یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
پنجاهمین سالمرگ داریوش رفیعی
امروز درست نیمقرن از درگذشت داریوش رفیعی میگذرد. رفیعی در جوانی برای تحصیل از زادگاه خود – شهر کوچک بم – به تهران آمد و راه خود را در خوانندگی یافت. از راهنماییهای سیدجواد بدیعزاده بهرهمند شد و در ارتباط با مجید وفادار بود که به جایگاه حقیقی خود در کاری که آن را نیک آموخته بود، رسید: ترانهخوانی. او تنها ترانهخوان مرد در دوره خود بود که ارتباط عمیق خود را با موسیقی اصیل حفظ کرد و خواندههایش، هم مقبولیت خاص داشت و هم محبوبیت عام. دوره کاری داریوش رفیعی کوتاه بود؛ کمتر از هشت سال ولی در همان مدت کوتاه تاثیری را گذاشت که تلاطمهای نیمقرن پرواقعه و پرآشوب در موسیقی ایران، نه تنها آن را کمرنگ نکرده، بلکه بر جلوه و جلای آن افزوده شده است.داستان ماندگاری داریوش رفیعی در چیست؟ در جوانمرگی او یا قریحه فوقالعاده آهنگسازان و شاعرانی که با او کار میکردند؟ این پرسشها جوابهای سادهای ندارند. جوانمرگی، همیشه شرط ماندگاری نیست؛ اگر چه دوام آن را تضمین میکند. اگر رفیعی به اندازه رشیدی و همایونپور عمر میکرد، آیا آن محبوبیت قصهوار را داشت؟ شاید نه.
از طرف دیگر، مجید وفادار و پرویز یاحقی و بیژن ترقی برای خیلی از خوانندههای دیگر هم آهنگ ساختند و شعر سرودند، اما یافتن کیفیت عالی در یک کار هنری، امری است متقابل؛ و برکارایی تمام افراد ذیربط در آن کار، مربوط میشود. باز هم از طرف دیگر، داریوش رفیعی آثاری را خوانده که گاه ملودیهایی پیش پا افتاده و گاه اشعاری سست دارند و ارکسترهایی که صدای خوبی نمیدهد. هر کس دیگر جز رفیعی اگر آن آثار را میخواند، با شکست کامل باید از صحنه آواز بیرون میرفت. اما آن آثار کم بها، با صدای رفیعی جذاب جلوه میکند. در واقع، داریوش رفیعی تنها خواننده مرد در روزگار خود است که شهرتش هم در زمان حیات و هم بعد از درگذشتش حفظ شده است. دیگران چنین توفیقی را نداشتند. انتشار آلبوم «دیروزیها» از منوچهر همایونپور، یک شکست تجاری و هنری تمامعیار بود. در حالی که آوازه و اعتبار او در سالهای ۱۳۳۵-۱۳۲۵ مورد رشک و حسد خوانندگان بزرگ بود. آلبومهای امینالله رشیدی نیز اگر فروشی دارند، مدیون حضور زنده و فعال و همیشه جوان اوست. خوانندگان زن هم، که حسابی جداگانه داشته و دارند.¤ گذشته از این، علاقه و استقبال جوانهای اهل موسیقی اصیل از آثار خوانده شده با صدای داریوش رفیعی نیز قابل توجه است.
اینان از زندگی پرماجرای او که شرح احوالاتش خوراک رنگیننامههای تهران سالهای ۱۳۴۰-۱۳۳۱ بود، هیچ نمیدانستند و به هیچوجه درگیر با آن نیروی نوستالژیک قدرتمندی نیستند که اشک جوانهای قدیم را درمیآورد. حتی کلی ایرادهای فنی، از طرز استخراج صدا و تحریرها و نحوه شعرخوانی رفیعی میگیرند که شاید درست هم باشد. اما همینها، ایرادها را میگیرند و باز هم به صدای او گوش میدهند و آن را تبلوری از صداقت و دردمندی میبینند که همان، اکسیر ماندگاری صدای اوست. رمانتیسم سیاه او اکنون برای ما نه قابل فهم است و نه جذابیتی دارد. اما بیریایی و صفای جوانی خالصانه و عاشقانه او، گذر زمان را نمیشناسد و همان است که صدایش را برای همه ما در همه زمانها جذاب میکند.
سیدعلیرضا میرعلینقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست