جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
عاشقانه در خانه شیخ بهایی
«خرافاتی نیستم، اما وقتی به گذشته و سرنوشتی که برایمان رقم خورد فکر میکنم، احساس میکنم در ورای همه آن رخدادها، یک نیرو و یک اراده والا نهفته بود. چه شد که این خانه، آن همه حوادث ویرانگر را از سرگذراند و تاب آورد؟ فکرش را بکن، چهار صد سال! کم نیست.»
«وقتی صدام، موشکاندازی را شروع کرد، این محله زیر و زبر شد، خانهها ویران شدند، ستونهای مسجدجامع فروافتادند، طاقهای بازار سلجوقی از هم شکافتند، اما این خانه فقط شیشههایش شکست! اصلا چه کسی ما تهرانیزادهها را از آپارتمانمان در مونیخ به اصفهان کشاند و در خانه شیخ جا داد؟»
اینها را خانم جلالی میگوید؛ کنار همسرش و رو به پنجرهای که در نگاه او زیباترین پنجره دنیاست. در قاب این پنجره هیچ نیست جز گنبد مسجدجامع و منارههایش.
شیخ بهایی این گنبد را هر روز میدیده، گنبد نیز شیخ را بسیار دیده، هم او را، هم میرداماد را، هم میرفندرسکی را، هم ملاصدرا را...آه، خدای من! امروز بر دری کوبیدم که کوبهاش سردی آهن را به گرمای دستان صدرالمتألهین سپرده.
تلفن زنگ میزند و دقایقی به حرفهای مادرانه میگذرد.... «دختر بزرگم بود، هر روز از آلمان زنگ میزند که حال من و آقا را بپرسد. از وقتی آقا چشمش را عمل کرده، خیلی دلواپس است. آن دو تای دیگر هم همینطور. هر سهتایشان مقیم آلمان هستند، هر سه تا شوهر آلمانی دارند و هر کدامشان دو پسر! تقدیر را میبینی؟ به خاطر همین دختر بزرگم که با شوهرش مستندهای فرهنگی میسازد، گاه و بیگاه به اصفهان میآمدیم و همین شد که این خانه را خریدیم.... آقا! امروز خیلی ساکتی، شما هم یک چیزی بگو.»
عبدالعظیم جلالی فراهانی بیش از آنکه با زبانش سخن بگوید با چشمان نافذ و ژرفای نگاهش حرف میزند. ۱۴ سال پیش که این خانه را خرید، نه فقط اندوخته سالیان عمر را، که از پس سالها تدریس در دانشگاه بدست آورده بود به پایش ریخت، بلکه هر چه رمق به تن داشت، صرف تعمیرش کرد. آن هنگام ۶۷ ساله بود، اما گویی عشق به شیخ و خانهاش، نیروی جوانی را در وجودش زنده کرده بود.
«کارگرها به این راحتی کار نمیکردند. حق هم داشتند، این خانه، مخروبه تمام بود. زیرزمینش تا سقف پر از خاک شده بود، فرغون فرغون خاک پر میکردند و میبردند سر کوچه که با ماشین ببرند. یک در و پنجره سالم نمانده بود. این گچبریها مثل تاریکی شب سیاه بود. اگر خودم آستین بالا نمیزدم و سرشان نمیایستادم و شب و روز کار نمیکردم، کار تمام نمیشد.»
و براستی این شیخ که بود که باید این همه عشق به پای خانهاش ریخت؟ این شیخ نیز مثل آقا و خانم جلالی از دوردست آمده بود. در بعلبک لبنان به دنیا آمد، اما در ایران پرورش یافت. خانوادهاش از سرشناسان شیعیان لبنان بودند و چون با بیمهری حکومت سنیمذهب عثمانی روبرو شدند به امید آزادی در قلمرو دولت شیعهمذهب صفوی به ایران کوچیدند و خیلی زود به دربار صفوی نزدیک شدند.
شیخ بهایی، کودکی و جوانی را در قزوین سپری کرد و چون شاهعباس بزرگ پایتخت را از قزوین به اصفهان برد، به این شهر آمد و در مقام مشاور شاه، شهرسازی اصفهان و تقسیم آب زایندهرود را پیریخت. در واقع، آنچه اصفهان را در مقام نصف جهان نشاند، قدرت و ثروت شاه و نبوغ شیخ بود. در زمان خود، کشکولی از علوم گوناگون بود، چندانکه در فلسفه، فقه، کلام، تفسیر قرآن، شعر و ادب، نجوم، ریاضیات و معماری تبحر فراوان داشت، اما خلقیاتش با محیط پرطمطراق و آکنده از دسیسه دربار صفوی جور در نمیآمد، بدین سبب یکچند مناصب دولتی از جمله شیخالاسلامی دربار را وانهاد و در لباس درویشان در مصر و حجاز و عراق و شام و سیلان به گردش درآمد. آن گاه به ایران بازآمد، این بار نه در قامت دیوانسالاری سیاستپیشه یا مهندسی پرجنبوجوش که در کسوت عارفی درویشمسلک. واپسین سالهای عمرش آغشته به عطر عرفان بود و بس و این عرفان بعدها در پندار و کردار شاگردانش جلوهگر شد، شاگردانی که سرآمدشان صدرالمتألهین شیرازی، تأثیرگذارترین فیلسوف چند سده اخیر ایران است. مرگ شیخ به سال ۱۰۳۱ ه.ق در اصفهان رخ داد و چون تولدش را در ۹۵۳ نوشتهاند، هنگام مرگ ۷۸ ساله بود. پیکر او را در میدان نقشجهان با شکوه تمام تشییع کردند و آن گونه که اسکندربیک منشی، مورخ رسمی شاهعباس نوشته، ازدحام «وضیع و شریف» از پی جنازه او جای سوزنانداختن در آن میدان فراخ باقی نگذارده بود.
پیکرش را طبق وصیتش به مشهد بردند و کنار بارگاه امام هشتم، در جایی که اکنون رواق شیخ بهایی خوانده میشود به خاک سپردند.
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست