جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
روسو نمونه رمانتیک فرانسوی
![روسو نمونه رمانتیک فرانسوی](/web/imgs/16/152/l1d7r1.jpeg)
واژه «رمانتیک» برگرفته از لاتین است و در مجموع به معنای افسانههای خوب و داستانهای بسیار احساسی یا ترسناک است که در گویشهای قدیمی روایت شده است. اولین استفاده و کاربرد اثرگذار از عبارت «رمانتیک» توسط خود روسو در سال ۱۷۷۷ بود و زمانی که این امر رخ داد وی شخصا تبدیل به نمونه رمانتیک فرانسوی شد.
روسو که در اوان نوجوانی از سوی خویشانش رشد یافت بزودی به خانه به دوشی ادبی تبدیل شد؛ مردی که اساسا مبتکر، غیر متمدن و به لحاظ احساسی بیثبات بود و زندگی او با مبارزهای همیشگی با افراد مهم بود.
به بیانی جدید، او مردی بود که همیشه آسیب دیده بود و در بیشتر دوران زندگیاش فردی نیمه دیوانه تلقی میشد. اما او یک سبک ادبی بسیار زیبا داشت و کتابهایی نوشت که تمام نسلها را مبهوت و متعجب ساخت.
در داستانها و نوشتههای سیاسیاش هر گونه فرض و ارزشی که چارچوب تفکر او- و تا حد زیادی چارچوب فکری ما- در خصوص دموکراسی را شکل میدهد میتوان یافت. جنبش رمانتیک در انگلیس- که ریشههای اولیه آن به سانتیمانتالیسم باز میگردد- رسما در ۱۷۹۸ اعلام شد و تا ۱۸۳۰ این مفهوم به یک رئالیسم خشک در افسانه، هنر و سیاست رسید. در فرانسه، جایی که «کلاسیکگرایی نوین» قویتر بود، بازگشت رمانتیک زودتر آغاز شد و بیش از آنچه در انگلیس بود، وارد سیاست شد. رمانتیسیسم فرانسوی از سوی یک شوخی به مثابه «تمام آن ولتر نیست» خلاصه شد (همانگونه که رمانتیسیسم انگلیسی هر چیزی میتوانست باشد اما پاپ نبود).
نزاع میان «ولتر» و «روسو» بیش از نزاع میان افراد یا شخصیتها بود. بلکه نزاعی بود میان «دو نگرش ناسازگار از زندگی» و دقیقا همانگونه که ولتر سمبل نگرش قدیمی بود، روسو نیز سمبل نگرش جدید بود. تفکر او به ویژه زمانی که از سوی هواداران دو آتشه او دنبال شد، برای نفی مطلق سنتهای مسیحی و کلاسیکی و تمام آنچه که آنها مدافع آن بودند استفاده شد.
آن نگرش رمانتیک روسویی از «دموکراسی» و «اراده عمومی» بود که عمیقا الهامبخش ژاکوبنهای انقلاب فرانسه شد؛ حادثهای که باید به مثابه غایت بروز بیان سیاسی «رمانتیسیسم پیروز » تلقی شود. عقل فردی در عوض عقل جمعی از آنجا که در نزد ولتر «نبوغ» گونهای نسخهبرداری فکری از تکنیکها، اصول و مرجعی چیره دست است اما در نزد روسو نقطه اوج «نبوغ» دقیقا نفی تقلید است. رمانتیکها به نظرخواهان نفی تجربیات کلی و عمومی هستند و در عوض در جستوجوی چیزی بر میآیند که ویژه و منحصر به فرد است و مشتاق تجربیاتی هستند که سرشار از هوشمندی احساسات قوی است.
روسو در شعر تبحر والایی دارد.
به جای دلایل خشک و بیروح او از ذوق [تخیل] و «استعداد» فردی استفاده کرد- یعنی، عقل فردی به جای عقل جمعی- همچنین برای تلخیص قوانین کلی درباره «مرد» مفاهیمی ارائه کرده و روشهایی خاص را برای زندگی ترجیح میداد، او غیر قابل پیشبینی و به راستی مشتاق شیفتگی تجربیات حسی پیچیده و حس عمیقا ریشهدار از فرهنگهای ملی متمایز بود و رمانتیکی تمام بود.
رمانتیکها بهزودی به مثابه افرادی نمایان شدند که آماده نفی تمام محدودیتها در هنر و زندگی به نفع ابراز وجود طبیعی هستند. رویکرد آنها حملهای مستقیم به مرجعیت خویشتنداری کلاسیک و مسیحی بود. در ذهن یک انسان غربی، آنها بهطور موفقیتآمیزی ایده انسان بیگناه را جایگزین ایده انسان گناهکار کردند. این فرض بیگناهی اهمیت چشمگیری در موفقیت ایدئولوژی دموکراتیک مدرن داشت؛ در واقع، این فرض بنیاد آن ایدئولوژی را تشکیل میداد. نمونهها و مثالهایی از بیگناهی در همه جا در آثار تخیلی نمایان میشود:
روسو «وحشی شرافتمند» را با روشی آرمانگرایانه نشان داد، یک سرخپوست آمریکایی آرمانگرا شده (در داستانهای جیمز فنیمور کوپر) و یک کوهستاننشین اسکاتلندی در داستانهای تاریخی والتر اسکات و غیره از همین نمونه است. در ملیگرایی مدرن ما برای ریشههای نخستینمان حسرت میخوریم که در اشعار «هردر» بسیار روشن است؛ وی به آلمانها نصیحت میکند که با افسوس دوره پاک کودکی تمام ملت بیگناهی و پاکی، انسانیت و زیبایی انسانها را به خاطر آورند. ما اکنون میتوانیم ظهور سه موضوع مرتبط با یکدیگر را تمیز دهیم:
۱) برداشت دموکراتیک از نجابت ذاتی فرد «نخستین» (که البته بخشی از برداشت کهن از دموکراسی به حساب نمیآید اما منشائی مدرن و پسا مسیحی دارد).
۲) تکریم «عوامان» سادهدل و تغییرنیافته و سوم، حسرت دستیابی به تکامل اجتماعی از طریق بازگرداندن و ابقای «وضع طبیعی».
کلید درک اهمیت سیاسی انگیزه رمانتیکها همانا مشاهده این مفاهیم و نیز این بحث است که آن انگیزه در نهایت پیچیدگی عمومی برای گریز از مشکل گناه فردی باشد. انقلاب دموکراتیک در فرانسه نمونه عملی خاص و اولیه از احتراز از مشکل واقعی «شر» بود. صدای مردم نه تنها تبدیل به صدای خدا شد بلکه حتی تبدیل به خود خدا شد.
منبع: Journal Article Excerpt
ویلیام گردنر
ترجمه؛محمدحسین باقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست