یکشنبه, ۱۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 2 June, 2024
مجله ویستا

۱۷ اکتبر ۶۷۵ ـ تصرف «انشان» و طلوع دودمان هخامنشیان - اشاره دیگری به اندیشه های کوروش


طبق نوشته های هرودوت و سایر مورخانی که در زمینه تاریخ ایران باستان تحقیق کرده اند و کشفیات باستانشناسان، هخامنش از بزرگان پارس در نخستین ماه پاییز (اکتبر) سال ۶۷۵ پیش از میلاد …

طبق نوشته های هرودوت و سایر مورخانی که در زمینه تاریخ ایران باستان تحقیق کرده اند و کشفیات باستانشناسان، هخامنش از بزرگان پارس در نخستین ماه پاییز (اکتبر) سال ۶۷۵ پیش از میلاد شهر «انشان ‏Anshan» واقع در ۴۶ کیلومتری شمال شیراز امروز را تصرف کرد که طلوع دودمان هخامنشیان است. شهر «انشان» یکی از دو پایتخت ایلام بود. پایتخت دیگر ایلام؛ شهر شوش بود. با این فتح، نطفه امپراتوری ایران گذاشته شد که هفت دهه بعد، کوروش دوم (کوروش بزرگ) با تصرف بابل آن را تکمیل و در اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد در همین شهر آن را اعلام داشت که شرح آن در استوانه کوروش آمده است. این استوانه سفالی که در موزه بریتانیا نگهداری می شود در سال ۱۸۷۹ در کشفیات باستان شناسی بابل به دست آمد. همین استوانه نخستین منشور ملل و اعلامیه حقوق انسان شناخته شده که سندی ارجمند و از افتخارات بشر است. در این استوانه، کوروش از یک حکومت جهانی مرکب از ملل متحد، مستقل و متساوی الحقوق نام برده و تاکید بر رعایت حقوق و آزادی های انسانی و حکومت کردن با رضایت ملت (دمکراسی) و حفظ جان و مال و حیثیت افراد و ساخت دنیایی به دور از ترس، ارعاب، و بی قانونی یاد کرده است.

پس از هخامنش، به ترتیب تیسپسTeispes، کوروش اول، آریارامنسAriaramnes و کامبیز اول بر پارس به پایتختی انشان حکومت کرده بودند. کوروش دوم (بزرگ) نوه پادشاه وقت ماد بود. پدر کوروش با هدف متحد ساختن دو طایفه ایرانی ماد و پارس با «ماندانا» دختر پادشاه ماد که مادر او نیز دختر پادشاه لیدی (آناتولی) بود ازدواج کرده بود. بنابراین کوروش خود را وارث حکومت همه ایران زمین می دانست و کشور را یکپارچه کرد و زیر نظر یک دولت مرکزی قرار داد. وی به اخلاقیات و شئون انسانی توجه خاص داشت و جنگ او با قوم ماساگتائه در منطقه «فرارود»عمدتا به این دلیل بود که این قوم حرمت ازدواج را رعایت نمی کرد و معاشرت زن و مرد و سکس علنی (همبستر شدن در حضور دیگران) را عیب نمی دانستند، و چون از استپ های شمالی تر به منطقه تاجیکستان امروز نزدیک شدند، کوروش واهمه کرد که اسلوب زندگانی و روش معاشرت های آنان به ایران زمین وارد شود که به جنگشان شتافت که در سال ۵۲۹ پیش از میلاد جان باخت و جسد او را همان طور که وصیت کرده بود به زادگاهش بازگردانیدند و در پاسارگاد دفن کردند و قبر او در طول ۲۵ قرن از گزند زمانه مصون مانده و به ما رسیده است و اینک رسالت محافظت از آن بر عهده ما (همه ایرانی تبارها) است.