سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا

این دام ها را چه کسی می گستراند


این دام ها را چه کسی می گستراند

درنگی در یکی از نکات مغفول مانده درباره فیلم «سعادت آباد»

گاهی اوقات این قدر حواس ها به سمت و سوی ساختار و فرم و داستان فیلم های سینمایی معطوف می شود که از نکات و ویژگی های بسیار مهم دیگری درباره آنها غفلت می ورزند. چه عامدانه و چه سهل انگارانه!

اینکه یک فیلم در حال ترویج و تنقیح و تهییج کدام «سبک زندگی» و با چه غرض و نیتی است و در این راه از کدام ابزارها و دستامدها استفاده می جوید تا مخاطب را مرعوب و فریفته خود نماید.

نکند این قصه و فرم و ویژگی های بصری و کارکردهای تصویری، همگی در خدمت یک خیانت فکری باشد و ناخودآگاه مخاطب را با هجمه و هیمنه ای غیردینی و بلکه ضددینی روبه رو گرداند که بی آنکه خود بداند و بفهمد و درک کند، به نوعی از تربیت ذهنی و رفتاری منتهی گردد که بسیار وخیم و خطرناک و دهشت آفرین است؟!

مثال دم دستی و اخیرش، درباره فیلمی همچون «سعادت آباد» قابل ردیابی و اشاره است. یکی از نکات مبهم و مغفول مانده درباره فیلم سعادت آباد، در میان حرف و حدیث های دیگر این فیلم و نقد و تحلیل هایی که مباحث ساختاری را دربر می گرفت، تشبه به شرب خمر و حرکات و سکناتی بود که در سکانس های مختلف آن به چشم می خورد.

این موضوع تاکنون به شکل و روش عجیب و غریبی مورد غفلت و بی توجهی مسئولین و مدیران امر و نیز اصحاب رسانه های گروهی قرار گرفته که خود جای سؤال جدی دارد. اینکه چطور ممکن است در فضای سینمای اسلامی، چنین رویکردها و تصویرگری هایی در یک اثر سینمایی رخ دهد و هیچ کس پیگیر امر نشود، جای سؤال جدی دارد و اینکه ادامه یافتن چنین رویکردها و تکرار چنین نمادهایی در فیلم های ایرانی، سینمای ایران را به کجا خواهد برد و وضعیت را به کجا خواهد کشاند؟

البته رخ دادن چنین اتفاقاتی محدود و معطوف به فیلمی همچون «سعادت آباد» نیست و ما پیش از این هم در فیلم های دیگری شاهد و ناظر صحنه های چه بسا وقیح تر از این بودیم. هنوز یاد سکانس های تأسف بار فیلم هایی همچون «حوالی اتوبان»، «انعکاس»، «اسب حیوان نجیبی است» و... موجب شرمندگی است و نیز این سؤال مطرح است که مدیران و مسئولان امر برای مهار این روند خطرناک و بسیار تأثربرانگیز چه تدبیری اندیشیده اند و چه راهکارهایی را در آستین دارند؟!

اما نکته دیگری که باید بدان پرداخت این است که درست است در فیلمی مانند «سعادت آباد» جلوه ها و تصویر گری های مبتنی بر امر مذموم و غیرشرعی مثل شرب خمر وجود دارد که در جای خود بسیار تکان دهنده و تأسف بار و نیازمند پی گیری است، اما شاید یکی از مهم ترین و جدی ترین مسائل که در اولویت مباحث قرار دارد، نوع رفتارها، گفتارها، دیالوگ ها و حرکات و سکناتی است که در امثال این فیلم هدف ترویج و تبلیغ قرار می گیرد؛ از نوع نگاه ها و دیالوگ ها گرفته تا پرده دری ها و عفت شکنی های منتشر، مستتر و گاه هویدا در امثال این فیلم.

چه بسا تأثیر ناخودآگاه این نوع رفتار و القائات فکری ناشی از آن، بسیار خطرناک تر و فاجعه بارتر از نماد و نمودهای ظاهری و حتی کاری همچون شرب خمر باشد؛ گرچه در حرمت و زشتی و زنندگی شراب خواری و حتی تشبه جستن به آن هیچ تردیدی نیست و بایستی دربرابر آن به سختی ایستاد و با قاطعیت عمل کرد، اما نباید فراموش کنیم که ما با یک منظومه فکری و یک الگوی رفتاری و یک سبک زندگی روبه رو هستیم که بنا دارد از جامعه ایرانی ما هویت زدایی کند و اسلام را از ورطه حیات اجتماعی و نیز فردیت بشری بزداید.

فیلم هایی همچون «سعادت آباد» و چه بسا آثار دیگری که بیش از این فیلم در چنین ورطه ای گام نهادند، سینمای ایران را به سمتی می برند که دیگر حتی هیچ رنگ و بویی از دیانت و معنویت مبتنی بر دیانت اسلامی در آن وجود نداشته باشد.

سعید رضایی