پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
خلیج فارس, محلی برای منازعه قدرت های بزرگ
مناطق استراتژیک جهان جایگاهی خاص در معادلات جهانی و منطقهای دارند. سواحل مدیترانه، سواحل استانبول و تنگههای بسفر و داردانل، کانال سوئز و دریای شمال از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. اما در این میان خلیج هلالی شکل همیشه فارس که بیش از یک چهارم ذخایر فسیلی جهان را در خود جای داده است، اهمیتی دوچندان دارد.
خلیج فارس از طریق دریای عمان به اقیانوس هند و آبهای آزاد راه دارد. کشورهای عراق، ایران، کویت، عمان، عربستان، بحرین و امارات متحده عربی و قطر کشورهای پیرامون خلیج فارس را تشکیل میدهند.
اهمیت اقتصادی این منطقه به واسطه دارا بودن یک چهارم ذخایر فسیلی ، اهمیت فرهنگی آن به واسطه منازعات اعراب و اسرائیل و اهمیت استراژیک آن به واسطه دسترسی این منطقه به آبهای آزاد اقیانوس هند باعث شده است که این منطقه همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ واقع شود و دسترسی به این منطقه در طول تاریخ در قدرت دولتها نقش مهمی داشته است.
ایرانیان صاحبان اصلی این منطقه که بحر پارس نامیده میشد توانستند با تسلط بر این منطقه در زمان هخامنشیان امپراتوری وسیعی را بنیان نهند که تا سواحل مدیترانه امتداد داشت.
استعمارگران اولیه غرب یعنی پرتغالیها و هلندیها با آگاهی از موقعیت ویژه این منطقه سعی داشتند از این منطقه به عنوان یک منطقه استراتژیک بهرهبرداری نمایند. در زمان صفویه پرتغالیها توانستند سواحل شمال خلیج فارس و جزایر اطراف را اشغال نمایند و برای مدتها در آنجا باقی بمانند.
با وقوع انقلاب صنعتی در انگلیس و نیاز به بازارهای مصرف و نیز غارت مواد اولیه خام سرزمینهای مستعمره، انگلیسیها نیز به اهمیت این منطقه پی بردند. نیروهای انگلیسی به منظور دسترسی به هندوستان که یکی از بزرگترین مستعرات آنان به شمار میرفت، فعالیتهای خود را در سواحل خلیج فارس آغاز نمودند. انگلیسیها با تصرف خلیج فارس و مناطق پیرامون آن به نقش استراتژیک این منطقه پی بردند.
روسها از زمانهای گذشته سعی داشتند به این منطقه نفوذ نمایند، روسها سعی داشتند با نفوذ بر این منطقه و اشغال ایران از قدرت یافتن آنان جلوگیری نمایند اما در این راه انگلیسیها همیشه کارشکنی میکردند. در زمان قاجار فرانسویان به رهبری ناپلئون نیز سعی داشتند که از منطقه استراتژیک خلیج فارس استفاده نمایند اما درا ین راه موفق نشدند.
با توجه به اهمیت ویژه خلیج فارس در معادلات جهانی، آمریکائیان بعد از سقوط نظام دوقطبی کانون توجه خود را متوجه این منطقه نمودند. برای رسیدن به این منطقه و سلطه درازمدت بر خلیج فارس آمریکائیان در اولین گام عراق را در سالهای نخست دهه ۹۰ و در زمان بوش پدر مورد تهاجم قرار دادند. آمریکا در دهه ۹۰ و پس از حمله به عراق برای سلطه بر خلیج فارس قراردادهای امنیتی دوجانبه را با کشورهای عرب منطقه خلیج فارس امضا نمود.
در این راستا آمریکائیان از نقش ایران در منطقه به عنوان کشوری که بیشترین خط ساحلی را در خلیج فارس داراست اظهارنگرانی نموده و سعی داشتند ایران را به عنوان تهدیدی بر علیه جهان عرب در منطقه معرفی کنند اما اتخاذ سیاست مدارا و همکاری با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس مانع از موفقیت آمریکا در تحریک اعراب برعلیه ایران شد.
آمریکائیان بارها و بارها سعی نمودند که همکاری امارات متحده عربی در تازه نمودن ادعای این کشور در رابطه با جزایر سهگانه جبهه جدیدی ایرانی- عربی را در منطقه ایجاد نماید تا از این طریق به اهداف شوم خود در منطقه دست یابند. اقدام مجله علمی نشنال ژئوگرافیک در تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی در همین راستا انجام گرفت.
حوادث یازدهم سپتامبر و متعاقب آن رهیافت انتقادی جدیدی از سوی عربستان سعودی به عنوان یکی از موثرترین کشورهای عرب در منطقه خلیج فارس و جهان عرب بار دیگر نگاه ایالات را متوجه این منطقه نمود.
اینکه چرا این منطقه بعد از حوادث یازدهم سپتامبر کانون اصلی توجه آمریکا قرارگرفت، دلایل متعددی ذکر میشود اما با توجه به آنکه اکثر مظنونی این حادثه عرب تبار بودهاند احتمال میرود که هدف اصلی آمریکا ایجاد تغییرات اساسی در جهان عرب نباشد. آمریکا در حملات تروریستی آن هم در جهان تک قطبی (بنا به گفته مقامات کاخ سفید) آنچنان ضربهای از القاعده خورد که در جهان دوقطبی جنگ سرد همچنین ضربهای را نخورد.
برای آمریکائیان جای تعجب داشت چرا به جای شیعیان لبنان و ایران که رودرروی منافع ملی آمریکا ایستادهاند در درون جامعه اهل سنت و از دل اعراب مصر و عربستان سعودی منافع ایالات متحده تهدید شود. بعد از حوادث یازدهم سپتامبر آمریکا برای رسیدن به دو هدف نیروی دریایی وسیعی به کار برد:
الف) نمایش قدرت به منظور ترغیب کشورهای منطقه به پذیرفتن تحولات سیاسی
ب) تامین ظرفیتی که بتواند در هنگام بروز جنگ نظامی علیه سیاست آمریکا در منطقه از عهده این جنگ نظامی برآید.
با توجه به نقش آینده قدرتهای بزرگ در خلیج فارس این منطقه همچنان به عنوان یک منطقه استراتژیک در جهان باقی خواهد ماند دلایل زیر در اهمیت این منطقه نقش عمدهای دارند.
الف) اقتصادی:
به لحاظ اقتصادی خلیج فارس ترانزیت محمولههای نفتی است و در کشورهای پیرامون خلیج فارس هر کدام در زمره بزرگترین صادر کنندگان نفت جهان قرار دارند. ایران، عراق، عربستان سعودی و شیخ نشینهای ساحل خلیج فارس هر کدام از بزرگترینهای قدرتهای نفتی هستند.
ب) استراتژیکی و نظامی:
نقش این منطقه با توجه به پیشینه آن جایگاهی خاص در معادلات منطقهای دارد. تنازع و جنگ میان کشورهای منطقه و برعکس همگرایی و تامین امنیت مشترک توسط کشورهای منطقه هر کدام نتایج متفاوتی را به بار خواهد آورد.
ج) امنیتی:
این منطقه امنیت نفتی کشورهایی را که بر آن مسلط باشند، تامین خواهد نمود. با توجه به دلایل امنیتی ایالات متحده به منظور تامین امنیت خلیج فارس پیمان نظامی دوجانبه با کشورهای حاشیه منهای ایران منعقد نمود. با توجه به همین اهمیت ویژه کشورهای منطقه به منظور تامین آن بایستی از دستهبندیهای سیاسی جلوگیری نموده و خلیج فارس به عنوان یک منطقه حیاتی مکانی باشد برای تامین منافع مشترک کشورهای ساحلی.
با توجه به دلایل فوق خلیج فارس مکانی خواهد بود برای منازعه قدرتهای بزرگ و در دنیایی که همگراییهای منطقهای روز به روز گسترش مییابد کشورهای منطقه باید با اتخاذ یک رویکرد مسالمتآمیز بتوانند از دستهبندیهای سیاسی جلوگیری نمایند. ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشور قدرتمند میتوانند به عنوان بازرسی اجرایی همگرایی منطقهای در خلیج فارس ایفای نقش نمایند اگر این دو کشور بتوانند کشورهای منطقه رامتقاعد نمایند که همگرایی منطقهای در خلیج فارس برقرار شود میتوان به دو نتیجه کلی رسید.
۱)کاهش نقش قدرتهای فرامنطقهای در خلیج فارس
۲) افزایش قدرت کشورهای ساحل بویژه عربستان وایران که این امر احتمال همکاری منطقهای را افزایش میدهد.
در پایان باید گفت هرگونه ارائه طرح امنیتی از سوی قدرتهای فرامنطقهای حاصلی جز کاهش قدرت کشورهای پیرامون خلیج فارس و افزایش قدرتهای غربی بویژه انگلیس و آمریکا نخواهد داشت. جمهوری اسلامی به عنوان بزرگترین کشور مسلمان منطقه با اتخاذ یک سیاست عاقلانه از همگرایی منطقهای استقبال نموده است و از دسته بندیهای سیاسی جلوگیری نموده است. حال آیا دیگر کشورهای پیرامون، سیاست جمهوری اسلامی ایران را دنبال خواهند نمود؟این امر به درک دولتمردان عربی از همگرایی منطقهای و نتایج آن بستگی دارد.
هادی محمدیفر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست