یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
سکوت از فشار فرهنگی می آید
سنگینی واژه «تجاوز» آنقدر زیاد است که گاهی افراد به جای دیدن و شنیدن آن، تصمیم میگیرند چشمها و گوشها را ببندند و از آن بگذرند، اما به شهادت روانشناسان، روانپزشکان و کارشناسان جامعهشناسی، این نادیدهگرفتن، دلیلی برای حذف و ریشهکنی نیست...
در مطبها و اتاقهای مشاوره، افراد زیادی بعد از سالها ناگهان دهان باز میکنند و از خاطرهای دور و تلخ حرف میزنند؛ خاطرهای که تمام زندگی گذشته آنها را سیاه کرده و سالها سکوت سنگین و سیاه در تکتک لحظهها ردپایش را به جا گذاشته. اصلا برای همین است که حرف زدن درباره این واژه سنگین آنقدر مهم است و آن نادیدهگرفتن، اشتباهی بزرگ، اشتباهی که باعث میشود قربانیان این فاجعه هر روز در سکوت خود بیشتر غرق شوند و افراد زیادی میان ما، تلخ و دردناک با روحی مرده، نفس بکشند. سنگینی واژه «تجاوز» زیاد است، اما شاید اگر درباره آن بیشتر بدانیم، راههای مراقبت و پیشگیریاش را بلد باشیم و در نهایت یاد بگیریم چطور میشود به کمک قربانیان این حادثه رفت، از این همه سنگینی و سختی، کم کنیم. حسن موسوی چالک، رییس انجمن مددکاری ایران، متخصصی است که در این گزارش به تمام این موارد پاسخ میدهد.
● حرف اول؛
این همه سکوت از کجا میآید؟
آمار دقیقی از قربانیان تجاوز -چه آنهایی که توسط افراد بزهکار مورد سوءقصد قرار میگیرند و چه آنهایی که توسط آشنایان و اعضای خانواده مورد خشونت خانگی قرار میگیرند- وجود ندارد. پزشکی قانونی، آماری از قربانیان دارد، اما حتی این آمار دقیق نیست. دلیل اصلی هم این است که بیشتر قربانیان این حادثه، سکوت میکنند و نه به مراجع قانونی مراجعه میکنند و نه حتی حرفی از آن به یکی از نزدیکان و اطرافیان خود میزنند. موضوع «تجاوز» همچنان یک تابوی فرهنگی به حساب میآید و باری که اعلام این موضوع روی دوش فرد آسیبدیده، خانواده و اطرافیانش میگذارد، بسیار سنگین است. در بیشتر موارد، قربانی کنار تمام آسیبهای روانی، ترس از دست دادن آبرو، سرزنش و مقصر قلمداد شدن را هم دارد و به همین دلیل، سکوت را به اعلام ترجیح میدهد، اما این فشار روانی که ناشی از فشار فرهنگی است، شرایط روانی قربانی را سخت و در مواردی غیرقابل تحمل میکند. برای همین است که بیشتر قربانیان، بعد از سالها، در اثر این فشارها، تاب و توان تحملشان را از دست میدهند و در هر انسانی با توجه به شرایط فرهنگی و تربیتی، این مشکل به شکلی دیگر سرباز میزند. سکوت و ترس اعلام، مهمترین دغدغهای است که این روزها باید داشت و اولین قدم برای کمک به قربانیان، شکستن این تابو و ارسال نشانههای همراهی به آسیبدیدگان است.
● حرف دوم؛
جایی برای کمک است؟
وظیفه اصلی حل این مشکل، بر دوش دستگاههای اجتماعی است. در حال حاضر در هیچ کجای دنیا، مساله «تجاوز» ریشهکن نشده، اما راهحلهایی برای اطلاعرسانی فرهنگی و کمک به آسیبدیدگان وجود دارد که تنها از عهده دستگاهها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی برمیآید. در ایران این وظیفه بر عهده اورژانس اجتماعی است. قربانیان، به راحتی میتوانند با شماره ۱۲۳ تماس بگیرند و مشکل را اعلام کنند. به محض اعلام مشکل، بازوهای کمکی وارد میشوند و فرد آسیبدیده را تحتپوشش قرار میدهند و در تمام مراحل همراه او هستند. قربانیان معمولا به کمکهایی مثل روانشناسی، پزشکی و قانونی نیاز دارند. در مرحله روانشناسی باید مددکار، روانشناس و متخصص با قربانیان همراه شود تا در جلسات متعدد، بار آسیب روانی را کم و به بازگشت قربانی به زندگی سالم کمک کند. در مواردی قربانیان، علاوه بر کمک متخصصان روانشناسی، به پزشکان متخصص برای آسیبهای جسمانی نیاز دارند و طرح دعوا، اعلام آن به کلانتری و شکایت در دادگاه برای اعتراض به این خشونت، حق مسلم قربانی و البته جامعه است که باید پیگیری شود. اورژانس اجتماعی در تمام این مراحل وظیفه همراهی دارد و در مواردی که قربانیان کودک باشند و تحتخشونت خانوادگی قرار گرفته باشند، در بحث سرپرستی کودکان و نوجوانان هم وظیفه امنیتبخشی بر عهده این دستگاه است.
● حرف سوم؛
برای فرزندانمان چه کنیم؟
اصل اول و مهم قبل از هر چیز، تعهد به فرزندان است. وظیفه مراقبت از کودکی که به دنیا آوردهایم، تنها به عهده ماست و باید بدانیم این وظیفه آنقدر مهم و حساس است که نباید در هیچ لحظهای فرزندانمان را تنها بگذاریم و آنها را در معرض خطر قرار دهیم، اما بعد از این اصل مهم، مساله آموزش جنسی به کودکان، مهم است. آنها باید در اندازه و شرایط سنی خود، درباره مسایل جنسی بدانند و راههای محافظت از خود را بلد باشند. این آگاهی توسط پدر و مادر باید به فرزند داده شود تا در مواقع خاص بتواند در جریان اتفاقی که در حال وقوع است، باشد و راهحلی برای فرار از آن پیدا کند. پدر و مادرها باید بدانند هیچ کس به اندازه خودشان، وظیفه حفظ سلامت و محافظت از فرزندانشان را ندارد. والدین نباید برای نگهداری کودکان آنها را به دست افراد مختلف سپارند و همیشه این زنگ خطر را در گوششان داشته باشند. مثلا در یک مهمانی وقتی کودکان در اتاقی دورهم جمع میشوند، در اتاق باید باز باشد و بچهها بدانند هر چند وقت یکبار، پدر و مادری به آنها سر میزند.
● حرف چهارم؛
علایم را چطور تشخیص دهیم و چه کنیم؟
دقت به رفتار کودک و آشنایی با خلق و خوی او مهمترین راه کمک برای شناسایی مشکلات کودکان است. کودکی که گرفتار شبادراری و گوشهگیر شده، غذا نمیخورد، از اسم آدمی خاص و تنهایی میترسد و حاضر نیست به مکانهایی خاص بیاید، نشانههایی از یک مشکل عمیق دارد. برای این کودک، بهترین کمک، مشاوره و جلسهای با یک متخصص کودکان است. بعد از این مهمترین راه کمک به کودک، حمایت بیدریغ و ایجاد امنیت است. کودک نباید سرزنش شود و در تمام مراحل باید بداند پدر و مادرش حامی و مراقباش هستند. درباره افراد بزرگسال هم، امنیت و همراهی بدون سرزنشگری، بهترترین راه برای کمک برای گذر از بحران است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست