پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نقش زنان در عرصه تصمیم گیری های اجتماعی


نقش زنان در عرصه تصمیم گیری های اجتماعی

“ای رسول ما, یاد کن هنگامی را که خدا بر فرشتگان گفت که من بشر را از گل می آفرینم پس آنگاه او را به خلقت کامل بیاراستم و از روح خود در او بدمیدم و همه به امر من بر او به سجده در افتید ”

● زن‌ در آینه‌ خلقت‌:

آنچه‌ که‌ از آیات‌ قرآنی‌ بر می‌آید، خلقت‌ انسان‌ براساس‌ اراده‌ خداوند تبارک‌ و تعالی‌ از خاک‌ (گل‌ خشکیده‌) و دمیدن‌ روح‌ خود در کالبد زمینی‌ انسان‌ صورت‌ پذیرفت‌ و پس‌ از خلقت‌، به‌ او “علم‌ اسماء” را آموخت‌ و آنگاه‌ به‌ فرشتگان‌ فرمان‌ داد که‌ بر آدم‌ سجده‌ کنند...

خداوند در قرآن‌ می‌فرماید:

“اوست‌ خدائی‌ که‌ شما را از خاک‌ بیافرید...”

“همانا ما آدمی‌ را از گل‌ خالص‌ آفریدیم‌”

“و یکی‌ از آن‌ قدرتهای‌ خدا این‌ است‌ که‌ شما آدمیان‌ را از خاک‌ خلق‌ کرد و سپس‌ که‌ بشری‌ شدید، در همه‌ روی‌ زمین‌ منتشر شدید.”

“ای‌ رسول‌ ما، یاد کن‌ هنگامی‌ را که‌ خدا بر فرشتگان‌ گفت‌ که‌ من‌ بشر را از گل‌ می‌آفرینم.‌ پس‌ آنگاه‌ او را به‌ خلقت‌ کامل‌ بیاراستم‌ و از روح‌ خود در او بدمیدم‌ و ( همه‌ به‌ امر من‌ ) بر او به‌ سجده‌ در افتید.”

“و همانا ما انسانی‌ را از گل‌ و لای‌ سالخورده‌ تغییر یافته‌ بیافریدیم...‌ و آنگاه‌ که‌ پروردگار به‌ فرشتگان‌ عالم‌ اظهار فرمود که‌ من‌ بشری‌ از ماده‌ گل‌ و لای‌ کهنه‌ متغیر خلق‌ خواهم‌ کرد و پس‌ چون‌ آن‌ عنصر را معتدل‌ بیارائیم‌ و در آن‌ از روح‌ خویش‌ بدمم‌، همه‌ ( از جهت‌ حرمت‌ و عظمت‌ آن‌ روح‌ الهی‌ ) بر او سجده‌ کنید.”

در اینجا لفظ‌ آدم‌ و یا بشر یک‌ لفظ‌ عام‌ بوده‌ که‌ هم‌ به‌ خلقت‌ مرد و هم‌ به‌ خلقت‌ زن‌ دلالت‌ دارد چرا که‌ آورده‌ شده‌ وقتی‌ قرار شد در عالم‌ خلقت‌، برای‌ آدم‌ جفت‌ آفریده‌ شود، از همان‌ خمیرمایه‌ آدم‌، حوا خلق‌ گردید. یعنی‌ از همان‌ خاک‌ و روح‌ خدائی.‌

“و باز یکی‌ از آیات‌ الهی‌ آن‌ است‌ که‌ برای‌ شما از جنس‌ خودتان‌ جفتی‌ بیافرید که‌ در بر او آرامش‌ یافته‌ و با هم‌ انس‌ گیرید و میان‌ شما رافت‌ و مهربانی‌ برقرار نمود و در این‌ امر نیز برای‌ مردم‌ با فکر، ادله‌ علم‌ و حکمت‌ حق‌ آشکار است.‌”

این‌ جفت‌ شدن‌ را برای‌ رفتن‌ به‌ سوی‌ کمال‌ و ایجاد و ازدیاد نسل‌ قرار داد. لکن‌ برای‌ این‌ منظور بین‌ عقل‌ و احساس‌ “قدری‌” قرار داد و هر کدام‌ از آدم‌ و حوا را به‌ قدر نیاز آنان‌ در “ حرکت‌ به‌ سوی‌ کمال‌ مطلق‌” ، از عقل‌ و احساس‌ داد. در این‌ “تقدیر”، حوا را احساس‌ بیشتر داد و آدم‌ را “عقل‌”. چرا که‌ اگر هر دو به‌ یک‌ میزان‌ بودند، دیگر نیاز به‌ کمال‌ احساس‌ نمی‌شد و با هم‌ بودن‌ معنایی‌ نمی‌یافت.‌ همین‌ تفاوت‌ و تباین‌، عاملی‌ در “همگرایی‌” و رشد و کمال‌ و “صیر الی‌ الله‌” گردید و به‌ جرات‌ می‌توان‌ بیان‌ کرد که‌ اگر هر یک‌ از آدم‌ و حوا و یا با لفظی‌ عام‌تر، هر یک‌ از زن‌ و یا مرد در این‌ سیر و چرخه‌ تکاملی‌ حضور نداشته‌ باشند، قطعا تکاملی‌ نیز معنا نخواهد داشت‌ و اگر در حدیث‌ داریم‌ که‌ با ازدواج‌ است‌ که‌ دین‌ انسان‌ کامل‌ می‌شود، دقیقا ناظر به‌ همین‌ معناست.‌

● زن‌ و برداشتهای‌ غلط‌ تاریخی:‌

متاسفانه‌ در برداشتهایی‌ که‌ به‌ غلط‌ از خلقت‌ زن‌ و مرد وجود دارد و کج‌ فهمان‌ و کوته‌ اندیشان‌ نیز به‌ آن‌ دامن‌ می‌زنند، زن‌ را به‌ دلیل‌ اینکه‌ تحت‌ قیمومیت‌ مرد قرار دارد و با استدلال‌ به‌ آیه‌ شریفه‌:

“ الرجال قوامون علی‌ النساء بما فضل الله بعضهم‌ علی‌ بعض و بما انفقوا من‌ اموالهم...‌”

هم‌ از نظر خلقت‌ کمتر از مرد می‌دانند و هم‌ در جهت‌ حضور و شناخت‌ او از خیر وشر و بد و خوب‌ زندگی‌ و این‌ جفای‌ تاریخی‌ است‌ که‌ به‌ زن‌ شده‌ است.‌ درست‌ است‌ که‌ مرد در زندگی‌ مشترک‌ با زن‌ مسئولیت‌ کلی‌ و تامین‌ نفقه‌ را دارد، لکن‌ باید حضور زن‌ و مرد را همانند خاک‌ و آب‌ برای‌ رشد گیاهان‌ دید که‌ اگر هر کدام‌ از این‌ دو نباشد، اساسا دانه‌ای‌ نمی‌روید و زندگی‌ گیاه‌ تداوم‌ نمی‌یابد. و اگر هر کدام‌ از مرد و یا زن‌ وجود نداشته‌ باشد، زندگی‌ معنایی‌ نخواهد داشت‌ و تکاملی‌ نخواهد بود کج‌اندیشان‌ در این‌ قسمت‌ از مفاهیم‌ اسلامی‌ و انسانی‌، بعضا به‌ عمد، توجه‌ ندارند که‌ اگر مرد مسئولیت‌ نفقه‌ را دارد، زن‌ صرفا در قبال‌ آن‌ مسئولیت‌ امور زناشوئی‌ را دارد و برای‌ سایر افعال‌ و اعمال‌ در عرصه‌ زندگی‌، مرد باید بهای‌ آن‌را بپردازد مگر آنکه‌ زن‌ نخواهد و بر شوهر ببخشد.

یا آنکه‌ در جای‌ دیگر وقتی‌ در قرآن‌ از واژه‌ “مسئولیت‌” صحبت‌ می‌شود، خداوند می‌فرماید:

“ ما بر آسمانها و زمین‌ و کوههای‌ عالم‌ عرض‌ امانت‌ کردیم‌، همه‌ از تحمل‌ آن‌ امتناع‌ ورزیده‌ و اندیشه‌ کردند تا انسان‌ پذیرفت‌ و انسان‌ هم‌ بسیار ستمکار و نادان‌ بود.”

از آیه‌ استفاده‌ می‌شود که‌ واژه‌ انسان‌ یک‌ واژه‌ عام‌ می‌باشد و دلالت‌ بر هر دوی‌ زن‌ و مرد دارد و نمی‌توان‌ پذیرش‌ مسئولیتی‌ را که‌ کوهها از پذیرش‌ آن‌ امتناع‌ کردند، مختص‌ مردان‌ دانست.‌ مرد و زن‌ به‌ یک‌ اندازه‌ در قبال‌ مسائل‌ زندگی‌، اجتماع‌ و خودشان‌ مسئول‌ و پاسخگو هستند. در جای‌ دیگر وقتی‌ خداوند می‌خواهد پیمان‌ انسان‌ را به‌ عنوان‌ بنده‌ خدا بودن‌ به‌ رخ‌ انسان‌ بکشد، آیه‌ معروف‌:

“و یاد آور هنگامی‌ که‌ خدای‌ تو از پشت‌ فرزندان‌ آدم‌ ذریه‌ آنها را برگرفت‌ و آنها را بر خود گواه‌ ساخت‌ که‌ آیا من‌ پروردگار شما نیستم‌؟ همه‌ گفتند: بلی‌ ما به‌ خدائی‌ تو گواهی‌ می‌دهیم.‌ که‌ دیگر در روز قیامت‌ نگویید ما از این‌ واقعه‌ غافل‌ بودیم.‌”

را می‌آورد و در اینجا نیز “بلی‌” گفتن‌ را مختص‌ زن‌ و یا مرد نمی‌داند، همه‌ انسانها و بشریت‌ اعتراف‌ به‌ خداوندی‌ خدای‌ عالم‌ دارد.

همچنین‌ وقتی‌ بیان‌ می‌فرماید که‌ :

“انسان‌ را در بهترین‌ “تقویم‌”ها آفریدیم‌” که‌ مراد بهترین‌ حالات‌، بهترین‌ و متکاملترین‌ خصوصیات‌ فیزیکی‌ - اخلاقی‌ و روحی‌ و نیکوترین‌ صورت‌ در مراتب‌ وجود است‌، در اینجا نیز لفظ‌ عام‌ “انسان‌” را فارغ‌ از اینکه‌ مرد باشد یا زن‌، می‌آورد و بعد به‌ خود از این‌ خلقت‌ آفرین‌ می‌گوید:

“... فتبارک الله احسن الخالقین.”

پیامبر گرامی‌ اسلام‌ (ص‌) وقتی‌ صحبت‌ از آموختن‌ دانش‌ می‌شود، آن‌ را واجب‌ بر هر زن‌ و مرد مسلمان‌ می‌داند و بین‌ آنها فرقی‌ نیست.‌

“طلب العلم فریضه علی‌ کل مسلم و مسلمه - آموختن‌ دانش‌ بر هر مرد و زن‌ مسلمان‌ واجب‌ است.‌”

بالاخره‌ کوتاه‌ سخن‌ اینکه‌ خداوند برتری‌ را در “تقوی‌” می‌داند و می‌فرماید:

“ای‌ مردم‌، ما همه‌ شما را نخست‌ از مرد و زنی‌ آفریدیم‌ و آنگاه‌ شعبه‌های‌ بسیار و فرق مختلف‌ گردانیدیم‌ تا یکدیگر را بشناسید. بزرگوارترین‌ شما نزد خدا با تقواترین‌ مردمند و خدا کاملا آگاه‌ است.‌”

و این‌ تقوی‌ است‌ که‌ مرد و یا زن‌ را خلیفه‌ خدا بر روی‌ زمین‌ می‌کند و هیچ‌ ربطی‌ به‌ جنسیت‌ ندارد و جالب‌ این‌ است‌ که‌ این‌ آیه‌ در تقابل‌ با تفاخرات‌ عصر جاهلیت‌ آمده‌ است‌ تا قومیت‌ها و عصبیت‌های‌ جاهلی‌ در رفتارهای‌ مردم‌ آن‌ زمان‌ را منسوخ‌ نماید.

این‌ برداشت‌ غلط‌ مختص‌ مسلمانان‌ نبوده‌ است‌ بلکه‌ با نگاهی‌ به‌ تاریخ‌ مشخص‌ می‌شود که‌ تقریبا تمامی‌ اقوام‌ و ملل‌ در این‌ رابطه‌ به‌ زن‌ به‌ چشم‌ یک‌ موجود حقیر و تحت‌ سلطه‌ نگاه‌ کرده‌اند و به‌ جرات‌ می‌توان‌ ادعا کرد که‌ همه‌ آنان‌ به‌واسطه‌ وضعیت‌ فیزیکی‌ زن‌ و امور زنانگی‌ آنان‌ این‌ تلقی‌ را داشته‌اند و باز می‌توان‌ ادعا کرد که‌ این‌ اسلام‌ بود که‌ زن‌ را کرامت‌ بخشید که‌ در فرازهای‌ آتی‌ به‌ آن‌ پرداخته‌ می‌شود. در عصر ما که‌ عصر پیشرفت‌ علم‌ و فن‌آوری‌ و عصر حقوق‌ بشر و... می‌باشد، متاسفانه‌ این‌ جفای‌ تاریخی‌ را لکن‌ در یک‌ الگوی‌ مدرن‌تر و پیشرفته‌تر می‌بینیم.‌ در عصر ما استثمار زن‌ رنگ‌ و روی‌ دیگری‌ گرفته‌ و نمی‌توان‌ مدعی‌ شد که‌ در جوامع‌ بشری‌ امروز بخصوص‌ غرب‌، زن‌ دارای‌ کرامت‌ لازم‌ است.‌ جهت‌گیری‌ جوامع‌ همان‌ استفاده‌ ابزاری‌ از زن‌ است‌ و شواهد بسیار زیادی‌ نیز برای‌ آن‌ وجود دارد. اگر از زن‌ در جامعه‌ استفاده‌ می‌شود نه‌ به‌ لحاظ‌ زن‌ بودن‌ است‌، بلکه‌ عمدتا مقاصد سوء اعم‌ از استفاده‌ تبلیغاتی‌، فسادهای‌ جنسی‌، و یا با خیلی‌ ارفاق‌، استثمار زن‌ در انجام‌ کارهای‌ سخت‌ و زیان‌آور مد نظر می‌باشد. با نگاهی‌ به‌ عمده‌ کارهای‌ واگذار شده‌ به‌ زنان‌ در جوامع‌ غربی‌ و پیشرفته‌ صنعتی‌ که‌ مدعی‌ پرداختن‌ به‌ حقوق‌ زنان‌ می‌باشند، ملاحظه‌ می‌گردد که‌ کارهای‌ پست‌، سخت‌ و زیان‌آور و ارزان‌ قیمت‌ به‌ زنان‌ واگذار شده‌ است.‌

زن‌ مسلمان‌ به‌ عنوان‌ محور خانواده‌:

اسلام‌ زن‌ را محور خانواده‌ و ضامن‌ بقاء و دوام‌ آن‌ می‌داند. زیرا نقش‌ زن‌ علاوه‌ بر زن‌ بودن‌، نقش‌ مادر است‌ که‌ از پیامبر خدا(ص‌) نقل‌ شده‌ که‌ بهشت‌ را زیر پای‌ مادران‌ می‌داند و به‌ قول‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌(ره‌)، از دامن‌ زن‌ مرد به‌ معراج‌ می‌رود. اتفاقا با توجه‌ به‌ محوریت‌ زن‌ در نظام‌ اسلامی‌، مسئولیت‌ زنان‌ نسبت‌ به‌ مردان‌ بیشتر می‌شود و شاید بتوان‌ گفت‌ که‌ باید مردان‌ به‌ توجه‌ اسلام‌ به‌ زنان‌ حسادت‌ ورزیده‌ و رشک‌ برند.

پیامبر گرامی‌ اسلام‌(ص‌) برای‌ نشان‌ دادن‌ جایگاه‌ و مقام‌ و منزلت‌ زن‌ مسلمان‌، همواره‌ احترام‌ ویژه‌ای‌ برای‌ دخت‌ گرامی‌ خود حضرت‌ فاطمه‌ زهرا (س‌) قائل‌ بودند، بر دستان‌ او بوسه‌ می‌زدند و در هنگام‌ ورود او از جای‌ برمی‌خاستند و احترام‌ می‌کردند و به‌ او لقب‌ “ام‌ ابیها” را دادند. و خداوند متعال‌ در حدیث‌ شریف‌ کساء نیز فاطمه‌(س‌) را محور هستی‌ قلمداد نموده‌ است‌ چرا که‌ به‌ فرشتگان‌ می‌فرماید:” در زیر عبا فاطمه‌ است‌ و پدرش‌، فاطمه‌ است‌ و شوهرش‌ و فاطمه‌ است‌ و فرزندانش‌”

● زن‌ مسلمان‌ و نقش‌ اجتماعی‌ او

زن‌ مسلمان‌ در عین‌ حالی‌ که‌ به‌ عنوان‌ یک‌ عضو فعال‌ در اجتماع‌ “حضور” را بر خود فرض‌ و واجب‌ می‌داند، باید ملبس‌ به‌ لباس‌ فضیلت‌ و عفاف‌ باشد و بداند که‌ عفیف‌ بودن‌ است‌ که‌ ارزش‌ و اعتبار زن‌ را بالا می‌برد. و باید بداند که‌ “زن‌” تا زمانی‌ که‌ “زن‌” است‌، ارزش‌ دارد و اگر جای‌ خود را با مرد عوض‌ کند و نقش‌ دیگری‌ برای‌ خود انتخاب‌ کند، دیگر ارزش‌ والای‌ زن‌ بودن‌ را ندارد. لذا در هر شرایطی‌ و در هر عرصه‌ای‌، باید خط‌ قرمز بین‌ عفت‌ و بی‌ عفتی‌، فضیلت‌ و رذیلت‌، تقوی‌ و بی‌بندوباری‌ و حجاب‌ و بی‌ حجابی‌ را مد نظر قرار داده‌ و حضور خود در صحنه‌ را به‌ زیور وارستگی‌ و تقوی‌ آراسته‌ نماید تا معنای‌ زن‌ بودن‌ خود را از دست‌ ندهد.

در تاریخ‌ اسلام‌ مصادیق‌ بسیاری‌ از حضور زنان‌ در عرصه‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ می‌توان‌ یافت‌ که‌ همگی‌ به‌ این‌ نکته‌ اشاره‌ دارد که‌ باید حضور زنان‌ در عرصه‌های‌ مختلف‌ را جدی‌ گرفت.‌ از حضرت‌ خدیجه‌(س‌) تا سمیه‌ اولین‌ زن‌ مسلمان‌ بعد از حضرت‌ خدیجه‌(س‌)، حضرت‌ فاطمه‌ زهرا(س‌)، حضرت‌ زینب‌(س‌)، زنان‌ در نهضتهای‌ اسلامی‌ و قیامهایی‌ چون‌ سربداران‌ و... نمونه‌هائی‌ از زنان‌ مسلمان‌ هستند که‌ هر یک‌ در تاریخ‌ اسلام‌ نقش‌ آفرین‌ بوده‌ و بعضا تاریخ‌ ساز شدند.

امروز و در ایامی‌ که‌ وارونگی‌ ارزشها در جهان‌ مادی‌، خود دارای‌ ارزش‌ شده‌ و تمامی‌ جهان‌ کفر و الحاد در صدد ایجاد نظم‌ و نظامی‌ مطابق‌ با سلیقه‌ اربابان‌ زر و زور می‌باشند و از سوی‌ دیگر، اسلام‌ ناب‌ محمدی‌ (ص‌) به‌ عنوان‌ یک‌ مکتب‌ انسان‌‌ساز و دارای‌ بنیانهای‌ ایجاد حکومت‌، بنیادگرایی‌ تلقی‌ می‌شود و هر چیزی‌ که‌ نقش‌ خدا را از زندگی‌ محو کرده‌ و بی‌ایمانی‌ را رواج‌ دهد، مجاز شناخته‌ می‌شود، حضور در صحنه‌ و نقش‌ آفرینی‌ و ترویج‌ حضور مقتدرانه‌ همراه‌ با دین‌ باوری‌، از حساسیت‌ بیشتری‌ برخوردار می‌شود.

امروز زن‌ مسلمان‌ ایرانی‌ نه‌ تنها باید در عرصه‌ جهانی‌ الگو‌ساز باشد، بلکه‌ وظیفه‌ دارد که‌ زنگارهای‌ کج‌اندیشی‌ متحجران‌ و مقدس‌ ما بانی‌ که‌ قرنها زن‌ مسلمان‌ را از برخی‌ حقوق‌ اجتماعی‌ خود محروم‌ کرده‌ است‌، زدوده‌ و جایگاه‌ واقعی‌ خود را بیابد و این‌ میسر نمی‌شود مگر با تلفیق‌ حضور در صحنه‌ همراه‌ با معیارهای‌ اسلامی‌ و دینی‌ از قبیل‌ حجاب‌، عفاف‌، رعایت‌ حقوق‌ همسر، رعایت‌ اخلاق‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ و اداء نمودن‌ سهم‌ خود به‌ عنوان‌ مادر در قبال‌ تربیت‌ فرزندان‌ و النهایه‌ ایجاد فضایی‌ سالم‌ که‌ در آن‌ فضا امکان‌ سوء استفاده‌ و یا استفاده‌ ابزاری‌ از زن‌ امکان‌پذیر نباشد.

زن‌ مسلمان‌ ایرانی‌ در طی‌ سالهای‌ پرفراز و نشیب‌ گذشته‌ قبل‌ و خصوصا بعد از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، این‌ باور را به‌ وجود آورده‌ است‌ که‌ باید به‌ عنوان‌ نیمی‌ از جمعیت‌ کشور، دارای‌ جایگاه‌ مناسب‌ باشد و شاید بتوان‌ ادعا کرد که‌ زنان‌ ما در برخی‌ از صحنه‌ها حتی‌ از مردان‌ نیز پیشی‌ گرفته‌اند و این‌ موضوع‌، ظرفیت‌ این‌ قشر عظیم‌ از جمعیت‌ کشور را نشان‌ می‌دهد و خوشبختانه‌ باید مباهات‌ کرد که‌ نقش‌ آفرینی‌ زنان‌ ایرانی‌ و مسئولیت‌ پذیری‌ آنان‌ همانند بسیاری‌ از شاخصهای‌ دیگر انقلاب‌، می‌تواند الگوی‌ مناسبی‌ برای‌ زنان‌ دیگر کشورها بویژه‌ کشورهای‌ اسلامی‌ باشد.

● چه‌ باید کرد؟

اگر با مطالبی‌ که‌ در سطور بالا نگاشته‌ شد، بپذیریم‌ که‌ اولا باید حقوق‌ زنان‌ را محترم‌ شمرد و ثانیا به طور کلی‌ در تمامی‌ معادلات‌ حکومتی‌ به‌ حساب‌ آورد، آیا زنان‌ چگونه‌ می‌توانند نقش‌ واقعی‌ خود در یک‌ نظام‌ اسلام‌ پسند را ایفا نموده‌ و آن‌را نهادینه‌ نمایند؟ برای‌ پاسخ‌ به‌ این‌ سوال‌ اساسی‌ و حتی‌ پیچیده‌، به‌ ارائه‌ چند راهکار پرداخته‌ می‌شود:

▪ ایفای‌ نقش‌ مادر

همان‌گونه‌ که‌ مردان‌ هیچ‌گاه‌ نخواهند توانست‌ تمامی‌ نقشهای‌ زنان‌ در یک‌ زندگی‌ مشترک‌ و خانواده‌ را ایفا نمایند، زنان‌ نیز باید بدانند که‌ قطعا نمی‌توانند به‌ تمامی‌ نقشهای‌ مردان‌ در همین‌ عرصه‌ بپردازند و لذا با اصلاح‌ نگرش‌ خود سعی‌ نمایند در دنیای‌ پیچیده‌ و پر خطر امروز، به‌ اصلی‌ترین‌ نقش‌ خود که‌ همان‌ مادر بودن‌ است‌، با دقت‌ و وسواس‌ پرداخته‌ و آن‌را ارزان‌ نفروشند.

متاسفانه‌ گاهی‌ اوقات‌ مشاهده‌ می‌شود که‌ برای‌ جبران‌ عقب‌ماندگی‌ حضور در عرصه‌های‌ اجتماعی‌، از نقش‌ تربیتی‌ فرزندان‌ غافل‌ شده‌ و به‌ جای‌ “نقش‌ مادر”، “بدیل‌” او را به‌ فرزندان‌ می‌دهیم‌ و این‌ امر باعث‌ شده‌ که‌ نسل‌ جدید ما از واکسن‌ “دین‌ باوری‌” دورتر شده‌ و سرطان‌ “بی‌ دینی‌ و بی‌بندوباری‌” در نظام‌ تربیتی‌ فرزندانمان‌ ریشه‌ بدواند. لذا باید بدانیم‌ که‌ ایجاد نسلی‌ با باورهای‌ دینی‌ و پاکیزگی‌های‌ اخلاقی‌ و متخلق‌ به‌ اخلاق‌ الله‌، خود بخشی‌ عظیم‌ از حضور در صحنه‌ زنان‌ است‌ که‌ هرگز نباید از آن‌ غافل‌ شد.

▪ رعایت‌ حقوق‌

یکی‌ از آفاتی‌ که‌ همواره‌ در کمینگاه‌ انسانها بویژه‌ در جهان‌ امروز وجود داشته‌، این‌ بوده‌ که‌ رسیدن‌ به‌ برخی‌ مواهب‌ و حقوق‌، همراه‌ با آداب‌ آن‌ نبوده‌ و همین‌ امر باعث‌ شده‌ که‌ آن‌ موهبت‌ به‌ جای‌ پیشرفت‌ و ترقی‌، خود عاملی‌ بلاساز شود. نمونه‌های‌ بسیاری‌ از این‌ نوع‌ را می‌توان‌ مثال‌ زد. یکی‌ از این‌ موارد، همین‌ بحث‌ حضور در صحنه‌ است.‌ اگر زنان‌ قرار است‌ در فعالیتهای‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ نقش‌ آفرین‌ باشند، نباید از رعایت‌ حقوق‌ همسران‌ خود در یک‌ زندگی‌ مشترک‌ غافل‌ شوند. حق‌ همسر و فرزندان‌ از مسائل‌ بسیار با اهمیت‌ است‌ که‌ باید جزء متن‌ زندگی‌ باشد نه‌ آنکه‌ در حاشیه‌ آن‌ قرار گیرد. بنیان‌ خانواده‌ از بنیانهای‌ بسیار مقدس‌ است‌ و همان‌گونه‌ که‌ قبلا نیز بیان‌ شد، رفتن‌ به‌ سوی‌ کمال‌، حرکتی‌ مشترک‌ است‌ و این‌ میسر نمی‌شود مگر آنکه‌ خانواده‌ دارای‌ بنیانی‌ مرصوص‌ باشد. متاسفانه‌ وقتی‌ آمارهای‌ رو به‌ تزاید طلاق‌ در جامعه‌ اسلامی‌ ما بررسی‌ می‌شود، ملاحظه‌ می‌گردد که‌ عمده‌ آن‌ به‌واسطه‌ عدم‌ رعایت‌ حقوق‌ خانوادگی‌ است.‌ البته‌ این‌ بحث‌ فقط‌ مختص‌ زنان‌ نیست‌ و مردان‌ نیز در آن‌ سهم‌ و نقش‌ دارند. لکن‌ زنان‌ باید بدانند که‌ هم‌ می‌توانند با رعایت‌ این‌ اصل‌، نقش‌ محوری‌تری‌ داشته‌ باشند و هم‌ آرامش‌ بیشتری‌ به‌ خانواده‌ ببخشند. نهایت‌ اینکه‌ زنان‌ باید همراه‌ با کسب‌ حقوق‌ از دست‌ رفته‌ خود، فرهنگ‌ هماهنگ‌ کردن‌ تمامی‌ شقوق‌ موضوع‌ را نیز بیاموزند و آن‌ را به‌کار بندند.

▪ رعایت‌ عفاف‌ و حجاب‌

زنان‌ باید این‌ واقعیت‌ را بپذیرند که‌ هم‌ به‌ لحاظ‌ وضعیت‌ فیزیکی‌ و هم‌ به‌ لحاظ‌ وجود روح‌ احساسی‌ در ضمیر آنان‌، از مردان‌ بیشتر در معرض‌ خطر و سقوط‌ هستند و دشمنان‌ و حرامیان‌، نسبت‌ به‌ مردان‌، راحت‌تر آنان‌ را به‌ ورطه‌ سقوط‌ اخلاقی‌ می‌کشانند و باید حافظانی‌ امین‌ برای‌ صیانت‌ از گوهر عفاف‌ که‌ نزد آنان‌ به‌ ودیعه‌ گذاشته‌ شده‌، باشند و این‌ جز با رعایت‌ حجاب‌ و تقویت‌ تقوی‌ میسر نخواهد بود. زنان‌ باید بدانند که‌ فعالیت‌ اجتماعی‌ هیچ‌ مجوزی‌ برای‌ حذف‌ خطوط‌ قرمز مرز فی‌مابین‌ حلال‌ و حرام‌ در معاشرتها نیست.‌ حرمت‌ زن‌ و مرد، حرمت‌ محرم‌ و نامحرم‌، حرمت‌ نگاه‌ و غمض‌ عین‌ و مواردی‌ از این‌ دست‌، نباید به‌ بهانه‌ فعالیت‌ و حضور در صحنه‌های‌ کار و تلاش‌ شکسته‌ شود. زنان‌ باید بدانند که‌ بخش‌ عمده‌ای‌ از صیانت‌ فرهنگی‌ جامعه‌ به‌دست‌ آنان‌ است‌ و این‌ رسالت‌ سنگینی‌ است.‌

▪ الگو پذیری‌ و الگوسازی‌

زن‌ مسلمان‌ چه‌ کسانی‌ را باید الگوی‌ خود قرار دهد؟ تعریف‌ و تنظیم‌ شئونات‌ خود را باید با کدام‌ الگو هماهنگ‌ و همساز نماید؟ اساسا جهت‌گیری‌ و جهت‌ دهی‌ زن‌ مسلمان‌ با کدام‌ جاذبه‌ و دافعه‌ باشد؟ آنچه‌ که‌ منطق‌ حکم‌ می‌کند، کسانی‌ می‌توانند در حرکت‌ کمال‌ جویانه‌ یک‌ جامعه‌ اسلامی‌ الگو قرار گیرند که‌ خود در اوج‌ کمال‌ این‌ حرکت‌ قرار گرفته‌ باشند. چگونه‌ می‌توان‌ از کسانی‌ الگو گرفت‌ که‌ هیچ‌ نشانی‌ از کمال‌ معنوی‌ ندارند و بتوانند ما را به‌ سوی‌ معنویات‌ رهنمون‌ شوند؟ مردم‌ کشوری‌ که‌ افتخار می‌کنند در فضایی‌ تنفس‌ می‌کنند که‌ عطر “عترت‌” رسول‌ خدا(ص‌) در آن‌ استشمام‌ می‌شود و حدیث‌ معروف‌ “ثقلین‌” را سرلوحه‌ کار خود قرار داده‌، چه‌ نیازی‌ به‌ الگوهای‌ وارداتی‌ دارد؟ این‌ بدین‌ معنا نیست‌ که‌ پیشرفتها و توسعه‌ کمی‌ و کیفی‌ امور در بین‌ سایر کشورها و ملل‌ را نادیده‌ بگیریم‌، بلکه‌ مقصود این‌ است‌ که‌ هرگونه‌ جمال‌ و کمال‌ را با محک‌ حدیث‌ ثقلین‌ سنجیده‌ و اگر جواب‌ مثبت‌ داد، آن‌را به‌کار بندیم‌ و فراموش‌ نکنیم‌ که‌ زنان‌ علاقمند سایر کشورها به‌دلیل‌ نورانیت‌ انقلاب‌ اسلامی‌، زن‌ مسلمان‌ ایرانی‌ را الگو قرار می‌دهند و لذا مسئولیت‌ دو چندان‌ می‌شود.

▪ خرافه‌ زدایی‌ و کسب‌ ابزار حضور

زنان‌ ما وظیفه‌ دارند خرافات‌ رسوب‌ کرده‌ در اذهان‌ خود اعم‌ از خرافات‌ قدیمی‌ و یا مدرن‌ را که‌ ناشی‌ از سالهای‌ متمادی‌ حکومت‌ غیرخودی‌ها بر این‌ کشور بوده‌ از خود دور کرده‌ و خود را به‌صورت‌ فراگیر به‌ علم‌ و دانش‌ و هنر و تخصصهای‌ مورد نیاز جامعه‌ مجهز نمایند تا بتوانند موثرتر در صحنه‌های‌ اجتماعی‌ حضور داشته‌ باشند.

▪ مرزبندی‌ و تحدید حدود در عرصه‌ حضور

اگر بخواهیم‌ حد حضور زنان‌ را تعریف‌ کنیم‌، باید به‌ ملاحظات‌ گفته‌ شده‌ در بخشهای‌ پیشین‌ برگشته‌ و بیان‌ نمائیم‌ که‌ اگر این‌ ملاحظات‌ و خطوط‌ ترسیم‌ شده‌ در معارف‌ اسلامی‌ و سیره‌ معصومین‌(ع‌) رعایت‌ شود، نه‌ تنها زن‌ مسلمان‌ محدودیتی‌ برای‌ حضور در صحنه‌ اجتماعی‌ ندارد، بلکه‌ واجب‌ است‌ بیش‌ از گذشته‌ به‌ نقش‌آفرینی‌ بپردازد. عرصه‌هایی‌ چون‌ دانشگاه‌، حوزه‌، مجلس‌، دولت‌، اقتصاد و سیاست‌، عرصه‌های‌ عمل‌ و تلاش‌ برای‌ زن‌ مسلمان‌ ایرانی‌ همانند مرد مسلمان‌ ایرانی‌ می‌باشد و این‌ حضور از واجبات‌ شرعی‌ و اجتماعی‌ نیز خواهد بود.