مراقب باشید خیس نشوید

من هم مثل خیلی از شما و شاید همه شما و به نوعی همه انسان‌های دیگر، برای نگهداری از صبرم، یک کاسه دارم؛ یک کاسه از همان‌هایی که خیلی از شما و شاید همه شما و به نوعی همه انسان‌های …

من هم مثل خیلی از شما و شاید همه شما و به نوعی همه انسان‌های دیگر، برای نگهداری از صبرم، یک کاسه دارم؛ یک کاسه از همان‌هایی که خیلی از شما و شاید همه شما و به نوعی همه انسان‌های دیگر دارند.

البته خب، این هم درست است که اندازه‌اش فرق می‌کند، ولی به هر حال یک کاسه است. این کاسه هم یک ظرفیتی دارد (که ظرفیتش ـ چه بزرگ و چه کوچک آنقدرها هم زیاد نیست، چون فقط یک کاسه است) و اگر قدری باهوش باشید، باید فهمیده باشید که چه می‌خواهم بگویم (اگر هم نفهمیدید... یعنی اگر متوجه نشدید، فکر نکنید باهوش نیستید.) این را گفتم که فردا پس‌فردا از من شکایت نکنید که چرا به ما گفتید غیرباهوش یا ناباهوش.

اصلا ما کلمه «ناباهوش» داریم؟ خب، «نا» پیشوند منفی است البته و «با» پیشوند مثبت. پس اگر بخواهیم «باهوش» را منفی کنیم، نمی‌شود؛ یعنی نمی‌شود مثلا گفت: «بی‌هوش». پس بهتر است از همان «باهوش نیستیم»‌ استفاده کنیم (چون بقیه صفت‌های منفی این کلمه قدری بار بی‌ادبی دارند).

بله، داشتم می‌گفتم که کاسه صبر من هم یک اندازه‌ای دارد و وقتی صحنه‌ها و اتفاق‌ها و کارهایی را در اطرافم می‌بینم که فشارخونم را بالا می‌برد، این صبر من هم یک مقداری از ته کاسه فاصله می‌گیرد و کمی بالاتر می‌آید و این روند اگر ادامه پیدا کند، همین طور صبرم از درون کاسه بالا و بالا و بالاتر می‌آید و شری از لبه کاسه پایین می‌ریزد.

چند روز پیش صبرم شری از کاسه بیرون ریخت؛ البته من تا آنجا که توانستم خودم را کنترل کردم و خوشبختانه کسی زیاد خیس نشد.

حالا اینقدر حرف زدم تا به شما بگویم کاسه صبر من و هر کس دیگری یک اندازه‌ای دارد، پس قدری فرهنگ توی صف ایستادن و صحبت کردن و آپارتمان‌نشینی و رانندگی و... را رعایت کنید تا این «صبر» همین‌طور با سرعت از کاسه بالا نیاید و بعد هم سرریز کند. چون ممکن است همه مثل من نباشند که بتوانند خودشان را کنترل کنند، و در نتیجه وقتی صبرشان از کاسه بیرون ریخت ممکن است شما را نیز خیس کند.

از وبلاگ ایستگاه من