دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
فرمان آرا یک معیار است
بعد از بازی در «یک بوس کوچولو»، آقای فرمانآرا خیلی به من لطف داشت و گفت هر فیلمی بسازم، تو در آن خواهی بود. ایشان همیشه بازیگران ثابتی داشتهاند. مثلا جمشید مشایخی، زندهیاد حسین کسبیان و ولیالله شیراندامی در اکثر کارهای ایشان حضور داشتهاند.
ادامه همکاری من با آقای فرمانآرا به «خاکآشنا» رسید. اما متاسفانه یکی از دلایلی که باعث شد ایشان فیلم را از جشنواره بیرون بکشند، همان نقشی بود که من بازی کردم. این اتفاق به خوبی وضعیت فرهنگی چهارسال گذشته را نشان میدهد.
فیلمنامه تصویب شد و تغییرات هم متناسب با نظر مدیران، اعمال شد. در فاصله تصویب فیلمنامه تا پایان ساخت فیلم هم هیچ مدیری تغییر نکرد که بگوییم سلیقه جدید حاکم شده بود اما همان افراد، نمایش فیلم را مشروط به حذف شخصیت من از فیلم کردند!
آقای فرمانآرا کارگردانی است با اصول و باورهای مشخص و هرگز حتی به قیمت فیلم نساختن یا توقیف فیلمش، از اصول خود کوتاه نیامده است.
او از نسلی است که به ضابطهمند بودن ساخت فیلم معتقدند و تلاش کردهاند قواعد و قوانین مشخصی بر این عرصه حاکم شود که فیلمساز پس از طی مسیر بر اساس همین قوانین، دیگر مشکلی نداشته باشد.
فکر میکنم یکی از علتهای فیلم نساختن آقای فرمانآرا در چهار سال گذشته، همین مخدوش شدن ضابطهها بوده است.
وقتی میبینیم دولتی که خود را «فرهنگی» هم مینامد، یک اداره نظارت و ارزشیابی برای تصویب فیلمنامه میگذارد اما پس از ساخت فیلم به محض اینکه یک نهاد دیگری از فیلم ایراد میگیرد، این اداره هم پشت هنرمندش را خالی میکند و حتی پای امضای خودش نمیایستد، چگونه توقع دارید امثال فرمانآرا و بیضایی در این شرایط فیلم بسازند.
من با هردوی این عزیزان کار کردهام. دیدهام که با چه اشتیاقی میکوشند فیلمی بسازند که امکان نمایشش وجود داشته باشد.
باور کنید برای بازی در نقش مامور امنیتی فیلم «خاکآشنا» من سه شخصیت و سه شیوه بازی را به آقای فرمانآرا پیشنهاد کردم و ایشان کمخطرترین را انتخاب کرد. به من گفت دیالوگها را بدون حذف یک واو بگو که مشکلی پیش نیاید.
اما کار به جایی رسید که این کارگردان چهارسال از فیلمسازی کناره گرفت. مگر میشود کسی که در دهه هفتم زندگیاش است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد، به این راحتی بگوید فیلم نمیسازم؟
فیلمسازان این نسل دوست دارند بسازند و حرفشان را بزنند. وقتی با فرمانآرا یا بیضایی درباره ساختن یک فیلم یا پیش بردن یک ایده صحبت میکنید، میبینید مثل نوجوانی که تازه وارد انجمن سینمای جوان شده، پر از شور میشوند. امکان ندارد چنین کسی بدون دلگیری، از فیلمساختن کناره بگیرد.
واقعا امیدوارم این شرایط دشوار برداشته شود. در این دوره فرهنگ و اخلاق بسیار آسیب دید. دلجویی از کسانی مثل فرمانآرا، تقوایی و بیضایی حداقل کاری است که باید انجام شود.
فراموش نکنیم که ممکن است روزی این عزیزان را از دست بدهیم. به تعداد فیلمهایشان نگاه کنید. به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد. اینها در هر سرزمین دیگری بودند، الان مجموعهیی از آثار متنوع داشتند.
در دهه نخست انقلاب به دلیل برخی تندرویها ناگزیر، نتوانستند فیلم بسازند اما الان که همه از ثبات فرهنگی سخن میگویند، چه بهتر که سراغ فیلمسازان بزرگ نسلی برویم که از سقوط سینمای ایران به منجلاب جلوگیری کردند.
سهگانه فرمانآرا درباره مرگ، تنها در ذهن کسی شکل میگیرد که به معنویت معتقد است. فرمانآرا یک فیلمساز اصولگراست و معنای بازگشتن او به عرصه فیلمسازی این است که اصول مدنظرش، اجرا میشوند.
به همین دلیل معتقدم نشستن دوباره او روی صندلی کارگردانی در دولت بعد، یک معیار برای سنجش تغییر رویکرد فرهنگی دولت خواهد بود.
هدایت هاشمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست