دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

كار و اشتغال در دیدگاه امام علی ع


ابتدا, جایگاه نیروی انسانی عامل كار را از جهت بینشی و فلسفی در تدبیر جهان, و آن گاه بعد جامعه شناختی این عامل و در نهایت اصول و شرایط اقتصادی كار, اشتغال و تولید را از دیدگاه امام علی ـ علیه السلام ـ برمی رسیم

هر نظام اقتصادی كه یكی از وظایف مهم خود را ایجاد زمینه كار، اشتغال و افزایش تولید بداند، به طور طبیعی نخست شرایط مناسب بینشی، رفتاری، ارزشی و فرهنگی كار، اشتغال و تولید را فراهم می‏كند. آن‏گاه مكانیزم‏های اقتصادی را هماهنگ و سازگار با عناصر فرهنگی به‏كار می‏گیرد. بی‏شك كاستی باور و بینش در مورد كار مثبت و ضعف ارزشی تلاش و پشتكار در سطح جامعه، رفتارهای متناسب با شكوفایی تولید و اشتغال را به شدت تحت تأثیر قرار می‏دهد و در نهایت مكانیزم عرضه و تقاضای كار را بی‏كشش می‏سازد. در چنین وضعیتی نه متغیر دستمزد در جانب عرضه كارساز است و نه متغیر سود و درآمد در جانب تقاضا می‏تواند نقش چشمگیری داشته باشد. از این رو ابتدا، جایگاه نیروی انسانی عامل كار را از جهت بینشی و فلسفی در تدبیر جهان، و آن‏گاه بعد جامعه شناختی این عامل و در نهایت اصول و شرایط اقتصادی كار، اشتغال و تولید را از دیدگاه امام علی ـ علیه‏السلام ـ برمی‏رسیم.

گفتار اول: جایگاه فلسفی نیروی انسانی در رابطه با طبیعت

در تدبیر تكوینی و اداره واقعی جهان ماده، انسان جایگاه فعال و اثر گذار خود را دارد. به طبیعت این‏گونه نباید نگاه كرد كه نسبت به نیازهای انسان بیگانه است؛ همچنان كه نباید انسان را به گونه‏ای نگریست كه گویی طبیعت در مقابل او مانند دژی تسخیر ناپذیر و مقاوم خلق شده است. هم طبیعت آن چنان خلق و تدبیر شده است كه منافع و نیازهای انسان را در دل خود جای داده و هم انسان آن گونه است كه می‏تواند بر طبیعت سلطه متناسب خود را پیدا كند. امام علی ـ علیه السلام ـ در فراز زیر به همین قدرت انسان بر استخدام و تسخیر طبیعت اشاره می‏فرماید: بدانید زمینی كه شما را بر پشت خود می‏برد، و آسمانی كه بر شما سایه می‏گسترد، پروردگار شما را فرمان بردارند و بركت آن دو بر شما نه از راه دلسوزی است و نه به‏خاطر جستن نزدیكی و نه به امید خیری است كه از شما دارند، بلكه به سود شما مأمور شدند و گردن نهادند، و برای مصلحت شما برپاشان داشتند، و ایستادند. (۱) انسان بدین گونه آفریده نشده است كه بر قسمتی از طبیعت تسلط پیدا كند و قسمتی دیگر از قلمرو بهره برداری‏های او خارج بماند. و اهل زمین را از نهانگاه زمین برآورد و آنان را با همه وسائل زندگی در روی زمین قرار داد. سپس خداوند سبحان سطوح بی آب و علف زمین را كه آب های چشمه سارها به بلندی های آن سطوح نمی‏رسید و جویبارهای رودخانه‏ها وسیله‏ای برای رسیدن به آن سطوح پیدا نمی‏كردند، رها نفرمود و ابر نمودار برای آن سطوح مرتفع كه مرده های آنها را احیا كند و گیاهش را برویاند، خلق كرد.(۲) این تسخیر بدان جهت انجام می‏پذیرد كه انسان برخی از نیازهای اساسی را می‏باید از دل این طبیعت استخراج كند. در تدبیر جهان، این رمز و راز مورد توجه مدبر آن بوده است كه آن را عقیم و نازا نسبت به برخی از خواسته های طبیعی انسان وا نگذارد. انسان روی زمین نیازمند آب و غذا است و طبیعت مادی نیز این آب و غذای مورد نیاز را در نهان خود نهفته دارد. خداوند سبحان با این [خلقت عظیم‏] توشه [مادی و معنوی‏] برای مردم و روزی برای جانوران عنایت فرمود ... او حضرت آدم را پس از توبه بر زمین فرود آورد تا با نسل خود زمین را آباد نماید.(۳) در این نظام هستی زمین را با همه استعدادهای بی‏شمارش مهد و گاهواره انسان و با همه گستردگی‏اش فراش و زیرپای او قرار داد. پس آن را برای آفریدگان خویش همچون گاهواره كرد، و چون بستر برایشان بگسترد.(۴) توجه به جایگاه فلسفی و بینشی انسان در رابطه با طبیعت، از آن رو در خور امعان نظر است كه اولا انسان در چرخه تولید عاملی اساسی است، و حتی در به دست آوردن تكنولوژی و به كارگیری فن تولید می‏باید بر نیروی انسانی به عنوان عامل سرنوشت ساز، توجه درخور جایگاه فلسفی و واقعی او شود؛ ثانیا این طبیعت هر چند مقهور انسان و بهره رسان می‏شود، همه داده های خود را بدون زحمت و رنج علمی حساب شده در اختیار انسان می‏گذارد و انسان نیز بدون تلاش و آگاهی از راز و رمز گسترده و پیچیده طبیعت نمی‏تواند آن را مهد پیشرفت خود قرار دهد؛ ثالثا در وابستگی عینی طبقات جامعه به یكدیگر و تأثیرگذاری هر طبقه بر سرنوشت دیگر طبقات، موقعیت ممتاز سه طبقه تولید كننده كالا و خدمت (صاحبان صنعت، كشاورزان و بازرگانان) آن گونه كه در كلام امام علی ـ علیه السلام ـ انعكاس یافته، تبیین شود.(۵)

گفتار دوم: ساحت جامعه شناختی كار، اشتغال و تولید

بررسی ابعاد گوناگون جامعه شناختی كار، اشتغال و تولید، می‏طلبد كه مفاهیم هنجار، ارزش و فرهنگ به طور فشرده تبیین شود تا این كه هر یك از روایات، گفتمان ها و رفتارهای امام علی ـ علیه‏السلام ـ در جایگاه متناسب و منطقی خود مورد استشهاد و استدلال قرار گیرد و اگر دستوری به عنوان هنجار یا روایتی در بعد ارزشی كار یا رفتاری به‏عنوان تجلی فرهنگ كار به ما رسیده است، به‏طور صحیح و منطقی بدان‏ها استناد شود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 7 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.