چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

اگر در محیط کار مسئولیت دارید, در خانواده مسئولیت تان سنگین ترمی شود


اگر در محیط کار مسئولیت دارید, در خانواده مسئولیت تان سنگین ترمی شود

اضافه کاری شیرین در خانواده

● ایجاد تعادل بین کار و زندگی

برخورداری از درآمد مناسب برای زندگی، گذراندن زمان کافی در کنار خانواده و انجام صحیح مسئولیت‌های شغلی، در کنار یکدیگر، به یکی از مشکلات خانواده‌های امروزی تبدیل شده است. برطرف کردن این چالش نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و انعطاف‌پذیری بیشتر شرایط شغلی است تا در کنار آن بهره‌وری نیز ارتقا پیدا کند. تعادل میان شغل و زندگی خانوادگی هنگامی برقرار می‌شود که نقش افراد در محل کار و خانواده در کنار یکدیگر مورد توجه و احترام قرار بگیرد. نکته قابل توجه این است منظور از مسئولیت‌های خانوادگی تنها مسئولیت فرد در قبال کودک و همسر نیست، بلکه افراد در برابر دیگر اعضای خانواده مانند پدر و مادر و سایر بستگان نیز مسئول هستند.

امروز با ورود روزافزون زنان به محیط کار خارج از خانه، جامعه دستخوش تغییرات فرهنگی بسیاری شده است، که از آن میان افزایش نقش مسئولیت‌پذیری پدران در زمینه تربیت و نگهداری فرزندان و همچنین نقش فعال آنها در خانواده به چشم می‌خورد.

با افزایش مسئولیت‌ها، محدودیت زمانی و همچنین نیاز خانواده، نیاز به ایجاد تغییرات در شرایط شغلی مردان نیز احساس می‌شود.

از آنجایی که خانواده و شغل هر دو بخش مهمی از زندگی را تشکیل می‌دهند، ایجاد تعادل بین آنها چالش بزرگی پیش‌روی زنان و مردان قرار می‌دهد. مدیریت نقش‌های متعدد در خانه و محل کار، منبع تولید استرس در زندگی است. این استرس‌ها از دو منشأ ابتدایی، نوع نقش‌ها و تداخل آنها ناشی می‌شود.

این استرس‌ها هنگامی اتفاق می‌افتد که «مسئولیت‌های» اجرای یک نقش در اجرای نقش دیگر تداخل پیدا کند. برای مثال شغلی که دارای ساعات کاری بالا بوده و استرس‌زاست، تأثیرات منفی بی‌شماری بر روابط خانوادگی دارد.

تداخل نقش به حالتی گفته می‌شود که در آن، «شرایط و روابط» ایفای یک نقش، بر نقش دیگر تأثیرگذار باشد. برای مثال هماهنگ نبودن میزان ساعات کار با سپری کردن وقت در خانواده سختگیری کارفرما و شرایط کاری نامساعد اثرات منفی و نامطلوبی بر زندگی خانوادگی خواهد داشت، از طرف دیگر نگرانی‌های خانوادگی مانند برخوردار نبودن از حمایت همسر، تقسیم ناعادلانه وظایف خانه و مراقبت از کودکان، وجود مشکلات جسمی و روانی در اعضای خانواده و... بر نقش شغلی تأثیر منفی دارد.

برای ارزیابی زندگی، ایجاد تغییرات و برقراری تعادل توجه به چهار فرآیند تعیین ارزش‌ها، هدفگذاری واقع‌بینانه، تعیین اولویت‌ها و مدیریت زمان و کنترل شرایط اهمیت دارد.

● تعیین ارزش‌ها

ارزش‌های فردی، راهنمای عملکرد شخصی و نتیجه تجارب فردی در زندگی هستند. تعیین و شفاف‌سازی ارزش‌های فردی یکی از کلیدهای مدیریت تقاضاهای شغلی و خانوادگی است. اکثر انسان‌ها از تعداد معدودی از ارزش‌های خود آگاهی دارند در حالی که از مهمترین استعدادهای خود، ناآگاه هستند. برای مقابله با استرس ابتدا باید از این ارزش‌ها آگاهی پیدا کرد.

گاهی برخی از این ارزش‌ها با هم در تداخل هستند. (برای مثال رسیدگی به امور منزل و حضور در محل کار) تعیین و اولویت‌بندی ارزش‌ها یکی از راه‌های غلبه بر استرس ناشی از نقش‌های خانوادگی یا شغلی است.

● هدفگذاری واقع‌بینانه

اهداف در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و نحوه استفاده از زمان را تعیین می‌کند. ارزش‌های فردی پیش‌زمینه تحقق اهداف هستند و نیروی محرکه دستیابی به آنها به شمار می‌روند. اهداف در انواع مختلفی اعم از انتزاعی، معقول (مانند تربیت کودکان مسئولیت‌پذیر و...) دسته‌بندی می‌شوند. برای کاهش فشار و آسیب‌های حاصل از نقش‌ها، باید تحقق برخی اهداف را در اولویت قرار داد و از برخی دیگر صرف‌نظر کرد. درک متقابل، ارزش‌گذاری‌ها و نوع انتظارات نیز از فاکتورهای مهم در درک مسائل شغلی و خانوادگی است. این فاکتورها هنگام عمل و برخورد با دیگران جنبه فرضیات به خود می‌گیرند و در برخورد با نیازها باعث ایجاد استرس و تنش می‌شوند. بسیاری از افراد توقعات بالا و بیش از توانایی فردی خود داشته و بر این باور هستند که همیشه باید مسئولیت‌ها را در سطح ایده‌آل انجام دهند و همین مسئله باعث خستگی بیش از حد، زودرنجی و ایجاد خشم و ناامیدی در زندگی آنها می‌شود.

● تعیین اولویت‌ها و مدیریت زمان

اولویت‌گذاری بخش اصلی و مرکزی در مدیریت زمان است. مدیریت کارهای خانه در کنار انجام مسئولیت‌های شغلی، یافتن زمانی برای فعالیت‌های خانوادگی و دوستانه ... در کنار مسئولیت‌های چندگانه کار آسانی نیست.

اغلب اوقات حتی با وجود استفاده بهینه از زمان، بازده کاری مناسبی مشاهده نمی‌شود زیرا برنامه‌ریزی و جدول‌بندی فعالیت‌ها که فرد را به سوی اهداف رهنمون سازد، وجود ندارد.

برای مدیریت زمان ابتدا باید اهداف را تعیین کرده و سپس به سؤالات زیر پاسخ داد.

-‌ توقعات چه تأثیری بر دستیابی به اهداف دارند؟

-‌ آیا بین اهداف مادی یا انتزاعی با اهداف مقعول تعادل برقرار است؟

-‌ نشانه‌های نزدیک شدن به اهداف موردنظر چه هستند؟

-‌ امروز برای رسیدن به هدف باید چه کاری را انجام داد؟

● کنترل شرایط

برای برقرار کردن کنترل و اولویت‌بندی نیازها و خواسته‌ها و تکمیل آنها باید تقسیم‌بندی کار انجام شود.

هنگام ایجاد تغییر در حوزه‌ای که فرد مشخص می‌کند، ارزش‌های ناشناخته، ادراک غیرمنتظره یا توقعات فردی ظاهر می‌شوند که باید به آن توجه کرد. درک رضایت پس از انجام کار و قدرت انجام مسئولیت از جوانب مهم و مورد توجه در تقسیم کار است.

برنامه‌ریزی و برقراری ارتباط مناسب بخش اصلی تمام تغییرات است.

عوامل دیگری که به برقراری تعادل بین شغل و خانواده کمک می‌کند عبارتند از:

برگزاری جلسات خانوادگی، جدول‌بندی هفتگی و ماهانه برای دستیابی به اهداف معقول و انتزاعی، بازبینی برای ایجاد تغییرات احتمالی، تعیین موارد کنترل شدنی و غیرقابل کنترل، شوخ‌طبعی.

● چالش‌ها و نحوه مقابله با آنها

نیاز همزمان به فرد در محل خانواده یا کار برای پاسخگویی به نیاز فرزندان یکی از چالش‌های مهم دنیای صنعتی امروز است که کارشناسان بهره‌گیری از تکنولوژی را راه‌حل مناسبی برای مقابله با این معضل معرفی می‌کنند. برای نمونه پدر و مادر با استفاده از تلفن همراه و اینترنت با کودکان خود در منزل رابطه برقرار می‌کنند. برنامه‌ریزی و تعیین نیازهای روز بعد، آماده‌سازی صبحانه، مرتب کردن و آماده کردن لباس‌ها و به‌طور کلی مدیریت زمان به صرفه‌جویی در وقت و حضور بموقع در محل کار کمک می‌کند. از دست دادن دقایق و به اصطلاح کم آوردن وقت از دیگر چالش‌ها بوده و یکی از راه‌حل‌های مناسب چشم‌پوشی از انجام کارهای غیرضروری است.

برای حفظ تعادل در کارها باید با اولویت‌گذاری و طبق ارزش‌های فردی زندگی کرد. اگر پاسخ به نیازهای کودکان یا انجام وظایف شغلی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند باید سطح توقع دیگر افراد برای انجام امور خانه کاهش پیدا کند. یک راه‌حل مناسب برای رسیدگی به تمام امور کمک گرفتن از دیگران است.

● نکات ضروری

برای دستیابی به تعادل مؤلفه‌های بسیاری مؤثرند که از میان آنها توجه به افزایش میزان اعتماد به نفس فردی، صرف وقت، بهره‌گیری از حداکثر خلاقیت، تفکر، تحلیل و مهارت حل مشکل، در نظر گرفتن نیازهای فردی و خواسته‌ها، ایمان به حل مشکل، انعطاف‌پذیری و در نظر گرفتن روش‌های جدید، شناخت علائم برقرار نبودن تعادل مناسب مانند رنجش، خستگی،‌ افسردگی، ناراحتی اعضای خانواده، نارضایتی از کار، بازبینی ارزرش‌های اصلی و حذف عوامل مداخله‌کننده در اهداف، در کاهش استرس و دستیابی به تعادل مؤثر است.