سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مسئله حجاب و وظایف دولت اسلامی
بیتردید مدگرایی و پدیده «بدحجابی» از معضلات وناهنجاری های فرهنگی کشور در دوران حاضر است که باید بررسی و مطالعه آن را در ردیف معضلات دیگری، مانند تورم،بیکاری و اعتیاد و ... قرار دارد و برای حل آن چارهاندیشی نمود. وضعیت ناهنجار برخی اززنان ودختران امروز،به گونه ای است که فاصله کمیبا بیحجابی داردوحتی میتوان آن را نوعی بیحجابی و «کشف حجاب نوین» نامید، چنانکه در روایات نیز درباره اینگونه زنان آمده است:
نساءکاسیات عاریات...،(۱) زنانی که لباس به تن دارند ولی عریانند... .
به طورکلی ضرورت پرداختن به مقوله حجاب وپوشش،بیشتر بدان جهت است که این امر دربرخی مقاطع،صبغه فرهنگی و ملی به خود میگیرد و میتوان با عنایت به آن، نگرش فکری واعتقادی افرادو گروهها و میزان پایبندی آنان به نمادهای دینی و ملی را تعیین نمود. برطبق حدیث بیان شده شیخ صدوق با سند خود، از امام صادق(ع) نقل میکند:
اوحی الله عزوجل الی نبیّ من انبیائه قل للمؤمنین لایلبسوا لباس اعدائی و لایطعموا مطاعم اعدائی ولایسلکوا مسالک اعدائی فیکونوا اعدائی کماهم اعدائی؛(۲)
خدای عزوجل، به پیامبری از پیامبرانش وحی نمود: به مؤمنان بگو: پوشش دشمنانم را نپوشند، از خوردنیهای ایشان نخورند و راههای آنان را نپیمایند که در این صورت، همانند آنان، دشمنان من خواهند بود.
دربرخی از روایات به جای «لایسلکوا مسالک اعدائی»، «لایتشکلوا بمشاکل اعدائی» آمده است(۳) که در این صورت، میتوان از آن، زشت و نکوهیده بودن مدگرایی و همشکل شدن با دشمنان دین خدارا استفاده نمود.
امروز بر هیچ خردمندی پوشیده نیست که جبهه کفر و استکبار درنظر دارد بار دیگر از تجربه تاریخی وتلخ اندلس بر ممالک اسلامی،به خصوص جمهوری اسلامی ایران استفاده کند، آن هم با بهرهگیری از فن آوریها، تکنیکهای نو و دستگاههای پیشرفته و پیچیده تبلیغاتی. بیگمان برنامههای آنان، از بین بردن حجاب اسلامی و جایگزین ساختن مدها و الگوهای غربی است. یکی از نظریه پردازان غربی به صراحت میگوید:
برای به شکست کشاندن انقلاب وحکومت اسلامی درایران، بایدازکوتاه کردن مانتوهاشروع کنیم.(۴)
مع الاسف در سالهای اخیر،به جای آنکه به موازات رشد وگسترش این پدیده، برنامهریزیها و اقدامات علمی و همآهنگ متولیان و دستگاههای فرهنگی صورت بگیرد، سکوت، بیبرنامگی و انفعال بسیاری را از آنان شاهد بودهایم.
ممکن است برخی برای فرار از مسئولیت و توجیه بیبرنامگی خود، پوشش را امری درونی بدانند که نمیتوان به اجبار، کسی را باحجاب کرد، چنانکه ممکن است برخی نیز پرهیز از هرگونه اقدام تنبیهی و تعزیری را توصیه کنند و بگویند باید در مبارزه با این ناهنجاری، تنها به کار فرهنگی پرداخت.
به هرحال، رشد و گسترش پدیده بدحجابی از یک سو و بیبرنامگی متولیان فرهنگی از سوی دیگر موجب شده، برخی امید به اصلاح وضعیت موجود را از دست بدهند و اساساً به این جمعبندی برسند که بیشتر بانوان جامعه ما، نه تنها بدحجاب بلکه خواهان رفع الزام درباره این حکم الهی هستند؛ حال آنکه هم تساهل وتسامح مسئولان در این باب و هم جمعبندی مزبور درباره زنان ایرانی خطا و نادرست است.
اینگونه افراد، تنها بخشی از واقعیت را میبینند و به این واقعیت انکارناپذیر توجه ندارند که درصد بالایی از زنان و دختران متدین و عفیف، ترجیح میدهند برای حفظ ارزشها و باورهای دینی خود، کمتر در معابر عمومی ظاهر شوند، نیز به تجمعات بزرگ زنان محجبه در راهپیماییها، نماز عیدها و نماز جمعهها توجه ندارند و زنان بیقید خیابانی را مبنای قضاوت خود درباره همه زنان ایرانی میدانند.
به طور کلی میتوان زنان جامعه ایرانی را به لحاظ میزان التزام به پوشش، به سه دسته متمایز تقسیم کرد:
۱) بانوان متدین ومقید به حجاب؛ چنانکه گفتیم، بیشتر بانوان از شمار این دستهاند که به علت نداشتن انگیزه خودنمایی و تبرج، نمود و بروز کمتری دارند.
۲) بانوان غافل وکم توجه به احکام وموازین اسلامی؛ میتوان گفت بیشتر زنان ودخترانی که در معابر و اماکن عمومی با پوشش ناقص ظاهر میشوند کسانی هستند که از حدود و ثغور حجاب اسلامی و ارزش و اهمیت آن، آگاهی کافی ندارند یا تحت تأثیر جو قرار گرفتهاند و قبح بدحجابی را فراموش کردهاند. این گونه افراد، هیچ گونه تعمد و غرضورزی ندارند و با ارشاد و کار فرهنگی مناسب، رفتارشان را میتوان تغییر داد.
۳) زنان و دخترانی که باید آنان را تابلوهای بدحجابی و مانکنهای متحرکی دانست که با رفتارهای نامأنوس و غیرمتعارف خود، در خدمت ترویج فرهنگ بیگانه قرار دارند و دانسته یا ندانسته به احکام و ارزشهای اسلامی و ملی، دهن کجی میکنند.
بیگمان این دسته، با ویژگیهای یادشده، در اقلیت قرار دارند.
بدیهی است دستگاههای فرهنگی کشور، برای هر یک از این گروهها، به نحوی خاص باید سیاستگذاری و برنامهریزی کنند. لازم است محور سیاستگذاریها و برنامهریزیها درباره گروه نخست، «تشویق» و ترغیب باشد. برای مثال، در برخی ازمیادین شهرها،تندیس هایی در اشاره به اهمیت ومعرفی پوشش کامل اسلامی بنهند، یا صدا و سیما، با هدف فرهنگسازی، بانوان محجبه و در عین حال موفق در عرصه علمآموزی و نوآوری را الگو معرفی نماید، یا در ارزشیابی درباره مشاغل، مراعات پوشش اسلامی را نیز لحاظ کنند.
گفتنی است تشویق در لغت، به شوق آوردن، راغب کردن و آرزومند ساختن معنا میدهد.(۵) و در اصطلاح تربیتی، بهرهگیری از امور مورد علاقه شخص به منظور ترغیب نمودن او به تثبیت یا ادامه کاری است که انجام داده یا شروع به انجام آن کرده است. در اهمیت شیوه تربیتی تشویق، همین بس که بخش جالب توجهی از آیات قرآن، در پیوند با ترغیب و تشویق مردم به انجام کارهای پسندیده و پرهیز از امور ناپسند نازل شده است.
امام علی(ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر، با تاکید بر اهمیت این شیوه میفرمایند:
نباید نیکوکار و زشتکار پیش تو یکسان باشند، زیرا در این صورت، نیکوکار درباره انجام کار نیک، دلسرد و بی رغبت میشود و بدکار در ارتکاب بدی تشویق میگردد.(۶)
در بخش دیگری از این نامه،خطاب به او میفرمایند:
... پی درپی آنان راتشویق کن و کارهای مهمی را که انجام دادهاند، برشمار.
درباره اهمیت الگو و نقش آن در شکلگیری اخلاق و رفتار نیز باید گفت تأثر و پیروی انسانها از برخی افراد با ویژگیهای خاص، از امور عینی و همگانی در عرصه زندگی به شمار میآید، تاجایی که میتوان آن را از اصول مسلم و استثناناپذیر علم روانشناسی دانست. صاحبنظران این علم برآنند که فرد در دوران کودکی از والدین خود تقلید میکند، سپس با دگرگونی رشدش از معلمان، سران محافل و جمعیتهایی پیروی میکند که در آغاز نوجوانی بدانها منسوب میشود. پس از آن همگنان برتر و ممتاز خود را الگو قرار میدهد، سپس حرکات پهلوانان و کسانی را تقلید میکند که موجب شگفتی او میشوند. حتی از دیرباز، گروهی از روانشناسان به ویژه گابریل تارد،(۷) بر این اعتقاد بودهاند که اصولاً رفتار اجتماعی خُلقی، به تقلید مربوط میشود. اما یادآور میشویم که محور برنامهها درباره گروه دوم، «تبلیغ»، ارشاد، راهنمایی و اطلاعرسانی است. برای مثال، در میادین و خیابانهای شهرها، تابلوها و تصاویری با مضامین زیبا و خواندنی درباره حجاب و تبعات زیانبار بدحجابی نصب شود و مهمتر از آن، صدا و سیما، با برنامههایی جذاب و در اوقات مناسب، به بیان آموزههای دین در امر حجاب بپردازد.
ضرورت این امربدان جهت است که تحقیقات میدانی به خوبی نشان میدهد این دسته از بانوان، از موازین و احکام شرع درباره حجاب و چگونگی مواجهه با نامحرم آگاهی کافی و دقیق ندارند.
محور مناسب برنامهها درباره گروه سوم نیز در وهله نخست «تنبیه» و پس از آن ارشاد و بازپروری است.
به هرحال، روی آوردن متعادل به امرحجاب درزمان حاضر ضروری است؛ زیرا کشور ما درچند دهه اخیر، دو مقطع مهم را در اینباره پشت سرگذاشته. در یک مقطع، برخی افراطگریها، سختگیریهای بیجا و برخوردهای سلیقهای و در مقطعی دیگر، تساهل، تسامح و کوتاهی فراوان دراین زمینه بوده است. اکنون مردم ما و به خصوص متدینان، ضرورت تعادل و برنامهریزیهای منطقی و معتدل در این زمینه را به خوبی احساس و حمایت میکنند.
● لزوم مداخله دولت
برخی براین دیدگاه نادرست پافشاری میکنند که دخالت دولت در امر حجاب و مبارزه با بدحجابی،موجب عناد و جری شدن افراد و زمینهساز هرج و مرج بیشتر خواهد شد. بنابراین، لازم است دولت، وارد این عرصه نشود. غافل از آنکه اهداف اساسی برپایی حکومت دینی، حفظ مظاهر دینی و پاسداری از شعایر اسلامی بوده است.
(الذین إن مکنّاهم فی الارض أقاموا الصلاه واتوا الزکاه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر)؛(۸)
مؤمنان کسانیاند که اگر به آنان در زمین، قدرت و مکنت دادیم، نماز برپای میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند... .
اهدافی که با برنامهریزیهای متعادل و معقول، برای اکثر ملت مسلمان کاملاً دستیافتنی و مورد حمایت است.
چنان که میدانیم، برابر قوانین عربستان، رعایت پوشش کامل برای زنان این کشور الزامی است و پوشاندن دستها و صورت حتی برای دختران، پس ازدوران ابتدایی اجباری است و چنانچه زنی، در معابر این کشور، خود را به خوبی نپوشاند، مأموران موسوم به «مطوع» که وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را برعهده دارند، آن را بازخواست میکنند.(۹)
بدیهی است وقتی دولتی بدون پشتوانه مردمی به حجاب بیش از حد واجب الزام میدارد، دولتی منتخب و برخوردار از حمایت مردمی نیز به طریق اولی میتواند به حجاب در حد متعادل و معقول الزام دارد.
▪ راه کارهای دخالت دولت
برخی با قیاس مع الفارق میگویند: اگر رضاخان توانست به اجبار، چادر از سر زنان ما بگیرد، ما هم میتوانیم زنان بیحجاب را به اجبار باحجاب کنیم!
باید گفت کاری که رضاخان انجام داد، خلاف شرع، عقل و ناهمخوان با آداب و سنن ملی و در راستای اهداف استعماری و مورد مخالفت محافل و مراجع دینی بود، حال آنکه برنامهریزی همه جانبه و متعادل در مبارزه با پدیده بدحجابی، کاری معقول، مشروع، منطبق برفطرت، همآهنگ با آداب و سنن ملی و مورد حمایت مراجع معظم تقلید و اکثریت متدین جامعه است، مشروط بر آنکه مسئولان و متولیان فرهنگی کشور، با همآهنگی وانسجام وبا شهامت و شجاعت وارد میدان شوند و با بیاعتنایی کامل به فشارها و جوسازیهای دشمنان، به تکالیف الهی عمل میکنند.
گفتنی است، حساسیت و ظرافت این مسئله ایجاب میکند که دولت در مبارزه با آن، از برنامههای کوتاهمدت و درازمدت استفاده کند.
الف) برنامههای کوتاهمدت
چگونگی تدوین برنامههای کوتاه مدت، خود نیازمند مطالعه و بررسی است، ولی آنچه میتواند مورد توجه مسئولان قرار گیرد و در انتظار آثارمطلوب آن بود، امور زیر است:
۱) نظارت بر تولید، واردات و عرضه البسه مبتذل و ناهمخوان با فرهنگ اسلامی و ملی و برخوردهای باز دارنده با اشخاص حقیقی و حقوقی که در این عرصه فعالیت میکنند.
۲) وضع محدودیت هایی دراستفاده ازامکانات و خدمات دولتی برای اشخاص بدحجاب؛
۳) مع الاسف، در نتیجه سیاست تساهل و تسامح، پدیده بدحجابی به اماکن دولتی نیز سرایت کرده و ارباب رجوع، ناباورانه بازلفها و چهرههای بزککرده برخی از کارمندان زن مواجه میشوند.
هیئت دولت میتواند این مشکل را به راحتی و با صدور بخشنامهای جدید به دستگاههای تحت پوشش، مبنی بر لزوم رعایت پوشش اسلامی برای بانوان کارمند و برخورد جدی با مدیران و رئیسان متخلف حل نماید.
ب) برنامه های درازمدت
۱) ضروری است حال که بیش از یک ربع قرن از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با همکاری و همفکری حوزه علمیه و مجلس شورای اسلامی، الگویی مناسب و منطبق بر موازین دینی و ملی برای پوشش بانوان تهیه و تدوین کند و پس از تصویب این لایحه، صدا و سیما و دیگر رسانهها، به طور همآهنگ آن را برای مردم تشریح نمایند و با طی مرحله اطلاع رسانی، مقطع زمانی مناسبی مثلاً ششماه، به امر ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر زبانی اختصاص دهد و پس از این مدت، در کنار ارشاد، مرحله برخورد نیروی انتظامی با متخلفان واقدامات قضایی نیز شروع شود.
برای چگونگی اجرای مرحله ارشاد پیشنهاد میشود که ستاد یا سازمان امر به معروف و نهی از منکر در هر یک از نقاط ورودی یا خروجی اماکن و معابر پرتردد مانند بازارها، زیارتگاهها و پارکها، با متانت لازم و خلق و خوی اسلامی وجوب و اهمیت حجاب اسلامی را به عابران، گوشزد نماید؛
۲) بسیار مناسب است که نهادهای مسئول در تدوین کتب درسی دانشآموزان و دانشجویان، مطالبی مهم و مستدل در امر ضرورت حجاب در کتب دینی و اخلاقی آنان بگنجانند و آموزههای دینی در این باب را خاطر نشان سازند.
۳) چنان که بیان شد، مجلس شورای اسلامی با مطالعه کارشناسانه و سپس قانونگذاری جامع و فراگیر در این باب و پس از تصویب قوانین، با نظارت جدی بر اجرای آنها، میتواند کمک بزرگی به هدف مورد نظر نماید.
۴) رویکرد مثبت و کارشناسانه صدا و سیما به این مقوله حساس اجتماعی، آثار و برکاتی دارد که برکسی پوشیده نیست؛ زیرا به مصداق «لاینتشر الحق الا من حیث انتشر الضلال» باید بر تهاجم فرهنگی با سلاح فرهنگی مقابله کرد.
در پیوند با مسئولیت این رسانه ملی و پرمخاطب در امر حجاب، پرسشهای بسیاری مطرح است، از جمله این که تاکنون این رسانه چه تعداد فیلم و سریال در تأکید بر حجاب اسلامی ساخته است؟ آیا این سازمان، تاکنون به برگزاری میزگرد علمی درباره حجاب اقدام کرده است؟ چرا آیات حجاب و روایات فراوانی که در این باب وارد شده و فتاوای صریح مراجع دینی در این زمینه، با شیوههای هنرمندانه بیان نمیشود؟ آیا اشکال دارد گاهی به جای تبلیغ اشیای خوراکی، کالاهای مصرفی و تجملی در لابهلای فیلمهای پربیننده، آیات قرآن و سخنان بزرگان دین در امر حجاب گفته شود؟
۵) بیتردید، نقش روحانیان نیز در این باب، نقش بسیار مهمی دارند. تجربه نشان داده، از عوامل مهمی که میتواند مسئولان امر را از سکون و انفعال، به حرکت و اقدام وا دارد، تذکرات مداوم مراجع معظم، هشدارهای عالمان و ائمه جمعه و جماعات است.
افزون بر موضعگیریهای ارشادی روحانیان، نقش علمی آنان نیز در این باب، شایان توجه است. برای مثال، روحانیان با تبیین این مطلب که سن بلوغ برای دختران ازنظر اکثر قریب به اتفاق همه مراجع، نه سال است و فتاوای شاذ دیگر، در میان فحول علما و مراجع بزرگ گذشته و حال قائلی ندارد، میتوانند به ساماندهی وضعیت حجاب کمک نمایند.
در پایان یادآور میشویم که سنگینی مسئولیت نهادهای یاد شده،به هیچ وجه،نافی مسئولیت افراد نیست؛ زیرا بر اساس آموزه های اسلامی،جامعه،به منزله خانواده بزرگی است که هر یک ازاعضای آن، نسبت به دیگران، وظایف ومسئولیت هایی دارد.
چنان که در بخشی از سخنان پیامبر اسلام (ص) آمده است:
همه شمانسبت به مردم و اهل خود، نگهبان و مسئول هستید،امام و پیشوا،نسبت به مردمانی که درحوزه حکومتی او زندگی میکنند، مرد، نسبت به خانواده، زن، نسبت به شوهر، خدمتکار، نسبت به کسی که او را استخدام کرده است و ...(۱۰)
علی اکبرکلانتری
۱) نک: مالک بن انس،موطأ، ج۲، ص۹۱۳؛ جلالالدین سیوطی، تنویرالحوالک، ص۶۵۹؛ بهوتی، کشف القناع، ج۱، ص۳۳۱.
۲) من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۵۲.
۳) میرزا حسین نوری،مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۱۰؛ نیز نک: دیلمی، اعلام الدین، ص۲۹۶.
۴) روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۵/۴/۱۳۸۳.
۵) حسن عمید، فرهنگ عمید، ص۳۲۱.
۶) نهج البلاغه، نامه۵۳.
۷) (۳۴۸۱-۴۰۹۱)(Gabriel tarde) جامعهشناس فرانسوی که درباره برخی از اصول و پایههای روانشناسی در کتابش به نام «قانونهای تقلید» بحث کرده است.
۸) حج، ۴۱.
۹) علی محمدی آشنانی، شناخت عربستان، ص۴۵.
۱۰) ابن ابی الجمهور احسائی، عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۱۲۹.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست