دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
نابود کننده های خلاقیت در سازمان ها
در این مقاله سعی شده است موانع موجود در مسیر معرفی ایدههای نوآورانه و به ثمر رسیدن آنها، بهطور خلاصه مورد بررسی قرار گیرند.
در دنیایی که پیشرفت تکنولوژیک و صنعتی بهعنوان مهمترین وسیله رقابت برای آسایش و آرامش زندگی بشری مطرح است، شرکتها و سازمانهای پیشتاز نیز از این موضوع غافل نبوده و برای رسیدن به پیشرفت اقتصادی، در شکار محصولات و تکنولوژیهای جدید هستند تا بتوانند خدمات و یا محصولاتشان را از طریق نوآوری، جایگزین محصولات یا خدمات گذشته کنند.
به گفته آرتور شوپن هاور فیلسوف برجسته آلمانی، مسئله تا هنگام شناخته شدن، ۳ مرحله زیر را پشت سر میگذارد:
▪ در نگاه اول مسخره به نظر میرسد
▪ برای حل آن کوشش میشود
▪ بدیهی و واضح میشود!
عوامل مؤثر بر خلاقیت: خلاقیت فردی، هنگامی به اوج خود میرسد که افراد توسط تعهد درونی، چالشپذیری، رضایت شغلی و مکانیزمهای خود کنترلی و خودنظمی، تحریک شوند. پژوهشها نشان میدهند که عوامل فردی بهطور مستقیم و عوامل سازمانی بهطور غیرمستقیم بر خلاقیت مؤثر هستند. در نتیجه، سازمانها باید برای بروز و ارتقای خلاقیت، شرایط و زمینههای زیر را فراهم آورند:
● شرایط سازمانی
۱ . ساختار سازمانی ارگانیک: یعنی دادن آزادی کافی به افراد در اتخاذ و اجرای تصمیمات مرتبط با کارشان تا بتوانند استعدادهای بالقوه خود را به فعلیت برسانند، داشتن شرح وظایف کلی و منعطف، داشتن وظایف متنوع و غیرتکراری، قدرت مبتنی بر خبرگی و شایستگی فردی، وجود حداقل قوانین و مقررات در محل کار.
جو سازمانی: جو سازمانی میبایستی به نحوی باشد که منابع مالی (تجهیزات و امکانات مورد نیاز انجام وظایف در اختیار کارکنان باشد) و فرصت کافی برای انجام وظایفشان در اختیار داشته باشند، در بیان نظرات مختلف خود، احساس امنیت کنند؛ بتوانند به صورت آزاد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ شایعهپراکنی بین آنها به حداقل برسد؛ شرایطی ایجاد شود که در آن افراد عمیقاً به فعالیتهای سازمان متعهد و علاقهمند شوند و با شوق اشتیاق در محل کار حاضر شوند.
سیستم پاداش: میبایستی بهگونهای باشد که افراد بهواسطه عملکرد مناسب، مورد تحسین و تقدیر قرار گیرند؛ بتوانند روی کارها و ایدههای مورد علاقه خود فعالیت کنند؛ بهواسطه داشتن نقش بیشتر در پیشبرد فعالیتهای گروهی، پاداش بیشتری دریافت کنند؛ بر اساس میزان عملکرد در سعی و تلاشی که میکنند، پاداش دریافت کنند؛ بهواسطه ارائه ایدهها و عملیاتی کردن آنها مورد تشویق و حمایت قرار گیرند؛ معیارهای پرداخت اعم از حقوق، دستمزد، پاداش و ... در سازمان عادلانه باشد و پاداش افراد متناسب شرایط شغلی آنها باشد.
سبک رهبری: نوع رهبری میبایستی مشارکتی و حمایتی باشد. یعنی مشارکت دادن افراد در تعیین اهداف و تصمیماتی که بر سرنوشت آنها تأثیر میگذارد، شناسایی و حل مسائل با همکاری و همفکری کارکنان، تشویق کارکنان به همکاری با یکدیگر و فراهم کردن شرایط ابراز ایده برای افراد.
● شرایط گروهی
۱ . سیستم ارتباطات گروه: دسترسی سریع و آسان اعضا به اطلاعات درونسازمانی و برونسازمانی مورد نیاز، برقراری ارتباط میان افراد گروه یا بین افراد با سایر گروهها و همچنین با افراد در سطوح بالاتر یا پایینتر در سازمان، طراحی محل کار بهنحوی که تسهیلکننده ارتباط میان افراد و همچنین با سایر افراد گروههای سازمان باشد، حمایت از انتشار مقالات و نتایج پژوهشها و دادن فرصت مطالعاتی به افراد.
۲ . انسجام گروه: افراد گروه دارای هدف و چشمانداز مشترک و علاقهمند به آن باشند، سطح توانایی افراد نزدیک به هم باشد، وجود صداقت و راستی میان افراد.
۳ . تنوع گروه: افراد دارای فرهنگها و قومیتهای مختلفی باشند، افراد گروه متشکل از زن و مرد باشد، افراد دارای تخصصهای علمی مختلفی باشند.
● شرایط فردی
فراهم کردن شرایط فردی، با مشخصههای زیر باعث افزایش خلاقیت در سازمان میشود:
استقلال یعنی علاقهمندی به آزادی در انجام کارها (انتخاب نوع کار و نحوه زمان انجام آن)، نداشتن ترس و نگرانی از شکستها و دادن فرصت یادگیری به افراد به منظور افزایش ریسکپذیری آنها. سازمان میبایستی شرایطی فراهم کند تا افراد، اعتماد عمیق به تواناییها و مهارتهای خویش، در انجام وظایف مربوطه را داشته باشند، افراد در مشاغلی که به آن عشق میورزند بهکار گمارده شوند، میبایستی افراد در زمینههای مرتبط شغلیشان از دانش نظری و تجربی کافی برخوردار شوند، از آخرین پیشرفتهای مرتبط با کارشان آگاه شوند و همچنین افراد میبایستی از مهارتهای فنی لازم مرتبط با فعالیتهای کاری خود که حاصل آموزش و تجربه است، برخوردار باشند.
با افزایش خلاقیت در سازمانها، میتوان کمیت و کیفیت خدمات را ارتقاء بخشیده، هزینهها را کاهش داده و از اتلاف منابع جلوگیری کرد و در نتیجه، شاهد افزایش کارایی و بهرهوری در سازمان خواهیم بود زیرا عمده فعالیت در سازمانها، توسط افرادی انجام میگیرد که عامل ایجاد فضای خلاق و پرورش خلاقیت هستند. در اینجا، برای شناخت عوامل بازدارنده ارائه خلاقیت، به موارد ذیل توجه کنید:
● انتخاب موضوع
بهطور کلی، برای انتخاب موضوعات علمی و فنی بهمنظور ایجاد خلاقیت یا نوآوری، باید به موارد زیر توجه ویژه کرد:
- میزان علاقه به موضوع
- سطح دشواری موضوع
- زمان مورد نیاز برای اجرای نوآوری
- موادی که به کار گرفته میشوند و هزینه آنها
- میزان راهنمایی که از دیگران میخواهید
- ایمنی موضوع
- از دورریختنیها و لوازم موجود در اطرافتان استفاده کنید
- کاربرد جدید برای وسایل موجود میتواند نوآوری یا حتی اختراع محسوب شود
- بخشی از نوآوری را میتوان به تکمیل وسیلهای ساده نسبت داد و آن را بهینه کرد
- تلفیق و یا ترکیب میتواند الگویی مناسب برای ایجاد نوآوری باشد
● چگونه فرایند انتخاب مسئله را کوتاهتر کنیم؟
▪ مسئلهای را انتخاب کنید که دارای بهترین نسبت هزینه به درامد است
▪ هرچه مسئله ریشهایتر باشد، منافع حل آن بیشتر است
▪ بهتر است به جای کاهش نتایج کارکردی زیانبار، علت ایجاد آن را از بین ببرید
▪ میزان سختی بهکارگیری یک راه حل، فاکتوری مهم در انتخاب راهحلهاست
فراموش نکنید که راهحلهای انقلابی بهدلیل فرهنگ و ذهنیت موجود در اغلب سازمانها، معمولاً مورد پذیرش قرار نمیگیرد.
● نابودکنندههای افکارتان را بشناسید و با آنها مبارزه کنید
نابودکنندههای خشن افکار، مواردی هستند که بارها با آنها مواجه میشویم، اما از تأثیر مخرب آنها غافل هستیم، موارد مشروحه ذیل را در هر زمانی که ایدهای خوب به ذهنتان میرسد، از دیگران میشنویم. ما باید آنها را بشناسیم و در برابرشان موضع بگیریم و از ایده خود دفاع کنیم:
- البته این ایده در تئوری درست به نظر میرسه، ولی ...
- مسئولیتش رو به عهده میگیری؟
- وقت کافی نداریم!
- خیلی گرون تموم میشه!!
- این کار مربوط به محدوده تخصصی ما نیست!
- تا حالا همچنین کاری انجام ندادهایم و تجربه کافی نداریم!
- به نظرت بعداً میتونیم بقیه رو قانع کنیم؟
- من به عنوان متخصص به شما میگم که ...
- این ایده به فکر هر کسی میرسه!
- بیشتر به یک رویا شبیه هستش!
- به اندازه کافی پول نداریم!
- البته شما بهتر میدونید که ما ...
- ۱۰۰ درصد، البته اگه به همین سادگی که شما میگید باشه!!!
نقطه مشترک تمامی کسانی که این متن را تا به اینجا مطالعه کردهاند این است که میخواهند سعی کنند نوآور باشند و از ایدههای خود دفاع کنند. شما نباید براحتی تسلیم شده و اجازه ندارید که تسلیم شوید.
وقتی که ایده جدیدتان را برای اولین بار در جمعی مطرح میکنید، در طرف مثبت آن جلسه قرار دارید. از سوی دیگر، اجازه ندارید از مبارزه مؤدبانه و مؤثر در مقابل اعضایی که تصمیم نهایی را میگیرند، شانه خالی کنید. اگر پیشنهادتان توسط یکی از نابودکنندههای افکار کشته شود، برای بار دوم دفاع از پیشنهادتان بسیار مشکل است و وقتی برای بار سوم آن را ارائه میدهید، با نابودکنندههای ساده افکار نظیر: «باز هم همان پیشنهاد» براحتی از کنار آن رد میشوند.
● نابودکنندههای ملایم افکار
نابودکنندههای ملایم افکار، بسیار خطرناکند زیرا خطر آنها به سرعت قابل تشخیص نیست. در صورتی که ایدهای پرهزینه، وقتگیر، غیرعملی و یا بیارزش مطرح شود، باز هم فرصت برای دفاع از آن وجود دارد. وقتی از ایدهای دفاع میکنید از همه طرف مورد توجه قرار میگیرد. توجه، مهمترین عامل ادامه حیات یک پیشنهاد است زیرا میتواند ارزش آن را نشان دهد. عدم توجه و بیعلاقگی یک خیانت است زیرا تمامی توجهات را دفع میکند. با مهر «تکراری» بودن، ایدهای تازه به کهنه، موضوعی نامشخص به موضوعی بدیهی و موضوعی تازه به مایه کسالت شنوندگان تبدیل میشود.
در ظاهر، کسی که کلمه «تکراری بودن» را با صدای بلند میگوید، اطلاعاتش فراتر از زمان است. وقتی تکراری بودن مطرح میشود. بلافاصله یادداشتهای محبتآمیزی دریافت می کنیم که به ما توصیه میکند دفعه بعد به هنگام ارائه ایده، در ارائه بدیهیات و موارد آشنا دقت بیشتری داشته باشیم!
یک شعار غلط میگوید: ارائه ایدههای زیاد، نتیجه عادی بودن ایده، هیجان فردی و کمتجربه بودن است و این مانعی است که بخواهیم یا نخواهیم در سر راه ما وجود دارد زیرا مسنترها به تجربه نیازی ندارند و انبوهی از تجربه آنان را حمایت میکند.
عبارت کشنده «تکراری» در واقع متخصص تغییر چهره است. او همواره خود را در چهرههایی تازه نمایان میسازد. آن را بشناسید و با آن مبارزه کنید. اگر عبارتهای زیر را به هنگام بیان ایدههای خود شنیدید، شمشیر مبارزه را آماده کنید:
▪ این که فکری تازه نیست!
▪ خیلی قدیمی شده!
▪ نکته تازه ایده چی هستش؟
▪ ایده جالبی هستش اما قبلاً امتحان شده!
▪ دقیقاً همون کاری هستش که ما برای پروژه X انجام دادیم!
▪ این ایده رو چند سال پیش انجام دادیم!
▪ ما همیشه همین کار رو انجام میدیم!
▪ مشابه این ایده رو زیاد شنیدهایم!
و در نهایت این موضوع را بدانید که چرا نابودکنندههای افکار وجود دارند:
- آموزش ناهمسو با خلاقیت
- استفاده از الگوهای قالبی
- شتابزدگی در ارزیابی
- تأکید بر مفروضات قبلی
- فشارهای اجتماعی
- چارهجوییهای کوتاهمدت
● نتیجهگیری
نابودکنندههای افکار به ۲ دسته خشن و ملایم تقسیم نمیشوند بلکه آنها را میتوان بر اساس زمینههای دشمنی با افکار تقسیمبندی کرد. در اصل، منهدم کردن افکار، نوعی دفاع و دلیلی برای ضعف است. کسی که ایدهای را مطرح میکند، میخواهد اعتماد به نفس خود را افزایش دهد، اما با این کار به ۴ گروه زیر اعلام خطر میکند:
▪ آنهایی که با او رقابت دارند
▪ آنهایی که اعتماد به نفس خود را با ترقی دیگران در خطر میبینند
▪ آنهایی که نیازهای اجتماعیشان به خطر میافتد
▪ آنهایی که نیازشان به ایمنی (امور روزمره، آسایش) در معرض خطر قرار میگیرد، به دفاع برمیخیزند
پس با شناخت دقیق عوامل بازدارنده خلاقیت، در راستای ارتقای فضای حل خلاقانه مشکلات سازمانها، کوشا باشیم.
حسین ملازینلی (کارشناس ارشد کیفیت شرکت سایپا)
منابع
۱ . کتاب روش اختراع، جمشید غفرانی، انتشارات آموزش و سنجش
۲ . توسعه ساختارهای مهندسی و تکوین محصول در صنعت مجله علمی پژوهشی اقتصاد و مدیریت، سیدحسینی – ناظمی
۳ . روش گروهی حل مسئله، مایک رابسون
۴ . فرمول نابغهها، برایان تریسی
۵ . مبانی مدیریت کیفیت، ابوالفتح لامعی
مسعود پزشکیان ایران انتخابات انتخابات ریاست جمهوری پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 سعید جلیلی دولت چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403 ریاست جمهوری
آلودگی هوا تهران کنکور هواشناسی قتل شهرداری تهران سلامت آموزش و پرورش سازمان هواشناسی پلیس راهور قوه قضاییه پلیس
بانک مرکزی قیمت خودرو خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو بورس بازار سرمایه واردات خودرو حقوق بازنشستگان دلار ایران خودرو
عاشورا خانواده تلویزیون کربلا کتاب نقاشی امام حسین (ع) سینمای ایران تئاتر رامبد جوان سینما هنرمندان
کنکور ۱۴۰۳ طب سنتی باتری
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه اسرائیل روسیه آمریکا انگلیس جو بایدن چین فرانسه حماس
فوتبال پرسپولیس استقلال یورو 2024 خوان کارلوس گاریدو باشگاه پرسپولیس لیگ برتر علیرضا بیرانوند نقل و انتقالات لیگ برتر تیم ملی آلمان تیم ملی اسپانیا ترکیه
سرطان هوش مصنوعی سامسونگ ناسا فناوری
رژیم غذایی تب دانگ ویتامین کاهش وزن آلزایمر پوکی استخوان سردرد تناسب اندام