چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

عادت هایی که ما را ناخوش می کند


عادت هایی که ما را ناخوش می کند

حال شهرمان خوب نیست هست حال شما چه بیایید سراغی از خویش بگیریم بیایید درست به میان خیابان های پرترافیک و پیاده روهایی که از مردم اشباع شده اند, برویم

حال شهرمان خوب نیست؛ هست؟! حال شما چه؟ بیایید سراغی از خویش بگیریم. بیایید درست به میان خیابان‌های پرترافیک و پیاده‌روهایی که از مردم اشباع شده‌اند، برویم.

توقفی کنیم در میدان شهر، در مراکز خرید که قیمت‌ها هوش از سر به یکباره می‌برند؛ در اینجا زن و شوهری نگاهی مغموم دارند، پشت ویترین مغازه‌ای. لابد از سر ناچاری برای خرید هدیه آمده‌اند.

اما همسفر شویم با راننده‌ای که ما را تا مقصد می‌رساند، در طول مسیر نزاع کلامی بسیار دارد با مسافران و دلی پر درد که گاهی می‌گشاید برای مسافر ناآشنای خویش.

او یکی از شهروندان امروزی است که خسته از خواب برمی‌خیزد و با چهره‌ای که هنوز آثار ازدحام از آن هویداست دوباره به اندرونی خانه باز می‌گردد اما یکی درست در خط کناری، چپ و راست می‌پیچد، سبقت می‌گیرد پر شتاب، بوق می‌زند، چنان که به گوش آسمان هم می‌رسد و در یک عملیات انتحاری زباله خود را از شیشه ماشین پرتاب می‌کند به سطل زباله‌ای به نام کف خیابان!

اما این تمام قصه امروز شهر ما نیست؛ دروغ هم می‌گوییم و دروغ هم می‌شنویم بی‌شمار؛ هر روز شاهد نزاع هستیم. گاهی هم خویش در میان معرکه؛ آن‌گاه که فریاد می‌زنیم، دو نفر از سر شوخی یا عصبانیت ناسزا بر زبان جاری می‌کنند و ما نشنیده می‌گیریم از شرم.

چشم و همچشمی، رعایت‌نکردن قانون هنگام رانندگی، ریا و... همه و همه کارها و عادت‌هایی هستند که خوب با آن آشناییم. گویی با این عادت‌ها به همزیستی رسیده‌ایم.

● دلت خوش است!

ای بابا دلت خوش است! بدهکارم، گرفتارم، اعصاب ندارم و بی‌‌نهایت دلیل دیگر که این دلایل منجر می‌شود تا عادت‌ها و واکنش‌هایی را که دوست نداریم از خود بروز دهیم و آنقدر این عمل تکرار و تکرار شود که بخشی از وجود و شخصیت ما را درگیر خویش کند و این می‌شود که به یکباره تمام آداب نیک جایشان را می‌دهند به رفتارهای ناشایستی که گفته شد.

اما عادت‌ها منشأ مختلفی دارند؛ در فرهنگ ایرانی عادت به کار یا خصلتی گفته می‌شود که انسان به آن خو بگیرد و در وقت معین انجام دهد.

به باور ابن سینا، عادت تکرار زیاد یک عمل در زمان‌های نزدیک به هم است منوط به این که در دراز مدت ادامه یابد. البته برای این همه خصلت‌ها توجیهات بسیار وجود دارد که رنگ و لعابی منطقی به خود می‌گیرد.

مثلا برخی در پاسخ به چرایی دروغ گفتن، استدلال می‌کنند که «دروغ ما ضرری به حال دیگران ندارد.» اما دروغ که تکرار شود قبح آن هم از بین خواهد رفت و این می‌شود مهیا کردن زمینه‌ای برای ظهور و نفوذ شایعه در جامعه‌ که دامن اقتصاد و سیاست و فرهنگ را هم می‌گیرد. این را جعفری چمازکتی کارشناس حوزه رسانه بیان کرد.

● ترک عادت موجب مرض نیست، هست؟!

چرا نباید ترک عادت داد؟ چه عواملی موانع این کار می‌شود؟ دکتر «پاتریشا فارل»، روان‌شناس بالینی آمریکایی معتقد است اگرچه ترک عادات بد و اشتباه بسیار سخت است اما اگر راهکار درست آن را بدانیم حتما می‌توانیم آن را بشکنیم.

وی در پاسخ به آن دسته که می‌گویند عادت ناپسند ما آسیبی در بر ندارد می‌گوید: حتی اگر برخی از عادت‌های غلط به ظاهر مشکل‌ساز نیستند، ولی در طولانی‌مدت، خود فرد یا اطرافیان را خسته می‌کند.

وی در این باره به آدم‌هایی اشاره می‌کند که عادت به گفتن و تکرار حرف‌های منفی دارند. به باور این کارشناس اگر این عادات به طور اساسی کنار گذاشته نشود خود فرد اولین فرد متضرر خواهد بود، چون آدم‌های اطراف را از دست می‌دهند و در تنهایی که به دست خود درست کرده‌اند اسیر می‌شوند. حتی این امکان وجود دارد که فرزندانشان هم از آنها دوری کنند.

● عادت و بازخوانی کلیشه‌های ذهنی

خسته شده‌اید، لابد از رفتار و کنش دیگران! اگر کمی به گذشته نگاه کنید، یعنی به همان دوره‌ای که افراد مسن احترام و جایگاهی درخور داشتند، همدلی هنوز بدل به چشم و همچشمی نشده بود، کاهش طلاق نتیجه گذشت همسران بود، شب‌نشینی‌ها برپا بود و... همه می‌گویند گرچه امکانات اندک بود اما آرامش بسیار یافت می‌شد، مهربانی بود و خیلی چیزهای دیگر. باید دوباره ذهن خود را مرور کنیم.

نکته: ۱۵ دقیقه سکوت در روز، گریه کردن، قدم زدن، یادگیری آرامش از کودکان، شاد کردن دیگران، تنفس هوای پاک، شوخی کردن و نوشتن لحظه‌هایی که در زندگی شما زیبا هستند، از راه‌هایی است که می‌توانیم با آن به آرامش برسیم

برای تببین موضوع به یک مثال اشاره می‌کنیم. یک روان‌شناس به نام جان بارگ آزمایشی روی دانشجویان خود انجام داد.

وی دانشجویان را به دو گروه تقسیم کرد؛ از یک گروه خواست با واژه‌های «خاکستری»، «تنها»، «چین و چروک»، «پیر» و... جمله بسازند. دانشجویان ‌باید هنگام راه رفتن به ساختن جمله‌ها فکر می‌کردند.

نتایج به دست آمده نشان می‌داد که راه رفتن آنها بسیار آهسته و کند است. از گروه دوم نیز درخواست شد که با کلمات «قوی»، «سفت»، «جوان»، «سریع»، «تند»، «ورزشکار» و... در همان شرایط راه رفتن جمله‌سازی کنند.

نتیجه این کار هم گویای راه رفتن سریع و پرجنب و جوش دانشجویان بود. آنچه از این مبحث می‌توان نتیجه گرفت تاثیر نوع داده‌ها و اطلاعاتی است که در روز ما مشاهده یا آن را دریافت می‌کنیم و ذهن به صورت ناخودآگاه به آن واکنش نشان می‌دهد که اگر این عمل تکرار شود موجب شکل‌گیری عادت در انسان خواهد شد.

از این روی برای نشان دادن واکنش مناسب در شرایط مختلف باید ذهن، با نگرش و داده‌های مثبت وارد ماجرا شود. اصلا از این واهمه نداشته باشید که اطرافیانتان به دلیل راستگویی، شما را فردی ساده‌اندیش بپندارند. افراد راستگو سرمایه‌ای به نام «اعتماد» دارند.

● آرامش را به زندگی خود برگردانید

عادت‌های اشتباه و غلط تنها محدود به تضییع حقوق دیگران، دروغ گفتن، فحاشی و نزاع و... نمی‌شود، برخی از عادت‌ها که شاید زیاد مشهود نباشد، مستقیم نشات گرفته از تکنولوژی است. کودک شما یا خودتان چند ساعت در روز را پشت رایانه می‌گذرانید؟... این هم می‌شود مجموعه‌ای از کارها که در حالت افراطی منجر به عادت می‌شود؛ عادتی که در نهان خود بی‌شمار آسیب پیدا و پنهان دارد.

حال در این وانفسای گریزناپذیر زندگی در کلانشهرها که آمیخته است با سر و صداها، ترافیک، ‌شلوغی‌ها و انبوهی از کارهای الزام‌آور روزمره، آیا هنوز می‌توان بر خود و رفتار خویش تسلط داشت؟ بسیاری از پژوهشگران تلاش کرده‌اند تا راه‌های رسیدن به آرامش را دریابند و مددی به جامعه عصبی و ماتم‌زده رسانند.

یک پژوهشگر به نام استیو موریل توصیه‌هایی برای رسیدن به آرامش دارد. او بر سکوت ۱۵ دقیقه در روز، گریه کردن، قدم زدن، یادگیری آرامش از کودکان، شاد کردن دیگران، تنفس هوای پاک، شوخی کردن و نوشتن لحظه‌هایی که در زندگی شما زیبا هستند تاکید می‌کند. باور کنید که ما به دست خویش عادت‌های خود را انتخاب می‌کنیم.

● و دوباره حال خویشتن...

مدرنیته که آمد چنان ذوقمان گرفت که تند و تیز کوبیدیم و روبیدیم سنت‌های خویش را. گفته‌اند و شنیده‌ایم بسیار از مروت و مردانگی پیشینیان؛ از آیین عزا و عروسی، از فرهنگ همسایه‌داری و مردمداری و بسیار چیزهای دیگر که اکنون نامشان زیر سقف آسمان آلوده شهرمان تیره و تار شده‌اند. گویی این واژگان همه مسافرانی بودند که در ایستگاه دیروز توقف کردند.

اشاره به این رسم نه بدان سبب است که تجدد را با یک چوب برانیم و از زندگی حذف کنیم، که این شدنی نیست اما از آن سو نباید سنت خویش را یکباره وا نهیم. اگر نقدی به سنت وارد است می‌توان آن را به نوعی مهربان‌تر بیان کرد یا اگر رسمی از گذشته دارای اشتباه است به جای حذف کامل آن، به تغییر در نتیجه برآییم و اما این سنت و مدرنیته داستان طولانی و بی‌پایانی است که بسیار گفته‌اند و زیاد شنیده‌ایم؛ بیایید برگردیم و دوباره سراغی از خویش بگیریم.

سامان عابری