می‌کردند. شامان‌ به‌ وسیله‌ مراسم‌ و تشریفاتی‌ توام‌ با ریتم‌ طلب‌ها، رنگ‌ها، حرکات‌ و مراسم‌ مخصوص‌ در رقص و خواندن‌ سرود به‌ هوشیاری‌ و خودآگاهی‌ جادویی‌ می‌رسید و جذبه‌ و خلسه‌ حاصل‌ از تغییر خودآگاهی‌، موجب‌ شفا و رفع‌ ناراحتی‌ و بحران‌ می‌شد.

موزیک‌شناسان‌ و انسان‌شناسان‌ دریافته‌اند که‌ هنوز در فرهنگ‌های‌ بدوی‌، موسیقی‌ همراه‌ با مراسم‌ شفابخش‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد.

در فرهنگ‌ باستانی‌ مصر و بن‌النهرین‌، موسیقی‌ و شفا با معبد و مراسم‌ مذهبی‌ گره‌ خورده‌ بود. زنگوله‌ها و راتلزها در موسیقی‌ تشریفاتی‌ مذهبی‌ برای‌ تسخیر روح‌ شیطانی‌ به‌ کار برده‌ می‌شد. مصریان‌ معتقد بودند که‌ موسیقی‌ در حکم‌ طاس‌ و طلسم‌ و نشانه‌یی‌ از صداهای‌ موجودات‌ دیگری‌ است‌ که‌ هر نت‌ آن‌ نیروی‌ جادویی‌ برای‌ احضار ارواح‌ خدایان‌ است‌. چینی‌های‌ قدیم‌ و تمدن‌های‌ هندو نیز موسیقی‌ را شفابخش‌ می‌دانستند و قرن‌ دوم‌ قبل‌ از میلاد در چین‌ درباره‌ ارتباط‌ موسیقی‌ روح‌ بشر و استفاده‌ از موسیقی‌ برای‌ القای‌ اعتدال‌، بسیار سخن‌ها گفته‌ شده‌ است‌.

● نت‌ یعنی‌ دارو

▪ روم‌ و یونان‌

در یونان‌ قدیم‌ ارتباط‌ نزدیکی‌ بین‌ موسیقی‌ و شفا وجود داشت‌. این‌ همبستگی‌ به‌ یکی‌ از خدایان‌ یونان‌ آپولو شخصیت‌ و شکل‌ داده‌ است‌. آپولو هم‌ خدای‌ موسیقی‌ و هم‌ خدای‌ طب‌ بود. یونانیان‌ معتقد بودند که‌ امراض‌ نتیجه‌ عدم‌ هارمونی‌ در وجود فرد است‌ و موسیقی‌ با قدرت‌ روحی‌ و اخلاقی‌ خود می‌تواند در برگرداندن‌ هارمونی‌ و نظم‌، در سلامتی‌ فرد مورد استفاده‌ قرار گیرد. بنابر نظریه‌ اتوس‌ موسیقی‌ دارای‌ نیروی‌ موثری‌ است‌ که‌ با سیستم‌ طبیعی‌ آدمی‌ مرتبط‌ است‌ و می‌تواند در آمال‌ و خصوصیات‌ و هدایت‌ فرد تاثیر بگذارد. از زمانی‌ که‌ یونانیان‌ دریافتند موسیقی‌ و مقام‌های‌ متفاوت‌ آن‌ اثرات‌ قابل‌ پیش‌بینی‌ در هدایت‌ و عواطف‌ بشر دارد از آن‌ در درمان‌ و پیشگیری‌ بیماری‌ها استفاده‌ کرده‌اند. فیثاغورس‌ معتقد است‌ که‌ موسیقی‌ تجویز شده‌ می‌تواند به‌ سلامتی‌ فرد منجر شود و او را به‌ سمت‌ اصواتی‌ هدایت‌ کند که‌ پایه‌ سیستم‌ تونال‌ موسیقی‌ امروزی‌ را توسعه‌ دهد. یونانیان‌ از برنامه‌های‌ موزیکال‌ و دراماتیک‌ برای‌ تصفیه‌ و پالایش‌ احساسات‌ استفاده‌ می‌کردند. اسکولاپوس‌ از موسیقی‌ و تخلیه‌ برای‌ درمان‌ افرادی‌ که‌ ناراحتی‌های‌ هیجانی‌ داشتند استفاده‌ می‌کرد. آنها نقش‌ موسیقی‌ را در سلامت‌ روانی‌ بسیار مهم‌ می‌دانستند. اسکولاپوس‌ موسیقی‌ را برای‌ درمان‌ آشفتگی‌های‌ عاطفی‌ مردم‌ تجویز می‌کرد. دو فیلسوف‌ یونانی‌ پلاتو و آریستوتیل‌ درباره‌ تاثیر موسیقی‌ و اهمیت‌ آن‌ در سلامتی‌ بسیار سخن‌ گفته‌اند و از موسیقی‌ کنترل‌ شده‌ در بهبود حال‌ و اخلاق‌ اجتماعی‌ حمایت‌ کرده‌اند. پلاتو و آریستوتیل‌ را می‌توان‌ از پیشروان‌ موسیقی‌ درمانی‌ به‌ حساب‌ آورد که‌ از موسیقی‌ کنترل‌ شده‌ برای‌ درمان‌ استفاده‌ می‌کردند.

رومی‌ها نیز به‌ قدرت‌ شفابخش‌ موسیقی‌ اعتقاد داشتند. به‌ عنوان‌ مثال‌ آنها معتقد بودند که‌ موسیقی‌ می‌تواند مارگزیدگی‌ را علاج‌ و با طاعون‌ مبارزه‌ کند. رومی‌ها همچنین‌ اعتقاد داشتند که‌ موسیقی‌، بی‌خوابی‌ را درمان‌ می‌کند. اسلیپادس‌ پزشک‌ رومی‌، جنون‌ را با اصوات‌ هارمونیک‌ درمان‌ و افراد متمرد و سرکش‌ را با تغییر در موسیقی‌ یا نواختن‌ آهنگ‌ خاص‌، آرام‌ می‌کرد. سلسیوس‌ که‌ هنرمند برجسته‌ علم‌ طب‌ شناخته‌ شده‌ متذکر شده‌ است‌ که‌ موسیقی‌ «سنج‌» و اصوات‌ در دور ساختن‌ افکار مالیخولیایی‌ ناشی‌ از بعضی‌ بیماری‌های‌ روانی‌ مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ است‌. دینفراطیس‌ رومی‌ با موسیقی‌ ارگ‌ و کالیوس‌ اورلیانوس‌ با آهنگ‌های‌ فلوت‌ و تمرینات‌ آوازی‌، جنون‌ را درمان‌ می‌کردند. آریستوس‌ کونیتلیانوس‌ نوشت‌ که‌ موسیقی‌ می‌تواند در درمان‌ هیجان‌های‌ نامتعادل‌ بیماران‌ روانی‌ تاثیر مناسبی‌ داشته‌ باشد و به‌ وسیله‌ تاثیر از ناخودآگاه‌، هیجان‌های‌ متراکم‌ را به‌ صورت‌ متعادل‌ درآورد. از نظر ارستیدس‌ استفاده‌ کنترل‌ شده‌ از موسیقی‌ برای‌ نوعی‌ روان‌درمانی‌ ضروری‌ بوده‌ است‌. او عقیده‌ راسخ‌ داشت‌ که‌ موسیقی‌ مانند دارو نه‌ تنها قدرت‌ پیشگیری‌ دارد، بلکه‌ درمان‌کننده‌ نیز هست‌.

● موسیقی‌ در خدمت‌ دین‌

قرون‌ وسطی‌: در اوایل‌ قرون‌ وسطی‌، مراجع‌ با نفوذ موسیقی‌، به‌ تاثیر فراوان‌ موسیقی‌ به‌ شخصیت‌ و اخلاق‌ و رفتارهای‌ معنوی‌ فرد تاکید داشتند. در قرون‌ وسطی‌ کلیسا تسلط‌ نافذی‌ بر زندگی‌ مردم‌ داشت‌. آموزش‌ موسیقی‌ نیز مانند سایر موارد زندگی‌ به‌ وسیله‌ کلیسا تنظیم‌ می‌شد. از نظر کلیسا بعضی‌ از فرم‌های‌ موسیقی‌ نامناسب‌ بودند و پیامدهای‌ شرک‌آمیز داشتند و برای‌ حالات‌ روانی‌ و اخلاقی‌ زیان‌ بخش‌ بودند. موسیقی‌ در خدمت‌ دین‌ بود و ذهن‌ را برای‌ تعلیمات‌ مذهبی‌ و افکار مقدس‌ آماده‌ می‌کرد. برحسب‌ الهیات‌ رایج‌ در قرون‌ وسطی‌ و برداشت‌های‌ مذهبی‌ کلیسا، مرض‌ به‌ عنوان‌ شبیهی‌ برای‌ گناه‌ محسوب‌ می‌شد. در نتیجه‌ دین‌ و موسیقی‌ مذهبی‌ قسمتی‌ مهم‌ از روش‌ درمانی‌ قرون‌ وسطی‌ را تشکیل‌ داده‌ بود. در این‌ دوران‌ از سرودهای‌ مخصوص‌ در درمان‌ سرماخوردگی‌ ودیگر ناخوشی‌ها استفاده‌ می‌شد. همچنین‌ موسیقی‌ برای‌ شخصیت‌های‌ مقدسی‌ ساخته‌ می‌شد که‌ مردم‌ اعتقاد داشتند که‌ این‌ مقدسین‌ آنها را شفا می‌دهند و آهنگسازان‌ دربار برای‌ تسکین‌ و کمک‌ به‌ اشراف‌ بیمار، آهنگ‌های‌ ویژه‌یی‌ تنظیم‌ می‌کردند.

علاوه‌ بر این‌ «تارانتیسم‌» بیماری‌ عجیب‌ آن‌ روزگار بود که‌ به‌ اعتقاد مردم‌ فقط‌ با موسیقی‌ و رقص مداوا می‌شد.

● رنسانس‌

در دوره‌ رنسانس‌ هر دو گروه‌ موزیسین‌ها و پزشکان‌ به‌ دوران‌ کلاسیک‌ یونان‌ نظر افکنده‌ و از آن‌ الهام‌ گرفتند. عقیده‌ یونانی‌ها که‌ سلامتی‌ را ناشی‌ از هارمونی‌ عناصر و ناخوشی‌ را عدم‌ هارمونی‌ می‌دانستند، در دوره‌ رنسانس‌ رواج‌ یافت‌ و جانشین‌ نظریه‌ قرون‌ وسطایی‌ که‌ مرض‌ را تنبیهی‌ برای‌ گناه‌ می‌دانستند گردید. یونانیان‌ در مورد طبایع‌ چهارگانه‌ با عناصری‌ که‌ برای‌ تعادل‌ سلامتی‌ باید وجود داشته‌ باشد نقطه‌ پیوندی‌ برای‌ دانش‌ موسیقی‌ و طب‌ شد، تئوریسین‌های‌ پزشکی‌ نظریه‌ چهار خلط‌ بدن صفرا، بلغم‌، خون‌، سودا و مزاج‌های‌ مترادف‌ با آنها را مطرح‌ کردند و جهان‌شناسی‌ چون‌ امپدوکلین‌ دنیا را متشکل‌ از چهار عنصر خاک‌، آب‌، هوا و آتش می‌پنداشت‌. این‌ نظریه‌ها موجب‌ شد که‌ تئوریسین‌های‌ موسیقی‌ نیز چهار حالت‌ موسیقی‌باس‌، تنور، آلتو، سوپرانو را با عناصر کیهانی‌ نظریه‌ امپدوکلین‌ تطابق‌ دهند و همچنین‌ چهار مقام‌ رایج‌ موسیقی‌ رنسانس‌ را میکسولیدن‌، دورین‌، لیدین‌، فریگین نیز به‌ طبایع‌ مترادف‌ خود مربوط‌ بدانند. برای‌ مردمی‌ که‌ در دوران‌ رنسانس‌ زندگی‌ می‌کردند هارمونی‌ با سلامتی‌ در موسیقی‌، در بدن‌ و کیهان‌، زمانی‌ به‌ دست‌ می‌آمد که‌ بین‌ چهار عنصر ذکر شده‌ موازنه‌ برقرار می‌شد. کاربرد مناسب‌ نوعی‌ از موسیقی‌ می‌توانست‌ به‌ اصلاح‌ تعادل‌ و سلامتی‌ روح‌ و جسم‌ کمک‌ کند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.