دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
زن, اشتغال و فرهنگ
توجه به نقش زنان در تشكیل خانواده و تربیت فرزندان و تفاوت نگرش در این زمینه، مسئله اشتغال زنان را تحتتأثیر قرار داده است. نویسنده سعی كرده است تا با توجه به جایگاه زن مسلمان ایرانی و سیاستگذاریهای دولت جمهوری اسلامی ایران، بررسی باورهای دینی و توجه به قوانین حقوقی ناظر بر امور خانواده، به برخی از معضلات توجه كرده، آراء متفاوت در این زمینه را بیان و نقد كند.
در بررسی باورهای دینی و باورهای فرهنگی، به نمونههایی از قرآن كریم و سنت نبوی، مراجعه شده است تا معلوم شود هر نوع سیاستگذاری در خصوص زنان، حقوق و وظایف آنان و به ویژه مسئله اشتغال، مبتنی بر نوع نگرش نسبت به زن است. اساسا این بحث در گرو نگرش به انسان و جایگاه او در نظام هستی است. بررسی موانع فرهنگی اشتغال زنان و پیشنهادهایی برای رفع آن، هدف اساسی مقاله میباشد.
«اشتغال» در لغت، به معنای به كاری پرداختن و به كاری سرگرم بودن است؛ همچنین توجه قلبی به كسی یا كاری را گویند.
زنده دلا مرده ندانی كه كیست
آنكه ندارد به خدا اشتغال.(۲)
اما در طول تاریخ و به مقتضای تغییراتی كه نقشهای متفاوت جنسیتی و اجتماعی ایفا كردهاند، «اشتغال» معانی خاصی یافته است؛ گاه به عنوان معضلی برای جوانان جویای كار، و گاه به عنوان حق هر یك از آحاد جامعه، اعم از زن و مرد، و زمانی با تعبیر «اشتغال اتباع بیگانه و شرایط آن» مورد بحث و نظر واقع شده است. اشتغال در این معنا، با اصول و ضوابط علمی قابل بررسی و كنكاش است، دیگر صرف سرگرمی و وقتگذرانی نمیباشد. در این رابطه، نقش دولتها و وظایف قانونگذاران در ایجاد زمینههای اشتغال مطرح میشود. بنا بر سیاستهای كلی حاكم بر هر جامعه، ضوابط اصلی اشتغال تعیین و تثبیت میشوند و نهادهای قانونگذاری و اجرایی به تحكیم آن همّت میگمارند.
به دلیل آنكه در تاریخ جوامع انسانی، همواره شاهد تشكیل نهاد خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی بودهایم و با توجه به جایگاه خاص خانواده در میان ملل و نحل گوناگون، تفاوتهای شغلی میان زن و مرد همواره وجود داشتهاند. بنا بر مطالعات تاریخی انجام شده در دورانهای گوناگون و به مقتضای نیازهای اجتماعی ـ اقتصادی هر دوره، انبیا و اولیای دینی یا متفكران و صاحبنظران فلسفی ـ اجتماعی و یا متكلّمان و صاحبان مناصب مذهبی، هر یك به نوعی به تفكیك میان وظایف زن و مرد و در نتیجه، تفاوت در اشتغالات پرداختهاند. اینان اولویت تولیت اموری را به زنان و اولویت اشتغال به اموری دیگر را خاص مردان دانسته و مبنای تقسیمبندی خویش را «طبیعت» خواندهاند.(۳)
با بروز تغییرات در مبانی اجتماعی جوامع و حاكمیت دولتها و تبیین و تثبیت قوانین، اشتغال نیز همچون دیگر مسائل، شكل خاص خود را پیدا كرده، به ندرت، به مشاغل خانگی اطلاق گردیده است. در این دوران، زنان نیز همچون مردان پای به عرصه جامعه نهاده، خواسته یا ناخواسته به جرگه جویندگان كار درآمده و به مرور زمان، خواستار استقلال شغلی و داشتن فرصتهای شغلی متناسب با شئونات خود و یا حتی فرصتهای برابر با مردان شدهاند. رقابت در كسب موقعیتهای شغلی ممتاز در میان مردان و زنان روز به روز بیشتر شده، زنان كوشیدهاند تا با نشان دادن استعدادها و تواناییهای خود در عرصههای كاری، عقبماندگیهای قرنهای گذشته را جبران نمایند و با سرعت و دقت، در راه كسب امتیازات اجتماعی و از آن جمله، اشتغال پیشتاز گردند. در این راه، موانع متعددی بر سر راه آنها دیده میشدند: اقتضائات طبیعی، دلبستگیهای خانوادگی، تعصّبات فرهنگی یا دینی، پیشینههای تاریخی، ادبیات ملّی، و هزاران مشكل دیگر از این قبیل.
گروهی از زنان خود به این موانع اذعان داشته، خواهان شركت در این رقابت شغلی نشده و آسایش و آرامش خود و خانواده خود را در صرف نظر نمودن از موقعیت پیشآمده دانستهاند. اما گروهی دیگر شتابان و مشتاق در پی كسب فرصت و بهرهبرداری مناسب از زمان برآمده، در این ستیز نابرابر، علیرغم وجود همه موانع، پیش رفته و بهای شركت در اشتغال فعّال خویش را پرداختهاند. بدینروی، برخی از آنان از نعمت داشتن خانوادهای گرم و صمیمی محروم گشته و برخی دیگر نعمت سلامت و توان جسمی خویش را در گرو این مبارزه قرار دادهاند. بعضی به تمام باورها، سنّتها و عادات پشت پا زده و درصدد ایجاد جامعهای دیگر با باورها و سنّتهای جدید برآمدهاند و بعضی دیگر در ضمن پایبندی به اعتقادات و باورها، به طرّاحی نظامی نوین در راه تحقق خواستههایشان برخاستهاند. دستهای در مقابل جنس مخالف خود ـ یعنی مردان ـ ایستاده و جنبشهای طرفداری از حقوق زنان را پایهگذاری نمودهاند و دستهای دیگر مردان را نه مقابل، كه مكمّل خویش خوانده و كوشیدهاند تا ضمن كسب حقوق شرعی و قانونی خود، به حقوق جنس مخالف احترام بگذارند و در عین استفاده از تواناییها و تجربیات مردان، استقلال خود را نیز در عرصه اشتغال حفظ نمایند. در حالیكه عدهای از زنان هرگونه سازش را به معنای عدول از ارزشهای مورد درخواست زنان میپنداشتهاند، عدهای دیگر پافشاری بر تفاوتها را نوعی اعتراف به «تفاوت» دانسته، خواهان آن شدهاند كه در رقابتی سالم و بدون هیچگونه پیشداوری و جانبداری جنسیتی، امتیازات و تواناییهای زنان به اثبات برسند. اینان چنین پیشرفتی را با طبیعت سازگارتر یافتهاند، هرچند راه وصول به اهداف مورد نظر دورتر باشد. در مقابل، عدهای دیگر خواستار كسب امتیازات ویژه و مباحث اختصاصی گشتهاند. دلیل این گروه آن است كه به منظور جبران استضعاف تاریخی و اجحاف به حقوق طبیعی و قانونی زنان در گذشته، باید مسائل مربوط به زنان و از جمله اشتغال بانوان، با اهتمام و توجه بیشتری از سوی متولّیان امور پیگیری شوند، تا پس از احراز موقعیتهای مساوی میان مردان و زنان، مسائل روند طبیعی خود را بپیمایند.(۴)
جنجال استیفای كامل حقوق زنان در همه جوامع، كم و بیش دیده میشود و ـ چنانكه پیش از این آمد ـ متولّیان دولتی بنا بر باورهای فرهنگی، ملّی و دینی حاكم بر جوامع، هر یك راه حلی را برای رفع این معضل برگزیدهاند.(۵) در جمهوری اسلامی ایران، پس از وقوع انقلاب سیاسی در كشور و تغییر ارزشها، با توجه به مبانی دین مقدّس اسلام و اهتمام ویژه رهبر كبیر انقلاب، حضرت امام خمینی رحمهالله ، به مسائل و جایگاه زنان، تمهیداتی در جهت احقاق حقوق زنان در نظر گرفته شدند. در این زمینه، تأسیس برخی از نهادهای قانونی و تشكّلات دولتی و غیردولتی قابل ملاحظه است.(۶)
به دلیل سیاستهای كلی نظام جمهوری اسلامی در جهت تثبیت نظام خانواده، مبحث «اشتغال زنان» سیاستی ویژه مییابد. بر این اساس، دولت باید تمهیداتی ایجاد نماید تا ضمن حفظ كیان خانواده و نقش زن به عنوان محور آن، زنان به حقوق قانونی و طبیعی خود دست یابند، استعدادهای آنان شكوفا شوند، تواناییهایشان به منصّه ظهور برسند و از زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی در ایجاد جامعه مدنی مورد نظر اسلام به نحو مطلوب استفاده شود. در این صورت است كه زنان قادر خواهند بود تا با اصالت دادن به سنگر «خانه» در «اجتماع» نیز به نحو شایسته، ضمن رعایت حدود الهی، به وظایف قانونی و اجتماعی خود عمل كنند و با احساس استیفای حقوق انسانی و شرعی خود، به رضایت خاطر برسند و در سایه این اطمینان و آرامش، مهبط قرار و قوام خانواده گردند.(۷) از اینرو، بررسی باورهای دینی، زمینههای فرهنگی و پیشینههای تاریخی ایرانیان مسلمان لازم مینماید، تا بر اساس آن، مشكل اشتغال زنان حل گردد.
● باورهای دینی
برای بررسی باورهای دینی، مراجعه به «قرآن كریم» به عنوان مهمترین منبع شناخت احكام اسلامی لازم است. این احكام گاه در خلال مباحث فقهی و قانونی مطرح میگردند و گاه در ضمن امثال و قصص در آیات الهی دیده میشوند. از دیدگاه مسلمانان، قرآن تأمینكننده همه نیازهای انسان در اعصار گوناگون بوده، به اجمال، پاسخگوی همه مسائل طبیعی میباشد. تفصیل این اجمال بر عهده پیامبر و پس از او اولیای دین میباشد. از اینرو، مراجعه به «سنّت» رسولاللّه صلیاللهعلیهوآله و به اعتقاد شیعه، سنّت اهل بیت و ائمّه دین علیهمالسلام از منابع استنباط احكام الهی است. همچنین بر اساس مضامین دینی، «عقل» سلیم انسانی از جایگاه ویژهای در منظر اسلام برخوردار بوده، داوریهای عقلی مورد پذیرش و اذعان واقع شدهاند. «اجماع» نظر علمای دین و فقهای مذهب یكی دیگر از راههای وصول به مطلب در هنگام طرح اختلافات است.
در قرآن كریم، به تصریح، به حق اشتغال زنان پرداخته شده، استقلال آنان در احراز منافع مالی و اكتساب فضایل انسانی مورد تأكید واقع شده است؛ «لِلرّجالِ نَصیبٌ مِمّا اكتسبوا و لِلنساءِ نصیبٌ مِمّا اكتسبنَ.» (نساء: ۳۲)(۸)
در ضمن اشارات قرآنی نیز به نمونههایی از اشتغالات زنان برخورد میكنیم كه با توجه به نوع بیانات قرآنی در استنباط مطلب، كافی و وافی مینمایند. هدف قرآن از ذكر قصص و الگوها، معرفی شخصیتهاست و نه اشخاص و از اینرو، به معرفی الگوهای مناسب برای پیروی، و یا شخصیتهای منفی برای پرهیز از نوع رفتارشان میپردازد.
برای نمونه، آیات قرآنی به اشتغال دختران حضرت شعیب پیامبر علیهالسلام در نگهداری از گوسفندان اشاره مینماید كه در آن زمان ـ بنا به بیان قرآنی ـ از مشاغل مردان محسوب میشد و از اینرو، آنان سعی مینمودند كه از اختلاط با همكاران مرد خویش پرهیز كنند و گوسفندان خود را پس از آنها آب دهند تا در ضمن رعایت تقوای الهی، به وظیفه خود عمل نموده باشند.(۹)
نمونه قرآنی دیگر ملكه سبا، بلقیس، میباشد كه رهبری و زعامت ملتی را بر عهده داشت و با هشیاری و عدالت، به خوبی از عهده اداره امور دنیوی و اخروی آنها برمیآمد و در پی فراهم ساختن موجبات سعادت آنها بود، در عین آنكه با ایمان آوردن به حضرت سلیمان علیهالسلام ، پیامبر الهی، خود به سعادت نایل گردید.(۱۰)
در سنّت نبوی نیز به اشتغالات زنان آن روزگار و تأیید آن توسط پیامبر اشاره شده كه در كتابهای تاریخی ثبت و ضبط گردیدهاند. مراجعه اجمالی به منابع تاریخی در اثبات مطلب كفایت مینماید.(۱۱) البته ـ همانگونه كه پیش از این آمد ـ همواره تفاوتهایی میان نوع اشتغالات زنان و مردان بوده كه مبنای آنها طبیعت است. از اینرو، در عین اشتراك زن و مرد در بسیاری از حقوق، همچون حق حیات، حق تحصیل، حق اشتغال، حق اختبار و انتخاب، از نظر اسلام، تفاوتهایی میان حقوق و وظایف زن و مرد دیده میشوند. این تفاوتها به معنای تبعیض نمیباشند، بلكه تساوی رعایت شده است، هرچند تشابه در كار نباشد؛ زیرا «تساوی» به معنای رعایت نسبتهاست و نه به معنای تشابه كارها. اما اینكه آیا در اسلام به طور كلی، ممنوعیتی برای اشتغال زنان مطرح بوده یا خیر، از مباحثی است كه امروزه مورد توجه مخالفان و مدافعان واقع شده است.
در اسلام، بر اساس وظیفه زن به عنوان مادر و همسر و نقش زیستی و عاطفی او در طبیعت، امتیازات و حقوقی قرار داده شده است. در مقابل آن نیز محدودیتها یا به تعبیر دیگر، تخفیفهایی نیز برای او در نظر گرفته شدهاند. برخی اینگونه امور را اجحافی در حق زنان دانستهاند و در مقابل، گروهی دیگر این مسائل را مطابق شئونات زنان و در نتیجه، موجب ترفیع مقام و آسایش زن خواندهاند. اما سؤال این است كه بر فرض پذیرش این احكام از سوی قشر زنان، اینها به عنوان رفع تكلیف و «تخفیف» در وظایف زنان هستند، و یا به معنای «ممنوعیت» و عدم جواز ورود زنان در اینگونه فعالیتها؟(۱۲)
برای مثال، از نظر برخی فقها، اموری همچون حكومت، قضاوت، مجاهدت در میادین جنگ و مرجعیت، مختصّ مردان شمرده شدهاند. شرط ذكوریت برای مرجعیت،(۱۳) رهبری،(۱۴) ریاست جمهوری،(۱۵) و حتی امامت جماعت،(۱۶) از این جملهاند. مبنای این احكام چنین تبیین شده است: اینگونه مسئولیتها از امور اجرایی بوده و در نتیجه، دارای برخوردهای بسیار و پذیرش بار سنگینی از وظایفاند و از اینرو، وجوب آن از زنان برداشته شده تا زنان فارغ از این مسائل، به انجام وظایف اصلی خویش بپردازند. بدینروی، زنان هرچند مرجع نمیباشند، اما میتوانند مرجعپرور باشند.(۱۷) زنان اگرچه حاكم نیستند، اما به تعبیر معروف، «با همان دستی كه گهواره را میگردانند، جهان را نیز میچرخانند»؛ زیرا مردان حاكم، پرورشیافته دامان مادران خویش و تحت تأثیر همسران، خواهران، دختران و دیگر زنان مؤثر بر خود میباشند. پس میتوان گفت: «زنان همواره سیاستمداران پشت پرده بودهاند.» همچنین چون قضاوت امری قاطع است و این با احساسات لطیف زنان متعارض میباشد، بار قضاوت از دوش آنها برداشته شده است، اما آنها میتوانند به عنوان مشاور و در مراحل پیش از صدور حكم شركت داشته باشند، از تواناییهای حقوقی خود بهره ببرند و در حل اختلافات، بخصوص اختلافات خانوادگی، خدمت كنند.(۱۸) عدم حضور زنان در جبهههای جنگ نیز به منظور حفظ كیان زنان در نظر گرفته شده است،(۱۹) آن هم در جهاد تهاجمی؛ یعنی آنجا كه سپاه اسلام برای فتح سرزمینی بر آن وارد میشود. اما جهاد دفاعی بر همه آحاد مسلمانان واجب است و تفاوتی میان زن و مرد در آن دیده نمیشود. تاریخ اسلام شاهد حضور زنان در برخی جهادها بوده است، اما بیشتر به عنوان پرستار و امدادگر یا سخنران، ولی گاهی در بعضی از شرایط ویژه، زن به عنوان رزمنده نیز در جنگ حضور داشته است.
فرشته ندری ابیانه(۱)
۱. دكترای عرفان اسلامی و عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا.
۲. علی اكبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، زیر نظر دكتر محمّد معین، مؤسسه دهخدا، ۱۳۳۸، ص ۲۶۳۳.
۳. ر. ك: مرتضی مطهّری، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا، ۱۳۷۵، ص ۲۲ و ص ۴۱۶: «و به خاطر همین اختلافی كه در زن و مرد هست، اسلام در وظایف و تكالیف عمومی و اجتماعی، كه قوامش با یكی از این دو چیز ـ یعنی تعقّل و احساس ـ است، بین زن و مرد فرق گذاشته. آنچه ارتباطش به تعقّل بیشتر از احساس است (از قبیل ولایت و قضا و جنگ) را مختص به مردان كرده، و آنچه از وظایف كه ارتباطش بیشتر با احساس است تا تعقّل، مختص به زنان كرده؛ مانند پرورش اولاد و تربیت او و تدبیر منزل و امثال آن. آنگاه مشقّت بیشتر وظایف مرد را از این راه جبران كرده كه سهم ارث او را دو برابر سهم ارث زن قرار داده. (معنای این در حقیقت آن است كه نخست سهم ارث هر دو را مساوی قرار داده باشد، بعدا ثلث سهم زن را به مرد داده باشد. در مقابل نفقهای كه مرد به زن میدهد، برای او در همه حالات، ارفاق لازم دانسته است.)»
۴. ر. ك: مركز امور مشاركت زنان، نگرشی بر تحلیل جنسیتی در ایران، مركز امور مشاركت زنان دفتر ریاست جمهوری، ۱۳۸۰، مقدّمه، ص نه و ده و ص ۴: میتوانیم دهه سوم را دهه نگرش جنسیتی در برنامهریزی با دیدی تحقیقاتی ـ مطالعاتی بدانیم. (خانم زهرا شجاعی)
۵. ر. ك: سیدمحمد هاشمی، «حقوق كار و اشتغال»، مجله فرزانه، ش ۸، دوره سوم (زمستان ۱۳۷۵).
۶. ر. ك: تبیان، دفتر ۸، جایگاه زن در اندیشه امام خمینی، ۱۳۷۴.
۷. حسینعلی تركمانی، خانواده؛ مهبط قرار و قوام، بنیاد اندیشه اسلامی، ۱۳۶۷.
۸. مردان را از درآمدشان سهمی است. برای زنان نیز از درآمدشان سهمی است.
۹. قصص: ۲۳ و ۲۴.
۱۰. نمل: ۲۳ ـ ۳۴.
۱۱. ام عطیّه در كتابهای تاریخی و رجالی، با صفت شغلی خود، یعنی «خافظه»، كه به معنای زن آرایشگر است، معرفی شده. ابن اثیر در كتاب اسدالغابه آورده است: سه زن با كنیه «ام عطیّه» بودهاند. وی بدون اینكه از نام و خصوصیات آنان سخنی به میان آورد، همه آنان را از زنان صحابی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دانسته است. اضافه بر این، از روایت به دست میآوریم كه امّ عطیّه خواهر امّ حبیبه خافظه میباشد. امام صادق علیهالسلام هم فرمود: امّ حبیبه خافظه، خواهری داشت كه نام او امّ عطیه بود و حرفهاش همچون امّ حبیبه آرایشگری بود. وقتی امّ حبیبه نزد خواهر خود آمد و مطلبی را كه رسول خدا درباره شغل آرایشگری و درآمد آن بیان داشته بود، برای وی تعریف كرد، امّ عطیّه به حضور رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شتافت و مطلبی را كه از خواهر خود شنیده بود، بازگو كرد. آنگاه پیامبر صلیاللهعلیهوآله ضمن تأیید سخن خود و امّ حبیبه درباره مجاز بودن شغل آرایشگری با شرایطی كه در شرح زندگی امّ حبیبه بیان شد، امّ عطیه را نزدیك خویش فراخواند و در یك توصیه اخلاقی و بهداشتی سفارش كرد: «هرگاه بانوان را آرایش و اصلاح میكنید، صورت افراد را با پارچه نشویید و خشك نكنید؛ زیرا پارچه آب صورت را میخورد، و پوست صورت را خشك میكند!»
زینب عطر فروش، كه با لقب «حولا» یا «خوله» مطرح میشود، از كسانی است كه، علاّمه برقی، مامقانی و محلاتی وی را از بانوان راوی حدیث از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شمردهاند. ابن حجر عسقلانی، طبرسی و كلینی هم از او حدیث روایت كردهاند. در شرح زندگی زینب مینویسند: روزی زینب، كه در مدینه حرفه عطر فروشی داشت، به خانه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آمد و نزد همسران آن حضرت نشست. همینكه پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد خانه شد، او را مخاطب قرار داد و فرمود: هر وقت تو نزد ما میآیی، همه خانه ما بوی عطر میگیرد و خوشبو میشود! زینب پاسخ داد: ای رسول خدا! اتاقها از بوی خوش شما، خوشبوتر از این عطرها میباشند. آنگاه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله او را موعظه كرد و فرمودند: هرگاه عطر میفروشی، جنس سالم با قیمت مناسب تحویل مردم بده و هرگز در جنس خود تقلّب مكن؛ زیرا معامله سالم پاكتر است، و سبب خیر و بركت مال و درآمد میگردد. سپس زینب گفت: ای رسول خدا! اكنون من برای فروختن عطر نیامدهام، بلكه آمدهام درباره عظمت خداوند از شما پرس و جو كنم. آنگاه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: خداوند بسیار بزرگتر از آن است كه به توصیف درآید. در حدیث دیگری كه درباره حقوق متقابل زن و شوهر وارد شده، درباره زینب عطر فروش، كه گاهی نام وی در برخی متون «حولا» آمده است، میخوانیم: حولا به خانه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وارد شد و در اعتراض به شوهر خود، با عایشه اینگونه سخن گفت: من هر شب خود را خوشبو میكنم و زینت میدهم، و نزد شوهرم میروم، اما او ناراحت میشود و روی خود را از من میگرداند، تكلیف من چیست؟! عایشه گفت: عجله نكن و آرام بگیر، الآن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میآید، مطلب را با آن حضرت در میان بگذار. وقتی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وارد شد، فرمود: من بوی عطر حولا را میشنوم، آیا او اینجا آمده و شما هم از وی عطر خریدهاید؟ عایشه گفت: ای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ! ما عطری نخریدهایم، بلكه حولا اینجا آمده و از شوهر خود شكایت دارد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله حولا را مخاطب قرار داد و فرمود: چه شده است؟ حولا مطالبی را كه قبلاً گفته بود، تكرار كرد و از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله راهنمایی خواست. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هم فرمود: ای حولا! خدا را در نظر داشته باش، حرف گوش كن و از شوهر خود اطاعت داشته باش. (ر. ك: احمد صادقی اردستانی، زنان راوی حدیث، ۱۳۷۳)
نمونههای دیگری از مشاغل زنان در صدر اسلام به نقل از كتاب زنان در بازار كار ایران، اثر مهرانگیز كار (روشنگران، ۱۳۷۳) عبارتند از: صنعتگری: زینب بنت جحش (شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۸، باب ۳۳)؛ رایطه همسر عبداللّه بن منصور (الطبرانی، المعجم الكبیر، ج ۲۴، ص ۵۰) / تجارت: حضرت خدیجه علیهاالسلام (الطبرانی، پیشین، ج ۲۴، ص ۵۰ / ابن هشام، السیرهٔ النبویه، ج ۱، ص ۲۱۲ـ۲۱۳) / پارچه بافی: امام صادق علیهالسلام : «زنان را پارچه بافی و سوره نور بیاموزید.» (ر. ك: شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۱۴، ص ۱۸، باب ۲۱۷، باب ۹۲ / الطبرانی، پیشین، ج ۲۴، ص ۳۹۱ / جلالالدین سیوطی، تفسیر الدر المنثور، ج ۲، ص ۱۹۴) / نخ ریسی: نحل: ۹۲ (شیخ حرّ عاملی، پیشین، ج ۳، ص ۵۷۲) / چوپانی، ساربانی و تربیت اسب: اسماء دختر ابوبكر (الطبرانی، پیشین، ج ۲۳، ص ۴۳۸ و ج ۲۴، ص ۲۶ـ۲۷ و ص ۱۷۸ و ص ۲۵۰) / فروشندگی (محمّدحسین اعلمی، تراجم اعلام النساء، ج ۲، ص ۳۴) / كارهای خدماتی (الطبرانی، پیشین، ج ۲۴، ص ۲۹ و ۵۵ و ۵۶ و ۴۷ و ۱۳۷) / خدمات درمانی و اورژانسی (الطبرانی، پیشین، ج ۲۴، ص ۲۷۶ و ج ۲۷، ص ۲۹ و ۵۵ و ۵۶ و ۴۷ و ۱۳۷) / حضانت و امور پرورشگاهی: ر. ك: احكام حضانت در تمام رسالههای عملیه) / امور نظامی: نسیبه دختر كعب انصاری در جنگ احد (محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۶، ص ۵۱۵ / محمّدحسین اعلمی، پیشین، ج ۲، ص ۴۱۲)؛ امّ سلیم در جنگ حنین (الطبرانی، پیشین، ج ۲، ص ۲۹۱)؛ صفیّه دختر عبدالمطلّب در جنگ خندق (ابن هشام، پیشین، ج ۳، ص ۱۷۸ـ۱۷۹) / امور انتظامی، محتسب و بازرس: سمراء دختر نهیك (الطبرانی، ج ۲۴، ص ۳۱۶ـ۳۱۴) / آموزش خط (الطبرانی، پیشین، ج ۲۳، ص ۱۸۴ـ۱۸۵) / امور اداری بازار (ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج ۸، ص ۱۲۰ و ۱۲۱) / كوزهگری (ابن حجر عسقلانی، پیشین، ج ۸، ص ۱۸۵) / كارگشایی: امّ فروه همسر امام صادق علیهالسلام (مرتضی مطهّری، مسئله حجاب، ص ۲۲۷) / خرّازی: (صدیق حسن خان، حسن الاسوه بما ثبت اللّه و رسوله فی النسوه، چ هند، ص ۳۰۳ و ۳۰۴) / دبّاغی: سوده دختر ذمعه (صدیق حسن خان، پیشین) / حقالعمل كاری: (ابن حجر عسقلانی، پیشین، ج ۸، ص ۱۶۷، چ بیروت).
۱۲. ر. ك: عبداللّه جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، رجاء، ۱۳۷۲، ص ۳۵۶: «... كارهای دشوار بر او واجب نشده. بدیهی است كه بین رخصت و عزیمت فرق است. عزیمت یعنی: نهی، بر چیزی وارد شده، اما رخصت آن است كه از كاری وجوب برداشته شده است.»
۱۳. مسئله ۲: «از مجتهدی باید تقلید كرد كه مرد .... باشد.» (رساله توضیح المسائل آیات عظام حضرت امام خمینی رحمهالله ، فاضل لنكرانی، محمّدتقی بهجت، میرزا جواد تبریزی و سایر مراجع.)
۱۴. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل ۱۰۷، شرایط رهبر (تصریح بر مذكر بودن ندارد ولی با شرط مرجعیت و فقاهت این شرط استنباط میشود).
۱۵. همان، اصل ۱۱۵ (رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب شود).
۱۶. مسئله ۱۴۵۳: «امام جماعت بنا بر احتیاط واجب باید مرد باشد». (اگر مأموم مرد است امام او هم باید مرد باشد.) (رساله توضیح المسائل آیات عظام حضرت امام خمینی رحمهالله ، فاضل لنكرانی، محمّدتقی بهجت، میرزا جواد تبریزی و سایر مراجع.)
۱۷. عبداللّه جوادی آملی، پیشین، ص ۳۸۱.
۱۸. همان، ص ۳۸۳.
۱۹. «حق اولیه فطری زن، خودداری از امور جانكاه و مشقّتبار است، نه اینكه حق اولیه وی آزادی در انجام این امور میباشد و بعد منع خداوندی بر این حق طبیعی عارض شده و جلوی آن را گرفته باشد ... بنابراین، اگر در شرطیّت مرد بودن قاضی و ولیّ و مفتی شك كنیم، بر فرض نبودن دلیل اجتهادی، قاعده و اصل، حكم بر مرد بودن مفتی و قاضی مینماید، نه اینكه اصل، اقتضای عدم مشروطیّت مرد بودن را دارد. و برپایه این استدلال، حرمت تصدّی زن، نسبت به اموری كه از شئون ولایت است، روشن میگردد.» (محمّد حسینی طهرانی، رساله بدیعیه).
۲۰. داستان ملكه سبأ. (نمل: ۲۳ـ۳۲ و نیز ر. ك: نگارنده، چهار سفر تا ظهور انسان كامل در آیینه جمال زن، ص ۱۵۸ـ۱۶۰).
۲۱. عبداللّه جوادی آملی، پیشین، ص ۳۸۰.
۲۲. ر. ك: مركز امور مشاركت زنان (مجموعه مقالات)، زنان و گفتگوی تمدنها، تابستان، ۱۳۸۱.
۲۳. «بیشترین زنان شاغل ایرانی در بخش دولتی و در مشاغل معلمی و بهداشتی هستند. بخش خصوصی زنان كمتری را در استخدام دارد.» (ر. ك: شهلا اعزازی، نگرشی بر تحلیل جنسیتی در ایران، مركز امور مشاركت زنان ریاست جمهوری، ۱۳۸۰، ص ۶۸.)
۲۴. آمار نشان میدهد كه بیش از ۸۰ درصد زنان در بخش دولتی دارای تحصیلات بالا هستند و تنها ۵ درصد از این زنان در مشاغل مدیریتی فعّالند. (ر. ك: همان، ص ۷۰)
۲۵. در مقابل این، امتیازاتی نیز برای زنان ذكر شدهاند: (ر. ك: مهرانگیز كار، پیشین، ص ۲۱۳) دقت و انضباط زنان در كارهای دقیق و ظریف بیش از مردان است. / روح همكاری و صبر و حوصله زنان بر مردان ترجیح دارد. / اطاعت از مافوق در زنان بیشتر است. / سازگاری زنان با دستمزد بیش از مردان است. / استفاده از زنان در محیط كار سبب جلب توجه بیشتر همكاران مرد و رعایت ادب و نزاكت در محیط كار میشود.
۲۶. مهرانگیز كار، پیشین، ص ۱۷۳ـ۱۷۴.
۲۷. همان، ص ۱۰۶.
۲۸. «كلٌّ یَعملُ علی شاكِلته.» (اسراء: ۸۱)
۲۹. «عدم اجرای صحیح قانون به معنای نقص در قانونگذاری نیست. حال اگر بگویی اینهمه ارفاق كه اسلام نسبت به زن كرده، كار خوبی نبوده است؛ برای اینكه همین ارفاقها زن را مفتخور و مصرفی بار میآورد، درست است كه مرد حاجت ضروری به زن دارد و زن از لوازم حیات بشر است، ولی برای رفع این حاجت، لازم نیست كه زن، یعنی نیمی از جمعیت بشر تخدیر شود و هزینه زندگیاش به گردن نیمی دیگر بیفتد؛ چون چنین روشی ـ همانطور كه گفتیم ـ زن را انگل و كسل بار میآورد و دیگر حاضر نیست سنگینی اعمال شاقّه را تحمّل كند و در نتیجه، موجودی پست و خوار بار میآید و چنین موجودی به شهادت تجربه، به درد تكامل اجتماعی نمیخورد، در پاسخ میگوییم: این اشكال ناشی از این است كه بین مسئله قانونگذاری و اجرای قانون، خلط شده است. وضع قوانینی كه اصلاحگر حال بشر باشند، مسئلهای است، و ارجاع آن به روشی درست و صالح و بار آمدن مردم با تربیت شایسته، امری دیگر. اسلام قانون صحیح و درستی در اینباره وضع كرده بود، و لیكن در مدت سیر گذشتهاش (یعنی چهارده قرن)، گرفتار مجریان غیرصالح بود؛ اولیایی صالح و مجاهد نبودند تا قوانین اسلام را به طور صحیح اجرا كنند. نتیجهاش هم این شد كه احكام اسلام تأثیر خود را از دست داد و تربیت اسلامی (كه درصدر اسلام، مردان و زنان نمونه و الگویی بار آورد) متوقف شد و بلكه به عقب برگشت.» (سیدمحمّدحسین طباطبایی رحمهالله پیشین، ج ۲، ص ۴۰۹)
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
رهبر انقلاب رافائل گروسی حج مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت سیزدهم شورای نگهبان دولت حجاب ایران حسین امیرعبداللهیان رسانه
تهران هواشناسی شهرداری تهران فضای مجازی وزارت بهداشت قتل آموزش و پرورش سلامت شهرداری سازمان هواشناسی باران پلیس
ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان مسکن قیمت تورم
تئاتر محمدعلی علومی نمایشگاه کتاب تلویزیون سریال مهناز افشار دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما سینما صداوسیما مهاجرت
مغز دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه آمریکا فلسطین حماس جنگ غزه روسیه اوکراین طوفان الاقصی طالبان رفح
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران نساجی رئال مادرید بازی بارسلونا سپاهان جواد نکونام باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی اپل سامسونگ فناوری آیفون گوگل باتری مایکروسافت اندروید ناسا ماهواره ویندوز
رژیم غذایی مواد غذایی بیمه چای زیبایی ویتامین دندانپزشکی کاهش وزن آلرژی سبزیجات