جمعه, ۱۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 7 March, 2025
بمب افزایش تولید انرژی در آمریکا

بله، تولید نفت و گاز آمریکا به سرعت در حال افزایش است. اما آیا این امر ما را از خاورمیانه مستقل خواهد کرد؟
آری و خیر. روزی تصور میشد که تولید نفت آمریکا به انتهای خود رسیده است، اما برای اولین بار در ربع قرن این صنعت دوباره در حال ظهور است. از اواسط دهه نود، تولید گاز تقریبا راکد بود، اما در پنج سال گذشته سرعت بالایی به خود گرفته است. این سرعت در حال افزایش است، و کارشناسان پیشبینی میکنند که پیامدهای ژئوپولیتیک بزرگی را با خود به همراه خواد داشت. اد مورس، تحلیلگر بانفوذ سیتی گروپ و مقام سابق آمریکایی ادعا میکند «آمریکای شمالی در حال تبدیل شدن به خاورمیانه جدید است». روهین وست کارشناس زبده صنعت انرژی نیز پیشبینی میکند که تا پایان سال ۲۰۲۰، ایالات متحده به بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز جهان تبدیل خواهد شد.
این دیدگاهها به سرعت در حال فراگیر شدن هستند. اما این حرفها بیشتر از افزایش حجم تولید نفت و گاز مورد نیاز برای تسلط بر بازارهای جهانی انرژی است.
هیچ شکی وجود ندارد، رنسانس نفت و گاز آمریکا در حال وقوع است و سوخت آن توسط تکنولوژی و قیمت بالای نفت تامین میشود.
حدود یک دهه پیش، نوآوران شروع به حفاریهای افقی کردند که به تولیدکنندهها اجازه میدهد تا به مقادیر زیادی منابع زیرزمینی از یک چاه با حفاری هیدرولیک معروف به شکست هیدرولیکی به دست بیاورند. شکست هیدرولیک از سیالهای پرفشار برای شکستن صخرههای بسیار ضخیم زیرزمین استفاده میکند.
این ترکیب منجر به کشف مقادیر زیادی از نفت و گاز پنهان در زیر صخرههای زمین شد. تکنولوژی همچنین تولیدکنندهها را قادر ساخته است تا به منابعی در زیر دریا دست پیدا کنند که قبلا دسترسی به آنها غیرممکن بود. بعد از دو سال از نشت نفت دیپ واتر هورایزن در خلیج مکزیک، تولید ساحلی باعث افزایش تولید نفت و گاز آمریکا شده است. تولید بیش از حد نفت در مناطق ساحلی، منطقی نیست، مگر اینکه قیمت نفت بالای ۵۰ یا ۶۰ دلار در هر بشکه باشد. منافع اقتصادی استخراج نفت از سنگهای رسی مبهم است، اما خیلیها فکر میکنند که قیمت نقت باید ۵۰ یا ۶۹ دلار باشد. ده سال پیش، بیشتر تحلیل گران، قیمت نفت خام را در نهایت بشکهای ۲۰ دلار پیشبینی میکردند. از نظر آنها، افزایش قیمت کنونی غیرممکن بود. قیمت نفت بسیار افزایش یافته است، با این وجود، میتوان نفت بیشتری را تولید کرد.
آمریکا به زودی خواهد توانست عنوان بزرگترین تولیدکننده نفت جهان را به خود اختصاص دهد. عربستان سعودی حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت خام در روز تولید میکند، در مقابل تولید آمریکا ۶ میلیون بشکه است. افزایش تولید گاز مایع طبیعی- هیدروکربن نفت مانند که همراه گاز طبیعی تولید میشود- به طور موثر از ۸ میلیون بشکه فراتر خواهد رفت. مورس ادعا میکند که کل تولید آمریکا تا سال ۲۰۱۵ به بیش از ۱۰ میلیون بشکه در روز خواهد رسید. حتی سازمان اطلاعات انرژی ایالات متحده اعلام کرده است تولید گاز مایع این کشور تا سال۲۰۲۰ به ۱۰ میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
اما عاملی که باعث میشود عربستان سعودی نقشی کلیدی در جهان داشته باشد تنها میزان تولید انرژی این کشور نیست. عربستان پیوسته تلاش میکند تا نفت بنا به دلایل سیاسی بر قیمت تاثیرگذار باشد، حال چه برای به دست آوردن حمایت واشنگتن باشد چه برای آسیب زدن به تهران. هیچ مدرکی در باب افزایش نفت و گاز ایالات متحده نشان نمیدهد که واشنگتن بتواند نقشی مانند عربستان را ایفا کند. هیچ دولتی در آمریکا تلاش نکرده است تا با محدود کردن منابع خود، قیمت نفت را افزایش دهد. به علاوه، افزایش تولید نفت آمریکا با هزینههای زیادی تامین میشود. وقتی که چاه جدیدی حفر میشود، (با هزینه ۱۰۰ میلیون دلار برای هر چاه ساحلی) مالکان آن با حداکثر سرعت تولید میکنند تا منافع سرمایهگذاری خود را به دست آورند: هیچ دلیلی وجود ندارد تا آنها ظرفیتهای تولید را معلق بگذارند و منتظر بحران سیاسی یا رکود در بازار جهانی شوند.
آمریکا میتواند در بخش انرژی به خودکفایی برسد؟
خیر. خبرهای تولید عظیم نفت و گاز در آمریکا شایعاتی مبنی بر خودکفایی این کشور در بخش انرژی به وجود آورده است. آدام سیمینسکی، مدیر جدید
ای.آی.ای در مصاحبهای در فوریه گفت: در ۴۰ سال گذشته تنها سیاستمداران بوده اند که از خودکفایی دم میزدند، اما حال همه در این باره صحبت میکنند».
تنها پنج سال پیش، کارشناسان ادعا میکردند آمریکا از واردات گاز طبیعی مایع خودکفا خواهد شد، اما نسبت به عواقب نامشخص ژئوپولیتیک آن مردد بودند، عواقبی نظیر وابستگی به تامینکنندههای آسیبپذیر خاورمیانه و گرفتار شدن در بازار گازی که مسکو نقش مشکلسازی را در آن ایفا میکند.
وقتی پای ریاضی در میان است، مساله بیثباتتر میشود. بیشتر پیشبینیها ۱۵میلیون بشکه سوخت مایع را تا پایان ۲۰۲۰ پیشبینی میکنند. در حالی که مجله وود مگزین ادعا میکند تولید آمریکا تا پایان این دهه ۱۰ میلیون بشکه افزایش خواهد یافت و ۱۵ میلیون بشکه نیز تا پایان دهه بعدی.
در هر صورت، مصرف آمریکاییها بسیار زیاد است. از سال ۲۰۰۹، آمریکاییها روزانه حدود ۱۹ میلیون بشکه نفت مصرف کردهاند تا خودروها، کامیونها و کارخانههای خود را سوخترسانی کنند. تامین سوخت داخلی هنوز راهی طولانی دارد تا با با تقاضای آمریکاییها همسو شود.
گفته میشود تقاضای مصرف نفت آمریکاییها افزایش یافته است، در حالی که رشد کم اقتصادی، قیمت بالای نفت و توسعه صنعت خودرو نیز از دیگر سو در این امر دخیل بود است. استانداردهای سوخت- اقتصاد جدید، میتوانند مصرف آمریکا را کاهش دهند. در کل، با این وجود شکاف میان عرضه و تقاضا در سوخت آمریکا به این زودیها رفع نخواهد شد.
در هرصورت، خودکفایی انرژی به محاسبات دقیقتری نیاز دارد. مادامی که ایالات متحده در بازار جهانی نقش فعالی دارد، قیمت سوخت آمریکا همراه با رخدادهای جهانی نوسان خواهد داشت.
تولید بیشتر نفت داخلی شوک افزایش پیوسته قیمت نفت را کمرنگتر میکند. به جای اینکه سرمایه هنگفت کشور را به عربستان صعودی منتقل کنیم، میتوان همان مقدار را در ایالت نورث داکوتا سرمایهگذاری کنیم، اما به دلیل اینکه تولیدکنندههای نفت در دیگر نقاط جهان تمایلی به خرج سودهای خود ندارند، قیمتهای فزاینده سوخت میتواند تهدید بزرگی برای اقتصاد باشد.
● ما میتوانیم از این نوسان قیمت به نفع خود بهره ببریم؟
روی آن شرطبندی نکنید. برخی ادعا میکنند که افزایش منابع نفت و گاز آمریکا قیمت نفت خام را کاهش میدهد. چه کسی میتواند فریادهای «حفر کن مرد، حفرکن!» را فراموش کند که در کمپین سال ۲۰۰۸ گوش آسمان را کر میکرد؟ دیگران تاکید دارند، به خاطر اینکه نفت بر مبنای بازار جهانی قیمتگذاری میشود؛ با افزایش میزان تولید آمریکا اتفاق خاصی نخواهد افتاد. حتی داگلاس هولتز مشاور اقتصادی ارشد جان مککین میگوید «واکنش داخلی به افزایش تولید، قیمت گاز تعیین شده در بازار جهانی را پایین نخواهد آورد».
حقیقت جایی در میانه است. اگر تولیدکنندههای آمریکایی بتوانند تولید خود را بسیار افزایش دهند، تاثیر کامل آن به یک سوال منجر خواهد شد: دیگر تولیدکنندگان بزرگ نفتی (عمدتا سعودیها و اعضای اوپک) چگونه به این افزایش تولید در آمریکا واکنش نشان خواهند داد؟
برای جلوگیری از کاهش قیمتها، آنها میتوانند در واکنش به تولیدات جدید آمریکا تولید خود را کاهش دهند. همان کاری که در گذشته زیاد انجام داده اند.
این دقیقا همان چیزی است که در واقع در بیشتر بخشهای گفته شده توسط سازمان اطلاعات انرژی آمریکا گفته شد. این سازمان اخیرا، تحقیقی کرده است در باب این مساله که اگر تولید نفت آمریکا یک میلیون بشکه در روز افزایش یابد چه اتفاقی در قیمت بنزین خواهد افتاد. تاثیر نهایی، کاهش ۴ سنت در هر گالون خواهد بود. چرا؟ زیرا تولید آمریکا مشابه تولید خاورمیانه خواهد بود و قیمتها زیاد افزایش نخواهند یافت.
پیشبینی رفتار اوپک خیلی مشکل است. هیچ کشوری نمیخواهد بار فروش پایین نفت را بر دوش کشد. در مواقع مناسب، وقتی که تقاضا بالا است و تامین از بیرون اوپک ضعیف است- بازار آن قدر بزرگ میشود که هر کسی میتواند سهم خود را بردارد. مثل اتفاقی که در اوایل ۱۹۷۰ رخ داد: افزایش تقاضای نفت خام با کاهش تامین ایالات متحده ترکیب شد. نتیجه آن قیمت بالای تاریخی نفت در طی یک دهه بود.
در زمانهای دیگر، وقتی که تقاضا کم است و کشورهای خارج از اوپک نفت بیشتری را تامین میکنند کنترل قیمت نفت مشکل است. تولیدکنندههای اوپک با بازار کوچکی که باقی مانده است تا میان خود تقسیم کنند، میتوانند به جنگ سهم بازار پایان دهند و نفت خام بیش از حد انتظار را تولید خواهند کرد. این امر تا اندازهای در سال ۱۹۸۰ رخ داد: قیمتهای بالا منجر به تولیدات بیشتر و تقاضای کمتر شد و تلاشهای اوپک برای تنظیم قیمت بازار بینتیجه ماند.
هنگامی که آمریکا تولیدات خود را همراه با برزیل، کانادا و عراق افزایش دهد چه الگویی را مشاهده خواهیم کرد؟ با توجه به تقاضای رو به افزایش نفت در چین، هند و دیگر کشورها، امنترین شرطبندی روی ادامه افزایش قیمتها است. همان طور که یک مقام ارشد اوپک اوایل امسال به من گفت: «برای همه جا هست». اگر نفت خام جدید با محدودیتهای شدید تقاضا مواجه شود- معامله بر هم خواهد خورد.
● بمب انرژی آمریکا میلیونها شغل ایجاد خواهد کرد
اغراق. بمب نفت و گاز آمریکا در بهترین زمان خود قرار دارد. حال که بسیاری از آمریکاییها بیکارند، تولید هیدروکربن میتواند به ایجاد بیشتر مشاغل در کشور کمک کند. تولید گاز در سال ۲۰۱۰، ۶۰۰.۰۰۰ شغل در آمریکا به وجود آورد.
در یک اقتصاد پریشان، توسعههای جدید میتواند بدون کاهش میزان کار، افراد بیشتری را وارد بازار کند. به همین دلیل است که ایالاتهای نفتخیز در چند سال گذشته از این موضوع نفع برده اند. نرخ بیکاری معمولا توسط عوامل بنیادی مانند نبود استخدام، اخراج و تطابق میان مهارتهای مورد نیاز کارفرمایان و مهارتهای کارمندان تعیین میشود. افزایش تولید نفت و گاز تغییر زیادی در این موضوع ایجاد نخواهد کرد. به همین دلیل است که باید به ایجاد میلیونها شغل مشکوک بود. برای مثال، مجله وود مگزین ادعا میکند که بمب انرژی تا پایان سال ۲۰۲۰، ۱/۱ میلیون شغل ایجاد خواهد کرد. در حالی که سیتیگروپ پیشبینی میکند ۶/۳ میلیون شغل ایجاد خواهد شد. اگر بحران اقتصادی در دهه آتی نیز ادامه پیدا کند، نتیجه آن کاهش مشاغل خواهد بود.
این موضوع یعنی نفت و گازی که در راه است بیارزش میباشد. در کوتاهمدت، این افزایش میتواند به صدها هزاران کارگر که در صورت ادامه بحران بیکار میشوند، کمک کند. در طولانی مدت، باید به تمام اقتصاد آمریکا تعمیم داده شود، درآمد ناخالص داخلی را تا ۳ درصد افزایش دهد. بر اساس گفتههای دنیل آن از سیتی گروپ «اما ما نمیتوانیم از بحران بیکاری خارج شویم. فقط به تعداد بیکاران اضافه نخواهد شد».
● مقررات سختگیرانه، افزایش تولید نفت و گاز را تحتالشعاع قرار خواهد داد
کاملا اشتباه. تکنولوژی افزایش نفت و گاز به میدان جنگ میان جامعه طرفداران محیطزیست و صنعت نفت و گاز تبدیل شده است. حفارها و دوستان آنها با قوانین سختگیرانه مقابله میکنند و تاکید دارند که این صنعت در سطح دولتی، قانونگذاری شده و نباید از شکست هیدرولیکی ترس داشت.
باری اسمیترمن، رییس کمیسیون راهآهن تگزاس هشدار میدهد که قوانین بیشتر برای نظارت بیشتر بر شکست هیدرولیکی، زمین و هوا و اختلال در جوامع داخلی را پررنگ خواهد کرد. سازمان حمایت از محیط زیست سیرا کلاب، کمپین حمایت از محیطزیستی با نام «فراتر از گاز طبیعی» به راه انداخته است تا کمپینهای «فراتر از نفت» و «فراتر از زغال» را همراهی کند.
برخی از هشدارها مانند هشدار اوایل سال ۲۰۱۱ که آب آشامیدنی پیتزبورگ رادیواکتیو شده بود از اهمیت بالایی برخوردار هستند. توسعه نفت و گاز به طور دقیق میتواند از طریق راههایی انجام شود که به محیط زیست آسیبی نرسانده و از جوامع محافظت کند. اما همیشه اپراتورهای بیملاحظه نیز وجود دارند. این تنها درباره پیشگیری از رفتار بد نیست- مساله ساخت اعتماد عمومی است. اپراتورهایی که مواد شیمیایی مورد استعمال خود را فاش نمیکنند تردیدها را افزایش داده و باعث دل نگرانی کارشناسان محیط زیست میشوند. این امر درست است، صرف نظر از اینکه این مواد شیمیایی بهداشت عمومی را نیز به خطر میاندازند. وقتی که صنعت همراه با افزایش نفت به قوانین محیط زیست احترام میگذارد، شایسته قدردانی است. اما آنهایی که در مقابل قوانین ایستادگی کرده تخم نفرت میکارند: گر چه شاید قوانین سختگیرانه، درصدی به هزینههای تولید گاز طبیعی اضافه کند، اما قوانین ضعیف اعتماد را از بین میبرد و اگر جوامع حمایت از محیطزیست، حفاریها را تعطیل کنند، قیمت گاز بسیار بیشتر افزایش پیدا خواهد کرد.
● بمب انرژی برای تغییرات جوی مناسب نیست
نباید اینگونه باشد. منتقدین توسعه نفت و گاز حق دارند که بگویند کارهای کمی برای تغییرات جوی انجام داده شده است. به اقدامات جدی در زمینه کاهش این مشکل نیاز است تا به انتشار کربن صفر در بلند مدت نزدیک شویم. درست است، صفر. این یعنی در نهایت زغال سنگ، نفت یا گاز نباید مصرف کرد، مگر اینکه ضایعات صادر شده توسط سوزاندن این سوختها در اعماق زمین دفن شود. نمیتوانیم منتظر بمانیم تا اقدامی انجام گیرد؛ زیرا سرمایه گذاریهای امروز دههها به طول خواهد انجامید، یک استراتژی هدفمند برای توقف تشعشعات درآمریکا باید آغاز شود.
بنابراین آیا نفت و گاز بیشتر با تغییرات جوی در تضاد هستند؟ به این سادگی نیست. تولید گاز طبیعی جدید برای تغییرات عالی است. گاز به وسعت زیادی در حال جایگزینی زغال است و در مقابل تنها نصف دیاکسیدکربن سوخته شده توسط کربن را ایجاد میکند. به علاوه، در حالی که نیروگاههای زغالسوز بسیار گران هستند و جایگزین کردن آنها در آینده مشکل است، امکانات گاز سوز بسیار ارزانتر هستند. این کار جایگزین کردن آنها را به خاطر انتشار کمتر کربن جذاب میکند، مانند انرژی هسته ای، نیروی خورشیدی یا زغال سنگ یا نیروگاههای گازی که جلوی انتشار دیاکسید کربن خود را میگیرند. تمام اینها یعنی اینکه گاز برای تغییرات جوی بهتر است.
نفت مشکلات بیشتری را ایجاد میکند. تولیدات جدید آمریکا جایگزین سوختهای کثیفتر نمیشود: در واقع، تا جایی که قیمتهای دیزل و بنزین پایینتر میرود، تقاضا در نفت خام افزایش مییابد. اگر تولیدات حجیم آمریکایی دینامیکهای بازار نفت جهانی را دگرگون نکند، تاثیرات این تولیدات جدید در قیمتهای جهانی ملایم تر خواهد بود. در عوض، تولیدات جدید آمریکا جایگزین تولیداتی مانند تولیدات اعضای اوپک خواهد شد. نه تنها میزان انتشارات مازاد محدود میشود، بلکه رشد اقتصاد آمریکا بیش از تغییرات محیطزیستی ملازم با آن است. در کل، تلاشهای آمریکا برای مبارزه با تغییرات جوی باید بیشتر بر قسمت تقاضا متمرکز شود. توقف استفاده از کاربرد سوختهای فسیلی از طریق گامهایی مانند استانداردهای سوخت-اقتصاد، قیمت گذاری کربن، ایجاد نیروگاه و مشوقهای هدف دار برای انرژی تمیز کمتر از محدود کردن تولید سوختهای فسیلی اثربخش هستند. اگر هدف سیاستهای آمریکا در تقاضای نفت کاهش قیمت نفت خام باشد، و در عوض مقدار تولیدات داخلی کاهش یابد، باز هم نتیجه نهایی به نفع ایالات متحده خواهد بود.
● باراک اوباما برای صنعت نفت و گاز نامناسب است
اشتباه. صنعت نفت و گاز در واقع از رییسجمهور اوباما دل خوشی ندارد. بسیاری از اعضای مهم این صنعت مخالف «افزایش مالیات کشنده اشتغال» اوباما هستند. مخالفان ادعا میکنند که اظهارات او درباره تولید نفت از واقعیت دور است. برخی از این ناکامیها ریشه در اختلافات سیاسی دارد. بسیاری از تولیدکنندههای نفت و گاز به تلاشهای دستیابی به انرژی تمیز انتقاد کردهاند. آنها از محدودیتهای حفاری بعد از نشت نفت هورایزن دیپ واتر انتقاد کردند و از اوباما در باب صادر نکردن مجوز خط لوله کی استون ایکس خشمگین هستند.
اما در عین حال انفجار در تولید نفت و گاز در دوران ریاستجمهوری اوباما رخ داده است. این واقعیت به تنهایی نشان میدهد او قصد خواباندن این صنعت را ندارد. پس دلیل این دشمنی چیست؟ بنت جانسون، سناتور دموکرات در ۳۰ سال پیش گفت: «وقتی در کشور خود قدم میزنم، هیچ کدام از تولیدکنندههای نفت مستقل، حامی کارتر نیستند... شمار تجهیزات حفاری افزایش یافته است، دلار بیشتری مصرف خواهد شد، نفتیها منافع زیادی را بیش از هر زمان برای آمریکا خواهند آورد، اما آیا آنها به کارتر علاقه دارند؟ اوه نه! آنها از او به خاطر لفاظیهای سیاسی متنفرند.»
بنابراین بیایید واقعبین باشیم، شاید اوباما از صنعت انرژی انتقاد کند، اما او برای این صنعت بسیار خوب بوده است. شاید آمریکا به نفت عربستان نرسد، اما امروز، روزهای خوب تولیدکنندگان نفت و گاز است. حتی تلاشهای رییسجمهور برای حذف مالیات صنعت، ۴ میلیارد دلار به درآمد ۱۰۰ میلیارد دلاری سال گذشته افزود. و با اعمال قوانین سختگیرانه، دولت اوباما تلاش کرده قوانینی وضع کند که هم تولید نفت ادامه یابد و هم از مردم محافظت کند. بعد از ایجاد قوانین امنیتی به دنبال نشت نفت در هورایزن دیپ واتر، اوباما اجازه حفاریهای نفتی و ادامه تولید را صادر کرد. هیچ رییسجمهوری سابقهای عالی در انرژی نداشته است. اما اگر صنعت انرژی و حامیان آن لفاظی را کنار بگذارند، میتوانند به نقاط مشترکی با دولت در این باب دست یابند.
مترجم: محمد نجف آبادی فراهانی
منبع: فارن پالیسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست