دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

مطالعه فرایند جامعه پذیری سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران


مطالعه فرایند جامعه پذیری سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران

در مقاله حاضر جامعه پذیری سیاسی فرآیندی است که گرایش ها,نگرش ها,دانش ها و همچنین ارزش ها ومعیارهای سیاسی نظام موجود در جامعه خودرا به افراد آموزش می دهد در طی عمر سپری یافته از انقلاب, رسانه های جمعی, سازمان ها ونهادهای حکومتی, روحانیت, برنامه ریزان وکارشناسان حکومتی و دولتی در زمینه تثبیت ارزش ها و هنجارهای سیاسی گام های بسیار موثری را برداشته اند دیدگاه های کلاسیک در حوزه جامعه پذیری سیاسی شامل نظریات ارتقاء شناختی است که تطور نظم شناختی سیاسی فرد را بررسی می کنند

در مقاله حاضر جامعه پذیری سیاسی فرآیندی است که گرایش ها،نگرش ها،دانش ها و همچنین ارزش ها ومعیارهای سیاسی نظام موجود در جامعه خودرا به افراد آموزش می دهد. در طی عمر سپری یافته از انقلاب، رسانه های جمعی، سازمان ها ونهادهای حکومتی، روحانیت، برنامه ریزان وکارشناسان حکومتی و دولتی در زمینه تثبیت ارزش ها و هنجارهای سیاسی گام های بسیار موثری را برداشته اند. دیدگاه های کلاسیک در حوزه جامعه پذیری سیاسی شامل نظریات ارتقاء شناختی است که تطور نظم شناختی سیاسی فرد را بررسی می کنند. دیدگاه های نوین بر شکل گیری جامعه پذیری سیاسی تأکید دارند؛ و این نظریات اشاره به باز تولید سیاسی در رفتارهای افراد می کنند.بر اساس نظریات جامعه پذیری سیاسی، یکسری از پارامترهای جامعه شناختی چون خانواده،گروه همسالان،رسانه های همگانی و آموزش و پرورش،دولت و... درفرایند اجتماعی شدن سیاسی نقش اساسی دارند.

در طی این سه دهه از عمر انقلاب، نظام سیاسی جامعه با تغیرات وتحولاتی که در کتب آموزشی و دانشگاهی به وجود آورده است در رشد سیاسی بینش جوانان و نوجونان این مرز و بوم تأثیرات بسیاری بر جای گذاشته است. این نظام در طی این سه دهه در حوزه منش سیاسی سعی کرده با الهام از اندیشه ها وگفتمان دینی ایدئولو‍‍‍ژی انقلاب را آموزش دهد. بخشی از فرایند آموزش جامعه پذیری سیاسی هر جامعه ای در ارتباط با پرورش سیاسی نظام موجود است، محتوای این پرورش سیاسی را باید در موضوع شهروندی بررسی کرد.

● پیشگفتار

جامعه پذیری سیاسی موضوعی مرتبط با فرهنگ سیاسی "Political Culture" است، در واقع آنتونی اورم " "A. Orum بیان داشته است که، جامعه پذیری عبارت از فرایندی است که به توسط آن، انسان ها چارچوب اعتقادی، ارزشی و گرایشات موجود در جامعه را کسب می نمایند. این تعریف توسط کاردینر Kardiner"" چنین تکمیل گردید که، فرایند جامعه پذیری وسیله ی رسیدن به توافق جمعی میان اعضای جامعه است که از طریق آن افراد شیوه ها، ارزش ها و نقش های اجتماعی را فرا گرفته و هر یک از اعضاء دارای هویتی اساسی می گردند. جامعه پذیری سیاسی در مفهوم خاص، دلالت بر فرایند انتقال و کسب ارزش ها، نقش ها ورفتارهای اجتماعی و سیاسی یک جامعه ناشی از نظام حاکم می کند.مفهوم جامعه پذیری سیاسی، مربوط به بخشی از مظاهر اجتماعی شدن که تأکید بر بخش سیاسی می کند، اشاره می گردد.« مطابق با تعریف کنت لنگتن " K. Langton" این عبارت از فرایند مستمر و بخشی از آن نظم اجتماعی است که آموزش و کسب رفتارهای سیاسی معینی برای اعضای جدید جامعه بر عهده دارد تا این فرد را همگام با نظم سیاسی ای که در آن زندگی می نمایند به تفکر و اندیشه بپردازند. در این معنا، جامعه پذیری سیاسی به افراد جامعه جهت های سیاسی و شیوه های خاص رفتار سیاسی را می آموزد.» (محمد عبدالرحمن، ۲۰۰۱: ۱) در فرایند جامعه پذیری سیاسی، حاکمیت جامعه از همان آغاز دوره کودکی توجه به تربیت افراد جامعه از طریق سازمان های اجتماعی و نهادهای گوناگون مختلف چون "رسانه ها، آموزش و پرورش، خانواده، و..." می نماید.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و اشاعه ایدئولوژی اسلام محمدی(ص) توسط ایشان و یاران باوفایشان در بین ملت غیور ایران، باعث این شد که از همان ماه های اولیه شروع حکومت اسلامی مردم همچون ایام مبارزه انقلاب اسلامی بر سرنوشت سیاسی جامعه خود تا به امروز اهمیت قائل گردند،ودرلحظات و شرایط حساس به حمایت از نظام مقدس اسلام و جمهوری اسلامی بپردازند، و با حضور سیاسی خود در صحنه های مختلف چون راهپیمایی ها ، جنگ تحمیلی، دفاع مقدس و انتخابات مختلف در طی این سال ها، و... با توجه به ارزش ها و هنجار های سیاسی حاکم بر جامعه، فرایند جامعه پذیری سیاسی خود را متکامل کنند.

● طرح مسئله

جامعه پذیری یا فرهنگ پذیری سیاسی فرآیندی است که براساس آن جامعه گرایش ها،نگرشها، اطلاعات وخلاصه ارزش ها سیاسی خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند؛جامعه پذیری سیاسی یکی از ابعادفرعی فرهنگ کلی جامعه است، در معنای وسیع فرایندی است که یک جامعه، از طریق آن فرهنگ سیاسی خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کند. ادامه حیات یک نظام وسیستم وابسته به انتقال فرهنگ سیاسی با کلیه محتوی عقیدتی، ارزشی آن از نسل به نسل دیگر انتقال می یابد . درواقع بدون وجود چنین فرایندی، هر نسلی ناچار است که فرهنگ سیاسی جدیدی را خلق کند و به طور کلی همه چیز را از نو بیاغازد. بر اساس چنین فرایندی در این مقاله به دنبال بررسی مهمترین کارکردهای نقش جامعه پذیری سیاسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در طی این سه دهه می باشیم.

● اهمیت جامعه پذیری سیاسی

جامعه پذیری سیاسی نقش مهمی دراستمرار حیات یک نسل دارد. از طریق پروسه جامعه پذیری سیاسی است، که نسل های قدیمی تر فرهنگ سیاسی جامعه را به نسل های جدیدتر منتقل می کنند؛ و با توجه به چنین انتقالی است که هر جامعه ای موفق می شود، فرهنگ سیاسی خود را استمرار بخشد.

با استفاده از این نظریه می توان علل بی ثباتی دریک نظام سیاسی را تشخیص داد و سریعاً به درمان آن پرداخت. به وسیله جامعه پذیری ودستیابی برکانال های انتقال فرهنگی جامعه می توان وسایل تقویت آن دسته از ارزش هایی را که به ثبات واستحکام سیاسی جامعه کمک می کند، فراهم آورد و از تغذیه آن دسته از هنجارهایی که به وحدت جامعه لطمه وارد می سازند، وخطر از هم پاشیدگی فرهنگ سیاسی را افزایش می دهد، پیشگیری کرد. « جامعه پذیری سیاسی را می توان فرایندی تعریف کرد که به وسیله آن افراد در جامعه معین با نظام سیاسی آشنا می شوند و تا اندازه قابل توجهی ادرکشان از سیاست و واکنش هایشان نسبت به پدیده ساسی تعیین می شود.» ( راش، ۱۳۷۷: ۱۰۲) بر این اساس جامعه پذیری سیاسی ساختار نظام اسلامی ایران، بر این استوار بوده است که اندیشه های اسلامی و انسانی مدینه النبی را در جهت فراهم نمودن شرایط ظهور حضرت صاحب الزمان(عج ا...) در این جهان پر آشوب پایدار و مستمر نگه دارد؛ و به عنوان یک ایدئولوژی برتر اشاعه دهد. این اشاعه از طریق بر پایی مراسم نماز جمعه در تمام نقاط کشور، برگزاری مراسم ها و اعیاد اسلامی و دینی در طی ایام سال و تبیین این شرایط با شرایط انقلاب اسلامی ایران از سوی کارشناسان و رهبران نظام برای مردم و... نمونه های از اشکال اشاعه اجتماعی شدن سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران است.

در جامعه ایران اسلامی، جامعه پذیری سیاسی در جهت ثبات سیاسی حاکمیت برای نسل دوم و سومی که با حال و فضای ایدئولوژی اسلامی انقلاب کمتر آشنا بوده اند، در قالب برزگداشت ها و برپایی مراسم های مختلف سیاسی در طی سال چون برزگداشت" ایام دفاع مقدس، هفته بسیج، ایام الله دهه فجر، سالروز آزادی خرمشهر،روز پاسدار و روز جانباز و..." قابل بررسی کارکردی است.

در نظام اسلامی ایران، تبلیغات جامعه پذیری سیاسی در ایام مختلف می توان با اشاعه سخنان رهبران و بزرگان انقلاب در رابطه با موضوع سیاسی در اذهان مردم نهادینه گردد، در طی این دهه ها از انقلاب،رسانه های جمعی، سازمان ها ونهاد های حکومتی، روحانیت ، برنامه ریزان و کارشناسان حکومتی و دولتی و... در این زمینه گام های بسیار موثری را برداشته اند. جامعه پذیری سیاسی ایران در این سه دهه، در واقع انتشار اطلاعات اسلامی، و بسط ارزش ها و شیوه های انسانی و سیاسی اسلامی است که توسط کارکرد های سازمان یافته نهادهایی چون " بسیج، سپاه، حوزه های علمیه، آموزش و پرورش، آموزش عالی، رسانه های جمعی و سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان حج و زیارت، بنیاد حفظ آثار ارزشهای دفاع مقدس، آستان قدس رضوی، و..." انجام گرفته است؛ تمام این فعالیت ها در قالب یادگیری سیاسی رسمی و غیر رسمی در قالب برنامه ریزی های ساختاری و غیر ساختاری در هر مرحله از عمر انقلاب شکل گرفته است. در مجموع بر اساس چنین پارامتر هایی از جامعه پذیری سیاسی می توان بیان کرد که« جامعه پذیری سیاسی فرایندی است که افراد در جامعه معین با نظام سیاسی آشنا می گردند و تا اندازه قابل توجهه ادراکشان از سیاسی و واکنش هایشان نسبت به پدیده های سیاسی تعیین می شود. » ( صبوری، ۱۳۸۱: ۲۴۱)

فرد از طریق جامعه پذیری سیاسی دارای نوع خاصی شخصیت سیاسی می گردد،این فرد نقش معینی را در چارچوب نظام سیاسی قبول می نماید، بر این اساس منزلت و پایگاه خاصی را در ساختار سیاسی جامعه به صورت آگاهانه پذیرفته است. این فرایند از طریق خانواده، مدرسه، رسانه های جمعی، دولت، انجمن های سیاسی،احزاب، سازمان های حکومتی، نهاد های محلی و مشاغل و... صورت می گیرد.

● گذری برتاریخچه جامعه پذیری سیاسی

این فرایند اجتماعی را می توان در اندیشه های فلاسفه اجتماعی یونان باستان تا به امروز به اشکال مختلف در قالب مدل های "آرمانشهر ها، مدینه فاضله، جامعه مدنی و اندیشه شهروندی و..." با صورت های کیفی متنوع بررسی نمود. در حوزه اندیشه های علوم اجتماعی کارل مارکسK. Marx""،در قالب مبارزه طبقاتی قشر کارگر بر علیه حاکمیت طبقه سرمایه دار و نابودی نظام سرمایه داری توجه به اندیشه های اجتماعی شدن سیاسی می کند. توجه ماکس وبر " M. Weber" در زمینه ی اجتماعی شدن سیاسی متوجه شناخت مذهب پروتستان است، که از دید او در تکوین ریشه های اولیه ی سرمایه داری غرب و گسترش آن نقش آفرین بوده است ؛ این جامعه پذیری سیاسی همزمان متضمن افکار دینی و اخلاقی،حرفه ای و اقتصادی و سیاسی گردیده است. وی در خصوص مطالعه سیاست، آن را به منزله ی یک حرفه و نیز تحلیل در زمینه ی جامعه پذیری حرفه های "Professionals" مختلف در جامعه توجه کرده است. در اندیشه تالکوت پارسونز T. Parsons"" بر اهمیت نقش مؤسسات اجتماعی در جامعه پذیری سیاسی ـ خاصه مدارس و دانشگاه ها ـ تأکید نموده و بر نقش جامعه بعنوان مادر سازمان ها Mother Organization"" تأکید می نماید. بطور کلی نظرات وبر و پارسونز در نشان دادن اهمیت جامعه پذیری سیاسی از سایر اندیشمندان جامعه شناس بسیار بارزتر است.

● دیدگاه های موجود در جامعه پذیری سیاسی

الف) دیدگاه های کلاسیک: برخی از تحلیل ها در این زمینه در پرتو دیدگاه عام جامعه شناسی است و به مثابه یک کل جامعه پذیری سیاسی را مورد توجه می باشد." آنتونی اورم " در کتاب جامعه شناسی سیاسی زمانی که درصدد بیان نظریه های روانشناسی اجتماعی "Social Psychology" بوده و در آن به مطالعه ی مراحل تطور شناخت ادراکی افراد پرداخته، به سه نظریه یا مدخل عام که از طریق آنها مطالعه ی جامعه پذیری سیاسی ممکن می گردد، اشاره می نماید؛ که این سه نظریه عبارتند از :

۱) نظریه ی ارتقاء شناختی Cognitive Development theory که اولین بار توسط " ژان پیاژه J. Piaget" و سپس در مطالعات روانشناسان آمریکایی دنبال شد، مطرح گردیده است. پیاژه معتقد بود که تطور نظم شناختی فرد بر پایه ی جامعه ای است که در خلال دوران های زندگی اش (طفولیت ـ بلوغ ـ رشد و عقلانی شدن) در آن سیر می نماید. در مرحله ی اول اشیاء محسوس پیرامون خود را احساس می کند، اما از مرحله ی دوم است که تفکر را به ماورای محسوسات گسترش داده و در مرحله ی سوم توانایی ادراک همه ی اشیاء محسوس و مجرد (مابعد الطبیعی) فراهم می گردد. نظیر این تکامل در اکتساب شناخت پیرامون نظام سیاسی و چگونگی تطور نظم شناختی فردی و به کار گیری آن در صدور احکام ارزشی و اخلاقی در زمینه ی این نظام و یا به طور کلی فرهنگ شناخت سیاسی مشاهده می شود. با توجه به این مسئله نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران از طریق بیان احکام ارزشی و اخلاقی که ناشی از ایدئولوژی اسلامی بوده است در طی فرایند پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن تا به امروز در باور فرهنگ سیاسی و بینش عمیق اسلامی مردم بسط و اشاعه یافته است.

۲) نظریه ی تعلیم اجتماعی Social Learning theory بنابر دیدگاه پیاژه، آموزش جامعه پذیری سیاسی از مهم ترین مراحل زندگی افراد جامعه است. در این نظریه تأکید اصلی برمراحل آغازین زندگی افراد شده، که از حیث استقرار و رشد معلومات وآگاهیها بیشترین نقش را ایفا می نماید. اگر چه در مرحله ی رشد و عقلانی شدن اختیار، انتخاب صورتی عقلانی تر از کمیت شناختی خویش و یا صدور احکام ارزشی از خلال تجربیات فردی و اجتماعی اش و یا تقلید رفتارهای دیگران خصوصاً والدین و افراد خانواده و یا عرف جامعه ـ پیدا می کند؛ اما این نظریه در مطالعات جامعه پذیری سیاسی تأکید بر شخصیت سیاسی می کند. و شخصیت سیاسی افراد خصوصاً از طریق آموزش والدین و خانواده، به ویژه در دوران طفولیت شکل میگیرد. این نگرش در جامعه ایران از همان زمان شکل گیری فرایند انقلاب اسلامی از سال ۱۳۴۲ شروع گردید؛ مصداق این مطلب در سخنان حضرت امام خمینی (ره) بوده که ایشان خطاب به دستگاه وقت (پهلوی) اشاره می فرمایند تمام یاران من برای پیروزی انقلاب همان نوزادان شیرخوار در گهواره می باشند؛ که توانستند در طی ۱۲ سال مبارزه آشکار و پنهان نظام پهلوی را سرنگون کنند. این مطلب بیانگر این است که در طی این ۱۲ سال تمام والدین، کودکان خود را برای مبارزه با رژیم پهلوی آماده کرده اند و یک شخصیت سیاسی و انقلابی از فرزندان خود به وجود آوردند؛ همچنین بعد از پیروزی انقلاب همین فرزندان از نظام خود ۸ سال جانانه دفاع کرده اند ؛ که این ناشی از تعلیمات آگاهانه و مذهبی بود که خانواده در طی این سال ها به فرزندان خود آموخته بود و آن ها را برای چنین روز هایی آماده کرده بود.

۳) نظریه ی تحلیل روانی Psycho Analytic Theory که ریشه های پیدایش آن به " زیگموند فروید » S. Freud" و نیز "اریک اریکسون E. Erikson" باز می گردد؛ این نظریه بر ساختار شخصیت فرد و به ویژه چگونگی ایجاد آن در خلال شیوه های رفتاری، از دوران کودکی می پردازد. « در تحلیل اریکسون از جامعه پذیری سیاسی ضمن تاکید بر افکار فروید پیرامون تحلیل روانی فرد در مرحله ی طفولیت به مطالعه ی عملی « فرایند خویشتن » Ego Process و کیفیت تکوین آن در خلال اولین مرحله ی زندگی ( آغازین کودکی ) می پردازد. او تاکید می کند که شناخت مکتسبه فرد از فرهنگ و سیاست در دوران فوق در دیگر مراحل زندگی ( و به توسط تجربیات عینی ) قابل بازسازی است. به عنوان مثال فرد در دوران بلوغ و رشد خود قادر به طرد برخی از افکار یا تصورات سیاسی پیرامون عمل خویش و نظام سیاسی و اخذ دیدگاه ها و گرایشات و مکاتب سیاسی جدیدی می باشد.» (نقیب زاده،۱۳۸۴: ۷۰)

۴) نظریه ی نقش اجتماعیRole Theory Social . ریشه ی فکری این نظریه به افرادی چون " چارلز کولی C. Cooley" و" جورج مید G. Mead" باز گردیده که در ابتدای قرن بیستم بر یادگیری و اکتساب نقش های اجتماعی و انتقال معیارها، گرایشات، ارزش ها و امیال تأکید می نمایند.این یادگیری در موسسات جامعه پذیری اجتماعی به ویژه خانواده شکل می گیرد، و این به خاطر آن است که بیشترین نقش را بر سازگاری فرد با محیط خارجی داراست. این شیوه ی تحلیل با نظریات " رابرت مرتن » R. Merton" ادامه یافت. وی به مطالعه ی جامعه پذیری سیاسی در میان دانشجویان مدارس و دانشگاه های آمریکا پرداخت. با توجه به این نظریه، در نظام جمهوری اسلامی ایران هئیت حاکمه از طریق فرایند آموزش در نهادهای مختلف جامعه، افراد جامعه و نسل های مختلف ملت را برای فراگیری معیار ها و گرایشات سیاسی که منطبق با ایدئولوژی سیاسی نظام آماده کرده وآماده خواهد نمود؛ بر این اساس نوعی سازگاری سیاسی و اجتماعی را به وجود آورده است.

ب) دیدگاه ها و تحلیل های نوین: ازابتدای دهه ی هفتاد میلادی بررسی های دانشمندان علم سیاست به شکل میدانی، جامعه پذیری سیاسی در ایالات متحده ی آمریکا را بررسی کرده اند؛ آنها در تلاش برای طراحی نمونه ای " Model " نظری به جهت مطالعه ی جامعه پذیری سیاسی کودکان و دانش آموزان بودند و آن را در چهار مرحله به شرح ذیل تبیین نمودند:

▪ مرحله اول : مرحله ی سیاسی شدن Politicalization Stage که در این مرحله طفل به رشد سیاسی یا کوشش در جهت شناخت عرصه ی سیاست نائل می آید.

▪ مرحله دوم: مرحله تشخیص و بازشناخت Diagnosis Stage می باشد؛ این مرحله زمانی آغاز می گردد که کودک در اصطحکاک با نظام سیاسی قرار گرفته و برخی از نمونه ها و یا اشکال سلطه سیاسی یا سلطه در معنای عام را در می یابد؛ .

▪ مرحله سوم : مرحله ی مثالی Idealization Stage که در این مرحله کودک گرایش به صدور احکام ارزشی در اسلوب های معینی می نماید و در پرتو اسلوب های مثالی فوق به سلب یا ایجاب به قضاوت در خصوص اشکال سلطه و سیاست در حال جریان ( به شکل یک کل ) می پردازد؛ .

▪ مرحله چهارم : مرحله تحول به سمت نهادینه شدن Institutionalization stage می باشد که در آن از مرحله ادراک برخی از اشکال مطروحه سیاسی فراتر رفته و در خصوص تمامی اجزای تشکیل دهنده نظام سیاسی به قضاوت ارزشی می نشیند.» ( گیدنز،۱۳۸۵: ۳۵۷) نتایج تحقیقات " بوردیو » Bourdieu "و " پارسورون Passeron" در خصوص تأثیر و ارتباط نظام مدارس بر جامعه پذیری سیاسی و انتقال مکاتب سیاسی در فرانسه نشان داده است که «به رغم آنکه نظام آموزشی فرانسه می کوشد تا خود را از چارچوب تمایزات طبقاتی بدور نگه دارد و تأیید کننده ی نوعی از طبقات، چه بورژوایی محافظه کار و یا کارگری نیست، اما معلمان و مدیران مدرسه به شکلی ناآگاهانه به تثبیت و استحکام نظام فرهنگی، سیاسی بورژوایی را یاری می رسانند. اگر چه کوشش ایشان در پوشش بی طرفی صورت می پذیرد، اما به شکلی غیر مستقیم به باز تولید Reproduction فرهنگ سیاسی بورژوایی می انجامد. این امر بیانگر آن است که گاه مکاتب سیاسی بیش از آنکه به صورت های مستقیم منتقل گردد، به شکل غیر مستقیم حرکت و جابجایی می یابد و آن از طریق ارائه توجیهات معین و یا احترام به معیارهای رفتار سیاسی است، که در عین حال بر علیه مکتب سیاسی ضد خود می باشد. « بوردیو » و « پارسورون » با مطالعه ی مدارس زبان در فرانسه دریافتند که، این مدارس تنها به تعلیم زبان نپرداخته وآموزش آن بشدت آمیخته با رفتارهای فرهنگی ، سیاسی و مکتبی معینی در جهت مکتب بورژوازی عام موجود در فرانسه و در جهت مخالف با فرهنگ کارگری یا توده ای است. امری که در آینده به تولید مبارزه ی نمادین در جامعه ی فرانسه و عدم ایجاد فعالیت ادغام فرهنگی و سیاسی به شکل برجسته می انجامد.»( شارع پور، ۱۳۸۵: ۱۳۷)

به طور کل بر اساس نظریات جامعه پذیری سیاسی، یکسری از پارامترهای جامعه شناختی چون خانواده، گروه همسالان، رسانه های همگانی وآموزش و پرورش درفرایند جامعه پذیری سیاسی نقش بزرگی را ایفاء می کنند. این عوامل از طریق " تقلید، آموزش و انگیزش" در سراسر زندگی اجتماعی و سیاسی فرد تأثیر گذار هستند، علاوه بر این معرفت، ارزش ها، نگرش های یک فرد که ناشی از این پارامتر ها و عوامل شکل می گیرد؛ و در فرایند پویا و مداوم جامعه پذیری سیاسی اثر گذار است. در شکل گیری نظریات جامعه پذیری سیاسی دو متغییر مستقل تجربه و شخصیت فرد رابطه نزدیکی با این فرایند پویا دارد، و این متغییر ها با پارامتر های دیگر دارای کنش متقابل می باشند؛ و سرندی ادراکی را به وجود می آورند، که فرد از طریق آن نسبت به پدیده ها و انگیزه های سیاسی خارجی واکنش نشان می دهد؛ و در موارد مناسب به فعالیت سیاسی می پردازد.

● عوامل جامعه پذیری سیاسی

در فرایند جامعه پذیری سیاسی یکسری از نهادهای اجتماعی در استمرار و پویایی این فرایند تأثیر گذارند؛ که در این بخش اشاره ای به آن ها خواهیم کرد.

الف) خانواده: این نهاد اجتماعی به عنوان هسته اجتماعی هر جامعه ای بر شکل گیری بینش ها و نگرش های افراد جامعه در تمام زمینه ها اثر گذارست. « فرایند جامعه پذیری کودک از خانواده شروع می شود.خانواده برای کودک کم سن و سال معرف همه دنیایی است که او را احاطه کرده است. تصویر خود در نزد کودک انعکاس حساسی است که اعضای خانواده نسبت به او دارند؛ بنابراین، تصوری که فرد از خود و نیز از جهان پیرامون و از افرادی که در پیرامون اوهستند دارد، به طور مستقیم تحت تأثیر وجهه نظر و باور های خانواده ها یشان قرار دارد. ارزش هایی که فرد می پذیردو نقش های مختلفی را که از او انتظار می رودابفا کند،در بدو امر در درون شبکه روابط خانوادگی آموخته می شود.و کودک آنها را فرا می گیرد.» (کوئن، ۱۳۸۲: ۱۱۰)از بعد جامعه پذیری سیاسی، در زمان فرایند شکل گیری انقلاب اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب جوانان این مرز و بوم با توجه به نگرش عقیدتی که در خانواده های خود داشته اند و تحت تأثیر مستقیم آموزش های دینی خانواده های خود قرار داشته اند، در پیروزی انقلاب و دفاع از آرمان های این نظام بعد از پیروزی نقش بسیار مهمی را ایفاء کرده اند.

ب) رسانه های همگانی: در اغلب کشور های پیشرفته صنعتی رسانه های جمعی نقش مهمی در جامعه پذیری بالاخص جامعه پذیری سیاسی بازی می کنند.در طی این سه دهه از انقلاب اسلامی گسترش و بسط روزنامه ها، مجلات، کتب، صدا و سیما، ، نشریات ارگانی و دانشگاهی و هفته نامه ها، ماهنامه ها، سالنامه ها ، سایت های اینترنتی و... همگی در فرایند جامعه پذیری سیاسی بالاخص در شرایط حساس و ویژه چون"دفاع مقدس، تهاجم فرهنگی، راهپیمایی ها، انتخابات و سایر جنبه های مشارکت اجتماعی و سیاسی" ملت ایران را به حضور گسترده در صحنه دعوت کرده اند؛ و از نظر گرایش سیاسی مطالبی را در جهت استمرار نگرش حزبی در اختیار حضار و طرفداران حزبی خود قرار داده اند. درواقع نقش رسانه ها در فرایند جامعه پذیری سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران این است که « بتواند هنجارهای اجتماعی نظام را تقویت کندو همان ها را انعکاس دهد؛ .بدین معنا که هر آنچه که پخش یا نشر می گردد، معرف انعکاس واقعی جامعه جلوه دهند. باید در عین حال نظر داشت که رسانه ها جمعی تنها یکی از منابع تعیین هنجارهایی است که در اختیار و دسترس افراد قرار می گیرد.» (محسنی، ۱۳۷۸: ۱۱۵) ج- گروه های همسالان: این دسته از عوامل جامعه پذیری سیاسی همانند خانواده اثر بسیاری بر نگرش سیاسی افراد جامعه می گذارد.« از آنجا که گروه همسالان تقریباً همسن یکدیگرند و احساس برتری می کنند، معمولاً از معیار های مشترکی که به اشخاص مسئول گروه مرتبط است پیروی می کنند. گروه همسالان به عنوان عامل جامعه پذیری ساختن افراد، در دوران بلوغ به اوج و اهمیت و تأتیر خود می رسد.در این هنگام کسب محبوبیت و مورد پسند واقع شدن یکی از اهداف مهم نوجوانان می شود.

و پذیرش ارزش های گروه همسالان،به طور وسیعی به پذیرش فرد درآن گروه کمک می کند.» ( قنادان:۱۳۷۵: ۹۶) در واقع تأثیر این عامل را می توان در مراکز آموزشی و دانشگاهی بین جوانان و نوجوانان در طی این سه دهه در شرایط مختلف سیاسی جامعه در این نظام از نظر رفتار سیاسی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد. در واقع تعاملاتی که دانشجویان و دانش آموزان این ملت در طی دوران تحصیل دارند؛ توانسته در بین نگرش های مختلف دانشجویی طیف های سیاسی را به وجود آورد، همچنین در ایام پیروزی انقلاب اسلامی در طی ۱۲ سال مبارزه پنهان و آشکار تأثیر گروه های همسن و سال اثر گذاری بسیاری در بین قشر جوان و نوجوان جامعه در پیروزی انقلاب داشته است؛ در طی دوران ۸ ساله دفاع مقدس هم تأثیر گروه های همسن و سال اثر بسیاری بر جوانان و نوجوانان برای حضور در جبهه ها داشته است، و... د- مدرسه: در جوامع پیشرفته و عصر حاضر مدرسه از طریق فرآیند آموزش مستقیم و غیر مستقیم در پرورش سیاسی افراد تأثیر بسیاری داشته است. در طی این سه دهه از عمر انقلاب نظام سیاسی جامعه با تغیرات وتحولاتی که در کتب آموزشی و دانشگاهی به وجود آورده، باعث شده که مدرسه به عنوان عامل تأثیر گذار در بینش سیاسی جوانان و نوجوانان تلقی گردد.

● ارتباط جامعه پذیری سیاسی با فرهنگ سیاسی

نظام سیاسی حاکم بر جامعه حال حاضر ایران و نوع تصمیمات سیاسی ای که در هر مرحله از فرایند سه دهه سیاسی انقلاب اسلامی گرفته شده است، ناشی ازتأثیر پذیری نگرش ها ، بینش ها، ارزش ها، ایدئولوژی ها،والگو های رفتاری اسلامی و ایرانی موجود در جامعه است. در جامعه اسلامی ایران با توجه به اشاعه و بسط فرهنگ اسلامی و ایرانی برنامه ریزان نظام، برای نظرات و نگرش های مردم اهمیت بسیاری قائل گردیده اند، به عنوان مثال این مسئله را می توان در برگزاری۳۰ دوره انتخابات مختلف در این سه دهه از انقلاب مشاهده نمود؛ که مسئولان وقت هرگونه نتایج بدست آمده از هر دوره انتخابات را پذیرفته اند. همچنین در هر دوره زمانی از انتخابات تمام دستگاه های اجرایی، احزاب سیاسی و رسانه ای و... از چندین ماه قبل از انتخابات، با ایجاد یک نگرش مساعد و مثبت در بین مردم، آنها را به مشارکت سیاسی در جامعه دعوت کرده اند، و بطور مسالمت آمیز و رقابتی در جهت اعتلای نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاسی و انتخاباتی خود از نامزد مورد حمایت،خود قرار داده اند؛ و به افراد جامعه آگاهی و اطلاعات لازم را در این زمینه رسانده اند.

از بعد دیگر در حوزه ارتباطی بین جامعه پذیری سیاسی و فرهنگ سیاسی باید بیان کرد که، وجود وفاداری هایی که مردم این جامعه در حوزه پایبندی به منطقه زندگی، دین، قومیت،تعهد نسبت به ارزش ها و نهاد های اجرایی و دستگاه های سیاسی دارند، و همه این تعهدات نقش اساسی در رفتار های سیاسی آنها داشته، ناشی از فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه است، که هئیت سیاسی وقت از طریق فرایند اجتماعی شدن سیاسی در این سه دهه تلاش های بسیاری در این زمینه کرده است. آلموند و وربا فرهنگ سیاسی را « نظام سیاسی آن گونه که در شناخت، احساسات و ارزیابی های مردم درونی گردیده است تعریف کردند، بعد ها توسط آلموند و پاول تغییر داده شد و فرهنگ سیاسی الگوی نگرش ها و جهت گیری های فردی نسبت به سیاست در میان اعضای یک نظام سیاسی تعریف گردید » ( راش،۱۳۷۷: ۲۳۷) وربا اشاره به سه نوع فرهنگ سیاسی می کند: "کوته بینانه- ذهنی- و مشارکتی" در فرهنگ سیاسی کوتاه بینانه نظام حاکم آگاهی اندکی از حکومت در اختیار افراد جامعه می گذارد و انتظارات اندکی از حکومت و میزان مشارکت سیاسی افراد جامعه در سرنوشت سیاسی خود دارد. در فرهنگ سیاسی ذهنی ساختار حاکمیت میزان آگاهی سیاسی بالایی در اختیار افراد جامعه می گذارد و انتظار بالایی هم از افراد جامعه دارد، اما در این جامعه میزان مشارکت سیاسی افراد جامعه اندک می باشد. در جامعه ای که دارای فرهنگ سیاسی مشارکتی است، میزان آگاهی و انتظار بسیار بالاست و مشارکت سیاسی هم زیاد است. در نظام جمهوری اسلامی ایران در این سه دهه از عمر آن فرهنگ سیاسی مشارکتی بسیار اهمیت دارد، مصداق بارز این مسئله را می توان در برگزاری انتخابات سیاسی جامعه بیان کرد؛ که تمام احزاب سیاسی نظام با در اختیار گذاشتن اطلاعات و برنامه های مورد نظر خود،آگاهی های لازم را به مردم ارائه داده اند؛ و همچنین دستگاه سیاسی اجرایی نظام هم از تمام اقشار جامعه این انتظار را دارند،که برای حفظ و پایداری نظام در برابر تهدیدات داخلی و خارجی که با آن مواجه است، مردم در صحنه حضور داشته باشند و مشارکت نمایند، بر این اساس مردم هم در طی این سه دهه با هرگونه تفکر و آرایش سیاسی که داشته اند، بر سر صندوق های رأی حاضر شده اند و از کیان نظام دفاع کرده اند؛ و جالب این است که در هر دوره انتخاباتی این مشارکت افزایش یافته است.

نمونه این مشارکت را می توان در همان سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار داد، که در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ مردم بر سر صندووق های رأی حاضر شده اند و به قریب اتفاق ۹۸% به حکومت جمهوری اسلامی ایران آری گفته اند؛ علاوه بر مسائل مشارکت سیاسی در انتخابات، در حوزه هشت سال دفاع مقدس، شرکت در راهپیمایی های اجتماعی و سیاسی که در طی ایام سال وجود دارد،اجرای برنامه های مشارکت اجتماعی در طول سال و... همگی از دستاوردهای فرهنگ سیاسی مشارکتی نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد. پس می توان گفت که « فرهنگ سیاسی نشان دهنده سطح آگاهی و ادراک طبقات مختلف گروه های اجتماعی و افراد از قدرت و سیاست است.و فرهنگ سیاست در شکل گیری و عملکرد نهاد های سیاسی موثر است. مثلاً تفاوت های نهاد های سیاسی در کشور ها تنها ناشی از نظام اقتصادی نیست بلکه سنت های تاریخی،ایدئولوژی وهدف های سیاسی نیرو های حاکم و دیگر عناصر فرهنگی نیز در تعیین آن ها دخالت داشته اند. فرهنگ سیاسی همچنین در میزان فعال بودن افراد از نظر سیاسی تاثیر می گذارد » ( بشریه، ۱۳۷۶: ۲۵۶)

در بحث ارتباط بین فرهنگ سیاسی و اجتماعی شدن سیاسی باید بیان کرد که وجود نظام های ارزشی، نقش بارزی در رفتار های سیاسی چون انتخاب رهبران سیاسی و... دارد. در واقع نظام ارزشی دارای کلیت بهم پیوسته و منسجمی است که شامل موضوع حیات مادی و معنوی است که افراد وگروه ها و طبقات اجتماعی در یک جامعه به آن ارزش منفی و مثبت می دهند. در واقع در یک جامعه نظام حاکم از طریق همین نظام ارزشی بر جامعه، فعالیت افراد را کنترل می کند، و در جهت خاص افراد جامعه را هدایت می کند. بر اساس این نظام ارزشی حاکم، افراد و گروه های اجتماعی ممکن است بیشتر به تحولات درونی جامعه بیاندیشند و گروه های دیگر به قدرت و عظمت ملی جامعه اهمیت بدهند؛ بر این اساس در حال حاضر در ایران، عوامل فرهنگی مانند اعتقادات اسلامی، ایدئولوژی اسلامی و... توانسته است در کاهش تعارضات سیاسی و در اعمال قدرت و رفتارهای سیاسی اثر گذار باشد.

اعتقادات اسلامی که از طرف نظام در تمام ساختارهای رایج جامعه گسترش یافته است؛ به عنوان یک نظام کلی و فرهنگی در جامعه در نظر گرفته شده است. این اعتقادات همراه با نگرش ها،هنجارها و ارزش ها ظاهر می گردد؛ نمونه این گونه اعتقادات در واقع همان آگاهی یا شعور ملی است که تمام نهادهای نظام اسلامی در جامعه ترویج نموده اند؛ و با توجه به عمرپر برکت انقلاب و تجربیات این سه دهه آینده ایران اسلامی را رقم می زنند. بنابراین با توجه به چنین نگرشی که بر ساختار جامعه ایران ناشی از اعتقادات اسلامی وجود دارد، باید گفت که: « فرهنگ سیاسی را نتیجه اجتماعی شدن سیاسی باید دانست. این بدان معناست که اجتماعی شدن سیاسی باید به گونه ای گسترده تروسیله ای تعریف شود که نگرش های سیاسی یا عقایدی را در باره موضوعات معینی کسب می کنند» ( راش، ۱۳۷۷: ۱۰۶)

● ارتباط بین جامعه پذیری سیاسی و رفتار سیاسی

در واقع فرایند جامعه پذیری سیاسی و رفتار سیاسی در مطالعات رفتار انتخاباتی قابل بررسی است؛ در واقع رفتار رأی دادن به میزان قابل توجه نتیجه جامعه پذیری سیاسی است. از این طریق می توان روابط همبستگی نیرومند و پایدار را میان ترجیحات حزبی و طبقات اجتماعی بررسی کرد. جامعه پذیری سیاسی عامل مهمی در رفتار انتخاباتی هر جامعه ای است؛ و ناشی از همبستگی بین ویژگی های اجتماعی و اقتصادی مانند شغل و تحصیلات و... است ؛ همچنین رفتار رأی دادن برای تأیید این استدلال استفاده می شود، این مسئله نشان می دهد که رفتار رأی دادن به میزان قابل توجهی نتیجه جامعه پذیری سیاسی است. در طی این سه دهه از طریق تحقیقات اجتماعی و سیاسی که دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی انجام داده اند، می توان در هردوره از انتخابات رفتارها و گرایشات سیاسی مردم ایران را نسبت به انتخابات و دیدگاه های نامزدهای انتخاباتی با توجه به موقعیت اجتماعی و اقتصادی آن ها مورد بررسی قرار داد.

● ارتباط جامعه پذیری سیاسی و منش سیاسی

در انقلاب اسلامی ایران با توجه به ایدئولوژی و نگرشی که در دستگاه نظام سیاسی و جود دارد، دستگاه های سیاسی جامعه با آموزشهای مستقیم و غیر مستقیم ، همچنین تبلیغات،سخنرانی های مختلف و متنوع یک منش سیاسی را برای ملت اشاعه داده اند. در واقع این پدیده همان شخصیت سیاسی بنیادین مردم یک ملت اطلاق گردیده است. در این نظام مقدس در طی این سه دهه منش سیاسی با الهام از اسلام محمدی آموزش داده شود.

● ارتباط جامعه پذیری سیاسی و پرورش سیاسی

بخشی از فرایند آموزش جامعه پذیری سیاسی هر جامعه ای ارتباط با پرورش سیاسی نظام موجود دارد، محتوای این پرورش سیاسی را باید در موضوع شهروندی و پرورش شهروندان یک جامعه در هر نظام آموزشی مورد بررسی قرار داد. هرآنچه که یک نظام آموزش و پروش هر حکومتی در قالب یادگیری سیاسی و مدنی به طور آگاهانه،؛ از راه آموزش در مدرسه یا نهاد های آموزشی در اختیار افراد یک جامعه برای آموزش شهروندی به طور مستقیم و غیر مستقیم می گذارند؛ در حوزه آموزش شهروندی و پرورش سیاسی قرار دارد. آموزش شهروندی« نوعی فرایند جذب و درونی کردن باورها و ارزش های اجتماعی – سیاسی به وسیله شخص است. شهروندی به منزله حالت وجودی ایده آلی که هر عضو یک جامعه متمدن باید بدان نایل شود.به عبارت دیگر،معنای توصیفی- تبیینی شهروندی را با معنای ارزشی – تجویزی آن اختلاط پیدا می کند.» ( علاقه بند،۱۳۷۵: ۹۸) در جامعه حال حاضر ایران این نظام در قالب فرآیند پرورش سیاسی هدف آشکارش شکل دادن به رفتار های کودکان و نوجوانان به اقتضای قالب های اجتماعی و سیاسی است؛در واقع نظام اسلامی ایران پرورش سیاسی را از طریق ارزش های اجتماعی و سیاسی و جذب درونی کردن هنجار ها سیاسی به افراد جامعه آموزش می دهد؛ این مسئله از کارکرد های عمده آموزش و پرورش در هر نظام سیاسی محسوب می گردد. بر این اساس باید بیان کرد که « پرورش سیاسی به عنوان یک کارکرد آشکار نظام های آموزش و پرورش و به عنوان یک فراگرد اجتماعی مشروع بیش از پیش مورد توجه و تأکید قرار گرفت و مسئولیت ایجاد آگاهی ملی و وفاق سیاسی به مدارس واگذار می شود.» ( توسلی،۱۳۸۶: ۸۵)در جامعه حال حاضر ایران این یادگیری ارزش های سیاسی را از طریق ساخت مکانیسم سه گانه زیر در جهت ارتباط فرایند جامعه پذیری سیاسی و پرورش سیاسی جهت گیری های ارزشی را در بین افراد جامعه از طریق آموزش و پرورش، رسانه های همگانی، تبلیغات سیاسی، سخنرانی، برنامه های سیاسی و اجتماعی، مشارکت همه جانبه و... به وجود آورده است. این مکانیسم ها همانطور که قبلاً بیان گردید شامل"

۱) تقلید از نقش های بزرگسالان در محیط زندگی توسط کودکان می باشد

۲) آموزش در زمینه ایدئولوژی ها و ارزش های سیاسی رسمی

۳) انگیزه یادگیری درباره مسائل و امور سیاسی به منظور ارضای نیاز های عاطفی است" در واقع فرایند پرورش سیاسی در هر جامعه ای از طریق مکانیسم دوم مورد تأکید هر نظامی قرار می گیرد. پس هدف در مطالعات پرورش سیاسی از طریق دروس سنتی نظیر تاریخ، ادبیات،جغرافیا و تعلیمات مدنی یا اجتماعی شکل می گیرد، که این هدف همان آشنا سازی جوانان با فرهنگ سیاسی جامعه است.

● نتیجه گیری

از طریق فرایند جامعه پذیری سیاسی هر جامعه ای موفق می شود، فرهنگ سیاسی خود را استمرار بخشد؛ به وسیله این فرایند دستیابی برکانالهای انتقال فرهنگی جامعه می توان وسایل تقویت آن دسته از ارزش هایی را که به ثبات واستحکام سیاسی جامعه کمک می کند، فراهم آورد. جامعه پذیری سیاسی ساختار نظام مقدس اسلامی ایران، بر این استوار بوده است که اندیشه های اسلامی و انسانی مدینه النبی را در جهت فراهم نمودن شرایط ظهور حضرت صاحب الزمان ( عج ا...) به عنوان یک ایدئولوژی برتر اشاعه دهد. جامعه پذیری سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران در این سه دهه، در واقع انتشار اطلاعات اسلامی، و بسط ارزشها و شیوه های انسانی و سیاسی اسلامی است که توسط کارکردهای سازمان یافته نهادهایی اجتماعی و سیاسی انجام گرفته است. فرد از طریق جامعه پذیری سیاسی دارای نوع خاصی شخصیت سیاسی می گردد، این فرد نقش معینی را در چارچوب نظام سیاسی قبول می نماید، بر این اساس منزلت و پایگاه خاصی را در ساختار سیاسی جامعه به صورت آگاهانه پذیرفته است؛ این فرایند از طریق خانواده، مدرسه، رسانه های جمعی، دولت، انجمن های ساسی،احزاب، سازمان های حکومتی، نهاد های محلی و مشاغل و... صورت می گیرد.

دیدگاه های کلاسیک به مطالعه ی مراحل تطور شناخت ادراک سیاسی افراد می پردازد، این شناخت از همان دوران طفولیت از طریق تعامل اجتماعی و یادگیری آموزش سیاسی شکل می گیرد؛ و تأکید بر شکل گیری شخصیت سیاسی افراد توسط نهاد های اجتماعی دارد. با توجه به این نظریات، در نظام جمهوری اسلامی ایران هئیت حاکمه از طریق فرایند آموزش درنهادهای مختلف جامعه، افراد جامعه و نسل های مختلف ملت را برای فراگیری معیار ها و گرایشات سیاسی که منطبق با ایدئولوژی سیاسی نظام آماده کرده و خواهد نمود؛ براین اساس نوعی سازگاری سیاسی و اجتماعی را به وجود آورده است. دردیدگاه ها و تحلیل های نوین تأکید برمطالعات علم سیاست به شکل میدانی، در جامعه پذیری سیاسی شده است و این نظریات اشاره به باز تولید سیاسی در رفتارهای افراد می کنند؛ که حاکمیت سیاسی جامعه در این بازتولید نقش بسیار مهمی دارد. در مجموع اساس نظریات جامعه پذیری سیاسی یکسری از پارامترهای جامعه شناختی چون خانواده، گروه همسالان، رسانه های همگانی، آموزش و پرورش، انجمن های سیاسی و... درفرایند جامعه پذیری سیاسی نقش بزرگی ایفاء می کنند. این عوامل از طریق " تقلید، آموزش و انگیزش" در سراسر زندگی اجتماعی و سیاسی فرد تأثیر گذارند.

در فرایند جامعه پذیری سیاسی یکسری از نهادهای اجتماعی در استمرار و پویایی این فرایند تأثیر گذارند؛ خانواده به عنوان هسته اجتماعی هر جامعه ای بر شکل گیری بینش ها و نگرش های سیاسی افراد جامعه اثر گذارست، از بعد جامعه پذیری سیاسی، در زمان فرایند شکل گیری انقلاب اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب جوانان این مرز و بوم با توجه به نگرش عقیدتی که در خانواده های خود داشته اند و تحت تأثیر مستقیم آموزش های دینی خانواده های خود قرار داشته اند، و در پیروزی انقلاب و دفاع از آرمان های این نظام بعد از پیروزی نقش بسیار مهمی را ایفاء کرده اند. رسانه های همگانی در طی این سه دهه از انقلاب اسلامی گسترش و بسط روزنامه ها، مجلات، کتب، صدا و سیما، نشریات ارگانی و دانشگاهی و هفته نامه ها، ماهنامه ها، سالنامه ها ،اینترنت و... همگی در فرایند جامعه پذیری سیاسی بالاخص در شرایط حساس و ویژه چون دفاع مقدس، تهاجم فرهنگی، راهپیمایی ها، انتخابات و سایر جنبه های مشارکت اجتماعی و سیاسی ملت ایران را به حضور گسترده در صحنه دعوت کرده اند؛ گروه های همسالان، در واقع تأثیر این عامل را می توان در مراکز آموزشی و دانشگاهی بین جوانان و نوجوانان در طی این سه دهه در شرایط مختلف سیاسی جامعه در این نظام از نظر رفتار سیاسی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد.

مدرسه به عنوان عامل موثر در فرایند جامعه پذیری سیاسی، در طی این سه دهه از عمر انقلاب، نظام سیاسی جامعه را با تغیرات وتحولاتی که در کتب آموزشی و دانشگاهی به وجود آورده است، در رشد سیاسی بینش جوانان و نوجونان این مرز و بوم اثرگذار بوده است. در حوزه ارتباطی بین جامعه پذیری سیاسی و فرهنگ سیاسی باید بیان کرد که، وجود وفاداری هایی که مردم این جامعه در حوزه پایبندی به منطقه زندگی، دین، قومیت،تعهد نسبت به ارزش ها و نهاد های اجرایی و دستگاه های سیاسی دارند، و همه این تعهدات نقش اساسی در رفتار های سیاسی آنها داشته، ناشی از فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه است، که هئیت سیاسی وقت از طریق فرایند اجتماعی شدن سیاسی در این سه دهه تلاش های بسیاری در این زمینه کرده است. براساس نظریات وربا در نظام جمهوری اسلامی ایران در این سه دهه از عمر آن فرهنگ سیاسی مشارکتی بسیار اهمیت دارد، مصداق بارز این مسئله را می توان در برگزاری۳۰ دوره انتخابات سیاسی جامعه بیان کرد؛ که تمام احزاب سیاسی نظام با در اختیار گذاشتن اطلاعات و برنامه های مورد نظر خود، آگاهی های لازم را به مردم ارائه داده اند؛ و همچنین دستگاه سیاسی اجرایی نظام هم از تمام اقشار جامعه این انتظار را داشته است که برای حفظ و پایداری نظام در برابر تهدیدات داخلی و خارجی که با آن مواجه است، مردم در صحنه حضور داشته باشند و مشارکت سیاسی نمایند، بر این اساس مردم هم در طی این سه دهه با هرگونه تفکر و آرایش سیاسی که داشته اند، بر سر صندوق های رأی حاضر شده اند و از کیان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دفاع کرده اند؛ و جالب این است که در هر دوره انتخاباتی این مشارکت افزایش یافته است.

در بحث ارتباط بین فرهنگ سیاسی و اجتماعی شدن سیاسی باید بیان کرد که وجود نظام های ارزشی نقش بارزی در رفتار های سیاسی چون انتخاب رهبران سیاسی و... دارد. در واقع نظام ارزشی دارای کلیت بهم پیوسته و منسجمی است که شامل موضوع حیات مادی و معنوی است که افراد و گروه ها و طبقات اجتماعی در یک جامعه به آن ارزش منفی و مثبت می دهند. در واقع در یک جامعه نظام حاکم از طریق همین نظام ارزشی بر جامعه، فعالیت افراد را کنترل می کند، و در جهت خاص افراد جامعه را هدایت می نماید. در واقع فرایند جامعه پذیری سیاسی و رفتار سیاسی در مطالعات رفتار انتخاباتی قابل بررسی است؛ در طی این سه دهه از طریق تحقیقات اجتماعی و سیاسی که دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی انجام داده اند، می توان در هردوره از انتخابات رفتارها و گرایشات سیاسی مردم ایران را نسبت به انتخابات و دیدگاه های نامزد های انتخاباتی با توجه به موقعیت اجتماعی و اقتصادی آن ها مورد بررسی قرار داد. در انقلاب اسلامی ایران با توجه به ایدئولوژی و نگرشی که در دستگاه نظام سیاسی و جود دارد، در طی این سه دهه منش سیاسی جامعه با تأسی از اسلام محمدی آموزش داده شده است.

بخشی از فرایند آموزش جامعه پذیری سیاسی هر جامعه ای ارتباط با پرورش سیاسی نظام موجود دارد، در جامعه حال حاضر ایران این نظام در قالب فرآیند پرورش سیاسی هدف آشکارش شکل دادن به رفتار های کودکان و نوجوانان به اقتضای قالب های اجتماعی و سیاسی است؛در واقع نظام جمهوری اسلامی ایران پرورش سیاسی را از طریق ارزش های اجتماعی و سیاسی و جذب درونی کردن هنجار ها سیاسی به افراد جامعه آموزش می دهد؛ این مسئله از کارکرد های عمده آموزش و پرورش در هر نظام سیاسی محسوب می گردد.در واقع فرایند پرورش سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران در هر جامعه ای از طریق مکانیسم آموزش مورد تأکید قرار گرفته است؛ که همان آشنا سازی جوانان با فرهنگ سیاسی جامعه است.

محمد حسن شربتیان

هیئت علمی پیام نور خراسان جنوبی

عضو پیوسته انجمن انسان شناسی ایران

منابع

-باتامور، تام. جامعه شناسی سیاسی ،مترجم منوچهر صبوری، چاپ چهارم، تهران: انتشارات کیهان، ۱۳۷۸.

-بشریه، حسین.جامعه شناسی سیاسی، تهران: نشر نی،۱۳۷۶.

-توسلی، غلام عباس. جامعه و آموزش و پرورش، تهران: نشر علم، تهران،۱۳۸۶.

-راش، مایکل. جامعه و سیاست مترجم منوچهر صبوری، تهران: نشرسمت، ۱۳۷۷.

-شارع پور، محمود. جامعه شناسی آموزش و پرورش، تهران: نشر سمت، ۱۳۸۵.

-صبوری، منوچهر. جامعه شناسی سیاسی، تهران: نشرسخن،۱۳۸۱.

-کوئن ، بروس. مبانی جامعه شناسی‌، مترجم،غلام عباس توسلی و رضا فاضل، تهران: نشر سمت، ۱۳۸۲.

-گیدنز، آنتونی.جامعه شناسی، مترجم حسن قاضیان، تهران: نشرنی، ۱۳۸۵.

-قنادان- مطیع- ستوده، هدایت ا... – ناهید- منصور، جامعه شناسی مفاهیم کلیدی، تهران: نشر آوای نور، ۱۳۷۵.

-عبدالرحمن، محمد،جامعه پذیری سیاسی، مترجم کامیار صداقت ثمرحسینی، ka۱۱۰.blogfa.com .www،۲۰۰۱.

-علاقه بند، علی، جامعه شناسی آموزش و پرورش، تهران: نشر دوران، ۱۳۷۵.

-نقیب زاده،احمد.در آمدی بر جامعه شناسی سیاسی، تهران: نشر سمت، تهران،۱۳۸۴.

-محسنی، منوچهرمقدمات جامعه شناسی، تهران: نشر دوران،۱۳۷۸.