یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

ایران و ۱ ۵ ارزیابی یکدیگر, فرصت ها و تهدیدات


ایران و ۱ ۵ ارزیابی یکدیگر, فرصت ها و تهدیدات

بعد از دوران کوتاه ماه عسل ایران و ۱ ۵ که جلسات نیویورک و ژنو را پشت سر گذاشت, اینک دو طرف وارد مرحله قول و قرارهای عملی شده و در حال ارزیابی یکدیگر هستند

بعد از دوران کوتاه ماه عسل ایران و ۱+۵ که جلسات نیویورک و ژنو را پشت سر گذاشت، اینک دو طرف وارد مرحله قول و قرارهای عملی شده و در حال ارزیابی یکدیگر هستند. امریکا با دعوت ایران به مذاکرات بدون پیش شرط، راه را برای ورود به پروسه جدید مسالمت آمیز فراهم و هموار کرد در حالی که مجموعه غرب با این نظر کاملاً موافق نبود.

ایران نیز با پیشنهاداتی عملی وارد مذاکره شد که از جمله سفر البرادعی به ایران، بازدید بازرسان آژانس از تاسیسات جدید هسته یی در فردو (قم) و همکاری در مورد تامین میله های سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران بود. سفر البرادعی صورت گرفت و توافق برای سفر بازرسان آژانس نیز به عمل درآمد. اینکه این بازدید چه تبعات و آثاری خواهد داشت و چگونه در گزارش مدیرکل آژانس منعکس شود جای چندان خوشبینی نیست چون البرادعی در تهران نسبت به تخلف ایران بر مبنای اصلاحات اساسنامه آژانس (۲۰۰۲) صریحاً هشدار داد و این نشان از موجی تبلیغاتی خواهد بود که به زودی علیه جمهوری اسلامی ایران وزیدن خواهد گرفت. یقیناً در فضای تردید و سوءظن جهانی نسبت به فعالیت هسته یی ایران، افشای هرگونه تاسیسات جدید حتی اگر براساس مقررات آژانس هم اعلام شود موجب واکنش و نگرانی در جهان خواهد شد. حال اگر چنین اعلام تاسیسات هسته یی به تعبیر مدیرکل آژانس تخلف محسوب شود باید در انتظار واکنش و تبلیغاتی شدیدتر بود. به هر ترتیب طی روزهای آینده باید به ارزیابی این واکنش پرداخت.

اما مساله یی که در اوان مذاکرات و به رغم موافقت اولیه جمهوری اسلامی ایران موجب اختلاف و تلخ شدن شیرینی ماه عسل کوتاه اولیه شد، بحث تامین میله های سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران است. ریاست جمهوری اسلامی ایران در سفر به نیویورک به عنوان یک پیشنهاد اعلام داشت ایران آماده است سوخت غنی شده ۵/۳ درصد خود را جهت غنای ۲۰ درصد به خارج ارسال دارد و اظهار شد این مطلب چند ماه پیش به آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاع داده شده است.

همین مطلب را دبیر شورای عالی امنیت ملی در اجلاس ژنو و کنفرانس مطبوعاتی آن مطرح کرد و سپس در سفر البرادعی به تهران، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز بر آن صحه گذاشت. به این ترتیب موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران حاکی از این بوده که ایران آماده است در صورتی که نتواند اورانیوم غنی شده ۲۰ درصدی جهت میله های سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران را خریداری کند، از اندوخته خود برای جایگزینی میله های سوخت استفاده کند. به رغم اعلام رسمی این موضوع و قبول آن از سوی ۱«۵، کم کم تردیدهایی در ایران نسبت به انجام این توافق پدیدار شد. تیم مذاکره کننده ایران به وین رفت و راهکار ارسال سوخت ۵/۳ درصد و تحویل آن با غنای ۲۰ درصد از طریق همکاری مشترک روسیه و امریکا (و احتمالاً فرانسه) را مرور کرد و مورد مذاکره قرار داد. اینکه چه تحولی صورت گرفت که جمهوری اسلامی ایران در اعلام مواضع خود دچار تردید شده قابل مطالعه است.

آیا مطالعات اولیه هنگام ارائه این پیشنهاد به ۱«۵ صورت نگرفته بود، آیا هماهنگی لازم با همه اطراف قضیه جهت توجیه و اجماع داخلی صورت نگرفته بود، آیا تصور این است که اگر سوخت ۵/۳ درصد را تحویل دهیم مقدار توافق شده سوخت ۲۰درصد را به ایران تحویل نخواهند داد، آیا محاسبه کارشناسان در مورد برابری سوخت ارسالی (۱۲۰۰ کیلوگرم) با سوخت تحویلی (مثلاً ۳۰ کیلوگرم) صحیح نبوده است، آیا ایران نگران است اگر ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم (LEU) را تحویل دهد توانایی تکنولوژیک هسته یی ایران زیر سوال رود و آثار امنیتی داشته باشد، آیا ایران قادر نیست اکسید اورانیوم و کیک زرد را از بازار به هر طریق تهیه کند تا دوباره پروسه غنی سازی ۵/۳ درصد صورت گیرد، آیا ایران قادر است میله های سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران را همچون سال ۱۹۹۰ با کشوری نظیر آرژانتین تهیه کند که دیگر نیاز به ارسال سوخت ۵/۳ درصد به خارج نباشد، آیا ایران قادر است خود دست به تهیه سوخت ۲۰ درصد بزند به ترتیبی که تا سال آینده قرص های اورانیوم غنی شده در میله های سوخت آماده شوند؟ اینها سوالاتی اساسی هستند که یکی از آنها منشاء تردید و تغییر موضع جمهوری اسلامی ایران شده است. ابتدا باید گفت از نظر جامعه بین الملل اگر موضع ایران تغییر کرده بهتر است ایران با صراحت خود اعلام کند و هیچ بدهکاری برای ایران نخواهد بود ولی اگر ایران شروع به تکذیب مواضع اولیه رئیس جمهور، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس سازمان انرژی اتمی بکند قطعاً اعتماد جامعه جهانی و به ویژه گروه ۱+۵ را از خود سلب می کند.

همچنین اگر ایران به دفع الوقت بگذراند فرصت برای سوءاندیشان فراهم می شود تا تبلیغات علیه جمهوری اسلامی ایران راه انداخته و موج مثبت ایجادشده در جهان و ۱+۵ را تغییر جهت دهند. چنانچه به سوالات فوق برگردیم برخی نیاز به بحث های مطول دارد که از حوصله این مقاله خارج است. اما به برخی از سوالات اجرایی می توان سریع و کوتاه پاسخ داد. برخی تصور دارند غرب قصد فریب ایران را دارد و اگر ایران سوخت ۵/۳ درصد را تحویل دهد متقابلاً سوخت ۲۰ درصد به ایران تحویل داده نخواهد شد. این تصور صحت ندارد زیرا هرگونه توافق در این زمینه جنبه حقوقی داشته و از نظر بین المللی می توان دقت های لازم را صورت داد تا قرارداد دقیقاً اجرا شود. به علاوه وضعیت پرونده هسته یی ایران اکنون یک مدل در جامعه جهانی محسوب می شود که هر برخوردی از سوی ایران یا از سوی غرب در چارچوب این مدل تدوین و جزء رویه های بین المللی و حقوقی محسوب خواهد شد. به عبارت دیگر هر فریبکاری که غرب به کار ببندد آینده راهکارهای دیگر را برای حل مشکلات جهانی با خطر روبه رو خواهد ساخت. پس نباید تصور کرد در شب سیاه و در کوچه بن بست داریم قرارداد تحویل و تحول سوخت را به اجرا درمی آوریم.

چنین فریبکاری فرضی مدلی خواهد شد برای «ایران»های آینده که تندتر از ایران حرکت کنند و این برای صلح و امنیت بین المللی خطرآفرین است پس قدرت های بزرگ به رغم حفظ منافع خود از برخی از خطوط عبور نمی کنند. اما کسانی که این تصور را دارند فراموش نکنند بر فرض چنین فریبکاری، ایران که توانایی غنی سازی را کاملاً بومی کرده از هر طریق ممکن کمبود خود را جبران خواهد کرد و یقیناً تهیه اورانیوم غنی شده جدید زمان کمتری نسبت به گذشته خواهد گرفت. در آن زمان جامعه جهانی دیگر قادر نخواهد بود با ایران مصالحه کند و این مرزی است که قدرت های بزرگ نسبت به آن حساس بوده و از آن عبور نمی کنند. چنانچه گفته شد ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۵/۳ درصد خیلی بیش از ۳۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۷۵/۱۹ درصد میله های سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران است. ایران خود به این دانش واقف است و به خوبی می داند از هر کیلوگرم اکسید اورانیوم چند گرم اورانیوم ۵/۳ درصد و چند گرم اورانیوم ۲۰ درصد یا بالاتر استحصال می شود. به علاوه این عدد در اینترنت و در متون امریکایی اروپایی هم قابل بررسی و تحقیق است و نباید به موضوعی ملی تبدیل شود.

هرگونه استدلال کارشناسی در این مورد یقیناً تایید غرب را اجباراً به همراه خواهد داشت. اگر ایران نگران آثار امنیتی تحویل ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۵/۳ درصد است و معنایش این است که قادر نیست به این زودی اکسید اورانیوم را جهت غنی سازی فراهم کند، خب باید دست به یک انتخاب بزند؛ یا عدم وقفه در ادامه کار رآکتور تحقیقاتی تهران جهت تامین رادیودارو را باید پذیرفت یا حفظ آثار امنیتی ۱۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم (LEU). ممکن است سوال شود امکان دارد هر دو هدف با هم برآورده شود؟ پاسخ این است که ان شاءالله در یک فضای مثبت دیپلماتیک بین ایران و ۱«۵ و در سایه اعتمادسازی می توان روزی هر دو هدف را با هم تامین کرد اما این تصور اشتباه است که فکر کنیم آژانس موظف است سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران را تامین کند. اگر ایران می توانست در این ۳۰ سال ایرباس و بوئینگ بخرد قطعاً می خرید و اگر مقایسه صورت گیرد ایرباس و بوئینگ از سوخت هسته یی بسیار کم خطرتر هستند. پس فروشندگان مذکور به رغم بی آزار بودن این هواپیماها مختار بودند کالای خود را به ایران نفروشند و ایران از نظر بین المللی هم کاری چندان نتوانست صورت دهد. اینکه گفته شود ایران قادر نیست اکسید اورانیوم را از بازار آزاد تهیه کند به نظر چندان قابل توجیه نیست. اگر چنین گفته شود به طریق اولی خرید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد از بازار بسیار مشکل تر می شود و به معنای این است که یکی از پیشنهادات جمهوری اسلامی ایران به آژانس مبنی بر خرید اورانیوم مذکور از ابتدا کور خواهد شد.

به هر ترتیب ایران توجه دارد که در شرایط ویژه یی قرار دارد که جهان نسبت به آن و فعالیت هایش در زمینه هسته یی حساس است. پس پیشنهادات ما باید با این فضا همگونی داشته باشد. در مورد اینکه ایران خود قادر است نسبت به تهیه سوخت ۷۵/۱۹ درصد اقدام کند، پاسخ منفی نیست ولی از یک سو زمان مهم است که وقفه در تولید رادیودارو به وجود نیاید، از سوی دیگر اعتماد و اطمینان به اتمام کار براساس استانداردهای ایمنی مطرح است که ایران باید با سعی و خطا بر آن تسلط یابد و از سوی سوم تبعات منفی سیاسی امنیتی آن دامنگیر ایران می شود زیرا ایران تاکنون با استناد به تولید اورانیوم غنی شده زیر پنج درصد برای خود چتر حمایتی فعالیت صلح آمیز به وجود آورده و آژانس هم به این طریق آن را مکرراً مورد تایید قرار داده است. لذا هرگونه حرکت به سوی غنی سازی بالاتر از پنج درصد علاوه بر افزایش سوءظن ها، همگی استنادات ایران و آژانس را زیر سوال می برد.

چنانچه به جمع بندی این بحث پرداخته شود ملاحظه می شود وجهی برای بروز اختلاف در مورد یک پیشنهاد اعتمادساز نباید به وجود آید. هرگونه قرارداد در این مورد را می توان با چشمان کاملاً گشوده بررسی و مفاد آن را براساس حقوق بین الملل تدوین کرد به ترتیبی که منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ملحوظ شود. اما مهم تر از حل مشکل رآکتور تحقیقاتی تهران، آثار اعتمادسازی چنین پیشنهادی مطرح است. همگان توجه دارند بن بست هسته یی ایران باید با حفظ منافع و امنیت ملی کشورمان گشوده شود. اگر ۱+۵ عملاً فعالیت صلح آمیز هسته یی ایران را می پذیرد باید با اقداماتی اطمینان ساز آن را چهارمیخه کرد. ورود ایران به بده بستان مواد غنی شده هسته یی به معنای قبول اصول اولیه و عبور از آنهاست. پس با تردیدهای بی مورد یا ایجاد اختلاف در سطح ملی نباید این موقعیت را به خطر انداخت. در صورت اختلاف بین مسوولان و مذاکره کنندگان علاوه بر سلب اعتماد جامعه بین الملل و ۱+۵، راه برای دخل و تصرف و اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران هموار می شود. سخن پایانی آنکه مسائلی نظیر حوادث تروریستی سیستان و بلوچستان و استناد آن به غرب نباید با مسائل اساسی چون هسته یی گره بخورد زیرا معلوم نیست نتایج آن به منفعت ایران باشد.

علی خرم

مشاور سابق وزیر امور خارجه و کارشناس ارشد مسائل بین المللی