پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

نگاه امامان شیعه به نوروز


نگاه امامان شیعه به نوروز

بحث از نوروز, در فرهنگ شیعه, از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آنجا كه به منابع برجای مانده مربوط می شود, نخستین بار در مختصر مصباح شیخ طوسی از آن یاد شد پس از آن در منابع دیگر هم وارد گردید

بحث از نوروز، در فرهنگ شیعه، از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آنجا كه به منابع برجای مانده مربوط می‏شود، نخستین بار در مختصر مصباح شیخ طوسی از آن یاد شد. پس از آن در منابع دیگر هم وارد گردید. در این مقاله سیر ورود آن را در منابع شیعه و موضعگیری فقهای شیعه در باره آن را توضیح خواهیم داد. نكته جالب توجه آنكه در دوره صفوی، آثار فراوانی در زمینه عید نوروز نوشته شد. شیخ آقابزرگ تهرانی ذیل مدخل نوروزیه، از بیش از پانزده رساله كه در دوره صفوی تألیف شده یاد كرده است. دراین مقال برآنیم تا بر چند رساله نوروزیه كه در این دوره تألیف شده شرحی به دست ‏دهیم.

● نوروز، قبل از اسلام تا كنون

نوروز یا روزِ نو، در همه تقاویم، در همه دوره‏ها و در میان همه فرهنگ‌ها، با اسامی گوناگون مطرح بوده و هست. گردش زمین به دور خورشید و پدید آمدن روز و شب و فصول سال و نیز حركت ماه بر گرد زمین، بشر را به محاسبه واداشته و به طور طبیعی تقویم را پدید آورده است.

آغاز هر سال، شروع جدیدی است كه خود به نوعی انسان را با احساسی تازه و تولّدی نو به حركت در می‏آورد. این آغاز همراه با شادی و سرور بوده و در هر فرهنگی آیین‌های ویژه‏ای برای نشان دادن خوش حالی و شادی تعبیه شده است. در میان ایرانیان، این روزِ نو، روزی بود كه شاه جدید ساسانی به تخت می‏نشست. خواهیم دید كه آخرین نوروز ایرانی، كه طی آن آیینهای ویژه‏ای را اجرا می‏كردند، (فهرستی از آنها را ابوریحان در آثارالباقیه، ترجمه اكبر داناسرشت، تهران، امیركبیر، ۱۳۶۳ از منابع زردتشتی آورده است. بنگرید: صص ۳۳۳ - ۳۲۵) روزی در اواخر خردادماه بود كه یزدگرد سوم بر تخت نشست و از آن پس، این نوروز، هر سال، با توجه به عدم محاسبه كبیسه و اهمال آن، در هر چهار سال یك روز به عقب می‏افتاد. پس از آمدن اسلام، سنت نوروز، پابرجا ماند و این بدان دلیل بود كه مردم ایران، به سرعت اسلام را نپذیرفته و تا یكی دو سه قرن، بسیاری از آنان بر آیین كهن خود بودند. حتی اگر اسلام را پذیرفتند، نتوانستند به آسانی آن آداب را ترك كنند.

این نکته دانسته است كه اسلام دو عید را با عنوان عید فطر و اضحی با آیینهای ویژه مطرح كرد، هر چند آنها آغاز سال نبود اما به هر روی عید طبیعی مسلمانان به شمار می‏آمد. در برابر، نه از سوی اهل سنّت و نه امامان شیعه، موضعگیری روشن و شناخته شده مفصلی نسبت به نوروز مطرح نشد. آنچه در این باره گفته شده پس از این اشاره خواهیم كرد.

بحث از نوروز، در فرهنگ شیعه، از قرن پنجم به بعد مطرح شد و تا آنجا كه به منابع برجای مانده مربوط می‏شود، نخستین بار در مختصر مصباح شیخ طوسی از آن یاد شد. پس از آن در منابع دیگر هم وارد گردید. در این مقاله سیر ورود آن را در منابع شیعه و موضعگیری فقهای شیعه در باره آن را توضیح خواهیم داد. نكته جالب توجه آنكه در دوره صفوی، آثار فراوانی در زمینه عید نوروز نوشته شد. شیخ آقابزرگ تهرانی ذیل مدخل نوروزیه، از بیش از پانزده رساله كه در دوره صفوی تألیف شده یاد كرده است. دراین مقال برآنیم تا بر چند رساله نوروزیه كه در این دوره تألیف شده شرحی به دست ‏دهیم.

● مبنای محاسبه روز نوروز

نوروز نخستین روز فروردین ماه شمسی به حساب می‏آید. محاسبه سال شمسی تا پیش از پیدایش تاریخ جلالی در سال ۴۶۷یا ۴۷۱ بدین ترتیب بود كه سال را دوازده ماه سی روزه تقسیم می‏كردند كه جمعا ۳۶۰روز می‏شد. پنج روز باقی مانده را در پایان آبان ماه یا اسفندماه بر آن می‏افزودند كه جمعا ۳۶۵روز می‏شد. با این حال پنج ساعت و ۴۸دقیقه و ۴۵/۵۱ثانیه باقی می‏ماند. این زمان، در هر چهار سال یك روز می‏شد و از آنجا كه در محاسبه نمی‏آمد، روز اول فروردین در فصول سال تغییر می‏كرد. بنابر این ماههای شمسی نیز در آن زمان، مانند ماههای قمری در فصول سال متغیر بود. معنای این سخن آن است كه نوروز در ابتدای فروردین واقعی، یعنی نقطه آغاز اعتدال ربیعی قرار نداشت.

زمانی كه یزدگرد سوم، آخرین شاه ساسانی، در سال ۶۳۲میلادی به تخت نشست، روز نخست سال، یعنی اول فروردین در آن تاریخ، مطابق بود با شانزدهم حزیران (ژوئن) مطابق با ۲۷خرداد. پس از آن با محاسبه بالا، روز نوروز یا اول فروردین، هر چهار سال، یك روز به عقب می‏آمد.

در سال۴۶۷ ق روز نوروز مطابق دوازدهم حوت یا اسفند بود. در این سال، ملكشاه سلجوقی، دستور داد تا منجمان، محاسبه دقیقی از سال شمسی انجام داده و روز اول فروردین را معین كنند. بر اساس محاسبه خواجه عبدالرحمان خازنی، منجم مرو، عوض آن كه بر اساس محاسبه قبلی، روز واقعی دوازدهم اسفند را اول فروردین دانسته شود، اول فروردین را هیجده روز جلوتر برده و در ابتدای اعتدال ربیعی، یعنی فروردین واقعی قرار گرفت. در محاسبه جدید، هر سال را در چهار نوبت، ۳۶۵روز محاسبه كرده (دوازده سی روز به ضمیمه پنج روز كه در آخر ماه آبان یا اسفند افزوده می‏شد) و سال پنجم را ۳۶۶ روز محاسبه كردند. البته پس از هر هشت دوره چهارساله، سال پنجم را ۳۶۶ قرار می‏دادند. در این محاسبه آن پنج ساعت و اندی نیز در محاسبه می‏آمد. بدین ترتیب، روز نوروز، به عنوان نخستین روز فروردین ماه، از آن سال ثابت ماند.

بنابر این، نخستین سالی كه روز اول فروردین آن دقیقا مطابق آغاز زمان اعتدال ربیعی بود، سال ۴۶۷ یا ۴۷۱ بوده است. (مجموع آنچه گذشت، از مقالات تقی زاده: گاه شماری در ایران ، ج ۱۰صص ۶- ۳ به كوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۵۷ مقاله همو تحت عنوان نوروز در مجله یادگار سال چهارم، ش ۷ و مدخل نوروز در لغتنامه دهخدا گرفته شده است. در باره اختلاف در اینكه نوروز سلطانی در سال ۴۶۷ بوده است یا ۴۷۱ بنگرید: مقالات، ج ۱۰ ص ۱۶۸ پاورقی. توضیحات محیط طباطبائی در باره سیر تقویم در ایران نیز قابل توجه است. وی مشكل سال ۴۶۷ یا ۴۷۱ و مسأله افزودن پنج روزه زائده را به آخر آبان و اسفند را نیز حل كرده است. بنگرید: تاریخ تحولات تقویمی در ایران از نظر نجومی، میراث جاویدان، شماره _۱۵ - ۱۴صص ۱۰۸ – ۱۰۱)

دانسته است كه سال قمری، به عنوان سالشمار پذیرفته شده در آیینهای دینی در دین مبین اسلام پذیرفته شده و در میان مردم و كتابهای تاریخی مرسوم بوده است. در كنار آن سال شمسی، به دلیل ثبات آن در تعیین فصول، همیشه به عنوان سال مورد استفاده در امر كشاورزی و خراج و جز آن، اهمیت خود را حفظ كرده و در تقاویم محاسبه و یاد می‏شده است. تطبیق این دو روز شمار با یكدیگر در فرهنگهای مختلف همیشه مورد بحث واقع شده و راه حلهای مختلفی برای آن عرضه شده است. سیری از این تطبیقها در میان تاریخ قمری و شمسی را تقی‏زاده مورد بحث قرار گرفته است. (مقالات تقی زاده ج ۱۰ گاه شماری در ایران قدیم«، فصل پنجم، ص ۱۵۳به بعد.)

در سال ۱۳۰۴شمسی (۱۳۴۳قمری مطابق ۱۹۲۵میلادی) در ایران، تقویم شمسی، به عنوان تقویم رسمی پذیرفته شد. محاسبه پیشین كه دقیق بود مراعات شد و تنها عوض افزودن پنج روز به سال، شش ماه نخست سال را سی و یك روز، و پنج ماه دوم را سی روز و اسفند را بیست و نه روز قرار دادند كه هر چهار سال، سی روز محاسبه می‏شود. سالی كه اسفند آن سی روز بود، آن را سال كبیسه نامیدند. (متن تصویبنامه مجلس شورای ملی را كه در شب ۱۱فروردین ماه ۱۳۰۴شمسی انجام شده و اسناد دیگر در این باره را ببینید در: پیدایش و سیر تحول تقویم هجری شمسی، محمدرضا صیاد، مجله میراث جاویدان، ش ۱۵- ۱۴صص ۱۱۸ – ۱۹) در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مبنای محاسبه سال شمسی بوده و سال قمری نیز در كنار آن به عنوان تقویم دینی مورد تأكید قرار گرفت.

این بود اجمالی از نوروز در تقویم شمسی. مهمترین نكته آن، این است كه نوروز تا سال ۴۶۷ در سال متغیر بوده و پس از آن در آغاز اعتدال ربیعی قرار گرفته و از آن پس تغییری نیافته است.

● نوروز در منابع كهن شیعی

در آغاز باید اشاره كنیم كه مقصود از منابع كهن منابعی است كه تا زمان شیخ طوسی تألیف شده است. آنچه كه در باره نوروز در این منابع آمده، به شرح زیر است:

نخست آن‌كه نجاشی ذیل شرح حال ابوالحسن نصر بن عامر بن وهب سنجاری نوشته است كه وی از ثقات اصحاب است و كتاب‌هایی داشته از جمله كتاب ما رُوِی فی یوم النیروز. (رجال النجاشی، ص ۴۲۸) روشن نیست حجم روایاتی كه وی در این كتاب جمع آوری كرده چه اندازه بوده است. گفتنی است كه صاحب بن عباد كه باید او را با احتیاط شیعه معتزلی دانست، كتابی با عنوان كتاب الاعیاد و فضائل النیروز داشته است. (الفهرست، ابن الندیم، ص ۱۹۰)

در منابع كهن، چند روایت نیز در باره نوروز آمده، كه به این ترتیب است:

- نخست روایتی از ابراهیم كرخی كه ضمن آن از امام صادق (ع) سؤال شده كه شخصی مزرعه بزرگی دارد. در روز مهرگان یا نوروز، هدایایی (از طرف كسانی كه بر روی آن كار می‏كنند) به او داده می‏شود. آیا بپذیرد؟ حضرت فرمود: آنها كه هدیه می‏دهند مسلمانند؟ ابراهیم می‏گوید: آری. حضرت فرمود: هدیه آنها را بپذیرد. (الكافی، ج ۵ ص ۱۴۱كتاب من لایحضره الفقیه، ج ۳ ۳۰۰ التهذیب، ج ۶ ص ۳۷۸)

- روایت دیگر چنین است كه در روز نوروز به امیرالمؤمنین (ع) گفته شد: الیوم نیروز. حضرت فرمودند: اصنعوا كل یوم نیروزا هر روز را نوروز كنید. (كتاب من لایحضره الفقیه، ج ۳ ص ۳۰۰) و نقل دیگر همان روایت آن كه حضرت فرمود: نیروزنا كل یوم. (همان منبع) این همان روایتی است كه در آن گفته شده در روز نوروز به آن حضرت، فالوذج هدیه كردند و حضرت این پاسخ را دادند. در حاشیه نسخه‏ای از فهرست ابن‏ندیم آمده كه ثابت بن نعمان بن مرزبان، پدر ابوحنیفه، یا جد او همان كسی بود كه فالوذج به امام علی علیه السلام هدیه كرد و حضرت فرمود: نوروزنا كل یوم یا مهرجونا كل یوم. (الفهرست ابن الندیم، ص ۲۵۶) الانساب، ج ۳ ص ۳۷) تعبیری كه صاحب دعائم آورده قدری متفاوت است. در آنجا آمده: وقتی فالوذج به امام اهدا شد، حضرت دلیلش را پرسید؛ گفتند: امروز نوروز است. حضرت فرمود: فنیروزا ان قدرتم كل یوم. یعنی تهادوا و تواصلوا فی الله. (دعائم الاسلام، ج۲ص ۳۲۶) این روایت را بخاری نیز در التاریخ الكبیر ج ۴ ص ۲۰۱آورده است.

به جز آنچه از کتاب من لایحضره الفقیه نقل شد، در آثار صدوق، اشاره‏ای به نوروز نشده است. تنها در عیون اخبارالرضا ضمن اشاره به داستان زیدالنار آمده است كه جعفر بن یحیی برمكی بعد از كشتن ابن افطس علوی، سر وی را همراه هدایای نوروز نزد هارون فرستاد. (عیون اخبار الرضا ، ص ۵۵۰) صدوق هیچ اشاره دیگری به نوروز نكرده است. گفتنی است كه در آثار شیخ مفید نیز، كلمه نوروز یا نیروز یافت نشد.

- اشاره شد كه در تهذیب شیخ طوسی، به بحث هدیه در روز نوروز و مهرجان (عید مهرگان، روز شانزده‏هم مهرماه برگزار می‏شده است. بنگرید: آثار الباقیه، ص ۳۳۷) اشاره شده بود. جدای از آن شیخ طوسی در مصباح المتهجد، برای نخستین بار بحث از روز نوروز، به عنوان روزی متبرك كه روزه استحبابی و نماز دارد، كرده است. آنچه در مصباح (بنا به نقل از بحار آمده) چنین است:

روی المعلی بن خنیس عن مولانا الصادق علیه السلام فی یوم النیروز قال: اذا كان یوم النیروز فاغتسل و ألبس أنظف ثیابك و تطیب بأطیب طیبك و تكون ذلك الیوم صائما فاذا صلیت النوافل و الظهر و العصر، فصل اربع ركعات، تقرأ فی اول ركعهٔ فاتحهٔ الكتاب و عشر مرات انا انزلناه و... (مصباح المتهجد، ص۵۹۱ بحار الانوار، ج ۵۹ ص ۱۰۱ وسائل الشیعهٔ، ج۷ ص ۳۴۶) گفتنی است كه شیخ طوسی روز روز نوروز را نه در مصباح و نه در مختصر مصباح معین نكرده است.

ابن ادریس در کتاب السرائر ص ۵۹۸ می‏نویسد: شیخ ما ابوجعفر در مختصر مصباح از چهار ركعت نماز مستحب در نوروز فرس سخن گفته اما روز آن را معین نكرده، چنانكه ماه آن را از ماههای رومی یا عربی مشخص نكرده است. آنچه برخی از اهل حساب و علمای هیئت و اهل فن در كتابش گفته، این است كه روز نوروز دهم ماه ایّار (دهم ماه مه مطابق دوم اردیبهشت) كه سی و یك روز است می‏باشد. زمانی كه نوروز از آن گذشت، روز نوروز فرا می رسد. گفته شده نیروز و نوروز دو لغت است. اما نیروز معتضد كه به آن نوروز معتضدی می‏گویند، روز یازدهم حزیران (یازدهم ژوئن مطابق سوم خرداد) است. مردمان سواد و زارعین، در باره امر خراج به وی شكایت كردند و این كه قبل از رسیدن محصول، خراج گرفته می‏شود و همین سبب بدهكاری آنهاست كه خود عامل اجحاف به رعایاست. او مصمم شد كه پیش از یازدهم حزیران، خراج از كسی مطالبه نكنند. شعری نیز در باره این عمل او سروده شد... همه این مطلب را صولی در كتاب الاوراق آورده است. (السرائر، ج۱ ص ۳۱۵)

در دو كتاب دعا كه به فارسی در قرن ششم تألیف شده یاد از حدیث معلی بن خُنَیس در اعمال روز نوروز كه مهمترین آنها، گرفتن روز، پوشیدن لباس نیكو و نماز مخصوص است، شده است. این دو مورد از دو متن فارسی شیعی قرن ششم قابل توجه است جز آن كه به احتمال قریب به یقین برگرفته از شیخ طوسی است.

پژوهشگر: رسول جعفریان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.