یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

عصر روز دهم فرصتی که هدر رفت


عصر روز دهم فرصتی که هدر رفت

هفت سال پس از اشغال همسایه غربی, به وسیله آمریکا, سینمای ایران تکانی بخود داد و فیلمی از اوضاع آن تولید و اکران کرد

هفت سال پس از اشغال همسایه غربی، به وسیله آمریکا، سینمای ایران تکانی بخود داد و فیلمی از اوضاع آن تولید و اکران کرد. «عصر روز دهم» می توانست فرصتی باشد برای نشان دادن واقعیات عراق و جنایت های آمریکا و انگلیس و متحدانشان و رنجی که آن ملت ستم دیده از دست مستکبران کشیده اند و می کشند. این اتفاق اما در کمال ناباوری نیفتاد و توپی که به سوی دروازه دشمن شلیک شده بود به قول گزارشگران فوتبال، آسمان را شکافت و در نهایت صورت تماشاگران را نوازش داد.

کارگردان فیلم «عصر روز دهم» مدعی است که از اثر خود را براساس تحقیق خلق کرده اما به نظر می رسد بعثی ستیزی - که امری حتمی و واجب است - را به حدی رسانده که از آنطرف بوم افتاده و دشمن اصلی را رها کرده است.

در فیلم فردی بنام «محسن محمود» به هیچ عنوان تبدیل به شخصیت نشده و در حد یک تیپ به شدت متناقض باقیمانده است. او شیعه ای است که روزگاری با ایران جنگیده و حالا به تروریستی که علیه دیگر گروه های عراقی دست به اقدام می زند، تبدیل شده است. با این حال در اواخر فیلم، ناگهان معلوم می شود که فردی معتقد هم هست چرا که در برابر حرم حضرت علی علیه السلام دروغ نمی گوید. شاید ملاک اعتقادات او دل رحمی اش نسبت به نوزاد در جنگ مانده یا غیرتش نسبت به دختر خوانده اش متجلی شود اما هر دوی اینها گاه در انسان های غیر معتقد پیدا می شود لیکن عمیق نیست. می شد با چند عکس بر در دیوار خانه یا نماز خواندن و از این قبیل دیانت محمود را نشان داد تماشاگر را برای پذیرش انقلاب روحی او آگاه کرد اما چنین چیزی نیست. البته تروریست نمی تواند متدین باشد.

از آنطرف آمریکایی ها فقط به تفیتیش بدنی عراقی ها مشغولند و انسان هایی بی خطر و کم آزارند و آن کسانی که عراق را دچار ناامنی کرده اند. گروه های تروریستی اند. بی آنکه فرمانبری این گروه ها از آمریکا (اشغالگر) نمایان شود. به نظر می رسد فیلمنامه نویس و کارگردان فراموش کرده که بعثی ها ۴۰ سال است آلت دست مستکبران شرق و بعدا غرب بوده و هستند و همین الان هم در جهت منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در عراق، دست به ترور و انتحار و بمب گذاری می زنند. اگر تحقیق درستی از عراق صورت می گرفت معلوم می شد شیعیانی که به زور و اجبار بعثی شده و تحت تاثیر تبلیغات صدامی ها وارد این سیستم شده اند، جنایتی نکرده اند و پس از سقوط صدام، به دامن ملت عراق بازگشته اند و برخی از آنها هم اکنون در دولت عراق و در ائتلاف شیعیان حضور دارند. محسن محمود بیش از آنکه شبیه این افراد باشد به افرادی مثل «ایاد علاوی» شباهت دارد که به گفته برخی سران فهرست العراقیه (جریان تحت حاکمیت علاوی) تارک الصلاه است و خودش بارها تاکید کرده که تاکنون یک رکعت نماز هم نخوانده است. تعداد افرادی چون محسن محمود با این تناقض شخصیتی در عراق چقدرند؟ آیا تعدادشان آنقدر هست که او را نماینده بدانیم؟ این فیلمی براساس تحقیق است یا نظاره سطحی از جامعه عراق؟

چنین است که عرب ها «عراقی، سعودی و ...) بمب گذاری یا ترور می کنند در ظاهر امر اما، کیست که نداند پشت پرده این ترورها و خشونت ها آمریکایی ها هستند. ای کاش اگر به ظاهر هم توجهی کنیم. در ورای ملیت و زبان تروریست ها به بمب ها و فشنگ ها و اسلحه هایشان هم بنگریم تا بدانیم ساخت کجاست؟

نمی خواهیم آنها را تبرئه کنیم چرا که عمله جور هستند اما جائر اصلی کیست؟

برآیند فیلم عصر روز دهم این است که آمریکایی ها (اشغالگر) به تامین امنیت مردم مشغول است و عراقی ها به ناامنی در کشور خود اشتغال دارند حتی آنجا که آمریکایی ها شلیک می کنند در پاسخ به عملیات انتحاری یک عراقی، دست به چنین عملی می زنند. فیلم در چند جا تکرار می کند که ما سیاستی نیستیم. آیا سیاسی نبودن به معنای گم کردن دشمن اصلی است؟کاش دست اندرکاران تولید این فیلم بویژه تهیه کننده خوش سابقه آن کمی بیشتر در منابع فارسی و غیرفارسی موجود در اینترنت جستجو می کردند تا واقعیت های عریان عراق را دریابند و براساس آن فیلمنامه بنویسند و آن را بسازند تا چهره ای بی آزار از اشغالگر تصویر نمی شد و رنج ملت عراق بیشتر نمایان می گشت.عراق ظرفیت های بصری زیادی دارد که اصل آن مقوله اشغال است. سینمای ایران در این زمینه کارنامه ناموفقی دارد و حق مطلب را به دلیل ضعف در شناخت دشمن اصلی ادا نکرده است شاید هم انگیزه آنچنانی وجود ندارد برای شناساندن جنایت های دشمن امری که مرحوم ملاقلی پور با همین فیلم عصر روز دهم می خواست انجام دهد و آن نمایاندن «زندان ابوغریب» بود.

حداد اصفهانی