دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

عبور از پل های تَرَک خورده زندگی


عبور از پل های تَرَک خورده زندگی

شاید شما یک خانم شاغل هستید که در برنامه ریزی برای هماهنگی کارهای بیرون از منزل و تربیت فرزندان موفق نشده باشید یا یک جوان که در انتخاب همسر آینده اش بخت با او یار نبوده و این روزها بدجوری احساس شکست می کنید

شاید شما یک خانم شاغل هستید که در برنامه‌ریزی برای هماهنگی کارهای بیرون از منزل و تربیت فرزندان موفق نشده باشید یا یک جوان که در انتخاب همسر آینده‌اش بخت با او یار نبوده و این روزها بدجوری احساس شکست می‌کنید.

و شاید شما یک کارمند هستید که این روزها از این‌که موفق نشده‌اید یک موقعیت شغلی بالاتر را کسب کنید حسابی خشمگین هستید، یا یک دانش‌آموز باشید که در امتحاناتتان نمره خوبی را کسب نکرده‌اید. تقریبا همه ما در زندگی روزهای شکست را تجربه کرده‌ایم. شاید بارها با افرادی رو‌به‌رو شده‌اید که هنگام برخورد با مشکلات نه‌تنها احساس ضعف نمی‌کنند، بلکه طوری وانمود می‌کنند که شما موقعیت‌های بد آنها را حمل بر​ناکامی نمی‌کنید. کار سختی نیست. شما هم می‌توانید با آموختن مهارت‌های رویارویی با شکست، توانایی آنها را در خودتان ایجاد کنید. تنها کافی است نکات ریزی را هنگام رویارویی با ناکامی‌ها رعایت کنید.

به طور کلی واژه شکست زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که شما در جریان رسیدن به اهدافتان با مانعی برخورد کنید. این پیشامد معمولا واکنش‌های متفاوتی را در افراد ایجاد می‌کند، اما اگر می‌خواهید دیگر طعم تلخ شکست را تجربه نکنید، برای گام اول باید دیدگاهتان را در مورد این بخش جدانشدنی از زندگی تغییر دهید. برای شروع باید این تصور که شکست در مقابل پیروزی معنا می‌شود را فراموش کنید. واقعیت این است که شکست می‌تواند مقدمه‌ای برای موفقیت‌ها باشد. و تا راه هتای نادرست را از طریق آزمون و خطا شناسایی نکنید پیروز نخواهید شد.

دکتر محسن سماوات، روان‌شناس در این‌باره می‌گوید‌: شکست‌ها به شما کمک می‌کند ​نقاط ضعف و قدرت خود را شناسایی کنید و نسبت به استعداد‌هایتان آگاه‌تر شوید. اگر بارها در کاری دچار شکست شدید بدان معنا نیست که انسان ضعیف و بی‌استعدادی هستید، بلکه به این معناست که توانسته‌اید یکی از چند راهی که صحیح نیستند را شناسایی کنید و دیگر آنها را تکرار نکنید. این فرآیند به تنهایی یک موفقیت بزرگ محسوب می‌شود.

وی می‌افزاید: چشیدن طعم شکست در زندگی همیشه هم نتایج منفی به همراه ندارد. اگر افراد بیاموزند باید از شکست‌هایشان درس بگیرند، چه‌بسا همین ناکامی‌ها عامل محرکی برای رسیدن به اهداف‌، در تلاش‌های آینده باشد. برای این کار مانند یک غریبه و شخص سوم عملکردتان را مورد بازبینی قرار دهید و در مورد آن، قضاوت و سپس نتیجه‌گیری و در نهایت سعی کنید اشتباهاتتان را تکرار نکنید.

این روان‌شناس تاکید می‌کند:​ بکوشید تصورات منفی‌تان را در مورد این‌که شکست خوردن یک امر منفی در زندگی است، تغییر دهید.

● یک مانع طبیعی

دلسرد شدن و بی‌انگیزگی یکی از شایع‌ترین مشکلاتی است که ممکن است شما هنگام برخورد با مشکلات با آن رو‌به‌رو شوید. زمانی که این احساسات به سراغ شما می‌آید، باعث می‌شود دست از کار بکشید و با این تفکر که شما انسان توانمندی نیستید، اعتماد به نفس‌تان را از دست دهید.

این مساله زمانی تشدید می‌شود که شما از بیان شکست‌هایتان می‌ترسید یا سعی می‌کنید آنها را از دیگران پنهان کنید. همجوار بودن با افرادی که از ترس این‌که مبادا شکست بخورند از بسیاری فعالیت‌ها خودداری می‌کنند هم می‌تواند مزید بر علت شود، چراکه این افراد نه‌تنها توانایی پذیرش شکست‌های خودشان را ندارند، بلکه در آرام کردن دیگران هنگام شکست و تقویت روحیه آنها نیز نمی‌توانند نقش مثبتی داشته باشند.

دکتر سماوات با بیان این مطلب می‌گوید: از دیگر مشکلاتی که هنگام بروز شکست‌ها افراد با آن روبه ‌رو می‌شوند، این است که آنها از آن به بعد نسبت به مسایل جدید بدبین می‌شوند و به همین سبب بسیاری از فرصت‌های خوب را در آینده از دست می‌دهند.

● با شکست‌هایمان چگونه برخورد کنیم؟

ممکن است هر بار که در راه رسیدن به اهدافتان با شکست رو‌به‌رو می‌شوید با خودتان فکر کنید همه چیز به پایان رسیده و هیچ اتفاقی از این جریان بدتر و دردآورتر نیست.

البته این تنها شما نیستید که دچار چنین احساس ناامیدی می‌شوید. واقعیت این است که تقریبا همه افراد در لحظات اولیه بعد از آگاهی نسبت به شکست‌شان، با چنین افکاری دست و پنچه نرم می‌کنند.

اما حتما این مساله را هم تجربه کرده‌اید که بعد از این‌که مدتی از وقوع ماجرا می‌گذرد، این احساسات در شما کاهش می‌یابد و کم‌کم رو به فراموشی می‌رود و در نهایت زمانی که بعد از مدت‌ها به گذشته نگاه می‌کنید، ممکن است با خودتان فکر کنید موضوعی که موجب شکست شما شده آنقدرها هم بزرگ و بااهمیت نبوده است. حتی ممکن است عکس‌العمل شما در گذشته موجب خنده خودتان در زمان حاضر شود. این فرآیند تقریبا​ همیشگی است.

به گفته دکتر سماوات اگر می‌خواهید در برخورد با ناکامی‌هایتان آسیب کمتری ببینید بهتر است همان ابتدا با مشکل پیش‌آمده چنین برخوردی داشته باشید. یعنی پیش خودتان تصور کنید در آینده چه واکنشی خواهید داشت و آیا نحوه رفتار و اهمیت دادن امروز شما منطقی است یا خیر.

● توصیه‌های کاربردی

کار گروهی را فراموش نکنید. یکی از فواید کار گروهی این است که احساس تاثر ناشی از شکست را در افراد تعدیل می‌کند. جریان از این قرار است که وقتی شما با دیگران همکاری می‌کنید و در نهایت موفقیت نصیب شما نمی‌شود، خودتان را به تنهایی مقصر نمی‌شمارید. به عبارت دیگر احساس شکست بین اعضای گروه تقسیم می‌شود و به این ترتیب سهم هر کس از این احساس نامطلوب، کاهش می‌یابد. ضمن آن که وقتی شما با یک گروه همکاری می‌کنید به دلیل وجود کمک افراد متعدد، احتمال شکست شما به خودی خود کمتر می‌شود.

اگر واقع‌بینانه به مشکلات نگاه کنید، می‌بینید درست به همان اندازه که می‌توانید دیگران را به عنوان مقصر شناسایی کنید، خودتان هم به نوعی در وقوع مشکلات​ دخیل هستید

از جمله عوامل دیگری که برخورد با شکست‌ها را در شما تسهیل می‌کند، این است که حتی نسبت به ناکامی‌هایتان هم خوشبین باشید. برای مثال اگر در رسیدن به یک موقعیت شغلی بالا موفق نشده‌اید، با خودتان فکر کنید شاید در نرسیدن به این موقعیت در حال حاضر خیری وجود داشته است، اما این بدان معنا نیست که از این به بعد دست از تلاش و کوشش بکشید، بلکه باید با تجدید روحیه خودتان با انرژی بیشتری به سمت هدف‌هایتان حرکت کنید.

سعی کنید پیش از هر کاری اهداف متعالی برای خودتان در نظر بگیرید که اگر حتی به صورت ظاهری هم نتوانستید به آنها برسید، اما در باطن احساس رضایت داشته باشید. برای مثال شاید شما در کمک کردن به همه انسان‌های نیازمند اطرافتان موفق نباشید، اما در واقع این احساس آرامش درونی که در شما به سبب این‌گونه کارهای نیکو ایجاد می‌شود، می‌تواند از هر موفقیتی برای شما ارزشمندتر باشد.

درست است که شما هنگام شکست‌ها دوست دارید مقصر اصلی را شناسایی و با انداختن مسوولیت کارهایتان به گردن او خودتان را تبریه کنید، اما واقعیت این است که این شیوه نه‌تنها دردی از شما درمان نمی‌کند، بلکه می‌تواند در آینده زمینه‌ساز مشکلات بعدی باشد.

دکتر گوهر ستوده، رفتارشناس و عضو هیات علمی دانشگاه در این‌باره می‌گوید: یکی از این مشکلات این است که بعد از مدتی اطرافیانتان از این شیوه‌ای که پیش گرفته‌اید خسته می‌شوند و دیگر هنگام سختی‌ها و مشکلات به یاری شما نمی‌آیند. ضمن آن که در این شرایط دیگران ترجیح می‌دهند به جای آن که با شما همفکری کنند و راه‌حل‌هایی را پیشنهاد دهند از شما دوری کنند.

دلیل این اتفاق این است که آنها می‌دانند اگر راه‌حل‌های پیشنهادی‌شان با شکست رو‌به‌رو شود، شما آنها را به مقصر می‌شناسید.

وی تاکید می‌کند: باید کمی انصاف به خرج دهید. حتی اگر دیگران کاری را به شما تحمیل کنند در نهایت این شما هستید که با پذیرش این تحمیل به وقوع مشکلات دامن زده‌اید و باید مسوولیت کارهایتان را بپذیرید.

اگر واقع‌بینانه به مشکلات نگاه کنید، می‌بینید درست به همان اندازه که می‌توانید دیگران را به عنوان مقصر شناسایی کنید، خودتان هم به نوعی در وقوع مشکلات​ دخیل هستید. برای آن که پذیرش شکست‌ها برایتان آسان‌تر باشد باید انتظاراتتان را پایین بیاورید.

دکتر ستوده می‌افزاید: این‌که از خودتان توقع داشته باشید بهترین باشید و همیشه بهترین‌ها را برای خودتان فراهم کنید، خواسته خوبی است و شرایط پیشرفت شما را فراهم می‌کند، اما فراموش نکنید همواره مشکلات زیادی سر راه شما قرار دارد که اجازه نمی‌دهد به راحتی به مقاصدتان دست پیدا کنید. البته همیشه نوک پیکان به سمت شما نیست و بسیاری از این عوامل بازدارنده، جنبه بیرونی دارد. برای مثال عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گاهی به صورت موانعی درمی‌آید که شما چندان هم در ایجاد آنها نقشی ندارید. در این حالت بهتر است قبل از این‌که کاری را شروع کنید تمام این عوامل را در نظر بگیرید. حتی با خودتان تصور کنید در صورتی که با شکست رو‌به‌رو شدید باید چه عکس‌العملی داشته باشید. این کار باعث می‌شود در صورت بروز ناکامی چندان دچار سرخوردگی نشوید و توان ادامه مسیر را داشته باشید.

وی تاکید می‌کند: اگر عادت دارید در صورت بروز مشکلات و ناکامی خودتان را سرزنش کنید، هرچه سریع‌تر این کار را ترک کنید. چراکه این شیوه برخورد باعث می‌شود بتدریج تصویری منفی و ضعیف از خودتان بسازید.

جامعه‌شناسان معتقدند در ساخت شخصیت یک فرد عوامل گوناگونی دخیل است. یکی از این عوامل تصوری است که هر فرد به دلایل مختلفی برای خودش می‌سازد. این تصویر بتدریج در او نهادینه می‌شود و در نهایت کار به جایی می‌رسد که این شخصیت ساخته شده برای دیگران هم تثبیت می‌شود و برای همیشه باقی می‌ماند.

● چگونه بر ترس از شکست غلبه کنیم؟

عوامل مختلفی وجود دارد که باعث می‌شود شما از این‌که دچار شکست شوید، مدام ترس داشته باشید و بتدریج به یک فرد محافظه‌کار تبدیل شوید. خانواده، دوستان، همکاران یا موقعیت شغلی متزلزل هر کدام می‌تواند در ایجاد این حالت در شما تاثیرگذار باشد. اگر شما هم با این مشکل دست به گریبان هستید، می‌توانید براحتی با آموختن چند مهارت آن را از بین​ببرید.

دکتر ستوده در این‌باره می‌گوید: یکی از روش‌هایی که برای شروع می‌تواند به شما کمک کند، این است که هدف‌های کوچک و امکان‌پذیری را برای خودتان انتخاب کنید. شما با هر بار تحقق آرزوها و خواسته‌هایتان اعتماد به نفس فوق‌العاده‌ای را کسب می‌کنید که شما را برای برداشتن گام‌های بلند‌تر آماده می‌کند. ضمن آن که این تصور را در اطرافیان‌تان ایجاد می‌کند که شما فردی مصمم هستید که کمتر دچار اشتباه و شکست می‌شوید. این تصور مثبت کم‌کم به شما منتقل شده و در نهایت نهادینه می‌شود.

وی می‌افزاید: برای مثال اگر شما فردی هستید که از سخنرانی کردن در جمع هراس دارید، اما به دلیل شرایط کاری و اجتماعی خود مجبور به این کار هستید، بهتر است این کار را از جمع‌های خانوادگی شروع کنید. این فضا اضطراب کمتری را به شما وارد می‌کند و امکان موفقیت شما را افزایش می‌دهد. پس از مدتی که در این زمینه تجربه کسب کردید صحبت کردن در جمع‌های رسمی‌تر برای شما به کاری آسان تبدیل می‌شود. به عبارت دیگر شما با این کار بتدریج شجاعت‌تان را افزایش می‌دهید و ترس‌تان را کنار می‌گذارید.

دکتر ستوده توصیه می‌کند‌: در مرحله بعدی قلم و کاغذ را بردارید و انگیزه‌هایتان را در آن یادداشت کنید.

این کار به شما کمک زیادی می‌کند ​خودتان را ترغیب کنید تا وارد عمل شوید.

ممکن است دلیل شما برای ترس از شکست خوردن این باشد که شما به اندازه کافی برای جنبه مثبت ماجرا، یعنی موفقیت انگیزه ندارید. مرور کردن مزایایی که شما با موفقیت در کارهایتان کسب می‌کنید می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند.

هراس طرد شدن از طرف دیگران هم یکی از دلایل اساسی برای ترس از شکست است. ممکن است شما با این تصور که در صورت ناکامی وجهه مثبت‌تان را از دست می‌دهید تمایلی برای درگیر شدن در کارهای پرخطر از خودتان نشان ندهید، اما فراموش نکنید که در صورت ادامه پیدا کردن این شرایط دیگران باز هم شما را به عنوان فردی منفعل خواهند شناخت.

وی می‌گوید: اگر واقعا برای انجام کاری انگیزه دارید و دوست دارید آن را انجام دهید بهتر است نقش دیگران را در تاثیر‌گذاری در این بخش از زندگی‌تان کاهش دهید. درست است که دیگران و نظرات آنها در زندگی هر فردی نقش مهمی دارند، اما این تاثیر نباید به گونه‌ای پیش برود که کم‌کم تبدیل به یک مانع شود.

وی می‌افزاید: اگر فرد محافظه‌کاری هستید سعی کنید دوستانی انتخاب کنید که اهل کسب تجربه‌های جدید باشند، به این ترتیب بتدریج شما هم برای این‌گونه موقعیت‌ها آمادگی بیشتری پیدا می‌کنید.

● خاطرات تلخ را فراموش کنید

دلیل دیگری که ممکن است باعث شود شما از شکست خوردن ترس داشته باشید، این است که شما بیشتر در گذشته و با خاطرات‌تان زندگی می‌کنید. در واقع هر بار که شما تصمیم می‌گیرید خودتان را وارد کارهای جدیدی بکنید گذشته، همچون مجموعه‌ای از خاطرات ناگوار و ناکامی‌ها پیش چشمان‌تان قد علم می‌کند و ناخودآگاه شما را دچار ترس می‌نماید. همان مقدار که زندگی در گذشته می‌تواند خطرناک باشد به همان نسبت سیر کردن در آینده هم نتایج مثبتی نخواهد داشت.

به گفته دکتر ستوده، برنامه‌ریزی برای آینده با فراموش کردن حال تفاوت دارد. هنگامی که شما وقت زیادی را در فکر کردن به آینده می‌گذرانید، پس مدتی دچار شک و تردید می‌شوید و به اشتباه تصور می‌کنید​ ممکن است به دلایل گوناگونی شکست بخورید.

برای غلبه بر ترس از شکست می‌توانید تا جایی که ممکن است ترس‌هایتان را کوچک بشمارید. برای مثال یک لحظه زمان شکست را تصور کنید و با خودتان فکر کنید این‌که دچار ناکامی شوید براستی تا چه حد برای شما تبعات منفی خواهد داشت. گاهی دلیل این‌که شکست‌ها برای شما اهمیت زیادی پیدا می‌کنند این است که شما بیش از اندازه به آنها عرصه برای خودنمایی می‌دهید و مسایل را بزرگ می‌کنید. شاید اگر کمی دیدگاه‌هایتان را اصلاح کنید، ترس‌هایتان هم از بین برود.

این رفتارشناس می‌گوید: با خودتان مهربان باشید و جملات منفی را هرگز به زبان نیاورید. اگر عادت کرده‌اید که جملاتی مانند «من همیشه بدشانس هستم» یا «من توانایی این کار را ندارم» برای خودتان یا دیگران تکرار کنید، باعث می‌شوید موفقیت روز به روز از شما دور بشود.

به گفته وی، بیان کردن جملات مثبت هم روحیه خودتان را بهبود می‌بخشد هم دیگران را به شما و موفقیت‌تان امیدوار می‌کند.

شما می‌توانید با غلبه بر اضطراب‌ها از پس ترس‌هایتان بر بیایید. عوامل گوناگونی از جمله وضعیت تغذیه، اشتغال، خانواده​ و نداشتن فعالیت بدنی می‌تواند در ایجاد اضطراب نقش داشته باشد.

اگر سعی کنید احساس آرامش را در خودتان نهادینه کنید، هنگام برخورد با موقعیت‌های گوناگون دچار ترس نخواهید شد.

● مقابله با شکست‌های شغلی

شکست‌های شغلی یکی از شایع‌ترین مشکلات بین افراد شاغل است که گاهی می‌تواند زندگی خصوصی افراد را هم تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل نباید براحتی از کنار آنها بگذرید.

امروزه به دلیل مدرن شدن زندگی نظام تقسیم کار دچار پیچیدگی‌های زیادی شده است. برخلاف گذشته که افراد بیشتر به صورت مستقل فعالیت می‌کردند و به کار دیگران نیاز نداشتند، امروزه انجام وظایف کاری به امری تخصصی تبدیل شده است که هر جزء کار به عهده فرد خاصی است. در نهایت باید گفت این وابستگی شغلی افراد به یکدیگر، گاهی مشکلاتی را مانند عدم آگاهی از حوزه وظایف و مسوولیت‌ها و بگو‌مگو‌هایی را ایجاد می‌کند. برای آن که سعی کنید از این مشکلات کوچک که ممکن است در نهایت تبدیل به مسایل بزرگی شود، جلوگیری کنید باید هنگام بروز این مشاجرات از جانبداری و عصبانیت‌های بیجا خودداری نمایید.

اگر اختلافی برای همکارانتان ایجاد شده خودتان را دخیل نکنید و تنها بکوشید ناراحتی هر دو طرف را برطرف کنید.

اگر کارتان حجم بالایی دارد و به دلیل عقب افتادن کارهایتان مورد سرزنش رییس‌تان قرار می‌گیرید، به این معنا نیست که شما توانایی انجام کارهایتان را ندارید و در شغلتان شکست خورده‌اید، بلکه این مشکلات با کمی برنامه‌ریزی حل می‌شود.

اگر شغل شما به گونه‌ای است که با ارباب رجوع در تماس هستید برای جلوگیری از خستگی و بی‌حوصلگی سعی کنید خودتان را به جای طرف مقابل‌تان بگذارید و با صبر و حوصله پاسخگوی افراد باشید. این کار باعث می‌شود شما به عنوان یک کارمند علاقه‌مند به کار و موفق شناخته شوید. بنابراین زمانی که دچار اشتباه می‌شوید و کاری را بدرستی انجام نمی‌دهید مسوولان به دلیل پیشینه خوب و علاقه‌مندی شما به کارتان راحت‌تر عذرخواهی شما را می‌پذیرند.

اگر شغل شما نیاز به سرمایه‌گذاری دارد، بهتر است قبل از شروع کار با متخصصان و کسانی که در این زمینه اطلاعات و تجربه دارند مشورت کنید. شکست‌های شغلی بزرگ اگرچه دردآور و دشوار است، اما همیشه تجربیات بسیار ارزنده‌ای را نصیب شما می‌کند. اگر زندگینامه تجار بزرگ را مطالعه کنید خواهید دید اغلب آنها در دوره ای از فعالیت‌شان شکست را تجربه کرده‌اند.

پریشاد احمدی