سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

انسان و قدرت انتخاب


انسان و قدرت انتخاب

انسان موجودی است دارای قدرت اختیار و انتخاب که می تواند تصمیم بگیرد. در این زمینه آیات قرآن هم متعدد است . البته حوزه انتخاب او محدود است و نمی توانیم بگوییم صد در صد آزادانه هرچه …

انسان موجودی است دارای قدرت اختیار و انتخاب که می تواند تصمیم بگیرد. در این زمینه آیات قرآن هم متعدد است . البته حوزه انتخاب او محدود است و نمی توانیم بگوییم صد در صد آزادانه هرچه بخواهد تصمیم می گیرد و انجام می دهد. عوامل مختلف هم مزاحم و سد است و محدودیت ایجاد می کند. اما اجمالا انسان قدرت انتخاب دارد.

یک مطلب شایان ذکر است که بین قدرت آزادی و انتخاب در مکتب اسلام و آنچه که در فلسفه اگزیستانسیالیسم می گویند فرق وجود دارد. آن فلسفه می گوید آزادی انسان یعنی اینکه انسان سازنده خلاق و آزاد است انسان خود باید تصمیم بگیرد و انتخاب کند و پیش برود حوزه آزادی او آنقدر وسیع است که اصلا همه چیز مخلوق اوست حتی خیر مخلوق اوست آنچه را که او تشخیص دهد و بپسندد و روی آن تصمیم بگیرد همان می تواند خوب باشد.

در اسلام نیز قدرت انتخاب وجود دارد اما فرقش این است که آنجا انتخاب کور و در اسلام رهبری شده است و این تفاوت بسیار جالبی است . در قرآن هست که :

و اما ثمود فهدیناهم فاستحبوا العمی علی الهدی ... (۱ )

« و اما قوم ثمود را هدایت کردیم (رسول فرستادیم ) ولی آنها کوری جهل و گمراهی را بر هدایت برگزیدند. »

انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا . (۱ )

را به انسان نمودیم خواهد شکر این نعمت کند و خواهد کفران نماید. » ]حق و باطل [ما راه

یعنی محیط محیط روشنی است . راه باز و روشنی در اختیار انسان گذارده اند و در عین حال قدرت انتخاب به او داده و دستش را بیرون از وجودش گرفته اند و در یک دریای طوفانی و در یک بیابان تاریک که هر جا که خودش خواست برود رهایش نکرده اند. انسان اسلام هم خود می رود و خود باید گام بردارد. راههای مختلفی هم از شاهراه و سنگلاخ و راه سعادت و بیغوله وجود دارد.

اما آن فلسفه می گوید که هیچ نوری وجود ندارد که رهبری کند هیچ تابلو و چراغ راهنمایی نیست که انسان آن را ببیند و اگر خواست به این چراغ راهنما اعتماد کند و اگر نخواست اعتماد نکند. اسلام می گوید تو می توانی انتخاب کنی و ما برایت چراغ راهنما هم قرار دادیم دستت را هم گرفتیم و برایت هدف و راه تعیین کردیم . اما تو را در این راه مجبور نساختیم :

لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی ... (۳ )

این مسئله بسیار مهمی است که راه هدایت از راه گمراهی آشکار شده است اما اجبار و زوری در کار نیست . آنگاه کسی که به خدا ایمان آورد و طاغوت را کنار گذاشت : « فقد استمسک بالعروه الوثقی لاانفصام لهالله » (۴ ) (به رشته محکم و استواری چنگ زده است که هرگز نخواهد گسست ) و کسی که راه طاغوت را در پیش گرفت و خدا را کنار گذاشت در تاریکی و ظلمات می افتد.

بنابراین آزادی رهبری شده در یک محیط روشن و باز مطرح است ... اندیشه باید در حوزه وحی هم مطالعه کند تا طریق سعادت را از برنامه های الهی کشف کند و با داشتن دستمایه علمی که حاصل اندیشه و نتیجه وحی است این سرمایه دوم یعنی قدرت انتخاب و آزادی اش را به کار اندازد . (۵ )

پاورقی :

۱ ـ فصلت .۱۷

۲ ـ انسان .۳

۳ ـ بقره .۲۵۶

۴ ـ بقره .۲۵۶

۵ ـ گفتارهای تربیتی شهید حجه الاسلام والمسلمین محمدجواد باهنر

بین قدرت آزادی و انتخاب انسان در اسلام و در فلسفه اگزیستانسیالیسم تفاوت وجود دارد. در اسلام آزادی انسان « رهبری شده » و در محیط « روشن » و « باز » است ولی در اگزیستانسیالیسم آزادی و انتخاب انسان « کور » است و به شاهراه سعادت نمی رسد